eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
4.5هزار ویدیو
80 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 👈این داستان⇦《 جاده کربلا 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎کابووس‌های من شروع شده بود ... یکی دو ساعت بعد از اینکه خوابم می‌برد ... با وحشت از خواب می‌پریدم ... پیشانی و سر و صورتم، خیس از عرق ... 🔹بارها سعید با وحشت از خواب بیدارم کرد ... - مهران پاشو ... چرا توی خواب، ناله می‌کنی❓ ... 🔸با چشمهای خیسم، چند لحظه بهش نگاه می‌کردم ... - چیزی نیست داداش ... شما بخواب ... 🔻و دوباره چشمهام رو می‌بستم ... اما این کابووس‌ها تمومی نداشت ... شب دیگه ... و کابووس دیگه ... و من، هر شب جا می‌موندم ... هر بار که چشمم رو می‌بستم ... هر دفعه، متفاوت از قبل ... 💢هر بار خبر ظهور می‌پیچید ... شهدا برمی‌گشتند ... کاروان‌ها جمع می‌شدند ... جوانها از هم سبقت می‌گرفتند ... و من ... هر بار جا می‌موندم ... هر بار اتوبوس‌ها مقابل چشمان من حرکت می‌کردن ... و فریادهای من به گوش کسی نمی‌رسید ... با تمام وجود فریاد می‌زدم ... 🔸دنبال اتوبوس‌ها می‌دویدم و بین راه گم می‌شدم ... من یک بار در بیداری جا مونده بودم ... تقصیر خودم بود ... اشتباه خودم بودم ... و حالا این خواب‌ها ... کابووس‌های من بود؟ ... یا زنگ خطر❓🚨... 🔻هر چه بود ... نرسیدن ... تنها وحشت تمام زندگی من شد... وحشتی که با تمام سلول‌های وجودم گره خورد ... و هرگز رهام نکرد ... حتی امروز ... علی‌الخصوص اون روزها که اصلا حال و روز خوشی هم نداشتم ... 🔹مسجد، با بچه‌ها مشغول بودیم که گوشیم زنگ زد 📱... ابوالفضل بود ... مهران می‌خوایم اردوی راهیان ... کاروان ببریم غرب ... پایه‌ای بیای❓ ... 🔸بعد از مدت‌ها ... این بهترین پیشنهاد و اتفاق بود ... منم از خدا خواسته ... - چرا که نه ... با سر میام ... هزینه‌اش چقدر میشه❓ ... 🔹- ای بابا ... هزینه رو مهمون ما باش ...جان ما اذیت نکن ... من بار اولمه میرم غرب ... بزار توی حال و هوای خودم باشم ... 🔻خندید ... - از خدات هم باشه اسمت رو واسه نوکری شهدا نوشتیم ...🍃✨ 🔻ناخودآگاه خندیدم ... حرف حق، جواب نداشت ... شدم مسئول فرهنگی و هماهنگی اتوبوس‌ها ... و چند روز بعد، کاروان حرکت کرد ... 🔸تمام راه مشغول و درگیر ... نهار ... شام ... هماهنگ رفتن اتوبوس‌ها ... به موقع رسیدن به نقاط توقف و نماز ... اتوبوس شماره فلان عقب افتاد ... اینجا یه مورد پیش اومده ... توی اتوبوس شماره ۲ ... حال یکی بهم خورده ... و ... 💢مشهد تا ایلام ... هیچی از مسیر نفهمیدم ... بقیه پای صحبت راوی ... توی حال خودشون یا ... من تا فرصت استراحت پیدا می‌کردم ... یا گوشیم زنگ می‌زد📱 ... یا یکی دیگه صدام می‌کرد ... اونقدر که هر دفعه می‌خواستم بخوابم ... علی خنده‌اش می‌گرفت ...😂 جون ما نخواب ... الان دوباره یه اتفاقی می‌افته ... 🔹حرکت سمت مهران بود و راوی مشغول صحبت ... و من بالاخره در آرامش ... غرق خواب ... که اتوبوس ایستاد ... کمی هشیار شدم ... اما دلم نمی‌خواست چشمم رو باز کنم ... که یهو علی تکانم داد ... - مهران پاشو ... جاده کربلاست ...🍃✨ ✔️پ.ن: علت انتخاب نام مستعار مهران، برای شخصیت اول داستان ... براساس حضور در منطقه عملیاتی مهران ... و وقایع پس از آن است ...🌸 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ نویسنده : ـ ـ
🔻 👈این داستان⇦《 تشنه لبیک 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎سریع، چشم‌های خمار خوابم رو باز کردم و ... نگاهم افتاد به خیابان مستقیمی که واردش شدیم ... بغض راه نفسم رو بست ... 🔹خواب و وقایع آخرین عاشورا ... درست از مقابل چشمهام عبور می‌کرد ... جاده‌های منتهی به کربلا ... من و کربلا ... من و موندن پشت در خیمه ... و اون صدا ... 🔸چفیه رو انداختم روی سرم و کشیدم توی صورتم ... اشک امانم رو بریده بود ... 🔻- آقا جون ... این همه ساله می‌خوام بیام ... حالا داری تشنه ... من بی لیاقت رو از کنار جاده کربلا کجا می‌بری؟... هر کی تشنه یه چیزیه ... شما تشنه لبیک بودی ... و من تشنه گفتنش ...🍃✨ 💢وارد منطقه جنگی مهران شده بودیم ... اما حال و هوای دل من، کربلا بود ... - این بار چقدر با خیمه تو فاصله دارم، پسر فاطمه❓... 🔹از جمع جدا شدم ... چفیه توی صورت ... کفشم رو در آوردم و خودم رو بین خاکها گم کردم ... ضجه می‌زدم و حرف میزدم ... - خوش به حالتون ... شما مهر سربازی امام زمان توی کارنامتون خورده ... من بدبخت چی❓ ... من چی که سهم من از دنیا فقط جا موندنه❓... لبیک شما رو مهدی فاطمه قبول کرد ... یه کاری به حال دل من بینوا بکنید ... منی که چشمهام کوره ... منی که تشنه لبیکم ... منی که هر بار جا می‌مونم ... 🔸به حدی غرق شده بودم که گذر زمان رو اصلا نفهمیدم ... توی حال خودم بودم ... سر به سجده و غرق خاک ... گریه می‌کردم که دست ابوالفضل ... از پشت اومد روی شونه‌ام... چی کار می کنی پسر❓ ... همه جا رو دنبالت گشتم ... 🔻کندن از خاک مهران ... کار راحتی نبود ... داشتم نزدیکترین جا به کربلا ... داغ دلم رو فریاد می‌زدم ... 💢بلند شدم ... در حالی که روحی در بدنم نبود ... جان و قلبم توی مهران جا مونده بود ...❤️ 🔸چشم ابوالفضل که بهم افتاد ... بقیه حرفش رو خورد ... دیگه هیچی نگفت ... بقیه هم که به سمتم می‌اومدن ... با دیدنم ساکت می‌شدن ... 🔹از پله ها اومدم بالا ... سکوت فضا رو پر کرد ... همهمه جای خودش رو به آرامش داد ... - علی داداش ... پاشو برگشت رو من بشینم کنار پنجره ... 🔻دوباره چفیه رو کشیدم روی سرم ... و محو وجب به وجب خاک مهران شدم ... حال، حال خودم نبود ... که علی زد روی شونه‌ام ... صورت خیس از اشکم چرخید سمتش ... یه لحظه کپ کرد ... - بچه‌ها ... می‌خواستن یه چیزی بخونی ... اگه حالشو داری ... 🔻جملات بریده بریده علی تموم شد ... چند ثانیه به صورتش نگاه کردم ... و میکروفون رو گرفتم ... نگاهم دوباره چرخید سمت مهران ...🌷 - بی سر و سامان توئم یا حسین ... تشنه فرمان توئم یا حسین ... آخر از این حسرت تو جان دهم ... کاش که بر دامن تو جان دهم ... کی شود این عشق به سامان شود❓ ... لحظه لبیک من و ، جان شود❓ ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ نویسنده : ـ ـ
