فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کشتار وسیع مردم در یک خیابان از زمین و هوا در روزی که راهها برای فرار مردم بسته شد
🔻رویداد ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ شناخته شده با نام «جمعهٔ سیاه» که در برخی منابع از آن با عنوان «کشتار ۱۷ شهریور» نیز یاد میشود،
🔹تظاهرات بدون خشونت و سلاح مخالفین و انقلابیون در محلات جنوبی تهران، خیابان ژاله پیشین و میدان ژاله به شهادت دهها نفر فقط دریک روز و یک خیابان انجامید
یاد ایام
🔴کشتار وسیع مردم در یک خیابان از زمین و هوا در روزی که راهها برای فرار مردم بسته شد 🔻رویداد ۱۷ شه
🌷 17 شهریور57 سالروز شهادت شهیده #محبوبه_دانش _آشتیانی فرزند شهيد حجتالاسلام دكتر #غلامرضا_آشتيانی
🌷تهران بود و يكي از روزهاي سرد زمستان سال 1340 كه محبوبه به دنیا آمد. دوران دبستان را در مدرسه فخریه گذراند و در دوره راهنمایی، دانشآموز مدرسه رفاه بود. چهارده ساله بود که با دوستانش روی دیوار کوچهها شعار مینوشتند، اولش فقط شعار بود ولی بعد تصمیم به كارهاي جديتري گرفتند. نوشتن شعار جایش را داد به نوشتن ساعت و موج فرکانس پخش برنامههای ضد رژیم شاه. محبوبه میگفت: گوش دادن به حرفهای روحانیهاي مبارز، کارِ هزار تا مرگ بر شاه را میکند!...
یاد ایام
🌷 17 شهریور57 سالروز شهادت شهیده #محبوبه_دانش _آشتیانی فرزند شهيد حجتالاسلام دكتر #غلامرضا_آشتيانی
⭕️✨شهیده محبوبه دانش آشتیانی⭕️✨
☄️تاریخ تولد:۱۳۴۰
☄️محل تولد:تهران
☄️تاریخ شهادت:۱۳۵۷
☄️محل شهادت:تهران
📝زندگینامه:
🍃محبوبه در غروب یکی از روزهای سرد بهمن سال 1340 در خانوادهای مذهبی در تهران به دنیا آمد و در سایه حمایت پدری فرهیخته و مادری مؤمن، پرورش یافت.
🍃فضای مذهبی و روشنفکر خانواده دانشآشتیانی به همراه تعلیمات مدرسه رفاه، جو انقلابی جامعه و آشنایی با حرکتهای اسلامی مبارزاتی، باعث شد که محبوبه در نوجوانی آشنایی کافی نسبت به مسایل اجتماعی پیدا کند و برای یافتن پاسخهای مناسب به سؤالات بیشمار خود، به مطالعه دقیق و اصولی قرآن و نهجالبلاغه اهتمام جدی داشته باشد.او برای ارتقای سطح فکری خود، از طریق شهید مالکی و شهید بهشتی روی قرآن کار میکرد.
🍃علاوه بر قرآن و نهجالبلاغه، محبوبه کتابهایی که درباره مسایل سیاسی و مبارزاتی نوشته میشدند به دقت میخواند و توجه ویژهای به مطالعه آثار دکتر شریعتی و شهید مطهری داشت. ذهن پویا و مطالعه زیاد باعث شد که محبوبه از نظر فکری بسیار فراتر از همسالان خود بیندیشد.
