🐓خروس در موقع اذان فریاد می زند قوموا ایها الغافلون ، قوموا ایها الغافلون
یعنی ای بی خبرها برخیزید، ای بی خبرها برخیزید خروس ما غافلان را صدا میزند کم از خروس نباشیم
"هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی زِ چه رو همی کند نوحه گری؟
"یعنی که نمودند در آیینه صبح
از #عمر شبی گذشت و تو بی خبری
کمتر از خروس نباشیم !
🔴 نحوه شاد کردن دل رسول الله(ص) در روایتی از امام صادق(ع)
🔸امام صادق(ع):
اگر #زائر امام حسين (ع) بداند كه با زيارتش چقدر #دل #رسول_خدا (ص) و امير المؤمنين(ع) و حضرت زهرا(س) و ائمه (ع) و شهداء از ما اهل بيت را #شاد کرده است و اگر بداند #دعای ایشان شامل حال شده و #ثواب های #دنيوى و #اخروى و آنچه براى وى نزد خدا #ذخيره گشته هر آينه #دوست مىداشت تا #عمر دارد #منزلش نزد آن حضرت بوده و از آنجا هيچ گاه جدا نشود.
🔸کامل الزیارات، ص279
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
#آقاتمام_شد_دیگه😞😓☹️😟
💢حکایت آب شدن یخ و آب شدن عُمر❗️
🍃آقا #سید_مهدی_قوام
یه روز از مجلس روضه داشته برمیگشته خونش که یهو یه چیزی توجهش رو جلب میکنه..
می شنوه که یه شخص داره های های داد میزنه و گریه میکنه…..😭😭
میره جلوتر و میبینه که تو میدون شهر هیچ کاسبی نمونده به جز یه #یخ_فروش که داره داد میزنه که آهای مردم بیایید یخ های منو بخرین، این همه سرمایهی منه، سرمایه ام داره آب میشه و از بین میره…
وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره و خودش هم میشینه کنار دست اون مرد یخ فروش شروع میکنه به #گریه کردن…
مرد یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟
سید میگه تو با این کارت چه درسی به من سید مهدی دادی….. تو یخهات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی…..
من چیکار کنم که #عمرم آب شد….
تو #گناه آب شد…
#داداشِ_گلم هر کاری کنی این یخ آب
میشه فقط فقطم #خدا خریدار این یخه اگه به خدا فروختی فروختی اگه به خدا نفروشی باختی😵😵 واقعا باختی و #عمر تمام شده 😟
خدا خریدار خوبیه بفروش بره خیال خودتو راحت کن 👌👌
🔸امام صادق(ع):
اگر #زائر امام حسين (ع) بداند كه با زيارتش چقدر #دل #رسول_خدا (ص) و امير المؤمنين(ع) و حضرت زهرا(س) و ائمه (ع) و شهداء از ما اهل بيت را #شاد کرده است و اگر بداند #دعای ایشان شامل حال شده و #ثواب های #دنيوى و #اخروى و آنچه براى وى نزد خدا #ذخيره گشته هر آينه #دوست مىداشت تا #عمر دارد #منزلش نزد آن حضرت بوده و از آنجا هيچ گاه جدا نشود.
🔸کامل الزیارات، ص279
ـــــــــــــــــــــــــــــ