🔻 👈این داستان⇦《 سرباز مخصوص 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎دردهای گذشته ... همه با هم بهم هجوم آورده بود ... اون روز عاشورا ... کابووس‌های بی‌امانم ... و حالا ... دیگه حال، حال خودم نبود ... بچه‌ها هم که دیدن حال خوشی ندارم ... کسی زیاد بهم کار نمی‌داد ... همه چیز آروم بود تا سرپل ذهاب ... آرامگاه احمد بن اسحاق ... وکیل امام حسن عسکری ...🍃✨ 🔹از اتوبوس که پیاده شدم ... جلوی آرامگاه، خشکم زد ... همه ایستادن توی صحن و راوی شروع به صحبت ... در شأن مکان و احمدبن اسحاق کرد ... و عظمت شهیدی که اونجا مدفون بود ... کسی که افتخار مهر مخصوص سربازی امام زمان "عج" در کارنامه‌اش رو داشت ... شهید "حشمت الله امینی" ... این اسم ... فراتر از اسم بود ... آرزو و آمال من بود ... رسیدن و جا نموندن بود ... تمام خواسته و آرزوی من از دنیایی به این عظمت ... آرزویی که توی مهران ... با التماس و اشک، فریاد زده بودم ...🍃🌹 🔸اما همه چیز ... فقط آرزویی مقابل چشمان من نبود ... اون آرامگاه و اون محیط، خیلی آشنا به نظر می‌رسید ... حس غریب و عجیبی وجودم رو پر کرده بود ... اما چرا؟ ... چرا اون طور بهم ریخته بودم❓ ... 🔹همون طور ایستاده بودم ... توی عالم خودم ... که دوباره ابوالفضل از پشت زد روی شونه‌ام ... - داداش ... اسم دارم به خدا ... مثل نینجا بی صدا میای یهو میزنی روی شونه‌ام ... 🔸خندید ... - دیدم زیادی غرق ساختمون شدی گفتم نجاتت بدم تا کامل خفه نشدی ... حالا که اینطور عاشقش شدی ... صحن رو دور بزن ... برو از سمت در خواهران ... خانم حسینی رو صدا کن بیاد جای اتوبوس وسائل رو تحویل بگیره ... 🔻با دلخوری بهش نگاه کردم ... - اون زمانی که غلام حلقه به گوش داشتن و ... برای پیج کردن و خبر دادن می‌فرستادنش خیلی وقته گذشته ... داداش ... هم خودت پا داری ... هم موبایل📱 ... زنگ زدی جواب نداد، خودت برو ... تازه این همه خانم اینجاست ... 🔹به یکی از خانمها پیغام دادم ... ما رو کاشت ... رفت که بیاد ... خودش هم که برنمی‌داره ... بعد از نماز حرکت می‌کنیم ... بجنب که تنها بیکار اینجا تویی ... یه ساعته زل زدی به ساختمون ... 💢آرامگاه رو دور زدم ... و رفتم سمت حیاط پشتی که ... نفسم برید و نشستم زمین ... - یا زهرا ... یا زهرا ...🍃✨ 🔸چشمهام گر گرفت و به خون نشست ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ نویسنده: ـ ـ
ماه مکه به سوی کعبه می آید🌙🕋 هیچ می دانی من می خواهم تو را به سفری دور ودراز ببرم؟🚂 همسفر خوب من! از تو می خواهم تا همراه من به آینده بیایی! آینده ای که دیدنش آرزوی همه است.  من تو را به روزگاری می برم که قرار است امام زمان در آن ظهور کند؛ آری، سخن من در مورد روزگار ظهور❣ است.  من می خواهم حوادث آن روزگار را برایت بگویم. آیا آماده هستی؟  حتماً بارها شنیده ای که وعده خدا بسیار نزدیک است. پس برخیز وهمراه من به مکه بیا...  امروز، بیستم "ذی الحجّه" است.  من وتو الآن در شهر مکه، کنار کعبه🕋 هستیم. بیست روز دیگر تا ظهور❣ باقی مانده است. امام زمان❤️ روز دهم "مُحرّم" کنار کعبه ظهور❣ می کند. نگاه کن! ببین که کعبه 🕋 چقدر زیبا، جلوه✨ نمایی می کند!  آیا موافقی با هم طوافی گرد کعبه بنماییم؟  به راستی چرا "مسجدالحرام" این قدر خلوت است؟!  شنیده بودم که خانه خدا بسیار شلوغ است وهیچ وقت دور خانه خدا خلوت نمی شود.  چرا امروز اینجا این قدر خلوت است؟ ‼️ آیا عشق وعلاقه مردم به کعبه کم شده است؟⁉️ مکه حرم امن خدا است؛ امّا امروز سپاهیان "سُفیانی"👹 این شهر را محاصره کرده اند وبه همین علّت است که شهر این قدر خلوت است. همسفرم! آیا "سُفیانی"👹 را می شناسی؟  آیا می خواهی کمی درباره او برایت سخن بگویم؟  "سفیانی" 👹یکی از دشمنان امام زمان❤️ است وقیام او از علامت های💯 ظهور معرّفی شده است. تقریباً پنج ماه قبل، او در سوریه دست به کودتای نظامی زد وحکومت این کشور را به دست گرفت، سپس به عراق حمله کرد وشهر کوفه را به تصرّف خود درآورد ودر این شهر جنایات زیادی انجام داد وتعداد زیادی از شیعیان این شهر را قتل عام💔 کرد. سفیانی سپاهی را به مدینه فرستاد وتوانست این شهر را هم تصرّف کند.  اکنون، سفیانی👹در اندیشه تصرّف شهر مکه است؛ زیرا شنیده است امام زمان❤️ در این شهر ظهور ❣می کند.  او دستور داده تا تعدادی از سربازانش💂‍♂💂‍♂به مکه بروند واین شهر را محاصره کنند.  اکنون شهر مکه در تصرّف سپاهیان سفیانی است.  سؤالی ذهن مرا به خود مشغول کرده است: امام زمان❤️ ویاران🌷او چگونه این حلقه محاصره را خواهند شکست؟  سپاهیان سفیانی👹 با دقّت همه راه های ورودی شهر را کنترل می کنند.  آماده شو!  ما باید به بیرون شهر برویم، همان جایی که قرار است جوانی ماه🌝 رو وارد شهر شود.  آنجا را نگاه کن! 👁 آیا آن جوان سی ساله را می بینی که به شکل وشمایل یک چوپان است؟  او در دست🤚 خود یک چوب دستی دارد وآرام آرام از میان سپاه سفیانی 👹عبور می کند. خیلی عجیب است!  سپاه سفیانی که نمی گذارند هیچ کس وارد شهر شود، چرا مانع ورود این جوان نمی شوند؟  نمی دانم او را شناختی یا نه؟  جان من فدای او! 😍❤️ این جوان، همان مولای من وتوست که به امر خدا به شکل یک چوپان، وارد شهر می شود. او از راه دوری آمده است. او از "یمَن" به "مدینه" رفته ومدّتی در شهر پیامبر منزل کرده است وبا حمله سپاه سفیانی👹 به مدینه، از آنجا خارج شده واکنون به مکه رسیده است. صورت نورانیش چون ماه شب چهارده می درخشد.🌝 به گونه راستش نگاه کن! آن خال زیبا را می بینی که چون ستاره ای🌟 می درخشد؟✨ این جوان، فرزند پیامبر است ومی آید تا دین جَدّش را زنده کند...🌷 امام زمان وارد شهر می شود، ودر کنار کوه های⛰ این شهر منزل می کند.  شهر مکه، شهر خدا وکعبه🕋، محور خداپرستی است وچون هدف امام، ریشه کن کردن کفر است، حرکت خود را از مکه شروع می کند.  هنوز تا زمان ظهور، فرصت باقی است. امام زودتر به مکه آمده است تا برای انجام کارهای مقدماتی رسیدگی کند.  ... https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃سید محمد شهید می شود💔🕊 امروز، روز بیست وپنجم "ذی الحجّه" است. ما تا زمان ظهور، روز فرصت داریم.  همسفر خوبم! آیا موافقی که با هم به اطراف کوه⛰ "ذی طُوی" برویم؟ حتماً در دعای ، این جمله را بسیار خوانده ای: "أبِرَضْوی أم غیرها أم ذی طُوی".  اکنون برخیز و با من به کوه "ذی طُوی" بیا. وقتی از کعبه به سوی مدینه حرکت کنیم، حدود پنج کیلومتر که برویم به آن کوه می رسیم.  نگاه کن! ده نفر از یاران امام، در بالای این کوه جمع شده اند. شاید بگویی: مگر امام سیصد وسیزده یار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟ 😳 این ده نفر یاران مخصوص او هستند که زودتر از همه خدمت امام رسیده اند؛ امّا آن سیصد وسیزده نفر، حدود روز دیگر به مکه خواهند آمد🕋✨ امام زمان بر فراز کوه ذی ⛰ایستاده است ومنتظر است تا خدا به او اجازه ظهور بدهد.   آیا می دانی آن که بر دوش امام زمان است، عبای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می باشد؟  آن عمامه زرد رنگی را که بر سر دارد، می بینی؟ این، همان عمامه رسول خداست. گوش کن!  امام به یاران خود می گوید: "می خواهم یک نفر را به سوی مردم مکه بفرستم". این یک مأموریت مهم است.  چه کسی به عنوان نماینده امام به سوی مردم مکه خواهد رفت؟  اکنون امام یکی از پسر عموهای خود را برای این کار مهم انتخاب می کند.  نام او " " است. امام به او دستور می دهد که به سوی مردم مکه برود وپیامی را به آنها برساند.  آیا می خواهی این پیام را بشنوی؟  گوش کن! پیام امام این است: "من از خاندانی مهربان واز نسل پیامبر هستم وشما را به یاری دین خدا دعوت می کنم. ای مردم مکه، مرا یاری کنید". تو خود می دانی که امام زمان، نیازی به کمک مردم مکه ندارد؛ زیرا روزگار ظهور ✨نزدیک است، وبه زودی وعده خدا فرا می رسد وهزاران فرشته به یاری او می آیند.  پس چرا امام از مردم مکه تقاضای کمک می کند؟  امام آنان را دعوت می کند تا به راه راست هدایت شوند ودر این صورت، در این شهر هیچ خونی ریخته نخواهد شد.  آری، او امام مهربانی هاست وبرای همین با تمام صداقت، مردم مکه را به یاری دعوت می کند.  نگاه کن! سید محمّد آماده حرکت شده واز خوشحالی در پوست خود نمی گنجد؛ زیرا مأموریتی مهم به او داده شده است.  