eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
243 دنبال‌کننده
118 عکس
101 ویدیو
6 فایل
سحرم مرغ جرس ناله برآورد بخوان! که همه فلسفه ی ماندنِ‌تو خواندنِ توست! ✔صمیمانه مشتاق نظرات گهربارتان هستم @Abdolmajidd
مشاهده در ایتا
دانلود
آخوند زینتی(۳) 🖌حدود یک ماه پیش به دعوت یکی از دوستان در جلسه ای شرکت کردم که غالبا هم استاد دانشگاه و پزشک بودند. اساتیدی که هم تجربه ی داشتند هم سابقه اجرائی در رده‌های بالای کشور(مثل معاون فلان وزیر و رئیس فلان پژوهشکده...). موضوع بحث بود، و قوانینی که برای این محصولات باید تدوین شود، 🔹حالا ما آنجا چه کار میکردیم؟ بنده که کاره ای نبودم و واقعا زینتی بودم😊 ولی رفیقم قرار بود در کنار مطالب متخصصین و و... نظر (:شریعت) را مطرح کند. به نوعی نماینده ی حوزه و شریعت بودیم! جلسه از ۱۰ صبح شروع شد و تا حدود ۲بعد از ظهر طول کشید. بحثهایی چالشی و جنجالی مطرح شد که هدفم توضیح آنها نیست، یکی از اساتید (استاد دانشگاه تهران) متن مفصلی در مورد خطرات رها بودن سازی و لزوم مدیریت آنها آماده کرده بود، اما دیگراساتید غالبا مخالف ممنوعیت ها بودند. ظاهرا مردم و کشور بودند(الله اعلم!) امّا گویا منافعی هم داشتند و اساسا اگر ممنوعیت محصولات تراریخته به سمت مجلس می رفت و... این عزیزان ضررهای سنگینی میدیدند و به قول خودشان کارشان را از دست میدادند! 🔹بعد از صحبتهای استاد مذکور( که مخالف تراریخته سازی بود)، بقیه تک به تک شروع به کردند! بله ترور ! متن را ترور کردند شخص را ترور کردند، از تهمت و تحقیر و و از همه چی استفاده کردند تا بگویند شما اشتباه میکنی و تراریخته خوب است! 🔹جلسه ی عجیبی بود، اولین بار بود که از نزدیک میدیدم!! مافیایی مسلّح به سلاح علم! ( چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ! ) اگر کسی که چند مقاله در مورد محصولات تراریخته خوانده بود مغالطه هایشان را تشخیص میداد! طرف مقابل در موقعیتی قرار داشت که به راحتی میتوانست مغالطه کند و به همه ی برچسب بزند، و بودن! 🔹جالب اینکه در کلّ جلسه برای هیچ کدام از این اعزه سوال نبود که نظر (:شریعت) در این مورد چیست؟ شاید با خود می‌گفتند: مگر دین در این موارد حق اظهار نظر دارد؟ لابد از ما هم انتظار داشتند آخر جلسه دعا کنیم🤲همین! در نهایت چند دقیقه مختصر هم فرصت دادند رفیق ما نکات فقهیِ مساله را بیان کنند، البته چندان اهمیتی برایشان نداشت! 📌آخر جلسه وقتی داشتیم سالن را ترک می‌کردیم یکی از اساتید(که پزشک متخصص هم بودند) با اشاره ی دست تعارفی کردند و فرمودند: حاج آقا شما جلوتر بفرمائید، ما همیشه پشت سر روحانیت حرکت میکنیم!🙏(نگفتم که اگر پشت سر روحانیت حرکت میکردید در فرایند تحقیقات‌تان، نظر دین را هم می‌پرسیدید! اینکه شما اول از در خارج شوید یا روحانیت، چندان مهم نیست!) این بار بودنِ روحانیت یک توصیه نبود، بلکه این نگاهِ افراد را با گوشت و پوست حس کردم! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