🍃محبوبه در سال اول دبیرستان همزمان با تحصیل، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را به شکل منسجم آغاز کرد. او اعلامیههای امام (رحمه الله) را به مدرسه میبرد و درباره آنها با دانشآموزان صحبت میکرد. در مسجد گلشن به آموزش قرآن میپرداخت، جلسات هفتگی با بچهها داشت و به بحث درباره احکام اسلام و شیوههای صحیح مبارزه میپرداخت. سیر مطالعاتی او برای بچههای مسجد یا دیگر جاها به قدری جدی و درست بود که بچهها واقعاً به وفاداری، وفای به عهد، صداقت، نظم، پایداری و صفات انسانی ایمان پیدا میکردند و این صفات در آنها نهادینه میشد
🍃دو سال آخر دبیرستان، همزمان با اوجگیری مبارزات در سطح جامعه، درس برای محبوبه تبدیل به مسئلهای فرعی شد و با افزودهشدن آگاهیش نسبت به جامعه، با عزم یک مسلمان رشید، به شکلی جدی وارد عرصه مبارزات شد.
📕عروج:
🍃سرانجام صبح روز 17 شهریور 1357 دولتمردان پهلوی دوم که از گسترش تظاهرات و مبارزات مردم به هراس افتاده بودند، تصمیم گرفتند که در تهران و یازده شهر دیگر به مدت 6 ماه حکومت نظامی اعلام کنند، اما تظاهرکنندگان بیاعتنا به اخطارهای فرمانده نیروهای نظامی در صفهای فشرده به طرف میدان ژاله رفتند و در آنجا تجمع کردند. محبوبه نیز در میان تظاهرکنندگان بود. او که غسل شهادت کرده بود و سلاحهای سنگین مأموران امنیتی بر پشتبام خانههای اطراف میدان را میدید، لحظهای تردید نکرد و خود را به ضلع شمالی میدان، که محل تجمع زنان بود رساند.
دیری نگذشت که صدای گلوله و فریاد همه جا را گرفت و عده زیادی از تظاهرکنندگان در خون خود غلطیدند و به شهادت رسیدند. مأموران رژیم شاه «ابتدا خاکارههای آغشته به بنزین را بر کف خیابان ریخته و آتش زدند و چون انبوه جمعیت هراسان در تلاطم افتاد... آتش مسلسلها را گشودند... همه کوچهها و خیابانهای فرعی را با تانک و زرهپوش مسدود کردند تا کسی را توان گریختن نباشد. هدف، نه پراکندهکردن مردم بود و نه مرعوبساختن. همه گلولهها به قصد کشت شلیک میشد...»
پرچم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی در دست محبوبه بود. او شجاعانه بر سر عقیده خود ایستاده بود و شعار میداد که ناگهان گلوله، قلب پر ایمانش را شکافت؛ سرو قامتش بر زمین افتاد و در خون خود غلطید تا خونش مهر تأییدی بر حضور زن مسلمان ایرانی در عرصههای نبرد حق علیه باطل باشد
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 امام خمینی: آنهایی که به ما می گویند سازش کنید یا جاهل هستند یا مزدور⛔️
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🌿 حضرت امام خمینی:
💠 امروز دنيا، دنياى آشوب و #جنگ و انفجار است، و ايران از خيلى جاهاى دنيا آرامتر است. ممكن است بعضىها كه اين چيزها را نديدهاند، با خود بگويند خوب! با قدرتها بايد ساخت. ولى بايد بدانند كه #سازش، امروز نابودى تا آخر است، #دفن_اسلام است تا آخر دنيا.
🔹 مردم بايد #محكم_بايستند و از اسلام و كشور دفاع كنند و از توطئهها به خود هراس راه ندهند كه اگر كمى عقب بنشينند، بايد دست از #اسلام بكشيم و تكليف ما بر خلاف اين است.
⏳ ۱۸ شهریور ۱۳۶۳
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال"یاد ایام"
هدایت شده از یاد ایام
🔴 ۱۸ شهریور، سالروز درگذشت مشکوک نویسنده زبردست، مردمی و متعهد "جلال آل احمد"
🔹 نقل قول آیت الله خامنه ای راجع به جلال: :بهترین سال های جوانی ام با محبت و ارادت به آن «جلال آل قلم» گذشته است
✍️ سخنی از جلال آل احمد:
▫️شبیه به قومی از خود بیگانه ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکل را می جوییم!
