هدایت شده از کشکول تربیتی مربیان و مبلغان ( ایرجی)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بهترین معلمان
با قلبشان آموزش میدهند، نه با کتاب
تقدیم به قلب پر مهر شما
روزتان مبارک
🌸🌸🌸🌸
بنده حقیر ایرجی
ما زنانِ مسلمان هم از فیلمهایی همچون نون خ ۵ شاکی هستیم...
شکایت وزارت آموزش و پرورش از سریال خانگی افعی
رضاوند مدیرکل حقوقی، وزارت آموزش و پرورش از شکایت و اعلام جرم رسمی دفتر حقوقی و قضائی وزارت آموزش و پرورش علیه دست اندرکاران اصلی سریال نمایش خانگی "افعی" و بی احترامی او به جایگاه مقام معلم خبر داد.
👇👇👇👇
سالهاست که شاهد القای غیرمستقیم بیاخلاقیها و فرهنگ سازیهای غلط در شبکههای تلویزیونی بودیم و هستیم. اما در نون خ ۵ برخلاف قسمتهای قبلش که به قول خودش معضلات اجتماعی را در قالب طنز بیان میکند، به القای زیرپوستی تفکر فمنیست و ادعای برابری زن و مرد آن هم با به تصویر کشاندن رفتارهایی که دور از شأن و مقام و کرامت یک زنِ مسلمان است مثل قبرکنی زن در کنار مرد، راننده اتوبوس زن و... و زیر پا گذاشتن برخی حریمهای محرم و نامحرمی... مانند والیبال بازی کردن زن شوهر دار با بنای روستا آن هم جلوی شوهرش و و و و .... و افسوس که چقدر با این سریال خندیدیم اما نفهمیدیم چه فریبی خوردیم... و قرار است در نون خ های آینده چه به خورد ما و فرزندانمان بدهند...
ما زنانِ مسلمان هم شاکی هستیم از این بیاحترامیها به مقام و کرامت زن.
زنی که خدا در قرآن حتی از بیان نامش برای حفظ کرامت او خودداری میکند و فقط اسم حضرت مریم را برای بستن دهان آنان که پیامبر عیسی را پسر خدا میدانستند آورد.
#فهیمه_ایرجی
#من_زنِ_مسلمانم
#فمنیست_نیستم
برشی از رمان درحال تألیف و بدون ویرایش
#عروسِ_ابلیس
کوچهها را طی کردیم و به یک محوطه خلوت و خاکی وارد شدیم. دستهی کیفم را محکم تر گرفتم. درست روبروی ویلایی ایستادیم که صدای پارس سگ از چند متریاش شنیده میشد. پیاده شدم، هزینه تاکسی را دادم. تاکسی دنده عقب گرفت و رفت.
نگاهی به ویلا انداختم. نمای شیک و زیبایی داشت. نمیدانم چرا دستم میلرزید تا اینکه دکمه آیفون را زد. در باز شد. وارد شدم. سرسبزی و لاکچری بودن باغ دهانم را باز کرد. با لرزش مدام گوشی توی دستم، متوجه تعداد تماسهای بی پاسخ محسن شدم؛ ۲۰ تماس بیپاسخ! انگار چند پیام هم داشتم. صندوق پیامها را باز کردم.
_ به به... درود بر بانوی زیبا.
نگاهم سمت ساشا رفت.
_ س... سلام.
ساشا روبرویم ایستاد. نگاه خیرهاش دوباره لرز به تنم انداخت.
_ نمیخوای بیای داخل؟
نگاهم را گرفتم و گوشی توی دستم که هنوز میلرزید را فشردم.
_ چرا... اما انگار... زود اومدم.
صدایم بدجور خش داشت.
_ ترسیدی؟
_ نه نه... یعنی...
_ بیا داخل.
این را گفت و جلو تر راه افتاد.