صاحبِ‌شترها و ! 🖊دیشب تو جمعی نشسته بودیم یکی گفت فقط ۱۰%مردم روزه میگیرن یکی دیگه در تایید حرفش گفت نه بابا ۵% هم نمیشه😳 خلاصه منطورشون این بود که "مردم از دین زده شدن" یا "اعتقادات مردم از بین رفته" و از این جملاتِ من‌درآوردی! 🔹این حرف رو بعضی از مومنین از روی نگرانی و دلسوزی میزنن و بعضیا هم میخان بگن: مشکل از شما آخوندهاست یا میخان بگن: دیگه بازار شما کساد شده!😊 فارغ از این که این گزاره ها درست نیست، و تحلیل دینداری مردم پیچیده تر از اینه، گاهی داستان جناب (ره) و جوابش به پادشاه حبشه به ذهنم میاد که: "أَنَا وَ لِهَذَا اَلْبَيْتِ "👇 ✅در تاریخ هست که وقتی پادشاه حبشه به قصد ویران کردن لشكرکشی کرد، در راه به جناب عبدالمطلب برخورد کردند و شتران ایشون رو هم بردند. 🔹عبدالمطلب _که بزرگ قوم و کلیددار کعبه بود_ اومد پیش امير حبشه، امیر گفت: چی ميخوای؟ مترجم گفت: میخاد شترهایی رو كه لشكر تو بردن بهش برگردونی، پادشاه حبشه به اصحابش گفت: اين مرد رييس و بزرگِ قوميه كه من برای خراب كردن خانه ی عبادتشون اومدم، اما اومده فقط آزاد كردن شترهاشو را از من ميخواد، اگر ازم میخاست از خراب كردن كعبه دست بکشم قبول میکردم، شترهاشو بهش بدید بره! (منظورش این بود که چرا به جای شترها، نگران دین و اعتقادش نیست؟🤔) 🔹عبد المطلب گفت: من صاحب شتر هستم و خانه صاحبي دارد كه آن را نگه مي‌دارد! "أَنَا وَ لِهَذَا اَلْبَيْتِ " این حرف، نشانه ی اعتقاد و ایمان کامل عبدالمطلب به بود، نه نشانه ی بی اعتنایی به مظاهر دینی! چون میدونست که خدا مسلط بر امور هست و کارش رو بلده لذا نگران خانه کعبه نبود ! 🔹ما طلبه ها هم نیستیم! (البته در برابر امور دینی جامعه مسئول هستیم، اما صاحب و مالک دین نیستیم)! دین مال ما نیست ، بلکه یک سری که هر کس خلافش عمل کنه، ضررش رو میبینه، این باید برا مردم جا بیفته! 🔹اینکه بعضی گمان کنند کم‌اعتقاد شدن مردم( با فرض صحت این حرف)، ضررش به روحانیت میرسه ناشی از اینه که هنوز حقیقت دین براشون حل نشده، و نمیدونن که پشتِ تک تک دستورات دینی، خیر و منفعتی هست که به خودشون میرسه! فک میکنن دین، صرفا نظرات علما و مراجع هست نه ! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
مولای کریم ✅فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً... 🖊مولایی مثل تو سراغ ندارم! آقا و مالک زیاد دیده ام اما با تو قابل مقایسه نیستند! تو خیلی کریمی! تازه هیچ‌کدامشان عبدی مثل من ندارند! من برای تو بنده ی پستی بوده ام(عَبْدٍ لَئیمٍ)، اما تو جز کرم نکردی... یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
🔹إِنَّكَ تَدْعُونِى فَأُوَلِّى عَنْكَ، تو مرا صدا میکنی ولی من رو برمی‌گردانم! 🔹وَتَتَحَبَّبُ إِلَىَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ، با من دوستی می‌ورزی و من با تو دشمنی می‌کنم! 🔹وَتَتَوَدَّدُ إِلَىَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ، به من محبّت می‌کنی و من از تو نمی‌پذیرم! 📌كَأَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ (عجب داستانی شده!) گوئی مرا بر تو حق مهر و محبت است! (چرا اینقدر ناز مرا میخری؟) یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
