eitaa logo
یاد ایام
99 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
153 فایل
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر 📢🎥📷 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ این نوشته تاربخی نیست! فارغ از جهت گیری ها، نقدها و صحت و سقم آن چه درباره دولت گفته می شود محتوای برخی جراید بعد از عجیب پر از کینه، دشمنی و عداوت بود و از صفحه یک این مطبوعات خون به صورت مخاطب شتک میزد. به تیترهای صفحه نخست ۲۹ مرداد ۱۳۳۲ دقت کنید، خون، اعدام، گلوله و ... ‼️ سربازان «جهاد مقدس»! ملت تشنه خون است ‼️ آتش خشم و غضب ملت مسلمان و ضد اجنبی ما جز با ریختن خون دشمنان دین و وطن و ناموس جاسوسان کمونیزم و عمال بیشرم اجنبی خاموش نخواهد شد ‼️ اگر حکومت انقلابی سرلشکر زاهدی کمترین ارفاقی نسبت به جاسوسان و جنایتکاران بنماید بزرگترین خیانت را بدین خلق و وطن نموده است ‼️گلوله، گلوله! تنها پاداش جاسوسان و وطن فروشان است ‼️ لکه های ننگ را با خون بشوئیم ‼️فواحش سرگردان؛ بردگان نانجیب بیگانه و جاسوسان مهدور الدم خارجی در سرزمین وطن اسلامی ما حق حیات ندارند ‼️پرچم فاتح و پرافتخار حزب پیروزمند خلق در میان خون و آتش برافراشته شد کافی است به صفحات سلطنت طلب های منتظر براندازی که چهل و اندی سال است منتظرند مراجعه کنید، آن ها نیز تشنه خون هستند و در انتظار تیغ و گلوی آماده برای بریدن! به راستی چرا، روانشناس نیستم ولی مطمئن هستم که دانشمندان رواتشناس و روانکاو بایستی دلیلی برای این تشنه خون بودن بسیاری از ما و راه های درمان آن داشته باشند.
هدایت شده از پایداری
💠 ترور و قتل منتقدین و مخالفین در حکومت 🔹قتل خبرنگاران منتقد اگر امروز تراژدی است برای طلب ها خاطره است / خبرنگار منتقدی که به دستور دربار آتش زده شد / کریم پور شیرازی که بود و چگونه کشته شد؟! امیرمختار زاده: ۴ بهمن ۱۲۹۹، اصطهبان - قتل: ۲۴ اسفند ۱۳۳۲، تهران) شاعر، روزنامه نگار، فعال سیاسی و هوادار ایران بود که متعاقب دستگیر و پس از مدت‌ها شکنجه در زندان دژبان مرکز ارتش، جان باخت. وی مدیر روزنامه شورش بود که از سال ۱۳۲۹ منتشر گردید و در جریان ملی شدن صنعت نفت انتقادات تندی علیه شاه و خانواده اش ابراز کرد. در گوشه سمت راست روزنامه وی کلامی از امام علی (ع) نوشته می‌شد: «پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.» وی در روزنامه پر طرفدار «شورش» در انتقاد از اشرف پهلوی می‌نویسد:مردم می‌گویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم می‌گویند این پولهایی را که اشرف بنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بی سواد این مملکت فقیر و بدبخت می‌گیرد به چه مصرفی می‌رساند... . مردم می‌گویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرائی این مملکت دخالت نامشروع می‌کند.شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لوئی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم... پس از انتشار این مقاله نامه تهدیدآمیزی را دریافت کرد که کلیشه آنرا در روزنامه به چاپ رساند:«... ای مدیر روزنامه شورش! بدان و آگاه باش که اگر دست از مبارزه با اشرف پهلوی بر نداری، عاقبت وخیمی در پیش داری، دیدی که چگونه محمد مسعود می‌خواست علیه ما مبارزه کند، به حیات او خاتمه دادیم و باز هم می‌گوئیم، اگر دست از مبارزه با ما بر نداری در همین روزها منتظر سرنوشت مسعود باش....» وی ابتدا همانند همه فعالان سیاسی و آزادیخواهان دستگیر شده بطور غیر قانونی در دادگاه نظامی ارتش محاکمه شد، اما پیش از اجرای اعدام به آتش کشیده شد. کریم پور پیش از کودتا نیز چند ماه را در زندان گذرانده بود. در برخی مطالب مخالفان نوشته شده‌است که «میزان شکنجه‌هایی که بر وی اعمال گردید از آنچه بر تمام زندانیان دیگر رفت شدیدتر و دردناک‌تر بود تا جایی که در مدت ۶ ماه موهایش سفید شد. یکی از شکنجه‌های رایج گذاشتن پالان خر بر روی وی توسط سربازان و وادار کردن آن ها به راه رفتن و ادرار کردن بر روی وی بود.» در مورد مرگ او روایات گوناگونی در دست است. هم‌سلولی‌های او از افسران و سربازان و نگهبانان شنیدند که وی در جریان اقدام برای فرار، خودش را با نفت بخاری آلوده کرده و آتش زده است. کریم پور شیرازی ساعت ۳ بامداد روز دوشنبه ۱۷ اسفندماه ۱۳۳۲ در میان شعله های آتش سوخت ساعت ده صبح به بیمارستان برده شد و ساعت ۴ بعد از ظهر همان روز، خبر درگذشت او منتشر شد. اما پس از آن در میان مخالفان حکومت شاه این خبر دهان به دهان نقل شد که: «به دستور اشرف، ابتدا کریم پور را با گلوله زدند و سپس پیکر نیمه‌جانش را آتش زدند و او را در میان شعله های آتش سوزاندند و بدین ترتیب، دست به انتقامجویی از نیش قلم یک روزنامه نگار زدند.» شعبان جعفری سردسته اوباش هوادار سلطنت در مصاحبه با هما سرشار پیرامون چگونگی به قتل رساندن وی می‌گوید: «این جور که ما اون موقع شنفتیم، اینو دوباره می‌گیرن و در لشکر ۲ زرهی میندازنش زندان. اون وقت برای این که تنبیهش کنن، روزا از تو زندان می‌آوردنش بیرون. سربازا یه پالون می‌ذاشتن روش. یه سیخونکم بهش می‌زدن. یه نفرم سوارش می‌کردن. بعد تو زندان مجرّد بود گویا تو همون زندون از بین می‌برنش دیگه. لحاف محاف میندازن تو سلولش. نفت روش می‌ریزن و آتیشش می‌زنن.» محل دفن او به درستی روشن نیست ولی گفته می‌شود احتمالاً در گورستان مسگرآباد توسط ماموران دفن شده است. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari