عِنایٰاتِ امٰامزَمٰان وَشهدا
#دکتـر_اطفال_و_زیـارت_کربلا 💠یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربـلای معلی
آقا مگر امام حسین علیه السلام فرزند ۶ماهه داشتند؟ چرا تیر ۳شعبه به گلویش زده بودند؟)
من که بغض گلویم را گرفته بود گفتم:
بله، ولی این سؤالها را نپرس...
ایـنها روضههای سوزناکی است
که جگر انسان را کباب میکند.
اما او که تازه وقایع کربلا را شنیده بود دوباره
پرسید: چرا تیر 3شعبه به گلوی این طفل زدند؟😭
گفتم:چون امام حسین علیه السلام طفل شیرخواره اش را بر روی دست گرفته بودند و به دشمنان منافق و کافر فرمودند: حالا که به زعم خودتان با من دشمن هستید
و می جنگید خودتان این بچه را بگیرید
و سیراب کنید.
🔸خانم دکتر در حالیکه بسیار منقلب شده بود و هق هق
گریه میکرد گفت: آخر کجای عالم در جواب درخواست
آب دادن به طفل 6ماهه، آن هم فرزند پیامبرشان،
با تیر سه شعبه به گلوی آن بچه پاسخ میدهند؟!
حاج آقا من در عالم رؤیا دیدم که
حتی آن تیر سمی و زهر آلود نیز بود!!!
و بلند بلند گریه می کرد😭😭😭😭
به برکت سید الشهدا علیه السلام آن خانم دکتر جوان چنان متحول شده بود که موقع بازگشت کاروان به ایران میگفت: من با شما نمی آیم و می خواهم اینجا باشم... من قلبم و روحم در کربلاست...
بالأخره با اصرار فراوان و قول به اینکه دوباره برای پابوس و عرض ارادت به کربلا می آید حاضر شد برگردد.
بعد از چند هفته که به مشهد مقدس مراجعت کردیم،
روزی وارد مطبش شدم، دیدم که عکسها و نوشتههایی
بر روی دیوار از امام حسین علیه السلام زده شده بود.
آنجا دیگر دکتری مؤمنه و صالحه و دلباخته سید الشهداء علیه السلام بود، دکتری که حالا بسیار باوقار و امام حسینی شده بود و حتی مریض ها هم در مطبش صف کشیده بودند.
❤️با خوشرویی ار من پذیرایی کرد و گفت:
باور نمیکنید از زمانی که از کربلا به مشهد آمدم،
امام حسین علیه السلام به نگاهم و قلمـم
اثری عجیب داده اند چرا که من با همان نگاه اول
درد و مرض اطفال را تشخیص میدهم
و حتی آنها را برای آندوسکوپی هم نمیفرستم
و با اولین نسخه مریضها خوب میشوند،
فقط به برکت آقای مظلوم و کریم مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام
📕کتاب خروش خدا صفحه 83📕
علیرضا ثبتی گجوان
________________
+خدایا به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام😭
خون آن مظلومی که به فرموده امام صادق علیه السلام
"اگر یک قطره از آن بر روی زمین ریخته می شد،
خداوند قهار بساط زمین و آسمان را جمع می کرد"
قَسَمت میدهیم😭😭😭
آخرین خلیفه و جانشینت را
بدون وقوع علائم حتمی در عالم،
ظاهر بفرما آمین یا رب العالمین...💔🤲🏼
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ | #ببینید
خاک طلاییه رو شکافتیم
جنازه ای بالا اومد😔
چیزی همراهش نبود
جز یه دفترچه مداحی
صفحه اولش رو باز کردم
نوشته بود
#عمه_بیا_گمشده_پیدا_شده😭💔
🕊 @yadeShohada313
21.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|📺| #کلیپ_تحول
اینقسمت:
تحولدخترخانمـۍکه
بامداحیِ"شہیدگمنامسلآم"
متحولشد...✨
#پیشنهاد_دانلود👌
سلام بر ابراهیم
برف شدیدی می بارید
سوز سرما هم آدم رو کلافه می کرد
توی جاده برا انجام کاری پیاده شدیم
یادم رفت سوئیج رو بردارم
یهو درهای ماشین قفل شد
به خانومم گفتم سوئیچ یدک کجاست؟
گفت اونم توی ماشینه
نمی دونستیم چیکار کنیم توی اون سرما
کسی هم نبود ازش کمک بگیریم
هر کاری کردم درب ماشین باز نشد
شیشه ی پر از برف ماشین رو پاک کردم
یهو چشمم افتاد به عکس شهید ابراهیم هادی که به سوئیچ ماشین آویزون بود
به دلم افتاد از ایشون کمک بگیرم
به شهید گفتم: شما بلدی چیکار کنی
خودت کمکمون کن از این سرما نجات پیدا کنیم
همینجور که با شهید حرف میزدم ناخوداگاه دسته کلید منزلم رو در آوردم
اولین کلید رو انداختم روی قفل ماشین
تا کلید رو چرخوندم ، درب ماشین باز شد
خانومم گفت: چطور بازش کردی؟
گفتم با دسته کلید منزل
خانومم پرسید: کدومش ؟ مگه میشه؟
شروع کردم کلیدای منزل رو روی قفل امتحان کردن تا ببینم کدومش قفل رو باز کرده
با کمال تعجب دیدم هیچ کدوم از کلیدها توی قفل نمیره
اونجا بود که فهمیدم عنایت شهید ابراهیم هادی شامل حالمون شده
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
بوی خوش صاحب الزمان(عج)
روایت شهیدی که امام زمان(عج) تو اتاقش باش همصحبت بود
#کجایند_مردان_بی_ادعا
یک شب خواب دیده بود که توی جمکران بعد از به جا آوردن زیارت و آداب مسجد، گم شده است که امام زمان (عج) را می بیند و آقا راهنمائیش می کنند تا به خانواده اش برسد و بعد می فرمایند:
از قول ما به خانواده شهید عارف بگوئید چرا به وصیت نامه حمید عمل نکردید؟ حمید در یکی از وصیتنامه هایش نوشته بود، قبرم را ساده مثل شهدای بقیع بسازید!