او با مولای خود ودیگر دوستانش خداحافظی می کند وبه سمت مسجد الحرام رهسپار می شود. من کمی نگران هستم، مردم مکه با این جوان چگونه برخورد خواهند کرد؟  ساعتی می گذرد، خبری از سید محمّد نمی شود، کم کم به نگرانی من افزوده می شود،  خدایا! چرا سید محمّد این قدر دیر کرد؟  ولحظاتی بعد یک نفر در حالی که خیلی پریشان است نزد امام می آید.  او به امام خبر می دهد که سید محمّد وارد مسجد الحرام شد وپیام شما را به مردم مکه رساند؛ امّا مردم مکه به او حمله کردند واو را کنار کعبه🕋 شهید🕊 کردند. آخر به چه جرمی به قتل رسید؟  مگر این شهر، حرم امن الهی نیست؟ مگر حتّی حیوانات هم اینجا در امن وامان نیستند؟  مگر نماینده امام چه گفت که مردم مکه چنین خروشیدند واو را مظلومانه کشتند؟ او همان شهیدی است که در احادیث ما به عنوان "نفس زَکیه" ✨از او نام برده شده است. حتماً می خواهی بدانی معنای آن چیست؟  ✨نفس زَکیه یعنی: فردی بی گناه وپاک که مظلومانه کشته می شود.🕊 ... https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃خانه آباد کجاست⁉️ اینجا مکه🕋است، شب نهم "محرّم"، .   جهان تشیع عزادار امام حسین (علیه السلام) وبرادر با وفایش عباس (علیه السلام)است💔🏴 قرار است اجازه ظهور ازطرف خداوند داده شود؛🤚🏻امّا این کار با تشریفات خاصّی صورت می گیرد👌🏼 با اجازه ظهور دیگر حکومت سیاهی ها غروب می کند وهنگام طلوع است💫🌕 امشب انتظار به سر می آید وخداوند فرمان ظهور را صادر می کند😍😭 اگر چه ما هم اکنون در مکه🕋 وکنار خانه خدا هستیم؛ امّا باید امشب سفری به آسمان داشته باشیم🌟 مگر در آسمان چهارم چه خبر است؟ صبر کن، برایت می گویم🙂 ما باید به کنار "" برویم☝️🏻 حتماً می گویی: "بیتُ المَعمُور" دیگر کجاست؟🤔 همان طور که ما کعبه را به عنوان خانه خدا می شناسیم وگرد آن طواف می کنیم، خداوند بالای این کعبه، در آسمان چهارم، خانه ای ساخته تا فرشتگان گرد آن طواف کنند.😍🧚‍♂ "بیت المعمور" به معنای " " است. واجازه ظهور امام زمان🌷کنار این خانه می شود✌️🏼وهمه دنیا آباد می شود💖 آری، در دوران غیبت، دنیا خراب وویران است. وقتی که ظهور امام فرا برسد دنیا آباد می شود، برای همین، آبادی دنیا از کنار خانه آباد () آغاز می شود🕋 باید امشب با من به آسمان چهارم بیایی. حتماً می دانی که از آسمان های هفت گانه سخن گفته است. ما اکنون می خواهیم به طبقه چهارم آن برویم. خوب نگاه کن! چه می بینی؟ تمام اینجا جمع شده اند. اینجا می توانی "آدم ونوح وعیسی وموسی وابراهیم" (علیهم السلام) را ببینی.  گروهی از هم در اینجا هستند.  همه منتظرند ونگاهشان به سویی خیره شده است😭😍 آن طرف را نگاه کن، چه می بینی؟  دارند چند منبر نورانی را به سوی "بیتُ المَعمُور" می آورند. خوب دقّت کن، آیا می توانی تعداد آن منبرها را بشماری؟  درست است، نورانی!  رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وحضرت علی وامام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را نگاه کن که با چه شکوهی به سوی این منبرها می روند وبالای آنها می نشینند❤️ چه شوری در میان این فرشتگان وانبیاء ومؤمنان برپا شده است...🎉😍💫 در این هنگام، همه درهای آسمان باز می شوند. پیامبر می خواهد دعا کند🤲🏻 و با خدای خویش نجوا کند. همه و نیز آماده اند تا با پیامبر اسلام همنوا شوند.  گوش فرا بده تا تو هم سخن پیامبر را بشنوی!  پیامبر🌷چنین عرضه می دارد: "بار خدایا! تو وعده دادی که بندگان خوبت را فرمانروای زمین گردانی. لحظه عمل به آن وعده فرا رسیده است".✨ همه فرشتگان وپیامبران نیز همین سخن را زمزمه می کنند.💫 نگاه کن! پیامبر وحضرت علی وامام حسن و امام حسین (علیهم السلام) در بالای آن منبرها به رفته اند. ✨💫🌈 آنان در سجده چنین می گویند: "بار خدایا! بر ستمکاران خشم گیر؛ زیرا حریم تو شکسته شد. دوستانت کشته وبندگان خوبت ذلیل شدند".   همسفر خوبم! تو خوب می دانی که منظور آنها از این سخنان چیست.  وقتی که خانه وحی به آتش کشیده شد🔥ودُرّ یگانه عصمت، فاطمه (علیها السلام) شهید شد،🥀همان روز، حریم خدا شکسته شد!😔 آن روزی که امام حسین (علیه السلام) با لب شهید شد😭ذلّت اهل ایمان شروع شد. وبه راستی، پیامبر خوب می داند چگونه از خداوند اذن ظهور را بگیرد. جالب است بدانی قبل از اینکه پیامبر بالای منبر برود، خداوند فرشته ای🧚‍♀ را به آسمان دنیا می فرستد. من مدّت زیادی در این فکر بودم تا علّت این کار را بفهمم.🤔 آری، پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از این منبر پایین نمی آید تا اجازه ظهور✨ امام زمان را بگیرد وخداوند برای شادی دل پیامبر، این فرشته را قبلا به آسمان دنیا فرستاده است تا وقتی دعای پیامبر تمام شد، این فرشته هر چه سریع تر 📜را در دستان مبارک امام قرار دهد🤚🏻 پیامبر در این سجده، چنان با خدا سخن گفت واز سوز دل خود پرده برداشت که اکنون دیگر هر گونه تأخیر در امر ظهور امام، مقبول درگاه خداوند نیست☝️🏻 ... https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃سیصد وسیزده نفر از راه می رسند... اگر دقّت کنی می بینی که تمام مردم مکه🕋در مورد مطلب با هم سخن می گویند.. آیا می خواهی تو هم از سخن آنها باخبر شوی⁉️ دیشب، جوانمرد وارد شهر مکه شده اند وتا صبح مشغول عبادت بوده اند.🤲🏻📿 آنها در مسجد الحرام🕌گرد هم آمده اند، وهمه نگاه ها را متوجّه خود کرده اند. مردم مکه تعجّب کرده اند😯آن ها نمی دانند این جوانان از کجا آمده اند وچطور توانسته اند خود را به مکه برسانند؛ زیرا شهر مکه در محاصره 👹است.   عجیب است که همه این جوانان یک شکل است همه، هم قد وهم اندازه، مثل یک دسته نظامی، بسیار مرتّب هستند؛ هر کس آنها را ببیند، مبهوت آنان می شود.   آمدن این جوانان به شهر مکه، است که کسی از آن خبر ندارد.  هر کدام از جوانان در گوشه ای از دنیا بودند. چگونه شد که آنها در یک لحظه خود را در مکه یافتند؟  آنها به امر خدا با " " به مکه آمده اند.  شاید بپرسی که "طَی الارض" یعنی چه؟؟ اگر بتوانی در ، بدون استفاده از هیچ وسیله نقلیه ای، کیلومترها راه را پشت سر بگذاری وخود را به مکه یا هر جای دیگر برسانی، تو "طَی الارض" نموده ای👌  آری، یاران امام وبسیار شگفت انگیز کنار کعبه جمع شده اند💕 آری ظهور امام زمان وابسته به حضور این نفر است، اراده خدا بر این بوده است که آنها را در یک لحظه در مکه جمع کند.   هر کس اسم بزرگ یا همان اسم اعظم خدا را بداند، دعایش می شود. وقتی امام زمان خدا را به آن اسم قسم می دهد، سیصد وسیزده یار او، در یک چشم به هم زدن، در مکه حاضر می شوند.❤️ اکنون تو از این راز آگاه شده ای؛ امّا مردم مکه، همچنان در تعجّب هستند☺️ آنان در مسجد الحرام دور هم جمع شده اند ودرباره این مطلب با هم سخن می گویند: به راستی این جوانان چگونه وارد مکه شده اند؟😳 آن طرف را نگاه کن! آن مرد را می بینی که به سمت بزرگان مکه می رود.  او کیست وچرا چنین سراسیمه ومضطرب، جمعیت را می شکافد؟  او مستقیم نزد فرماندار مکه می رود. سلام می کند ومی گوید: "دیشب خواب عجیبی دیدم وبرای همین خیلی ترسیده ام". فرماندار مکه نگاهی به او کرده ومی گوید: "خوابت را برایم تعریف کن ". وآن مرد چنین می گوید: "خواب دیدم که ابری در آسمان ظاهر شد وآرام آرام به سمت زمین آمد تا اینکه به کعبه☁️🕋رسید. در آن ابر، ملخ هایی🦗دیدم که بال های داشتند و مدّت زیادی دور کعبه طواف کردند🕋 وسپس به شرق وغرب عالم پرواز کردند". هر کس که این سخن را می شنود به فکر فرو می رود.  