✅طرح پهلوی دوم برای حذف چادر (سال ۱۳۵۵) مطالعه ی این طرح برای تمامی دغدغه‌مندانِ مسئله ی و مفید است👇 1️⃣اقداماتی که در درازمدت مؤثر خواهد بود: ۱-۱- استفاده از رسانه‌های گروهی: الف) ایجاد هماهنگی لازم بین رسانه‌های گروهی و متون کتاب‌های درسی برای دگرگونی باورداشت‌های فعلی در زمینه‌ی ارتباط چادر با معتقدات اخلاقی و مذهبی؛ ب) ایجاد هماهنگی کامل بین برنامه‌های تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون کتب درسی در تغییر تصویر ذهنی زن؛ ج) بهره‌گیری از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاک محلی و نشان دادن جنبه‌های دست‌وپاگیر چادر؛ ۱-۲- استفاده از نفوذ روحانیون و سپاهیان دین: الف) انتشار مقالات و نشریات مخصوص و اشاعه‌ی محتوای این نشریات توسط روحانیون معتبر و سپاهیان دین؛ ب) بهره‌گیری از نفوذ کلام روحانیون دانشمند و شناخته‌شده در جهت تفکیک مفهوم حجاب از چادر؛ ۱-۳- بهره‌گیری از فعالیت سازمان‌های اجتماعی و آموزشی: الف) استفاده از خدمات سازمان‌های اجتماعی و آموزشی در دگرگونی بنیادی باورداشت همگان از رابطه‌ی بین چادر و معتقدات مذهبی و اخلاقی؛ ب) بهره‌گیری از فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهیه‌ی متون کتب و فیلم‌ها در جهت دگرگونی‌های ذکرشده؛ ج) آموزش غیرمستقیم کودکان در مدارس به منظور انتقال این دریافت‌ها به بزرگ‌ترها؛ د) گنجاندن مواد خاص در آموزش‌های جنبی کانون‌ها؛ 2️⃣اقداماتی که در کوتاه‌مدت مؤثر خواهد بود: ۲-۱- ممنوع بودن چادر برای دانش‌آموزان و دانشجویان؛ ۲-۲- استفاده از پوشش متحدالشکل در مدارس؛ ۲-۳- اجرای کامل قانون تعلیمات اجتماعی اجباری در مورد خانواده‌هایی که از مدرسه رفتن دختران خود جلوگیری می‌کنند؛ ۲-۴- ممنوعیت بانوان کارمند از استفاده از چادر؛ ۲-۵- محرومیت زنان کارمندی که از چادر استفاده می‌کنند، از دسترسی به مقام‌ها و موقعیت‌ها و همچنین از تشویق؛ ۲-۶- تشویق کارمندان زن به برگزیدن لباس متناسب با کار و شرایط؛ ۲-۷- صدور بخشنامه به کلیه‌ی کارخانجات و ملزم کردن کارگران به پوشیدن لباس متحدالشکل، متناسب با کار و شرایط محیط؛ ۲-۸- تشویق کارگران زن به استفاده از لباس متناسب با لباس متحدالشکل خود؛ ۲-۹- ممنوعیت زنان چادری از مراجعه به وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی؛ ۲-۱۰- ممنوعیت زنان چادری از مسافرت با شرکت هواپیمایی ملی ایران؛ ۲-۱۱- ممنوعیت زنان چادری از استفاده از اتوبوس‌های شرکت واحد؛ ۲-۱۲- ممنوعیت ورود زنان چادری به سینماها؛ ۲-۱۳- ممنوعیت ورود زنان چادری از خرید در فروشگاه‌های شرکت‌های تعاونی شهر و روستا؛ ۲-۱۴- ممنوعیت زنان چادری در استفاده از خدمات اجتماعی؛ ۲-۱۵- ممنوعیت ورود کودکان و نوجوانان چادربه‌سر به کتابخانه‌ها؛ ۲-۱۶- محرومیت از شرکت در هرگونه مجامع عمومی؛ 3️⃣اقدامات جنبی: اجرای مطلوب تصمیمات کوتاه‌مدت، مستلزم اقداماتی به شرح زیر است: ۳-۱- همکاری وسایل ارتباط جمعی در توجیه مقام زن و برداشت همه‌جانبه در این زمینه؛ ۳-۲- همکاری وسایل ارتباط جمعی در ارائه‌ی جنبه‌های منفی چادر و ارتباط آن با عقب‌ماندگی؛ ۳-۳- همکاری وسایل ارتباط جمعی در ایجاد برداشت صحیح از لباس متناسب؛ ۳-۴- تحقیق، نگارش و چاپ مقالات مستند در زمینه‌های مربوط؛ ۳-۵- توسعه‌ی کارخانجات پوشاک و در دسترس قرار دادن لباس‌های ارزان‌قیمت همراه با روسری که جایگزین چادر گردد. 📌شورای هماهنگی امور اجتماعی مورخ ۲۵۳۵/۹/۱۰ -جلسه ۳۱ ص۱ 📚 زهیری، علیرضا. (۱۳۷۹). عصر پهلوی به روایت اسناد. قم: دفتر نشر و پخش معارف. ص۲۸۵ یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
✍بازی در گرداب ! 🔹دیده اید بعضی بچه‌ها به راحتی به سگ و گربه نزدیک می شوند و ترسی ندارند؟ حتی اگر مار و عقربی را کنار نوزادی بگذاری با آن می کند... راستی، چرا کودک اینقدر شجاع است؟ این شجاعت نیست، ناشی از کودک است! او خطر عقرب را نمی فهمد، کودک در هم باشد، دنبال بازی است! آدمی تا خطر چیزی را نداند از آن ترس و حظر ندارد! اصلا نمی‌گیرد! 🔹داستان ما انسان‌ها، داستان همین نوزدان است! ما نه دشمنی‌ِ را فهمیده ایم نه خطر دنیایی که است! با هر ، هر و هر ای، رخ می دهد و ما در حال بازی... انگار نه انگار به ما گفته اند:اَلدُّنْيَا بَحْرٌ عَمِيقٌ قَدْ غَرِقَ فِيهِ عَالَمٌ كَثِيرٌ ! در گردابی که هر لحظه هزاران شناگر ماهر طعمه ی نهنگ و کوسه می‌شوند، خوابیده ایم! 🔹واقعا دنیا اینطور است؟یا من دچار اغراق و حرف‌های شاعرانه شده ام؟ سیدالساجدین(ع) که در قله‌ی عصمت است از این دنیای مخوف به خدایش پناه می برد که: "إِلَهِي أَسْكَنْتَنَا دَاراً حَفَرَتْ لَنَا حُفَرَ مَكْرِهَا، وَ عَلَّقَتْنَا بِأَيْدِي اَلْمَنَايَا فِي حَبَائِلِ غَدْرِهَا الهى! ما را در سرايى جاى دادى كه گودالهاى مكر و فريبكارى خود را براى ما كنده است··· " 🔹خدایا معصوم که اینگونه می‌فرماید، ما چرا خوابیم؟ بیدارمان کن🤲 یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شب جمعه شب زیارتی ابی عبدالله ع لذت ببرید 🔹یکی از هزاران عاشق حسین ع در مسیر اربعین التماس دعا یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
همسران طلاب! 🔹زن در طول تاریخ فارغ از تأثیرات منحصر به فرد خود، جایگاهی به عنوان و برای مرد داشته و به این صورت نیز ایفای نقش کرده است. از جمله‌ی این نقش‌ها، همسر بودن برای مردانی ست با یا خاص؛ ماموریتی مانند با حساسیت‌های مخصوص خودش! 🔹شهادت یک عالم خدوم یا سوء قصد به جان یک روحانی دیگر در عین اینکه جانسوز و دردناک است، عجیب نیست؛ چرا که تاریخ پر است از شهادت مردان خدا و سوء قصد به جان اولیای الهی و استهزای انبیا و... اما این تحلیلِ منِ طلبه است، که با نگاهی به گذشته ی جبهه ی حق و کنونی این جبهه که سرشار از پویایی و امید است ، از دست دادن این و اهانت به این را طبیعتِ مبارزه می‌دانم، آیا همسران طلاب هم همین نگاه و تحلیل را دارند؟ یا با شنیدن هر خبری نگرانی‌ها و دغدغه‌هایشان بیش‌تر می‌شود؟ 🔹ناگفته پیداست مردم به دین و عالمان دینی در این برهه از تاریخ هزاران برابر بیش تر از گذشته است و اتفاقا همین باعث شده، دشمن در جنگ رسانه ای خود اینگونه القا کند که مردم اقبالی به روحانیت ندارند! 🔹از زوایای مختلف می توان به اتفافات این روزها نگاه کرد؛ اینکه جنگ رسانه ای دشمن چقدر موفق بوده که با به هم زدن نظام محاسباتی، کسی را به جسارت یا حتی قتل یک می‌کشاند... اینکه ظلم یا خیانت مسئول خصوصا اگر ۸ سال مسئولیت داشته و هم باشد چقدر نقش دارد و افراد کوتاه بین را به این اشتباه می‌اندازد که این قشر مقصر مشکلات جامعه است... اما فارغ از این تحلیل‌ها آنچه جای تامل دارد آسیبی است ذهنی و روانی، که به همسران طلاب وارد می‌شود! همسرانی که جز همراهیِ سربازان امام زمان عج جرمی ندارند! همسرانی صبور، وقور، قانع و همسرانی همراه! یادداشتهای یک طلبه(کلیک کنید)
✍مذهبی‌ها اینگونه‌اند؟ 🔹این بخش از حرفهای خواهر شهید الداغی(شهید غیرت) برایم جالب بود: "بعضیا فکر میکنن فقط کسانی میتونن با غیرت باشن که یقه‌شون رو میبندن و شلوار پارچه‌ای می‌پوشند و... در حالیکه حمیدرضا اینجوری نبود! " سوال: این 《》چه درصدی از جامعه هستند؟ شاید از نظر ایشان بسیاری از مذهبی‌ها، چنین نگاه منفی ای به افراد《به ظاهر غیر مذهبی》دارندو گمان می کنند فقط افرادی که《یقه‌بسته و شلوار پارچه ای》هستند مولفه های اخلاقی و دینی را رعایت می کنند و بقیه کلا بی دین اند! واقعا مذهبی ها این نگاه را به دیگران دارند؟ و امثال را غیرمذهبی می‌دانند؟ 🔹کلام ایشان یک مثال است (اصلا شاید مقصودشان چیز دیگری بوده) اما اگر افراد زیادی چنین تصوری از مذهبی‌ها داشته باشند، فاجعه است! (اساسا افراد جامعه به مذهبی و غیر مذهبی درست نیست و عموم مردم ایران مذهبی‌اند، البته با سطوح متفاوت) 🔹به عنوان کسی که حدود ۱۰ سال است در بین طلبه ها زندگی می‌کنم_ که تابلو و محسوب می شوند_ در اطراف خودم به این نگاه‌ها برخورد نکرده‌ام، یعنی ندیده‌ام(یا به ندرت دیده‌ام) طلبه‌ای این نگرش منفی را به غیرمذهبی‌ها داشته باشد! 🔹نکته این است که این نگاه از طرف افرادِ(ظاهرا)غیرمذهبی به مذهبی‌ها و اصلا تقسیم بندی مردم به مذهبی و غیر مذهبی، یک و ایجاد می‌کند که همان خواست است! در نتیجه‌ی این نگاه، بخشی از جامعه به خود می‌کند که《من مذهبی نیستم و با مذهبی ها فاصله دارم!》این افراد بتدریج خود را از جمع‌های مذهبی و حتی مراسم و آئین‌های دینی، جدا می‌کنند. 🔹شاید این روزها که بحث حجاب داغ شده، از بین بردن این دوقطبی ضرورت بیشتری بطلبد؛ البته تاکید بر اصول و و خصوصا (و تفاوت محجبه و بدحجاب) نباید مورد غفلت واقع شود! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