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
. . . بعد از این که جلال نسبت به روحانیّت، به ویژه امام خمینی رحمه الله ، پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ اظهار علاقه نمود، عوامل طاغوت و غربزدگان احساس خطر کردند و به عناوین مختلف او را مورد تهدید و آزار قرار دادند و سعی کردند که او را از روحانیّت جدا کنند. در سال ۱۳۴۷ به مرگ تهدید شد ولی او بیدی نبود که با این بادها بلرزد و لحظه ای از تکلیفی که احساس می کرد دست بردار نبود. سرانجام در روز سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، بدون هیچ گونه سابقه بیماری، هنگامی که در اسالم گیلان بود، به صورت مرموزی فوت کرد و پس از انتقال جسدش به تهران، در مسجد فیروزآبادی، نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم، به خاک سپرده شد. روزنامه ها با فشار ساواک مرگ او را عادی جلوه داده، آن را بر اثر سکته قلبی قلمداد کردند.
@yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
کتاب غربزدگی - جلال آل احمد (2).pdf
1.65M
📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: #غرب_زدگی
🖌 نوشته : #جلال_آل_احمد
┄──┄──┄──┄─ا
💠 این کتاب در نیم قرن پیش نوشته شده ولی امروز مطالعه آن سخت مورد نیاز برخی مسئولین غربگراست
🆔 @revayate_ayyaam ✔️JOIN
✅ به کانال"روایت ایام" بپیوندید
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ غربزدهها را کنار بگذارید
🔹امام خمینی(ره): ما بین راه هستیم. باز گردنهها داریم که دزدها توی آن گردنه هستند. ما یک گردنه را از آن گذشتیم؛ یا دو گردنه را؛ باز دزدها توی آن گردنههای دیگر هستند؛ در کمین نشستهاند با هر صورت.
📡 @yade_ayyam ✔️ JOIN
هدایت شده از یاد ایام
18 شهریور زادروز #لئو_تولستوی 🌺
⚪️ تولستوی باور داشت دین اسلام بسیار از مسیحیت بالاتر است؛ چون خدا را مانند انسان تعریف نمی کند و پیامبرش خود را مساوی با خدا نمی داند؛ مسلمانان فقط خدا را پرستش می کنند!
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
جنگ و صلح1 - پوشینه 1 - لئو تولستوی.pdf
7.67M
هدایت شده از یاد ایام
جنگ و صلح - پوشینه 2 - لئو تولستوی.pdf
5.54M
هدایت شده از یاد ایام
جنگ و صلح - پوشینه 3 - لئو تولستوی.pdf
6.62M
هدایت شده از یاد ایام
جنگ و صلح - پوشینه 4 - لئو تولستوی.pdf
5.8M
هدایت شده از یاد ایام
📷 " لئو تولستوی" نویسنده بزرگ روسی؛ با کوله بارش در آخرین سفر زندگی اش از مسکو به سمت زادگاهش " یاسنایا پالیانا"
ا ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🔹 معروف است که روزی لئو تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد. بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد، تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت: «مادمازل، من لئو تولستوی هستم.»
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: «چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟»
تولستوی در جواب گفت: «شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید!»