همچنین آقا می فرمایند: شما قبر را درست کنید، ما خرج قبر را می دهیم که نشانی محل پول را هم می دهند.
در همین حین از خواب بیدار می شود و با خانواده اش به گلزار شهدا می رود، به نیت زیارت و هم پیدا کردن آدرس و نشانی داده شده.
در مکان مورد نظر، یک دستمال سبز با بوی خاص و عجیبی پیدا می شود که درون آن مبلغ ۳۰۳۰ تومان قرار داشت.پس از این اتفاق، ماجرا را برای خانواده شهید عارف و یکی از علما تعریف می کنند و بعد از تائید، مقداری از مبلغ را جهت باز سازی قبر حمید و ۳۰ تومان باقی مانده را برای انتشار خبر آن هزینه می کنند.
برای شادی روح مطهر این شهید والامقام،
بر محمد و آل محمد صلوات... #شهید_حمید_عارف
🌹بسم رب الشهداوصدیقین🌹
🌺شهدا 🌺
يکي از مسئولين کاروان شهدا ميگفت:
🌷پيکر شهدا رو واسه تشييع ميبردن...🌷
نزديک خرم آباد ديدم جلو يکي از تريلي ها شلوغ شده
اومدم جلو ديدم...
يه دختر 14،15 ساله جلو تريلي دراز کشيده، گفتم: چي شده
گفتن: هيچي اين دختره اسم باباشو رو اين تابوت ها ديده گفته تا بابامو نبينم نميذارم رد شيد
بهش گفتم :
صبر کن دو روز ديگه ميرسه تهران معراج شهدا، برميگردوننشون...
گفت: نه من حاليم نميشه، من به دنيا نيومده بودم بابام شهيد شده،بايد بابامو ببينم😭
تابوت هارو گذاشتم زمين پرچمو باز کردم يه کفن کوچولو درآوردم
سه چهارتا تيکه استخوان دادم
هي ميماليد به چشماش، هي ميگفت بابا،بابا...😭
ديدم اين دختر داره جون ميده گفتم: ديگه بسه عزيزم بذار برسونيم😔
گفت: تورو خدا بذار يه خواهش بکنم؟
گفتم: بگو
گفت: حالا که ميخوايد ببريد به من بگيد استخوان دست بابام کدومه؟✋🏻
همه مات و مبهوت مونده بودن که ميخواد چيکار کنه اين دختر
اما..
کاري کرد که زمين و زمانو به لرزه درآورد...❕❕
استخوان دست باباشو دادم دستش؛ تا گرفت گذاشت رو سرش و گفت:
"آرزو داشتم يه روز بابام دست بکشه رو سرم"...
🌹یازهرا (س) 🌹
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم | ماجرای شنیدنی عنایت امام رضا (ع) به یک دختر و بخشیدن زندگی دوباره به او
هدایت شده از تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
اهل عربستان سعودي است و به مسجد جمكران آمده است. ميگويد:
«ما سنّي بوديم. اهل تسنن اسم #حضرت_فاطمه_وزينب ـ«عليهما السّلام»را براي بچهها خوب نميدانند و عقيده دارند كه هر بچهاي به اين نام باشد به زودي ميميرد، امّا من همسري داشتم كه #فاطمه نام داشت و در اولين زايمان هم دختري به دنيا آورد. خانوادة من اسم «حفصه» را براي او انتخاب كردند، ولي من زير بار نرفتم و اسم فرزندم را هم فاطمه گذاشتم. بعد از سه سال #فاطمه مريض شد. دخترم را خدمت قبر رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بردم و از ايشان شفا خواستم كه الحمدلله شفا دادند. بعد از برگشتن از نزد قبر حضرت رسول، دخترم خوابيد. خوابش طولاني شد. هر چه صدايش كرديم، بيدار نشد. او را پيش دكتر برديم كه گفت: بچه مرده است. وقتي به دكتر ديگري مراجعه كرديم، او هم همان جمله را گفت.
دخترم را به غسالخانه برديم. بعد از چند دقيقه ديدم كه او حركت كرد و از من آب خواست. برايش آب آوردم. وقتي او را بغل كردم، گفت:
بابا! توي خواب ديدم كه مردي پيش من ايستاده و دو ركعت نماز خواند. بعد از نماز دست مبارك خود را بر سر من كشيد و گفت: بلند شو، شما زنده ميمانيد و فعلاً نميميريد! و گفت كه به بابايت بگو تا #شيعه شويد
آري! اين مسئله باعث شيعه شدن من شده است. حالا، براي تشكر و قدرداني از آقا امام زمان ـ عليه السّلام ـ عازم ايران شدم و به مسجد جمكران آمدم»
📚نقل از سایت مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم
منبع :کتاب کرامات حضرت مهدي(عج)
❄️ @yadeShohada313