روحانیتِ جامعه یا جامعه‌ی روحانیت؟! ✍در یک روز تعطیل آمده‌ایم نیاسر(کاشان)؛ پله های آبشار را یکی یکی پایین می‌روم. نگاه‌هایشان نشان می‌دهد انتظار حضور یک را بین این جمعیت ندارند! هم کسانی که باما پایین می‌روند هم کسانی که برمی‌گردند هم کسانی که زیراندازی انداخته و نشسته‌اند با تعجب نگاه می‌کنند! مردمی خوب، که دوست دارند یک روز تعطیل را با طبیعت باشند؛ هست، با حجاب و هست، بدحجاب هم هست؛ بدحجابهایی که اگر نبود، شاید الان چادری بودند! 🔹از پشت سرم مرد جوانی به همسرش می‌گوید: "آخوندهای..." به این گمان که ترکی متوجه نمی‌شوم فحشی کاملا ترکی می‌دهد و می‌رود! و من که تُرک‌ام و متوجه اهانتش شده‌ام با خودم می‌گویم کاش دست به شانه‌اش می‌زدم و چندقدم هم‌صحبتش می‌شدم که "برادرم آنچه نسبت به روحانیت در ذهنت پر کرده اند درست نیست و ما طلبه‌ها..." تا من تصمیم بگیرم و کلامی آماده کنم رفته‌اند... به سمت آبشار! شاید فکرمی‌کند این فحش دادن _آن هم طوری که شخص متوجه نشود_ حداقل اعتراضی‌ست که می‌توانم به حکومت بکنم؛ از نظر او این لباس نماینده‌ی حاکمیت است و جواب کم‌کاری‌ها یا حتی خیانت‌های همه‌ی مسئولین را از وزیر و نماینده‌ی مجلس گرفته تا کارمندان سازمان‌های مختلف(که اتفاقا اکثرشان هستند نه !) باید همین طلبه بدهد! مسئولینی که به راحتیِ آب خوردن زحمت‌های خمینی کبیر و خون دل‌های سیدعلی عزیز را هدر می‌دهند! 🔹درحال قدم زدن از خودم می‌پرسم: بودنِ یک روحانی در این ازدحام جمعیت که مجبوری پشت سر زنانی با لباسهای بدن‌نما راه بیفتی چه وجهی دارد؟ غیرازاینکه خودت را در معرض قرار بدهی؟ خودم پاسخ می‌دهم: چاره ای نداریم، ما برای همین‌ مردم شده‌ایم؛ خوب،بد،زشت،عالی... همین است، ما روحانیِ همین جامعه‌ایم و نمی‌توانیم برای خودمان بسازیم! راهکار اصلاح جامعه از‌ نیست، گفتگو ست، گفتگویی عالمانه اما صمیمی. حضور یک یاچند روحانی اگر در از بین بردن منکرات اثر نداشته باشد(که قطعا دارد!)، حداقل قوت قلبی ست برای حضور افراد مذهبی در این قبیل مکان‌ها. قوت قلبی برای برخی از خانوم‌های چادری که شیطان در گوششان پچ پچ میکند: الان دیگر چادر پوشیدن... ! و شاید قوت قلبی برای نیروهای انتظامی که حوصله‌ی ورود به پارک را هم ندارند؛ و شاید انگیزه‌ای هم برای برخورد با منکرات...! 🔹می‌دانم این صدای دلنشین آبشار و برخورد آب با سنگ‌ها و صخره‌ها را در قم پیدا نخواهم کرد؛ اما چه کنم که بیشتر نمی‌توانم بمانم، موسیقی تند و بی‌ربطی که مدعیان پخش می‌کنند مانع و لذت بردن ماست، البته حضور خانوم‌های بی‌حجاب و بد‌حجاب برای تلخ کردنِ تفریح نیم‌‌روزی‌مان کافی ست اما باز هم دعایشان می‌کنیم، ان‌شاءالله به همه خوش‌ بگذرد و خون از دماغ این مردم خوب نیاید! 📌به امید حضور بیشتر روحانیون مجاهد در بین مردم و همین پارک‌ها و مراکز تفریحی... یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