آیا بینِ این خواب وآن گروه سیصد وسیزده🍃 نفری، ارتباطی وجود دارد؟  در شهر مکه شخصی هست که خواب🔮 را خیلی خوب تعبیر می کند. از او می خواهند تا این خواب را تعبیر کند. او قدری فکر می کند وسپس می گوید: "لشکری از لشکریان خدا وارد این شهر شده است وشما هرگز نمی توانید در مقابل آن کنید" همه مردم مکه به فکر فرو می روند. آری، آن لشکر، همان جوان هایی هستند که دیشب وارد مکه شدند💚 طبیعی است که مردم مکه از دست این جوانان عصبانی باشند؛ زیرا اینان می خواهند اهل بیت (علیهم السلام) وشیعیانشان را در همه دنیا عزیز کنند.  شما فکر می کنید اوّلین تصمیم مردم مکه چه می باشد؟ درست حدس زده اید، آنها می خواهند این سیصد وسیزده نفر را کنند؛ امّا خدا ترسی بزرگ بر دل آن مردم می اندازد. من به حال این مردم ساده لوح می خندم😀مردمی که هنوز هم در فکر دشمنی با شیعه هستند. آنها نمی دانند که دیگر روزگار غربت شیعه شده است🤚🏻 یکی از بزرگان مکه که می بیند همه در ترس واضطراب هستند می گوید: این جوانانی که من دیده ام، چهره هایی نورانی✨ دارند واهل هستند، آنها که تا به حال کار خلافی انجام نداده اند، چرا از آنها می ترسید؟ مردم مکه تا غروب آفتاب در مورد این جوانان سخن می گویند وآن چنان ترس ووحشتی در دل دارند که نمی توانند هیچ کاری بکنند.  شب فرا می رسد ومردم به خانه های خود باز می گردند و به خواب سنگینی فرو می روند. .
پرچمی🏳🏴 که سخن می گوید شب عاشوراست و فردا روز ظهور✨ امام زمان! 🌷 امشب، پایان روزگار غیبت رقم می خورد. شهر مکه در تاریکی فرو رفته استّ امّا کنار کعبه🕋 نورانی است. امشب کسی به مسجد الحرام نیامده است. آن جوان را می بینی که کنار کعبه مشغول دعاست؟🤲🏻 نمی دانم او با خدا چه نجوایی دارد. آیا می خواهی نزدیک برویم واو را از نزدیک ببینیم؟  او ✨امام زمان✨ است که در این خلوت شب با خدای خود راز ونیاز می کند. آیا می دانی مُضطرّ 💔واقعی اوست که خدا دعای او را مستجاب وامر ظهورش را اصلاح می کند؟💫 خدا در قرآن می گوید: ﴿أمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ ویکشِفُ السُّوءَ﴾؛ چه کسی دعای مُضطرّ را اجابت می کند و سختی ها را از او دور می نماید؟ اکنون سؤال مهمّی از تو دارم: آیا می دانی امام زمان چگونه می فهمد که دعای او مستجاب شده است؟ ⁉️ او از کجا می فهمد که باید قیام کند؟ ⁉️ آیا می دانی که در آن لحظاتی که قرار است دوران غیبت تمام شود، چه حوادثی روی می دهد؟ ⁉️ اگر دقّت کنی می بینی که امام به همراه خود یک پرچم 🏳🏴 آورده است. خدای من! آن پرچم خود به خود باز می شود. آیا می توانی نوشته روی پرچم را بخوانی؟  روی پرچم چنین نوشته شده است: "". یعنی هر کس با صاحب این پرچم کند در واقع با بیعت کرده است. صدایی به گوش می رسد. این صدا از کیست؟  امام ✨که مشغول دعا است، شخص دیگری هم در اینجا نیست، پس چه کسی است که سخن می گوید؟  گوش کن! آیا می شنوی چه می گوید؟  - ای ولی خدا، قیام کن! 😍😭❤️ من این طرف و آن طرف را نگاه می کنم تا شاید گوینده این سخن را بیابم. عجب! این همان پرچم است که با قدرت خدا به سخن در آمده است. همسفرم! تعجّب نکن!‼️ مگر مقام امام زمان بالاتر از موسی (علیه السلام) نیست؟ ⁉️ مگر به اذن خدا به سخن درنیامد وبا موسی (علیه السلام) سخن نگفت؟ ⁉️ در اینجا هم به امر خدا، پرچم با امام زمان سخن می گوید.  امام را نگاه کن که خود به خود از غلاف بیرون می آید وبا آن حضرت سخن می گوید: "ای ولی خدا قیام کن!".😍😭❤️ نگاه کن، ✨مسجد الحرام چقدر نورانی✨ شده است!  چه شوری بر پا شده است! فرشتگان دسته دسته به مسجد الحرام می آیند. 🎊✨ در میان آنها فرشتگانی که در جنگ بدر به یاری پیامبر آمدند نیز حضور دارند. مسجد پر از صف های طولانی فرشتگان می شود. در این میان دو فرشته بزرگ الهی را می بینی، آنها و (علیهما السلام) هستند.  جبرئیل با کمال ادب خدمت امام می رسد وسلام می کند ومی گوید: "ای سرور وآقای من! اکنون دعای شما مستجاب شده است".🎊✨ اینجاست که امام دستی بر صورت خود می کشد ومی فرماید: "خدا را حمد وستایش می کنم که به وعده خود وفا کرد وما را وارثِ زمین قرار داد". نگاه کن! چگونه امام با شنیدن سخن جبرئیل حمد وشکر خدا را می کند.  پس من وتو هم باید شکرگزار خدا باشیم که روزگار سیاه غیبت به سر آمد وسپیده ظهور دمید.  https://eitaa.com/yadeShohada313
به نظر تو اوّلین کار امام در هنگام ظهور چیست؟ ⁉️ جواب یک کلمه بیشتر نیست: . 📿 آری، امام در کنار کعبه🕋 می ایستد ونماز می خواند.📿 شاید امام به شکرانه اینکه خدا به او اجازه ظهور داده است، نماز می خواند. 📿 وشاید او می خواهد با نماز از خدا طلب یاری کند؛ زیرا او راهی بسیار طولانی پیش روی خود دارد ونیازمند یاری خداست. وقتی نماز تمام می شود او از جای خود برمی خیزد ویاران خود را صدا زده ومی گوید: ای یاران من!💚 ای کسانی که خدا شما را برای ظهور من کرده است به سویم بیایید. نگاه کن، ببین!  یاران امام یکی بعد از دیگری، خود را به مسجد الحرام می رسانند.  همه آنها کنار درِ کعبه🕋 دور امام جمع می شوند... 💫 اکنون امام به کعبه، خانه یکتاپرستی تکیه می زند واوّلین سخنان خود را برای یارانش می گوید. ✨✨ ✨او این آیه قرآن را می خواند: ﴿بَقیةُ اللهِ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤمِنینَ﴾.✨ ✨وسپس می فرماید: "من بَقیةُ الله وحجت خدا هستم".✨ می دانم که می خواهی بدانی معنای "بَقیة الله" چیست. حتماً دیده ای بعضی افراد، وسایل قیمتی تهیه کرده، آن را در جایی مطمئن قرار می دهند. آن وسایل، ذخیره های آنها هستند. خدا هم برای خود ذخیره ای دارد. او پیامبران زیادی برای هدایت بشر فرستاد. پیامبران همه تلاش خود را انجام دادند.  ولی آنها موفق نشدند که حکومت الهی را تشکیل بدهند؛ زیرا هنوز مردم آمادگی آن را نداشتند. امام زمان✨ خداست تا امروز حکومت عدل الهی را در همه جهان برپا کند.🎊 آری، امام بَقیةُ الله✨ است، او ذخیره خداست. او یادگار همه پیامبران است.  چه جمع زیبایی، یک شمع وسیصد وسیزده پروانه! 🕯🦋 آیا آن ستون نور را می بینی؟ 💫✨ یک ستون نور از بالای سر یاران امام زمان🌷 به آسمان رفته است. این ستون خیلی نورانی است. همه می توانند این نور را ببینند. 💫✨ این خدا و ظهور ✨است. همه مردم دنیا، این نور را می بینند ودلشان شاد می شود.🌟🌈 یاران امام دور شمع وجود او حلقه زده اند، من در این میان نگاهم را از محبوبم برنمی دارم.🕯✨ نگاه کن! آستینِ چپ پیراهن امام را ببین، آیا آن لکه سرخ را روی آن می بینی؟ 💔 به راستی چرا لباسِ امام، خون آلود است؟ آیا به بدن او صدمه ای وارد شده است؟  نه، این خونِ سرخی که تو می بینی یک تاریخ است، یک نماد است. این خون، بسیار قدیمی است ویک دنیا حرف دارد، تو را به جنگ اُحُد وزمان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می برد.  این سرخی خون، میراث سالیان دراز است، این خون، خون لب ودندان پیامبر است. 😔💔 در جنگ اُحُد وقتی که لب ودندان پیامبر زخمی شد، قطراتی از آن خون بر آستین پیراهن او چکید.😔 💔 امروز همان لباس پیامبر را فرزند عزیزش بر تن کرده است. ...
