💞 خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی ( مدافع حرم )
✅قسمت 0⃣3⃣
💞 برگه شفاعت
💠 همان شب خواب دیدم که گویا خانه ما بخشی از یک #مسجد است. با خانمی که نمیشناختم همراه بودم و به او گفتم «به من میگویند شوهرت #شهید شده. خدا کند امین زنده باشد و تمام بنرها و تابلوهای شهادت او جمع شده باشد.» جلوی در که رسیدم دیدم هیچ بنر و پلاکاردی نیست! گفتم «پس شوهرم شهید نشده!»😍 به سمت مسجد که احساس میکردم خانه ما است رفتم. در را که باز کردم دیدم #شوهرم نشسته! دویدم و با رسیدن به امین، بوسیدمش!😘 گفتم «وای امین، اگر بدانی این چند وقت چه خوابهای بدی دیدهام!»😔
💠 امین آنکارد کرده و خیلی نورانی با #لباس_سبز، از جایش بلند شد، پیشانی مرا بوسید 😘و گفت «زهرا جان! من #شهید شدم...» در خواب همه چیز برایم مرور شد و یادم آمد که شهید شده. گفت «من باید زود برگردم و نمیتوانم زیاد حرف بزنم.» گفتم «باشه حرف نزن. من از حضرت زینب (سلام الله علیها) و از خدا خواستهام که بیایی و جواب سؤالات مرا بدهی. پس زیاد حرف نزن دلم میخواهد بیشتر پیش من بمانی.» گفت «یک #خودکار بده تا بنویسم.»
💠 گفتم «تو به من نگفته بودی میروی شهید میشوی، گفتی میروی تا دِینَت را ادا کنی. به من قول داده بودی مراقب خودت باشی.» خندید و گفت «من در آن دنیا مذهبی زندگی کرده بودم. اسمام جزء #لیست_شهدا بود... » میخواستم سریع همه سؤالاتم را بپرسم، گفتم «در قبال این مصیبتی که روی قلب من گذاشتی و میدانی که دردی بزرگتر از این برای من نبود، چطور دلت آمد مرا تنها بگذاری؟» (همیشه وقتی خبر شهادت همسر کسی را میشنیدم به شوهرم میگفتم انشاءالله هیچوقت هیچکس چنین مصیبتی نبیند. حاضر بودم بمیرم اما خدای نکرده هیچ وقت چنین داغی را نبینم.)
💠 امین یک برگه از جیباش در آورد که دور تا دور آن شبیه آیات قرآن، اسم خداوند و ... نوشته شده بود. خودکار را از من گرفت. نوشت "همسر مهربانم،" دقیقاً عین این دو کلمه به همراه ویرگول بعد آن را روی کاغذ نوشت. بعد گفت «آره میدانم خیلی سخت است. ما در این دنیا آبرو داریم. خودم در این دنیا #شفاعتت میکنم.» انگار در لیستی که قرار بود شفاعت کند اسم مرا هم نوشت...
💠 گفتم «در این دنیا چی؟» گفت «من نباید زیاد حرف بزنم...» با این حال انگار خودش هم طاقت نداشت حرف نزند. احساس میکردم بیشتر دلش میخواهد حرف بزند تا بنویسد. گفت «در این دنیا هم خودم مراقبت هستم. حواسم به تو هست.» یک دفعه از خواب پریدم! اذان صبح بود.
#ادامه_دارد
#نکته....
🍃دوستان برخی برای #ختم_قران کانالمون گفتید ...
♥️عزیزان بنده کلا مشکلی برام پیش اومده که کانال نیستم زیاد و کانال رو سپردم به دوست عزیزم کاربری #سیده_یـ🌸ـاس امشب هم توفیق داشتم در خدمت باشم..
❌اما در رابطه با #ختم_قران مون چون نیستم #نداریم این ختم رو و قرار براین شده که ختم جدید مون رو با کسب اجازه از امام زمان وشهدا در #سال_جدید شروع کنیم با همکاری شما دوستان گل وهمیشه همراهمون🌸
🌟اگر دوست داشتید سر سجاده نماز تون منه روسیاه هم دعا کنید مشکلم حل بشه و ان شاءالله بتونم سال جدید در خدمت تون باشم😊
📣در ظمن هرکی قادر به همکاری هست برای نوشتن #لیست_شهدا برای ختم قران در سال جدید بیاد پی وی بنده تا لیست خام رو بهش بدم بدین صورت:
+یک لیست خام بهتون میدم که باید نه شهید داخلش بنویسید ...
نکته اینکه تاجای امکان شهدایی باشند که نام شون کمتر شنیده شده...
هرچندلیست میتونید بزنید در سال جدید بهم تحویل بدین برای ختم قران...
اینهم خودش یک کار شهدایی هست و شهداهم ک #دعوت_کننده پس بسم الله منتظرم...😍✨
اینهم ایدی بنده هست فقط به این ایدی پیام بدین لطفا👇
@Sadatbanyfateme313
🕊ودراخر از ادمین کانال #سیده_یاس هم تشکرمیکنم بابت فعالیت کانال که ازبنده هم بهتر کار میکنند اجرشون با سیدالشهدا برای عاقبت بخیری شون #صلواتی عنایت کنید...
✍ #سَیّـدِه...