✍بنده‌های‌آزاد! 🔹چند وقت پیش در یک جمع فامیلی صحبت از ارتباط ایران و عربستان و امکان سفر حج شد. یکی می‌گفت پولی که برای حج مصرف می‌شود اگر صرف تولید شود و هزینه ی جهیزیه چند دختر جور شود بهتر است، دیگری می‌گفت به نظر من... خلاصه هر کس 《نظر من》می‌گفت و... به عنوان یک روحانی منتظر نظر بنده بودند، گفتم: ما قرار است نظر خودمان را اعمال کنیم یا نظر خدا را؟ اصلا ما 《بنده》ایم یا 《آقا و آزاد》؟ اگر دستورِ آقا(بخوانید خدا، بخوانید ربّ، بخوانید صاحب!) این باشد که "در طول عمرت یک‌بار باید به حج بروی، یا پولت را باید فلان جا خرج کنی" باید دنبال نظر خودمان باشیم یا نظر او؟ او که صاحبِ پول و صاحبِ نفَس‌های ماست؛ نفَس هایی که کشیده ایم و کار کرده و پولی درآورده ایم همه از اوست! 🔹مطلب به ظاهر برایشان روشن بود و شاید تکراری، اما پذیرشش سخت! بارها شنیده بودند که ما 《بنده ایم》اما شاید توجه به لوازم این 《بندگی》نداشتند! اینکه بنده از خودش نظری ندارد، بلکه منتظر دستور مولاست! 🔹حج یک نمونه است، برای تمامی دستورات الهی از حج و نماز گرفته تا و ولایت فقیه، اول باید این مسئله حل شود که ما 《بنده ایم》 نه آزاد! کسی که خود را می‌داند هر طور دوست دارد یا هر طور کرده زندگی می‌کند و کسی که حواسش به بودنش هست، دنبال نظرِ هست! کسی که خودش را بنده نمی‌داند خودش را هر طور می‌خواهد انتخاب می‌کند و سوالش این است که "چرا من در انتخاب پوشش‌ام نیستم؟!" 🔹گویی ما مسلمان‌ها، در عین اعتقاد به《خدا》، توجهی به《بنده بودنِ》 خودمان نداریم! راهکار دینی کردن رفتار مردم، جا انداختن همین مسئله‌ی به ظاهر ساده است:《ما آزادیم یا بنده؟》 یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
هشداری به اهل علم! استاد حاج آقا مصطفی خامنه ای در ابتدای درس خارج فقه، یک روایت اخلاقی ذکر می‌کنن؛ از جمله روایاتی که برام جالب (و البته !)بود این روایته👇 يَا هِشَامُ مَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا ذَهَبَ خَوْفُ الْآخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ وَ مَا أُوتِيَ عَبْدٌ عِلْماً فَازْدَادَ لِلدُّنْيَا حُبّاً إِلَّا ازْدَادَ مِنَ اللَّهِ بُعْداً وَ ازْدَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ غَضَبا کسی که حب دنیا در دل دارد، خوف آخرت از قلبش می‌رود. 🔹علم را خدا می‌دهد و همه کارهای دیگر(تحقیقات، مطالعات، پژوهشها و ...) إعداد است برای حصول علم. (مقصود استاد این است که علم دست ما نیست ما فقط زمینه سازی می‌کنیم) اگر زیاد شدن علم در فرد باعث زیادتر شدن مَحبت فرد به دنیا شد بُعدش از خدا بیشتر می‌شود. در واقع به لحاظ مرتبه با وجود این علم پایین‌تر می‌آید و خدای متعال هم غضبش بر او زیاد می‌شود❗️ 🔹شاید نکته اش هم این باشد که این علم بنا بود چراغ باشد و باعث شناخت راه از چاه باشد اما معلوم می‌شود برایش قطع موضوعی شده است یعنی کاری به مودای و مفاد آن ندارد؛ 👈خوشحال است که علومی را دارد که خیلی‌ها ندارند. اثرش این است که مَحبتش به دنیا بیشتر می‌شود. فردی است که چراغ دارد و بیراهه می‌رود. این فرد خیلی است.😔 یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42