🍃شمشیری که کوه را متلاشی می کند⚔⛰ نزدیک اذان صبح است وهمه یاران💚 امام زمان✨، برای خواندن نماز آماده می شوند.  نماز برپا می شود. نسیم میوزد. وقت مناجات با خدای مهربان است. 🤲🏻💫 بعد از نماز، یاران می خواهند با ایشان بیعت کنند وپیمان ببندند. ✌️🤝✋🏻 امام کنار درِ کعبه🕋 می ایستد ودست راست✋🏻 خود را باز می کند.  آیا آن نور سفید✨✋🏻 را می بینی که در دست راست امام می درخشد؟  این نور بسیار زیبا وخیره کننده است، ولی با این حال هیچ چشمی را آزار نمی دهد.😍 دقّت کن! در دست دیگر امام چه می بینی؟ گویا یک نامه 📜در دست امام است.  آری، این عهد وپیمانی است که پیامبر برای امام زمان نوشته است. 📝 پیامبر این پیمان را به حضرت علی (علیه السلام) داده است. سپس این پیمان نامه را امام حسن (علیه السلام) به ارث برده است وهمین طور از امامی به امام دیگر واکنون به امام زمان رسیده است. امام در حالی که دست راست✋🏻 خود را باز کرده است می فرماید: این دست خداست. 💫 آیا می دانی که منظور امام از این سخن چیست؟  ✨امام این آیه را می خواند: ﴿إنَّ الذینَ یبایعُونَک إنَّما یبایعُونَ اللهَ﴾؛ "وهر آن کس که با تو دست بیعت بدهد با خدا بیعت کرده است".✨ آری، دست امام، دست خداست. خوب نگاه کن آیا می توانی کسی را که با امام دست می دهد بشناسی؟  این است که خم می شود ودست مبارک امام را می بوسد😘 وبا او بیعت می کند🤝 وبعد از آن همه با امام می کنند. اکنون نوبت بیعت است.  امام رو به آنان می کند ومی گوید: "شما باید از و ها دوری کنید وهمواره به معروف و از منکر کنید وهیچ گاه بی گناهی را به زمین نریزید. از اندوزی و گرایی خودداری کنید، غذای شما، نان باشد و بالشت شما". البته اگر یاران امام، این شرایط را بپذیرند، امام هم قول می دهند که هرگز همنشینی غیر از آنان انتخاب نکند.👌 یاران این شرایط را قبول کرده👌 وبا امام بیعت می نمایند. 🤝 همسفرم! در این سخنان کمی فکر کن! درست است که این نفر در آینده نزدیک، فرمانروایان دنیا خواهند شد وهر کدام از آنان بر کشوری حکومت خواهند کرد؛ امّا عهد کرده اند که تمام عمر بر روی خاک بخوابند! بی جهت نیست که آنان به چنین مقامی رسیده اند ویار امام شده اند.  این عهدی که امام با یاران خود می بندد؛ گوشه ای از آن عدالتی است که همه منتظرش بودیم. آری امام زمان از یاران خود بیعت می گیرد که بر اساس مفاهیم قرآن، عمل کنند. نگاه کن! از آسمان، شمشیرهای⚔🗡🔪 نازل می شود. برای هر کدام از سیصد وسیزده نفر یک می آید. هر کسی شمشیر خود را برمی دارد. هیچ کس اشتباه نمی کند وشمشیر فرد دیگر را برنمی دارد؛ زیرا نام هر کس، بر روی شمشیرش نوشته شده است. 🗡 عجیب است، بر روی هر شمشیر هزار کلمه رازگونه نوشته شده است. از هر کلمه، هزار کلمه دیگر فهمیده می شود. آنها از هر کلمه، هزار کلمه دیگر دریافت می کنند. خداوند برای یاران امام، این کلمات را آماده کرده است تا در موقعیت های مختلف از آن استفاده کنند.  تعجّب در این است که چگونه یاران امام می خواهند با این شمشیرها با دشمنی بجنگند که انواع سلاح های پیشرفته را در اختیار دارد؟⁉️ نزد یکی از آنها می روم واین سؤال را از او می کنم.  او شمشیر خود را به من می دهد ومی خواهد به آن نگاه کنم. 🗡 شمشیر را می گیرم. هر کار می کنم نمی توانم تشخیص بدهم که از چه جنسی است.  او می گوید: آیا می دانی با این شمشیر می توان کوه را متلاشی کرد! 🌋 آری این شمشیر چنان قدرتی دارد که اگر آن را بر کوه بزنی، کوه را متلاشی می کند. وبارها افرادی از من سؤال کرده اند که امام زمان چگونه می خواهد با شمشیر، دنیا را در اختیار بگیرد؟‼️ امروز من جواب آنها را یافتم، اگر شمشیر یاران امام، می تواند کوه را متلاشی کند، پس شمشیر خودِ امام چه کارهایی می تواند بکند؟ ⁉️ آری، در دست این فرمانده ولشکر بی نظیرش، اسلحه پیشرفته ای است که به شکل شمشیر است؛ امّا هرگز یک شمشیر ساده واز جنس آهن نیست، این یک اسلحه بسیار پیشرفته است.  در این اسلحه چه خاصیتی نهفته است؟  نمی دانم، فقط این را می دانم که می توان یک کوه را با آن متلاشی کرد. 🌋 این اسلحه را خدا ساخته است وبه راستی که دست خدا بالای همه دست ها است!  ... https://eitaa.com/yadeShohada313
. 🍃کنار کعبه🕋 چه خبر است⁉️ حالا دیگر آفتاب🌞بالا آمده است، مردم مکه متوجّه می شوند که در مسجد الحرام خبرهایی است.  آنها از یکدیگر سؤال می کنند: این کیست که در کنار کعبه ایستاده است وگروهی گرد او را گرفته اند⁉️ در این میان صدایی در همه جا طنین انداز می شود. !📣 این صدای است: ای مردم! این مهدی✨ آل محمّد است، از او پیروی کنید". همه مردم دنیا این صدارا می‌شنوند🎉 عجیب این است که هر کسی این ندا را به زبان خودش می شنود، اگر زبان است به زبان عربی می شنود، اگر زبان است به زبان فارسی. وقتی مردم این ندا را شنیدند با یکدیگر در مورد سخن می گویند ومی فهمند که وعده خدا فرا رسیده است✌️ مردم مکه با شنیدن این ندا به سوی مسجد الحرام 🕌هجوم می آورند تا ببینند چه خبر شده است. آنان می بینند که امام با یارانش جمع شده اند.  اکنون امام می خواهد با مردم سخن بگوید به نظر شما اوّلین سخن امام با مردم چیست⁉️ امام به کنار کعبه 🕋می رود وبه خانه خدا تکیه می زند وچنین می گوید: "ای مردم! من مهدی✨، فرزند هستم. هر کس می خواهد آدم وابراهیم وموسی وعیسی ومحمّد (علیهم السلام) را ببیند، مرا ببیند! ای مردم من شما را به یاری می طلبم✊🏻 چه‌کسی مرا یاری می کند✋🏻⁉️ واکنون یک در پیش روی مردم مکه است؛ زیرا با اینکه امام بیش از هزار سال عمر دارد؛ امّا به شکل یک جوان ظهور کرده است. مردم مکه در شک وتردید هستند، گروهی از آنها باور نمی کنند که این جوان،همان مهدی🌷(علیه‌السلام) باشد. آنها دسیسه می کنند وتصمیم می گیرند تا امام را به برسانند؛ ولی فراموش کرده اند که امام چه یاران باوفایی دارد، یارانی که عهد بسته اند تا آخرین نفس از امام دفاع کنند. وقتی مردم مکه می بینند که یاران امام آماده دفاع هستند پشیمان می شوند ومسجد الحرام را ترک می کنند.  ____________ صدای 🔊 شیطان👿 به گوش👂 می رسد مدّتی است مردم دنیا صدای وندای او را شنیده اند. دل های آنها به سوی امامِ✨ خوبی ها متوجّه شده وهمه دوست دارند امام را ببینند.