eitaa logo
یادداشتهای دم دستی یک مؤلف( فهیمه ایرجی )
223 دنبال‌کننده
539 عکس
257 ویدیو
24 فایل
این جا یادداشتهای دم دستی و گاه رمانهای درحال نگارش خانم #فهیمه_ایرجی است. @montaghem3376 🍃🌸🍃 کانال شخصی #مولف در تلگرام و ایتا @fahimehiraji وبلاگ نوشته های نقره ای( مولف)👇 http://fahimehiraji.blogfa.com ❌ نشر و کپی مطالب حرام و پیگرد قانونی دارد
مشاهده در ایتا
دانلود
پیشاپیش حلول ماه رجب مبارک 🌸🌸 جدول مدیریت اعمال ماه رجب در قالب یک برنامه روزانه ... التماس دعا •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ هیکل درشتش همیشه مورد خنده ی همرزمانش بود. _ خودت رو بساز می ترسیم تو قبر جانشی! _برادار! جان ما شهید نشو که نمی صرفه... چون باید پول بیشتری به قبر کن بدیم تا قبرت رو اندازه ات کنه... او در جواب فقط با لبخند دستی روی شانه شان می زد و یک جمله می گفت: نگران نباشین...همون قبرم برام زیادیه. همه از حرفش به هم نگاهی انداخته و شانه هایشان را بالا می دادند. معنای حرفش را زمانی فهمیدند که در روز عملیات خمپاره چنان تحویلش گرفت که سر و پاهایش را زد و فقط نیم تنه اش باقی ماند. جهت شادی روحش صلوات وبلاگ نوشته های نقره ای ( مولف) 👇 http://fahimehiraji.blogfa.com •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوم معتمد آریا که پارسال دهنشو نیم متر باز کرد جوری که زبون کوچیکش پیدا بود و فریاد کشید که من مادر بچه های این سرزمین هستم، ظاهرا تبدیل به پدر شده..🤔 شایدم... خلاصه نگرانش شدم... کسی ازش خبر نداره؟؟؟؟؟ اصلا خبر حادثه کرمان و پرپر شدن دخترانش بهش رسیده یا اینا دخترخونده اند🧐 یا... خلاصه چهلمشون نزدیکه... بد نشه یک وقتی.... همینقدر رذل.. همینقدر پَست.. همینقدر کاسب و نون به نرخ روز خور... •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
🔰 از کجا به کجا رسیده ایم؟ 🔺زمانی رزمنده اسیر خردسال ما در اسارت با خبرنگار هندویی که حجاب نداشت مصاحبه نکرد تا اینکه حجاب بگذارد. 🔹اما الان داور زن فینال مسابقه کشتی مردان که بین دو ایرانی با پرچم مقدس جمهوری اسلامی مسابقه می دادند، با هر دوی این کشتی گیران دست و بدنشان را لمس می کند. 🔹و تلویزیون ملی نیز آن را پخش زنده می کند 🔹و کسی هم دردش نمی گیرد. 🔺از کجا به کجا رسیده ایم... 🔹و وای بر سر مسئولین دیپلماسی ورزش مان که اعتراض به این نمی کنند تا داور همجنس داشته باشیم و اینگونه این گناه علنی را به ورزشکار ملی مان که روی پیراهنش یا زهرا نوشته شده است را تحمیل می کنند. 🔹بفرمایید این است قوانین بین المللی جهانی که کادو شده به ما تحمیل می کنند. @howzehenghelabi •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز میلاد امام محمدباقر علیه السلام برشما مبارک 👏👏 •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
🔸🔹🔸🔹 با سین آخری که به گوشم خورد از افکار بیرون آمدم؛ افکاری که مثل خوره به جانم افتاده بود و مرا زجر می‌داد. پر بودم از چراها و چگونه‌ها. نگاهش کردم. دانه ی اول تسبیحش را از ابتدا گرفت تا ذکرش را دوباره شروع کند. اما قبل از آن رویش را به سمت چپش چرخاند. تازه متوجه حضور من در کنارش شد. بر فراز شانه‌ همانطور که نگاه نافذش پایین بود گفت: سلام... کاری داشتی جوون؟! لحنش آن قدر گرم و متین بود که ناخودآگاه روی زانوهایم کمی جا به جا شدم. یقه ام را مرتب کردم و گفت: سلام...بله حاج آقا... البته اگر مزاحم خلوت‌تون نیستم. لبخندی که روی لبانش نشست صورت پرنورش را زیباتر می‌کرد. _ جانم... در خدمتم. پشتش از تواضع و فروتنی در پیشگاه حق خمیده شده بود. _ راستش... خواستم... یه راه... نشونم... بدین. سرش را برگرداند. نگاهش را روی سجاده‌اش انداخت. _ چه راهی جوون؟ از لحن نرمش کمی شجاع‌تر شدم و این به من آرامش و امنیت می‌داد. _ حاج آقا من تازه ازدواج کردم... زندگیم رو خیلی دوست دارم... اما حاج آقا تو این اوضاع جامعه همه‌اش می‌ترسم... می‌ترسم نکنه زندگیم خراب شه... نکنه... کمی با زانوهایم به سمتش خیز آمدم. _ چکار کنم حاج آقا تا همه چیز خوب پیش بره... خراب نشه... یا اگه مسئله‌ای هست درست شه حاج آقا.... دوباره چهره اش را به سمتم برگرداند. دانه های تسبیح بین انگشتان چروکیده و لاغرش مدام می‌چرخید. _ اگر می خوای هم توی دنیا... هم توی آخرت... خوشبخت و سعادت مند بشی و همه چیز داشته باشی... با مکثش چشمانم روی لبانش قفل شد. آب دهانم را سریع فرو دادم تا مانع شنیدنم نشود. سرش را بر گرداند به روی سجاده. دوباره دانه های تسبیح را چرخاند. نفس عمیقی کشید و گفت: نگاهت رو کنترل کن جوون. این را که گفت به سجده رفت و من مبهوت در همان یک جمله مانده بودم. " گر همه‌ی شهر زلیخا شد تو یوسف بمان " •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
🖤🖤🖤🖤🖤 🏴 امشب که زمین و آسمان می گرید از بهر غریب سامرا می گرید جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب الزمان می گرید 🏴سالروز شهادت امام هادی علیه السلام بر تمام شیعیان تسلیت باد🖤 •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خاطره خنده دار از حاج شیخ حسین انصاریان رو از دست ندید :))) 👤 مصطفی @Twitter_eita •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴پورنوگرافی مخفی دیزنی 🔹‌خیلی از تولیدات تلویزیونی و تبلیغات رسانه‌ای رو طی سال‌ها تحت تاثیر مفهوم ناخودآگاه و در قالب آزمایش‌های تجربی میشه بررسی کرد 🔹‌در این سال‌ها در عمده تحقیقات روان‌کاوی و روان‌شناسی از روشی به اسم «پردازش زیرآستانه‌ای» استفاده می‌شده که با استفاده از اون برخی مفاهیم رو توی ذهن بیننده می‌کاشتن. @Roshangari_ir •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯
ثواب موشک های خشمگین سپاه برسد به روح دخترکی با کاپشن صورتی... •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ _ عضو شوید👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @yaddashthaye_damedasti ╰┅─────────┅╯