eitaa logo
یاد ایام
97 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
153 فایل
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر 📢🎥📷 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بعد از ضربِ شست نیروهای سپاه به آمریکا، جا داره این صحبت‌های ظریف رو یک بار دیگه بشنویم تا متوجه بشیم ۳۴ سال چه تفکری بر کشور حاکم بوده
💠 تبادل 👇👇
هدایت شده از دفاع مقدس
‍ چقدر ارزش دارد اسیر چهره‌ پاک تو شدن در میانِ اسارت‌های دنیایی ... خوش‌ سیما ترین شهید تخریب‌چی نوجوان و شهادت غریبانه در بیمارستان الرشید ... عبدالعظیم ..... در یکی از روزهای زیبای اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۹ در شهر نقنه از توابع شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری به دنیا آمد ... فقط ۱۲ سال سن داشت. دانش‌آموز اول راهنمایی بود که با شروع جنگ تحمیلی سنگر مدرسه را ترک کرد و علیرغم مخالفت اطرافیان و مسئولان به خاطر سن کمی که داشت خود را به جبهه‌های حق علیه باطل رساند. در اولین حضورش در جبهه وارد گردان تخریب شد و با تلاش و خدمات زیاد مورد توجه فرماندهان قرار گرفت. در همان مرحله اول از ناحیه دست مجروح شد و در بیمارستانی در تهران بستری شد. بعد از بهبود نسبی با وجود مخالفت خانواده و مسئولین بسیج برای آخرین‌بار عازم جبهه‌های غرب کشور شد . در عملیات والفجر ۴ درحالی‌که پیشاپیش رزمندگان مشغول بازگشایی محور عملیاتی و خنثی کردن مین‌ها بود ، به شدت مجروح شد و به اسارت نیروهای عراقی درآمد. به خاطر مجروحیت او را در بیمارستان الرشید عراق بستری کردند ، اما با توجه به‌شدت جراحات وارده و از طرفی شکنجه های بعثیون عراقی ؛ هفتم آذرماه ۱۳۶۲ در همان بیمارستان غریبانه به شهادت رسید . پیکر عبدالعظیم را در همان مکان دفن می کنند تا اینکه بعد از بیست سال پیکرش را به ایران انتقال و طی مراسم باشکوهی در گلزار شهدا زادگاهش به خاک می سپارند . 🌺 🌷 @DefaeMoqaddas 🕊🕊 ✅ کانال:
هدایت شده از دفاع مقدس
کمپوتی که به لب و دهان بچه ها نرسید!! پس از فتح خرمشهر چند نفری که باقیمانده گردان بودیم بسمت مقر خود باز گشتیم. نزدیک چادرهایمان که شدیم، احساس غربتی به ما دست داد. از350 نفر فقط ما چند نفر مانده بودیم بقیه گردان در محاصره، لت و پار شده بودند. حالت شوک به ما دست داده بود. هر کس که وارد چادرش می‌شد، بغضش می‌ترکید و مثل ابر بهار گریه می‌کرد. جای بچهها خالی بود. آنها دیگر در بین ما نبودند. مظلومیت، بی‌کسی، تنهایی، داغ از دست دادن همرزمانمان، ما را از پا درآورده بود. مخصوصاً باباغلامی که مسؤول تدارکات‌مان بود. او آدم سن و سال داری بود که وظیفه پشتیبانی را به عهده داشت. در قبل از عملیات، گاهی وقت‌ها بچه‌های رزمنده (که در سنین 18-17 سال بودند) از او کمپوتی می‌خواستند. چون تدارکات کم بود، از دادن آن به آنها خوددادری می‌ورزید و می‌گفت: فقط شب عملیات! شب عملیات آمد و یکی یکی به افراد یک قوطی کمپوت داد. اما چون می‌دانستیم جنگ سختی در پیش داریم، باید هر چه می‌توانستیم مهمات با خود می‌بردیم. به جای کمپوت، دو سه تا نارنجک برداشتیم و کمپوت‌ها را توی چادرها گذاشتیم و رفتیم. باباغلامی حالا می‌دید چادرها خالی از بچه‌هاست و گوشه کنار چادرها قوطی کمپوت افتاده. شروع کرد به گریه ‌کردن. خودش را می‌زد. مثل پدرهای پسر از دست داده، زار می‌زد. زبان گرفته بود: "مهدی جان، حمیدم، دورت بگردم بابا. کجایی اسماعیلم. برایت کمپوت آوردم. بمیرم من که شما را اذیت کردم. رضا جان. آقا هادی. بابا بیایید! محمدم، کمپوت نمی‌خواهی؟! خدایا کجان بچه‌هایم.خدایا گل‌هایم همه پر پر شدند.هنگامه ای بر پا بود که دل‌ها را ریش می‌کرد💦
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع‌ مقدس" @DefaeMoqaddas 🔸ایتا: http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🔹تلگرام: https://t.me/Defa_Moqaddas 💠 نگاهی به رویدادهای هشت سال جنگ تحمیلی
💠در پی تصرف لانه جاسوسی آمریکا: 🔹 امام خمینی: در ایران باز انقلاب است، انقلابی بزرگتر از اول 📃 روزنامه "انقلاب اسلامی" - ۱۵ آبان ۱۳۵۸ 🆔 @yade_ayyam
🔴خداروشکر حسن روحانی و تئورسین‌هاش از قدرت کنار رفتن وگرنه با منطق آقایون سردارها باید قصابی می‌کردند سربازها هم نانوایی راستی از ارباب آمریکاییت که به مدت ۲۰ سال روزی ۳۰۰ میلیون دلار تو افغانستان خرج کرد بپرس این خرج‌هایی که کرد، شکم ۴۰ میلیون گرسنه آمریکایی رو سیر کرد یا نه؟
💦 حیف امروز بارون اومد، روز خوبی بود برای رژیم چنج انشالله ۱۴ آبان ۱۵۰۰ برمی‌گردیم (اگر بارون نیاد) @yade_ayyam ✅ کانال
هدایت شده از یاد ایام
بسیجی ۱۹ ساله، محمد مهدی رضوان در عملیات ایست و بازرسی تهران مجروح شد و بعد از گذشت سه روز به شهادت رسید. شهید رضوان نخستین شهید گشت رضویون است. محمد مهدی رضوان فرزند بابک از بسیجیان گردان 121 امام علی(ع) یگان امام حسن مجتبی(ع) بود. او در 16 آبان ماه 1398 در حال گشت عملیاتی ایست و بازرسی افراد و وسایل نقلیه مشکوک به منظور مقابله با جرائم و مفاسد اجتماعی و تأمین امنیت اخلاقی بود که در منطقه شوش تهران مورد سوء قصد قرار گرفت. او از ناحیه سر دچار آسیب شده و به کما رفت و نهایتاً بعد از گذشت سه روز در روز 19 آبان ماه 1398 در بیمارستان سینا به شهادت رسید.
هدایت شده از یاد ایام
امام خمینی 16 آبان 1358 در پیامی بدون بسم الله اعلام کرده بودند : « با نمایندگان کارتر که برای مذاکره در مورد تسخیر لانه جاسوسی به ایران می آینده دیدار نخواهند کرد و آنان را به حضور نخواهندپذیرفت . » ایشان همچنین به شورای انقلاب و نیز مسئولان مربوطه تاکید کردند حق دیدار با این هیئت را ندارند.