با لرز گوشیام یک لحظه ایستادم. باز هم ۱۰ تماس بیپاسخ از محسن. صدای لرز پیام آمد. صندوق پیامها راباز کردم. ۲۰ پیام خوانده نشده از محسن. اسمش را لمس کردم تا پیامهایش باز شد.
_ چرا ایستادی؟
دوباره حواسم به ساشا رفت. آهسته راه افتادم و همانطور پیامها را خواندم.
_ مهدیااا جواب بده لطفا.
_ مهدیااا... گوشی رو بردار کار واجب دارم.
_ تو نباید به اون آدرس بری.
_ مهدیا خواهش میکنم گوشی رو جواب بده.
ایستادم. یک لحظه قلبم به تکاپو افتاد. سعی کردم پیام های دیگر محسن را سریع تر بخوانم.
_ فهمیدی چی گفتم... تو نباید بری به اون آدرس.
_ مهدیا اون یک تله اس... برگرد.
با صدای پارس سگ جیغ کوتاهی کشیدم. نفسم تند شده بود و قلبم به شدت میزد.
_ نترس... زنجیرش دست منه.
ساشا نزدیک در ورودی خانه باغ ایستاده بود و زنجیر یک سگ سیاه و بد هیکل توی دستش. لبخند زورکی زدم.
_ میشه... اون رو ببندی به جایی... آخه من از سگا... خیلی... میترسم.
_ آره معلومه... رنگت حسابی پریده.
اما ساشا فقط به من زل زد. لحظهای ذهنم لای واژهها و جملات محسن گیر افتاد و رفتار ساشا آتش ترسم را بیشتر کرد. نمیدانستم باید چهحرکتی انجام دهم. در آن حالت باید سعی میکردم روی خودم مسلط باشم. لبخند زدم و با یک لحن شیطنتآمیزی گردنم را کج کردم و گفتم: خواهش میکنم ساشااا... روزمون رو خراب نکن... اون رو برو ببند یه جا که من نبینمش... بعد بریم داخل که حسابی تشنهام.
ساشا لبخند موزیانهای زد.
_ چششششم... الان میبندمش.
این را گفت و به سمت لانهی سگ رفت. درست چند قدمی در ورودی باغ.
من هم آهسته پشت سرش راه افتادم تا نزدیک در ورودی باغ شدیم. با لرز گوشیام، یک لحظه ساشا برگشت.
_ وااای... ترسیدم... ببخشید گوشیام زنگ میخوره... فکر کنم ژاییژه.
سریع جواب دادم.
_ بله ژاییژ تو کجایی؟
_ مهدیااا هر طور شده از اون خونه بیا بیرون... اون تله اس مهدیااا...
ساشا آرام آرام به سمتم آمد و من عقب عقب با لبخند که انگار رگههای ترس نمایان شده بود.
_ باشه ژاییژ... آره...
_ ما با بچهها داریم میایم مهدیااا... فقط فرار کن... میخوان بکُشنت... فهمیدی؟
با وحشت گوشی را قطع کردم. آب دهانم خشک شده بود.
_ ببخشید... ژاییژ... گفت... الان میاد.
با جمله آخر خودمم لرزیدم. برای همان باور نکرد و آهسته آهسته به سمتم میآمد و من عقب عقب میرفتم. نفسم حبس شده بود.
_ چیه... ساشا؟
او چیزی نمیگفت و فقط با همان چشمانی که انگار جادو داشت به من زل زده بود. پشتم به چیز تیزی خورد.