😍😭 درست است که کوفه ومدینه الآن در تصرّف سفیانی👹 است؛ امّا اگر به یکی از این دو شهر بروی، می بینی که سپاهیان سفیانی👹 به حق بودن فرمانده خود شک کرده اند ومی خواهند از بند سپاه سفیانی رها شوند وبه سوی امام✨ بیایند.  از آنجا که شیطان😈، دشمن سعادت انسان هاست، می خواهد هر طور که شده باعث گمراهی مردم شود. او اکنون نیز در فکر فریب دادن مردم است ومی خواهد مانع پیوستن آنها به امام بشود. او می داند که با ، بندگان خوب خدا در دنیا حکومت خواهند کرد وبرای ناپاکان در زمین جایی نخواهد بود. به همین دلیل، موقع غروب آفتاب، شیطان 😈با صدای بلند🔊، همه مردم دنیا را مورد خطاب😱 قرار می دهد ومی گوید: "ای مردم، آگاه باشید که سفیانی 👹ویاران او حق هستند". همه مردم این صدا 📣را می شنوند؛ امّا نمی دانند که صدای 😈است. عدّه ای به گمراهی می افتند وصدای شیطان آنها را می دهد ومتأسفانه آنها از امام زمان✨ بیزاری می جویند. من خیلی دلم به حال این مردم می سوزد که چگونه شیطان 😈را می خورند. در سخنان امامان معصوم (علیهم السلام) آمده بود که در نزدیک روزگار ظهور✨ 📣 در آسمان طنین خواهد انداخت.  که به گوش می رسد، ندای📣 است و که نزدیک غروب خورشید به گوش می رسد، 🔊صدای شیطان😈است.  😇که از قبل، این مطلب را می دانستند هرگز فریب نمی خورند. آنها می دانند که حکومت عدل الهی⚖ بسیار نزدیک است. https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃لشکری که در دل زمین فرو می رود☄💥 امشب، شب چهاردهم "مُحرّم" است وآسمان شهر مکه مهتابی 🌙است.  چهار شب از ظهور⚡️ امام زمان✨ می گذرد ودر شهر مکه آرامش برقرار است، البته همچنان بیرون شهر سپاه سفیانی👹 مستقر شده وشهر را در محاصره دارند. سپاه سفیانی👹 هراس دارد که وارد شهر شود وبا لشکر امام✨ بجنگد.  آنها منتظرند تا نیروی کمکی از مدینه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند.  امشب، سیصد هزار نفر از سربازان سفیانی از مدینه به سوی مکه حرکت می کنند.  سفیانی به آنان دستور داده تا شهر مکه را تصرّف وکعبه🕋 را خراب کنند و امام✨ را به قتل برسانند. این نقشه شوم سفیانی👹 است. به راستی، امام زمان که فقط سرباز♥️ دارد، چگونه می خواهد در مقابل لشکری با بیش از سیصد هزار سرباز مقابله کند؟❓ من می دانم که خدا هرگز ولی✨ خود را تنها نمی گذارد.  سپاه سفیانی👹 از مدینه به سمت مکه حرکت می کند وبعد از اینکه از مدینه خارج شد در سرزمین "" مستقر می شود. می دانید "" کجا است؟  حدود پانزده کیلومتر در جاده "مدینه" به سوی "مکه" که پیش بروی به سرزمین "بَیدا" می رسی.  پاسی از شب می گذرد...  آن مرد کیست که سراسیمه به این سمت می آید؟ نگاه کن! ظاهرش نشان می دهد که اهل مکه نیست. او از راهی دور آمده است.  آن مرد سراغ امام✨ را می گیرد، گویا کار مهمّی با آن حضرت دارد.  یاران امام، آن مرد را خدمت امام می آورند.  آن مرد می گوید: "ای سرورم! من مأموریت دارم تا به شما مژده بزرگی بدهم، یکی از به من فرمان داد تا پیش شما بیایم". من که از ماجرا خبر ندارم، از شنیدن این سخن تعجّب😯 می کنم. چگونه است که این مرد ادّعا می کند فرشتگان را دیده است؟ امام که به همه چیز آگاهی دارد، می گوید: "حکایت خود وبرادرت را تعریف کن ". آن مرد رو به امام می کند وچنین می گوید:  من آمده ام تا بشارت دهم که سپاه سفیانی👹 نابود شد☄. من وبرادرم از سربازان سفیانی👹 بودیم وبه دستور سفیانی برای تصرّف مکه حرکت کردیم.  وقتی به سرزمین بَیدا رسیدیم، هوا تاریک شده بود، برای همین، در آن صحرا منزل کردیم.  ناگهان فریادی📢 بلند در آن بیابان پیچید: "ای صحرای بَیدا! این قوم ستمگر را در خود فرو ببر". من با چشم خود دیدم که زمین شکافته شد وتمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من وبرادرم باقی ماندیم وهیچ اثری از آن سپاه بزرگ باقی نماند. من وبرادرم مات ومبهوت مانده بودیم.😳😵  ناگهان فرشته ای را دیدم که برادرم را صدا زد وگفت: "اکنون به سوی سفیانی👹 برو وبه او خبر ده که سپاهش در دل زمین فرو رفت". بعد رو به من کرد وگفت: "به مکه برو وامام زمان✨ را به نابودی دشمنانش بشارت ده وتوبه کن".   حالا دیگر خیلی چیزها برای من روشن شده است.  آری خداوند به وعده خود وفا نمود ودشمنان امام زمان را نابود کرد✌️🏼✊🏻 آن مرد که از کرده خود پشیمان است، وقتی مهربانی امام را می بیند توبه می کند وتوبه اش قبول می شود😇 آیا می دانی آن ای که با این مرد سخن گفت که بود؟  آن فریادی که درصحرای "بَیدا" بلند شد چه بود؟  او بود که به امر خدا به یاری لشکر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود کند. سپاه سفیانی👹 که می خواست کعبه 🕋را خراب کرده وبا امام زمان✨ بجنگد به گرفتار شده ودر دل زمین فرو رفته است. خبر نابودی سپاه سفیانی👹 به سرعت در همه جا پخش می شود. گروهی از آنها که از ماه ها قبل، مکه را محاصره کرده بودند، با شنیدن این خبر می کنند.  سفیانی👹 که در شهر کوفه است با شنیدن این خبر، ترس تمام وجودش را فرا می گیرد وفکر حمله به مکه را از سر خود بیرون می کند. https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃لشکر ده هزار نفری می آید💕 مردم مکه بعد از اینکه خبر نابودی سپاه سفیانی 👹 را می شنوند خیلی می ترسند وبرای همین شهر آرام می شود ودیگر کسی به فکر دشمنی با امام نیست.  پایتخت حکومت جهانی امام، است ومن منتظر هستم تا همراه او به سوی کوفه حرکت کنم.  خیلی دوست دارم بدانم امام چه موقع به سوی کوفه حرکت خواهد کرد، نزد یکی از یاران💚 امام می روم واز او می پرسم: چرا امام به سوی کوفه حرکت نمی کند⁉️ او در جواب می گوید: امام منتظر است تا همه افراد لشکرش به بیایند.   آری، از وقتی که ندا داد ومردم را به سوی امام فرا خواند، عدّه زیادی حرکت کرده اند. آنان به مکه دعوت شده اند ومأموریت دارند که به امام💕 بپیوندند. آیا تا به حال دیده ای که پرندگان 🦆چگونه به سوی لانه های خود پناه می برند⁉️ این افراد هم این گونه به پناه می آورند ودر خدمت امام 💕به آرامش واقعی می رسند. اراده خداوند این است که خروج امام از مکه با همراهی این لشکر ده هزار نفری باشد. اگر به خارج از مکه بروی می بینی که با چه اشتیاقی به سوی مکه می شتابند! 🏃‍♂🏃‍♀مثل اینکه یک برگزار شده است، مسابقه ای برای هر چه زودتر رسیدن به مکه برای یاری امام!