همیشه مراقب باشین که چطوری خودتون رو معرفی می کنید
🆔 @yade_ayyam ✔️JOIN
هدایت شده از یاد ایام
💥💥به یاد جلال آل احمد؛ در سالروز درگذشتش
🔔مردی که قلمش، آهنگ بیداری نسل جوان را می نواخت
✍️جلال برای بسیاری از ما آشناست؛ اما شاید کمتر کسی بداند که پدرش آیت الله سید احمد طالقانی است. جلال اهل اورازان بود، دهکده ای که همه مردمانش از ساداتند. او مدتی برای تحصیل علوم دینی به نجف رفت، اما سری پر شور داشت و می خواست به دانشگاه آمریکایی بیروت برود که ناگهان همه چیز را کنار گذاشت و برگشت به تهران تا برود به دانشسرایعالی و معلم بشود؛ تا عضویت در حزب توده و زحمتکشان را تجربه کند، حتی سفری به اسرائیل داشته باشد و بعد از کودتای 28 مرداد، حزب و حزب بازی را ببوسد و بگذارد کنار و یکراست برود سراغ اصل مطلب ... سراغ دردی که جامعه روشنفکری را فرا گرفته و رهایی از آن، با این همه تاری که دورش تنیده، سخت است.
✍️در همین دوره است که «غربزدگی» را مینویسد و میرود به مکه و میشود «خسی در میقات». برخی می گویند درگذشت نابهنگام او در اسالم گیلان، کار دربار و ساواکی هاست که از قلمش می ترسیدند. اما سیمین، همسرش، نویسنده «سووشون»، می گوید که دو عشق خطرناک کار «تجلی روشنفکری مسئول معاصر» را ساخت: سیگار و کوکا! جلال در مصرف کوکاکولا زیاده روی میکرد؛ اصلا نمی توانست کنار بگذاردش. پزشک به او گفته بود اگر ترک نکنی این دو تا را، کارت ساخته است، اما انگار نه انگار ... این را سیمین دانشور نقل می کند و البته به واقعیت هم نزدیکتر است. این طور می شود که جلال 46 ساله، روز 18 شهریور سال 1348، ناغافل پر میکشد به جایی که از آنجا آمده بود ...
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
✳️ از مذاکره با مقامات ده کشور اروپایی برای جلب کمک به ایران تا دانشجویانی که به جای تحصیل مراکز فساد تاسیس کرده اند!
#روزشمار
18 شهریور 1340
❇️ مذاکره با مقامات ده کشور اروپایی برای جلب کمک به ایران!
مصطفی علم و شاپور راسخ دو تن از اعضای هیئت اقتصادی ایران که برای مذاکره در باره برنامه سوم به آمریکا و اروپا عزیمت کرده بودند به تهران بازگشتند.
از اعضای این هیئت خداداد فرمانفرمائیان معاون اقتصادی و مالی سازمان برنامه و رئیس هیئت نمایندگی تا اواخر هفته آینده به تهران باز می گردد.
مصطفی علم در پاسخ به سوالی در رابطه با هدف و چگونگی مذاکرات این هیئت با مقامات بانک جهانی و کشورهای مختلف اروپایی گفت : منظور هیئت اقتصادی ایران از این مسافرت مذاکره با بانک بین الملل و دولت های اروپایی این بود که مقامات مزبور با رئوس و خصوصیات برنامه سوم عمرانی ایران آشنایی پیدا کنند و در صورت تمایل برای اجرای این برنامه کمک کنند.
اصول مذاکرات ما که با مقامات ده کشور اروپایی صورت گرفت عبارت بود از :
اول مذاکره درباره جلب کمک کشورهای مزبور به اجرای برنامه سوم که تنها قسمتی از آن احتیاج به کمک خارجی دارد ، دوم مذاکره با صاحبان صنایع به منظور تشویق آن ها به سرمایه گذاری در طرح های برنامه سوم ، سوم استفاده از نظرات کارشناسان اقتصادی بین المللی در مورد طرح برنامه سوم و بالاخره مذاکره در اطراف مسائل بازرگانی ایران و با کشورهای مذکور.
هیئت اقتصادی ایران در این مسافرت با مقامات کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان، سوئد، دانمارک، نروژ، هلند، بلژیک، سوئیس و ایتالیا مذاکره کرده است.
❇️ دانشجویانی که به جای تحصیل مراکز فساد تاسیس کرده اند!
