یادداشت های یک طلبه
گاهی فکر میکنم برخی از شعرای ایران اول مجتهد و عارف بودند بعد شاعر شدند! 🔹این مطلب در مورد امثال حاف
✍مادرِ موسی
داستان شیرین مادر موسی از پروین اعتصامی(ره) 👇
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتهٔ رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای؟
گر نیارد ایزدِ پاکت به یاد
آب خاکت را دهد ناگه بباد؟
🔹تا اینجا مادر موسی نگران است، و طبق داستان، تمام هستی را در دستِ حضرت #حق _جلّ و علا_ نمی بیند!
ادامهی شعر 👇
وحی آمد کاین چه فکر باطل است؟
رهرو ما اینک اندر منزل است
پردهٔ شک را برانداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
#ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست #حق را دیدی و نشناختی
در تو، تنها عشق و مهر مادری است
شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است
نیست بازی کار حق، خود را مباز
آنچه بردیم از تو، باز آریم باز
🔹اینها هم به نوعی توبیخ و تنبّهی از طرف خداست.
اما ۳ بیت زیر نقطه ی #اوج شعر است از نظر توحیدی! و در عین سادگی؛ فوق العاده زیباست!👇
رودها از خود نه طغیان میکنند
آنچه میگوئیم #ما، آن میکنند
#ما، به دریا حکم طوفان میدهیم
#ما به سیل و موج فرمان میدهیم
قطرهای کز جویباری میرود
از پی انجام کاری میرود!!!
الله کبر از این همه زیبایی!
📌#توحید فقط این نیست که بدانیم یک خدا داریم، اینکه بدانیم و بلکه ببینیم: همهی انسانها و بلکه همهی ذرات هستی تحت مدیریت #خداست، این توحید است؛ خدایی که سر صحنه حاضر است، نخواییده، چیزی از یادش نرفته و هستی کماکان تحت تدبیرش قرار دارد!
ادامه ی شعر را در لینک زیر بخوانید 👇https://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh139
#شعرغنی_فارسی
#توحید
یادداشتهای یک طلبه👇
@yaddashtthayeyektalabeh