💕✨ این است که خداوند در شیعیان قرار داده است وآنان را این چنین بیقرار 💓نموده است. آنان با ♥️ بیابان ها را پشت سر می گذارند🏃‍♂🏃‍♀وتمام سختی ها را در راه یاری امام تحمّل می کنند. وتو خود می دانی که یار💚 به گونه ای دیگر به مکه آمدند. آنان با "" ودر شب قبل از ظهور✨ به مکه آمده اند. آنها در واقع، فرماندهان لشکر امام هستند ودر آینده ای نزدیک، هر کدام از طرف امام، حاکم قسمتی از دنیا خواهند شد. ولی این ده هزار نفری که در راه مکه هستند لشکر امام می باشند، آنها می آیند تا قائم آل محمد (علیهم السلام) را یاری کنند. 🤝 _____________ 🍃شیران پیشه ایمان می آیند🦁 کم کم لشکر ده هزار نفری کامل می شود. آنها با یکدیگر بسیار مهربان هستند گویی که همه با هم 🤝 همسفرم! آیا اجازه می دهی من در مورد ویژگی افراد این لشکر سخن بگویم⁉️ آنان در مقابل دستور امام هستند وسخنان امام را با گوش جان می پذیرند. افرادی و که ذرّه ای در دل ندارند. آری، امام یارانی شجاع وبا کامل می خواهد، افراد ترسو وسست عقیده چه کمکی به این حرکت عظیم می توانند بکنند؟  لشکریان امام چنان در و خود استوارند که شیطان👿 هرگز نمی تواند آنها را وسوسه کند. اینان 🦁 بیشه ایمان ویاوران راستین حق وحقیقت هستند. اگر شب ها به کنارشان بروی، می بینی که مشغول عبادت هستند وصدای گریه😭 ومناجات آنها شنیده می شود. ودر روز چون شیران دلیر🦁 به میدان می آیند واز هیچ چیز واهمه وترس ندارند.  برای دعا می کنند، این است که در رکاب امام ✨به فیض برسند. به راستی که چه سعادتی بالاتر از اینکه انسان جان خویش را فدای مولای خود کند!💞💕 آیا در این دنیای فانی، آرزویی زیباتر از این سراغ داری؟ ⁉️ خوشا به حال کسانی که چنین آرزوی زیبایی دارند!❗️ وواقعاً که زندگی انسان با داشتن این چنین آرمانی،💫🌈 چقدر لذت بخش می شود. 😍 به هر حال، یاران💚 امام همواره دور امام حلقه💫 زده ودر شرایط سخت، یار ویاور او هستند. کافی است امام به آنان دستوری بدهد، آن وقت می بینی که چگونه برای انجام آن دستور سر از پا نمی شناسند. خداوند بسیار زیادی به آنها داده است تا بتوانند به خوبی از امام دفاع کنند. وقتی که آنها از زمینی عبور می کنند آن زمین به سرزمین های دیگر فخر می فروشد واز اینکه یکی از یاران💚 امام زمان از روی او گذاشته است به خود مباهات😌 می کند. همه از یاران💚 امام فرمانبرداری می کنند حتّی پرندگان🕊 وحیوانات وحشی🐺🦍 https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃لباس ضد آتش🔥 وعصای شگفت انگیز🔱 اکنون همه سربازان ویاران امام در مکه🕋جمع شده اند. آنها آمده اند تا جان خود را فدای امام کنند🕊🌷 امام لباس رزم🗡بر تن کرده وآماده حرکت به سوی شده است.  آیا می دانی که لباس رزم امام، همان (علیه السلام) است⁉️ به راستی چرا امام این لباس را به تن کرده است؟🤔 آیا می دانی لباس امام، لباسی معمولی نیست، بلکه لباسی است. تعجّب نکن، بگذار تاریخ آن را برایت بگویم🙂 پیراهن یوسف (علیه السلام) در اصل از (علیه السلام) بود.  هنگامی که نمرود می خواست ابراهیم (علیه السلام) را به جرم خداپرستی در آتش اندازد، جبرئیل به زمین آمد تا بزرگ پرچمدار توحید را کند☝️🏻 او همراه خود لباسی از بهشت💐 آورد به خاطرِ همین لباس، ابراهیم (علیه السلام) در آتش نسوخت. پس از ابراهیم (علیه السلام)، این لباس به فرزندان او به رسید تا اینکه لباس یوسف (علیه السلام) شد وباعث روشنی چشمان یعقوب! 😍 این لباس نسل به نسل گشت تا پیامبر اسلام وبعد از او امامان معصوم (علیهم السلام)، یکی بعد از دیگری به ارث بردند. واکنون روشن شد که چرا خداوند این پیراهن را برای امام زمان نگه داشته است؟ همسفرم! مگر آتش نمرود بزرگترین آتش آن روزگار نبود؟  یک بیابان آتش که شعله های آن به آسمان می رسید!🔥 نمرود با امکاناتی که در اختیار داشت آتشی🔥🔥به آن بزرگی ایجاد کرد وابراهیم (علیه السلام) را در میان آن آتش انداخت؛ امّا خدا، پیامبر خود را با آن پیراهن یاری کرد وامروز همان پیراهن در تن امام زمان است👌🏼 امام آماده حرکت شده است، من دقّت می کنم تا ببینم امام با چه ای می خواهد به جنگ دشمنان برود.  امام به جای اسلحه، یک دارد! ❗️ با خود می گویم که چرا فرمانده این لشکر، این چوب را با خود برداشته است؟  آخر ما می خواهیم به جنگ توپ وتانک وموشک💣🔫برویم. هر چه فکر می کنم جوابی برای خود نمی یابم؛ برای همین از یکی از یاران💚 امام سؤال می کنم که چرا امام به جای اسلحه این چوب دستی را با خود برداشته است؟ ❓ او برایم می گوید: این چوبی که در دست امام قرار دارد، همان (علیه السلام) است.🙂 با این که چوب این عصا هزاران سال پیش، از درخت بریده شده است؛ امّا هنوز تر وتازه است، مثل اینکه همین الآن آن را، از درخت قطع کرده ای.🙃 در زمان موسی (علیه السلام)، بشر در سحر وجادو پیشرفت زیادی کرده بود وبه اصطلاح، فن آوری بشر آن روز، سحر وجادو بود🔮 امّا وقتی موسی (علیه السلام) عصای خود را به زمین زد، ناگهان آن عصا به اژدهایی🐉 تبدیل شد که همه آن سحر وجادوها را در یک چشم به هم زدن بلعید.  امروز هم بـ🌍ـشر هر چه پیشرفت کرده وهر فناوری🕹📡جدیدی داشته باشد باید بداند که امام زمان با همین به مقابله با دشمنان خواهد رفت✌️🏻 این عصا، یک عصای شگفت انگیز💥است که هر را که امام به آن بدهد، انجام می دهد. تازه حالا فهمیده ام که این چوب، یک عصای سخن گو هم هست وبا امام سخن می گوید!❣ آری، آنچه که بـ🌍ـشر به دست خود ساخته است توسط این عصا بلعیده می شود، تانک باشد یا هواپیما✈️ یا موشک🚀، چه فرق می کند، کافی است امام به امر کند.🚨 در مورد عصای موسی (علیه السلام) سخن گفته است. آن عصا یک بیابان سحر وجادو را بلعید، این نکته را قبول می کنی چون قرآن این را می گوید. پس دور از ذهن نخواهد بود که این عصا بتواند هواپیما ✈️وموشک🚀 را هم ببلعد. هنر بشر آن روز سحر وجادو🔮بود، هنر بشر امروز هر چه می خواهد باشد. این عصا به خدا می تواند مقابل آن بایستد. آیا می دانی وقتی امام، این عصا را بر زمین بزند،آن عصا تبدیل به چه چیزی میشود⁉️ من نمی‌دانم ازچه لفظی استفاده کنم⁉️ آیا می توانم بگویم تبدیل به اژدهایی بزرگ می شود⁉️ می ترسم بگویی که این نویسنده چه حرف های عجیب وغریبی می زند. واقعاً نمی دانم چه بگویم⁉️ هیچ چیز بهتر از این نیست که سخن (علیه السلام) را برایت بگویم.  