دولت به نمایندگان سیاسی ایران دستور داد صورت دانشجویانی که به جای تحصیل مشغول عیاشی و ولگردی هستند تهیه و ارسال شود ، گذرنامه تحصیلی این دانشجویان باطل و ارز تحصیلی آن ها لغو می شود.
نخست وزیر دستور داده است در ظرف 48 ساعت به وضع دانشجویان مزبور رسیدگی گردد ، درباره بعضی از دانشجویان ایران در خارج گزارشات منفی و تاسف آوری رسیده که کاباره و مراکز فساد دائر کرده اند!
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
خسی در میقات - جلال آل احمد.PDF
6.65M
📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: "خسی در میقات"
🖌 نوشته : جلال آل احمد
┄──┄──┄──┄─ا
🌴 #سفرنامه_حج
🆔 @yade_ayyam ✔️JOIN
✅ کانال "یاد ایام"
هدایت شده از یاد ایام
#بریده_جرائد ، #اطلاعات ، 18 شهریور 1340 : دولت دستور داد : لیست دانشجویانی که به جای تحصیل عیاشی و ولگردی می کنند تهیه کنید!
هدایت شده از یاد ایام
📄 یادداشت 18 شهریور ماه 1360 هاشمی رفسنجانی👇
💢روایت هاشمیرفسنجانی از مخالفتهای آیتالله خامنهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سوم
❓چگونه امام خمینی قبول کردند روحانیون کاندیدای ریاستجمهوری شوند؟
🔻سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری درحالی در روز 10 مهرماه 1360 برگزار شد که برای اولینبار روحانیون نیز کاندیدای ریاستجمهوری شده بودند. هاشمیرفسنجانی در خاطرات 18 شهریور درباره نحوه جلب نظر امام خمینی به کاندیداتوری روحانیون در انتخابات ریاست جمهوری میگوید: «قرار شد با امام مذاکره کنیم که بپذیرند رئیسجمهور روحانی بتواند باشد. اکثر دوستان با نظر امام موافق نیستند و میگویند رئیس جمهور روحانی باشد بهتر است. با احمد آقا صحبت کردم که با امام صحبت کنند...»
🔻هاشمی در خاطرات روز بعد نیز مینویسد: «برای ساعت 11 با آقای خامنهای و احمدآقا در دفتر امام به خاطر بحث در موضوع ریاستجمهوری آینده قرار گذاشته بودیم. احمد آقا اطلاع داد که امام به طور اصولی با روحانی بودن موافقت کردهاند. همراه آقایان خامنهای، خزعلی، شاهآبادی و احمدآقا به حضور امام رفتیم. قبل از ما هم آقای [موسوی] اردبیلی رفته بودند و همین مطلب را مطرح کرده بودند. امام صریحا موافقت کردند ولی گفتند چون اضطرار است و افراد دیگر که مطرحند رای طبیعی ندارند میپذیرند.»
🔻هاشمی همچنین در خاطرات خود به مخالفت آیتالله خامنهای با کاندیداتوری خود اشاره میکند و ذیل خاطرات روز 21 شهریور مینویسد: «آقای خامنهای بعد از ظهر به دفتر من آمدند. ایشان را برای پذیرفتن ریاست جمهوری قانع کردم. ایشان معتقد نبود که روحانی رئیسجمهور شود و از طرفی مریض هم هستند و از یک دست نمیتوانند استفاده کنند. کاندیدای مناسبی غیر از ایشان نداریم. عصر هم در جلسه شورای مرکزی حزب [روی] همین تصمیم تاکید شد.»
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
⏳ 18 شهریور 1369 ، سالروز شهادت رضا حاتمی در درگیری با منافقین در تهران
📷 بر سر مزار شهید 👈 بهشتزهرا (س) قطعهی 24 ردیف 93 شمارهی 47
🌷 #شهدای_ترور
🔴 #ترورهای_شصت
❌ #منافقین
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
🌈 شهادت رضا حاتمی 🌷
⚪️ بچههای کانون طه، مسئول حفظ امنیت میدان وثوق و چهارراه سیمتری نارمک تهران بودند. آنها که سنشان از 17 بیشتر نبود، اسلحه بهدست و آماده، در گوشه و کنار چهارراه موضع گرفته بودند تا از هرگونه تحرک منافقین جلوگیری کنند.