نویسنده #فهیمه_ایرجی
کپی= پیگرد قانونی
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#یادداشت_های_دم_دستی_یک_مؤلف
╭┅─────────┅╮
🌺 @yaddashthaye_damedasti
╰┅─────────┅╯
برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امیدشون از نسل کشی با غربالگری ناامید شد، رفتن سراغ میوه
ببینید چقدر شیک دارن این میوه عقیم کننده و سقط کننده رو میفروشن
نسل کشی در شیعه خیلی شیک و مجلسی 😭😭
عصاره آبی میوه فیسالیس به عنوان یک داروی ضدبارداری سنتی و سقط جنین توسط گیاهشناسان طب قدیم ایرانی شناخته شده است. در قدیم، قابله ها به زنی که می خواست جنین خود را سقط کند، فیسالیس می دادند و زنانی که از آن می خوردند، دیگر بچه دار نمیشدند. اکنون از نظر علمی ثابت شده است که میوه این گیاه، خاصیت عقیم کنندگی دارد. حالا به بهانه ضدفشارخون و شادابی پوست و ... دارن نشب کشی میکنند.
#انتشار_صدقه_جاریه_است
لطفا در تمام گروهها پخش کنید تا همه مطلع بشوند، اجرتون با مولا صاحب الزمان عج
#فهیمه_ایرجی
هدایت شده از یادداشتهای دم دستی یک مؤلف( فهیمه ایرجی )
امیدشون از نسل کشی با غربالگری ناامید شد، رفتن سراغ میوه
ببینید چقدر شیک دارن این میوه عقیم کننده و سقط کننده رو میفروشن
نسل کشی در شیعه خیلی شیک و مجلسی 😭😭
عصاره آبی میوه فیسالیس به عنوان یک داروی ضدبارداری سنتی و سقط جنین توسط گیاهشناسان طب قدیم ایرانی شناخته شده است. در قدیم، قابله ها به زنی که می خواست جنین خود را سقط کند، فیسالیس می دادند و زنانی که از آن می خوردند، دیگر بچه دار نمیشدند. اکنون از نظر علمی ثابت شده است که میوه این گیاه، خاصیت عقیم کنندگی دارد. حالا به بهانه ضدفشارخون و شادابی پوست و ... دارن نشب کشی میکنند.
#انتشار_صدقه_جاریه_است
لطفا در تمام گروهها پخش کنید تا همه مطلع بشوند، اجرتون با مولا صاحب الزمان عج
#فهیمه_ایرجی
خرید مجازی کتاب "آموزش احکام نماز به روش سرگرمی" در نمایشگاه کتاب تهران
https://book.icfi.ir/book/664773/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%85%DB%8C
#فهیمه_ایرجی
خرید مجازی کتاب "آموزش احکام نماز به روش سرگرمی" در نمایشگاه کتاب تهران
https://book.icfi.ir/book/1012245/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%85%DB%8C
#فهیمه_ایرجی
خرید مجازی آوارگی در پاریس در نمایشگاه بین المللی تهران
✅رمان رفع شبهات نوجوانان
✅پاسخگویی به ۲۵ شبهه روز با تمثیل
✅دارای رتبه در حوزه علمیه
https://book.icfi.ir/book/1012165/%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3
✍️نویسنده: فهیمه ایرجی
🌼 این رمان عاشقانه که در 13فصل تنظیم گردیده، با نثری روان و نزدیک به زبان جوانان امروز نوشته شده و برای رده سنی نوجوانان و جوانان و ... مناسب است.
🌼 داستان درباره دانشجویان معماری دانشگاه و جدال آنان بر سر مسائل اخلاقی و دینی است؛ جدالی که سرانجام منتهی به عشقی نافرجام یا خوش فرجام میشود؛ اما گره داستان تازه از اینجا آغاز میگردد...
