eitaa logo
یادحُسین علیه السلام💙یادخدا
179 دنبال‌کننده
19هزار عکس
5.1هزار ویدیو
53 فایل
🔴حُسین (ع) کسی را از کشتی اش پیاده نمی کند مگر اینکه خودمان پیاده شویم! https://eitaa.com/yadehossein خادم الحُسین گمنام
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله بهجت ❓ سؤال: حاج‌آقا، یک کسی هست که می‌گوید علاقه‌ای به خواند قرآن ندارم؛ چه‌کار کنیم؟ به صلوات علاقه دارد؟! زیاد صلوات بفرستد؛ همان، هدایتش می‌کند. پروردگار مهربان زبانی به ما اعطا کرده که با ان میتوان صلوات فرستاد با ان آثار عجیب و برکات ولی چرا بعضا با این نعمت زبان گناه میکنیم! پناه بر خدا چرا با زبانی که اسم پیامبر و امام حسین برده میشود غیبت هم میکنیم...
🔴حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ما خرابیم؛ خدا کند بفهمیم که خرابیم، تا به فکر و برآییم. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٢١ اگه خدا خیر و خوبیت و بخواد بِهت میفهمونه که خرابی ولی اگه خیرت و نخواد تو فکرت میندازه که ادم خوبی هستی!
مادرت را ببوس پایش را ببوس تا به گریه بیفتد وقتی گریه افتاد خودت هم به گریه میفتی آن وقت کارت روی غلتک می افتد و همه درهایی که بروی خود بسته ای خدا باز می کند امشب و فردا بهترین فرصته که پای مادرت و ببوسی نمیخوای کارت رو غلطک بیفته⁉️
یک نفر به محضر اکرم رسید. بقچه ایی همراهش بود آن را باز کرد. دیدند یک پرنده و چند جوجه🐤🐥🐣 داخل آن است. گفت یا رسول الله، من از راه دور به دیدن شما آمدم. در بیابان به یک بوته رسیدم. دیدم کنارآن چند جوجه است. آنها را گرفتم و داخل بقچه کردم. روی سرم گذاشتم تا برای شما هدیه بیاورم. دیدم هر جا می روم، مادرشان به دنبال من می آید. نمی تواند از جوجه هایش دل بکند. بقچه را پهن کردم تا بیاید این جوجه ها را ببرد یا اینکه خودش را هم بگیرم. وقتی بقچه را بازکردم دیدم مادر جوجه ها به میان آنها آمد. شخص گفت: یا رسول الله مادر این جوجه ها با اینکه می دانست اسیر می شود، آمد نشست و فرار نکرد من هم او را گرفتم وخدمت شما آوردم. پیغمبر اکرم از این صحنه خیلی منقلب شد و فرمودند: این پرنده چقدر جوجه هایش را دوست دارد! حضرت فرمودند: مهر و محبت خداوند متعال به بندگان و مخلوقاتش هزار مرتبه از این پرنده به جوجه هایش بیشتر است. بازم اگه مطمئنی امشب و فردا فوت نمیکنی رو عقب بنداز ولی اگه مطمئن نیستی همین امشب توبه کن خدا خیلی بهت مشتاقه امشب مادرمون کربلاست مادرمون و واسطه کن
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 😞😓☹️😟 💢حکایت آب شدن یخ و آب شدن عُمر❗️ 🍃آقا یه روز از مجلس روضه داشته برمیگشته خونش که یهو یه چیزی توجهش رو جلب میکنه.. می شنوه که یه شخص داره های های داد میزنه و گریه میکنه…..😭😭 میره جلوتر و میبینه که تو میدون شهر هیچ کاسبی نمونده به جز یه که داره داد میزنه که آهای مردم بیایید یخ های منو بخرین، این همه سرمایه‌ی منه، سرمایه ام داره آب میشه و از بین میره… وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره و خودش هم میشینه کنار دست اون مرد یخ فروش شروع میکنه به کردن… مرد یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟ سید میگه تو با این کارت چه درسی به من سید مهدی دادی….. تو یخ‌هات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی….. من چیکار کنم که آب شد…. تو آب شد… هر کاری کنی این یخ آب میشه فقط فقطم خریدار این یخه اگه به خدا فروختی فروختی اگه به خدا نفروشی باختی😵😵 واقعا باختی و تمام شده 😟 خدا خریدار خوبیه بفروش بره خیال خودتو راحت کن 👌👌