"رضا حاتمی" جوان 16 سالهی خوش برخورد، با اخلاق و با ادب که همهی بچههای کانون دوستش داشتند، کنار خیابان ایستاده بود. صبح روز چهارشنبه 18 شهریور 1360 که آنجا بودم، برای آخرین بار رضا را دیدم. با او سلام و احوالپرسی کردم و گپ زدیم.
بعد از ظهر، یک دستگاه اتومبیل شخصی "فورد تانوس" سبزرنگ، حامل شش نفر که لباس سبز مشابه لباس سپاه برتن داشتند و ریش و چهرهشان هم مثل پاسدارها بود، به چهارراه رسید. یکی از بچههای کانون که با اسلحه کنار خیابان ایستاده بود، بهخیال اینکه بچههای سپاه هستند، با آنها سلام و احوالپرسی کرد. دقیقهای نگذشت که ماشین در کنار چهارراه ایستاد، یکی از آنها که همهشان اسلحهی یوزی در دست داشتند، پرید پایین و یک کوکتل مولوتُف وسط چهارراه انداخت. با شعله کشیدن بنزین، همهی ماشینها که در تردد بودند، یا کنار خیابان ایستادند یا مسیرشان را سریع عوض کردند. بچههای کانون متعجب مانده بودند که چه شده است. کسی حواسش به بازوبندهای قرمز آنها نبود.
تا بچهها بهخودشان بیایند و برای درگیری آماده شوند، دو دستگاه مینیبوس که کمی عقبتر از فورد میآمدند، ایستادند و تعدادی پسر همراه دخترهایی که برای فریب مردم چادر بهسر کرده بودند، پریدند پایین و شروع کردند به شعار دادن علیه امام خمینی.
جدای از سرنشینان فورد، تعدادی دیگر از منافقین، در گوشه و کنار خیابان کمین کرده و بهطرف هرکس که مخالفت میکرد، شلیک میکردند.
هدف اصلی آنها، دفتر حزب جمهوریاسلامی منطقه 8 بود. منافقین آنجا را برای خود مرکز هدایت همهی عملیات نیروهای حزباللهی فرض میکردند. جالب این بود که در دفتر حزب منطقه 8، بهغیر از حاجآقا فراهانی که مسئول آنجا بود، چندنفر دختر و پسر جوان که فقط کارهای تبلیغاتی مثل نوشتن پلاکارد و پخش پوستر و عکس میکردند، هیچکس دیگری نبود. اصلاً ساختمان حزب منطقه 8 آنقدر اهمیت نداشت که مرکز عملیات باشد.
منافقین شروع کردند به شلیک طرف پنجرههای حزب. طبقهی بالا و پایین، و واحدهای کناری دفتر حزب، همه خانهی مسکونی مردم بود که مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. یکی دوتا کوکتل مولوتُف هم بهطرف ساختمان پرتاب شد. ساعتی نگذشت که چهارراه سیمتری پر شد از اجساد و مجروحین منافقین که این طرف و آنطرف افتاده بودند.
رضا حاتمی که گلوله تمام کرده بود، سریع برگشت طرف کانون. همین که رویش را بهطرف میدان وثوق برگرداند، یکی از منافقین که در گوشهای کمین کرده بود، از پشت به او نزدیک شد و گلولهای به کمرش شلیک کرد. رضا با صورت بر زمین افتاد و منافق تا خواست بگریزد، یکی از بچههای کمیته، از دور پای او را نشانه گرفت، با تیر زد و اسیرش کرد. گلولهی شلیک شدهی منافق، از قلب رضا خارج شد و به قبضهی اسلحهی یوزی اصابت کرد.