🌼🌼 در این اثر به دهها شبهه درباره دین و مسائل اخلاق اسلامی و حجاب به طور غیر مستقیم پاسخ داده شده است.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶
شبهات بکار رفته در رمان که با روش #تمثیل پاسخ داده شده👇
۱_چرا نماز
۲_چرا نیاز به قرآن
۳_چرا حجاب
۴_چرا حتی یه تار مو گناهه
۵_ تحریف قرآن
۶_حجاب محدودیت یا مصونیت
۷_چرا اسلام
۸_نماز در مسیحیت
۹_تکلیف ادیان قبلی
۱۰_چرا سیاه پوشی محرم
۱۱_چرا پیاده روی اربعین
۱۲_علت قیام امام حسین
۱۳_چرا امام حسین زن و فرزندانش را برد
۱۴_مدافعان حرم
۱۵_چرا همه اش جنگ
۱۶_مراد از لا إکراه فی الدین چیه
۱۷_چرا نماز شرط قبولی اعماله
۱۸_چرا رنگ چادر مشکی
۱۹_دل آدم پاک باشه
۲۰_چرا مرجع تقلید
۲۱_تا جونی لذت ببر خدامیبخشه ووقت برای توبه هست .
۲۲_ عدل خدا
۲۳_علت سختیها و ناگواری ها
و...
✍️ #فهیمه_ایرجی
خرید مجازی رمان جذاب "برج... واحد ۲۱۳"
از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
https://book.icfi.ir/book/1012355/%D8%A8%D8%B1%D8%AC...-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-213
📕رمان برج... واحد ۲۱۳
✍️نویسنده: فهیمه ایرجی
🔸ازدواج مانند وارد شدن به جادهای است که انتهايش معلوم نيست. اگر شناخت بود، میدانيم کجايش دستانداز است، کجايش چراغ. کجايش درّه است، کجايش تقاطع. با تمام تابلوهايش آشنا خواهيم بود. پس طوری میرانيم تا کمترين آسيبها را خورده و بيشتر لذت لحظهها را درک کنيم.
🔸اما... اما دريغ از زمانیکه آن شناخت نباشد و يکباره خود را داخل آن جاده ببينيم. با هر دست اندازش به اطراف پرت میشويم و با هر چراغِ قرمزش آسيب میبينيم.
🔸در نظر من هم اين جاده صاف بود و بدون پيچ و خم. تمام آسمانش آبی و يکدست میآمد....
و.....
📣 رمانی جذاب، آموزنده و پر از هیجان و کشمکش
🔸در این رمان ۴۲۸ صفحه ای؛ علاوه بر بیان مباحث آموزنده؛ فلسفه حجاب به طور غیر مستقیم بیان شده و عواقب بدحجابی را به تصویر میکشد.
هدایت شده از یادداشتهای دم دستی یک مؤلف( فهیمه ایرجی )
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 آثارشگفت انگیز.. نماز یکشنبه ماه ذیقعده
🌹 پک خانواده عفیف🌹
🔸🔹🔸🔹🔸
بنا به سفارش رهبری، مبنی بر زنده کردن فرهنگ کتاب و کتاب خوانی و حمایت از طرح نور و ترویج عفاف و حجاب، پک خانواده با تخفیف ویژه و ارسال رایگان به تمام نقاط کشور
🔍 عکس باز شده و به دقت خوانده شود
🔸🔸🔹🔸🔸
محتویات:
📍۳پک کودک: آموزش احکام نماز،حجاب،وضو به روش سرگرمی
📍رمان نوجوان: آوارگی در پاریس (پاسخگوی ۲۵شبهه روز با تمثیل)
📍رمان جوان و میانسال: برج... واحد۲۱۳ (بیان غیر مستقیم فلسفه حجاب)
👆👆👆👆👆
جهت سفارش کلمه "پک خانواده عفیف" را به شماره زیر ارسال کنید و یا در ایتا پیام دهید
۰۹۰۳۰۷۵۷۲۲۴
صفحه شخصی
@montaghem3376
✅ فرصت محدود
🎤🎤🎤
لطفا نشر دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پل بی نظیریکه بدون حضور مسئولین افتتاح شد!!!!! ؟؟؟
درود به شرفشان
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#فهیمه_ایرجی _ عضو شوید👇
╭┅─────────┅╮
🌺 @yaddashthaye_damedasti
╰┅─────────┅╯