وقتی مادر رضا حاتمی را برده بودند پهلوی قاتل پسرش، او یک شاخه گلسرخ را جلوی منافق انداخته و گفته بود:
- تو گُل من رو توی جوونی پَرپَر کردی ...
🌷شهید "رضا حاتمی" متولد: یکشنبه 15 اسفند 44 شهادت: چهارشنبه 18 شهریور 60 درگیری با منافقین در تهران. مزار: بهشتزهرا (س) قطعهی 24 ردیف 93 شمارهی 47
(داودآبادی(
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
🔻نحوه آشنایی جلال آلاحمد با امام خمینی
🔻در تنها دیدار آلاحمد با امام چه گذشت؟
🔹جلال آل احمد، از سرآمدان روشنکفران زمانه خود بود که پس از تجربههای متفاوت و متضاد از روشنفکری به سبک غربی، در راه مبارزه با غرب و غربزدگی قدم برداشت و در این راه به تالیف آثاری نیز همت گماشت. وی که در دوران رژیم پهلوی خود را در صف مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی قرار داده بود، از نخستین سالهای نهضت اسلامی، با امام خمینی آشنا شد.
🔹در کتاب "روشنفکر میهنی" که توسط مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده درباره نحوه آشنایی جلال آل احمد با امام خمینی آمده است: آل احمد در طول زندگیاش تنها یک بار امام را ملاقات کرد و آن دیدار در نخستین سالهای نهضت اسلامی اتفاق افتاد. وی درباره این دیدار میگوید: «من پس از شنیدن نطق ایشان [امام خمینی]... احساس کردم باید ایشان را ببینم. به قم رفتم. در خانه ایشان کتاب "غربزدگی" خود را کنار دستشان دیدم. گفتم: شما هم این خزعبلات را میخوانید؟ با نگاهی به من پرسیدند: شما آقای آل احمد هستید؟ گفتم: بله. گفتند: آنچه ما باید بگوییم شما گفتهاید.» در ادامه جلال درباره این ملاقات میگوید: «من حتی دست پدرم را نبوسیده بودم، اما دست ایشان را بوسیدم.»
🔹امام خمینی نیز در اردیبهشت 1359 درباره دیدار جلال با ایشان فرمودند: «آقای جلال آلاحمد را جز یک ربع ساعت بیشتر ندیدم. در اوایل نهضت یک روز دیدم که آقایی در اتاق نشستهاند و کتاب ایشان غربزدگی در جلوی من بود. ایشان به من گفتند: چطوری این چرت و پرتها نزد شما آمده است؟ یک همچو تعبیری و فهمیدم که ایشان هستند. معالأسف دیگر او را ندیدم. خداوند ایشان را رحمت کند.»
🗓18 شهریور 1348؛ درگذشت جلال آلاحمد
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
💠 رفت و آمد برادر محمدرضا پهلوی به منازل فحشا و تریاک کشی اون
📄 سند خیلی محرمانه ساواک - 18 شهریور 1336
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از یاد ایام
▫️ امام خمینی(ره) :
▪️ امروز دنیا به ایران چشم دوخته است، چه دوست و چه دشمن، که ببینند ایران چه میکند. در قدیم که ایران مطرح نبود، شاه بود و #نوکری_آمریکا که هر وقت میخواست، بگوید برو! امروز آمریکا و شوروی به یک کارگر ساده ایران قدرت گفتن چنین حرفهایی را ندارند.
امروز دنیا با چنین ملت شجاعی روبروست که در مقابل تمام توطئهها ایستاده و جلو رفته است و وظایفش را هم بهتر انجام میدهد.
📅 ۱۸ شهریور ۱۳۶۳
🌿 #عزت_ملی
⛔️ #نه_به_مذاکره
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال"یاد ایام"