تو که دیگر سخن آن حضرت را قبول داری که فرمود: "چون ما، عصای خود را به زمین بزند، آن عصا، بر می دارد، شکافی به اندازه فاصله زمین تا آسمان!🌎🌙 وآن عصا هر چه را که مقابلش باشد، ". به راستی که خداوند چه حکمت های ♥️دارد وبا عصای موسی (علیه السلام)آخرین ولی خودرا یاری می‌کند💛 https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃هزاران فرشته🧚‍♂ به کمک آمده اند نگاه کن! یاران💚 امام زمان با چه نظمی زیبا ایستاده اند ومنتظرند تا دستور حرکت داده شود🌷🌷 آن جوان را می بینی که در جلو لشکر، پرچمی نورانی✨ در دست دارد؟❓ آیا او را می شناسی؟  او " این لشکر بزرگ است. آیا پرچمی را که در دست اوست می شناسی؟ این همان است.  همان پرچمی که جبرئیل در جنگ "بَدْر" برای پیامبر آورد. آیا می دانی این پرچم تا به حال، فقط دو بار مورد استفاده قرار گرفته است⁉️   زمانی بود که جبرئیل آن پرچم را برای پیامبر آورد واو هم در آن را باز نمود ولشکر اسلام در آن جنگ به پیروزی بزرگی دست یافت✌️🏻🧡 پیامبر بعد از جنگ بدر، آن پرچم را جمع کرد ودیگر در هیچ جنگی آن را باز نکرد وتحویل (علیه السلام) داد. آن حضرت نیز فقط در جنگ جمل، آن پرچم را باز نمود ودیگر از آن استفاده نکرد. آیا می دانی که این پرچم از جنس پارچه های دنیایی مثل پنبه وکتان وحریر نیست، بلکه از جنس 💐است. این پرچم آن قدر ✨ است که می تواند و دنیا را روشن گرداند. وقتی که این پرچم برافراشته می شود، و عجیبی در دشمنان😱پدیدار می گردد به طوری که دیگر نمی توانند هیچ کاری بکنند. از طرف دیگر با برافراشتن این پرچم، دل های یاران 💚امام زمان چنان از پر می شود که گویی این دل ها از جنس آهن است وهیچ ترسی به آنها راه ندارد😍✌️ جالب است بدانی که این پرچم از آسمان آمده است وهر وقت امام بخواهد دشمنی را نابود سازد، کافی است با این پرچم به او کند پس به امر خدا، آن دشمن به می رسد👊🏻 آیا می دانی هرگاه که این پرچم باز شود از فرشتگان به یاری امام می آیند⁉️ 🧚‍♂دسته اوّل: فرشتگانی که با نوح (علیه السلام)، در کشتی بودند واو را یاری کردند. 🧚‍♂دسته دوم: فرشتگانی که به یاری ابراهیم (علیه السلام) آمدند.  🧚‍♂دسته سوم: فرشتگانی که همراه موسی (علیه السلام) بودند زمانی که رود نیل به امر خدا شکافته شد وقوم بنی اسرائیل از رود نیل عبور کردند.  🧚‍♂دسته چهارم: فرشتگانی که هنگام رفتن عیسی (علیه السلام) به آسمان، همراه او بودند. 🧚‍♂دسته پنجم: چهار هزار فرشته ای که همیشه در رکاب پیامبر اسلام بودند. 🧚‍♂دسته ششم: سیصد وسیزده فرشته ای که در جنگ "بَدْر" به یاری پیامبر آمدند.  🧚‍♂دسته هفتم: فرشتگانی که برای یاری امام حسین (علیه السلام) به آمدند. آمار کل این هفت دسته، فرشته🧚‍♂است که به یاری امام زمان می آیند.۱۳۳۱۳ اگر لشکر را نگاه کنی، جبرئیل💛 را می بینی؛ در لشکر هم، میکائیل💛 ایستاده است. همه نیروی های و آماده اند تا ایشان دستور حرکت بدهد♥️ وقتی لشکر امام حرکت کند، ترس عجیبی در دل دشمنان🧜‍♂😰 ایجاد می شود وبه همین دلیل است که همیشه با این لشکر است. آری، کسانی که قصد دشمنی با ✨ را دارند ترسی عجیب وجودشان را فرا می گیرد؛ امّا کسانی که سال های سال در جستجوی نور خدا بوده اند محبّت وعلاقه💖 زیادی به امام پیدا می کنند. آنها هرگز از این حرکت آسمانی نمی ترسند، بلکه هر لحظه آرزو می کنند که تشکیل شود وعدالت ⚖واقعی را به چشم خود ببینند❤️☝️🏻 https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃آنانی که بار دیگر زنده شده اند😍 همه منتظرند تا فرمان حرکت صادر شود، لشکر به گروه هایی منظّم تقسیم شده است.  در این میان متوجّه یک گروه هفت نفری می شوم. جلو می روم واز یکی از آنها می خواهم که درباره خودش سخن بگوید.  او خودش را "" معرّفی می کند. نمی دانم او را می شناسی یا نه❓ "تلمیخا"، نام یکی از اصحاب کهف است، اصحاب کهف همان هفت نفری هستند که در قرآن قصّه آنها آمده است.  آیا سوره کهف را خوانده ای؟  آن هفت نفر خدا پرست از ترس طاغوت زمان خود به غاری پناه بردند وبیش از سیصد سال در آن غار خواب بودند.  شاید بگویی: آقای نویسنده، عجب حرف هایی می زنی؟ حواست کجاست؟ نکند خیالاتی شده ای؟ اصحاب کهف هزاران سال است از دنیا رفته اند، آخر چطور آنها را در لشکر امام زمان✨، می بینی؟  من در اینجا فقط یک جمله می گویم:  مگر سخن امام صادق (علیه السلام) را نشنیده ای که فرمود: "هرگاه قائم ما قیام کند خداوند را زنده می کند". آری، در لشکر💚 قائم آل محمّد (علیه السلام) افراد زیادی هستند که بعد از مرگ به امر خدا زنده شده اند تا آن حضرت را یاری کنند.  یکی دیگر از آنها "" است.  او یکی از بهترین یاران پیامبر وحضرت علی (علیه السلام) بود که اکنون به امر خدا به دنیا بازگشته است. دیگری "" است. او از یاران نزدیک پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بود وتا زمان امام باقر (علیه السلام)، زنده ماند.  همان کسی که روز "اربعین" به کربلا آمد ودر آب فرات غسل کرد وقبر شهید کربلا را زیارت کرد؛ اکنون، او زنده شده است تا انتقام خون امام حسین (علیه السلام) را بگیرد. من عدّه زیادی را می بینم که می گویند ما در عالم برزخ بودیم وچون امام زمان ظهور✨ کرد، ای نزد ما آمد وبه ما خبر داد که روزگار ظهور فرا رسیده است، برخیزید وبه یاری آن حضرت بشتابید. _______ 🍃شعار لشکر امام زمان چیست؟ 💚 امام زمان برنامه لشکر خود را معین نموده است، اوّلین هدف این لشکر، رهایی شهر مدینه از دست طاغوت 👺است.   درست است که سیصد هزار نفر از سپاه سفیانی👹 در بیابان "" به زمین فرو رفتند؛ امّا هنوز گروهی از طرفداران سفیانی در باقی مانده اند واین شهر را در تصرّف خود دارند. گوش کن! آیا این صدا را می شنوی❓ - هیچ کس همراه خود آب وغذا برندارد.❌ این دستور امام است که به لشکر ابلاغ می شود.  این تنها لشکر دنیاست که به "واحد تدارکات" نیاز ندارد!❗️ آخر مگر می شود لشکری با بیش از ده هزار سرباز در این گرمای عربستان هیچ آب وغذایی همراه نداشته باشد. امام برای رفع تشنگی لشکر خود چه برنامه ای دارد❓ چه می شد اگر هر کسی مقداری آب وغذا با خود برمی داشت❓ دوست خوب من! آیا موافقی همراه این لشکر برویم؟ تو خود می دانی که ما هم باید این دستور را عمل کنیم وآب وغذا با خود برنداریم. ظاهراً موافقی که به سفر خود ادامه بدهیم باشد؛ امّا به من قول بده اگر تشنه ات شد، از من آب نخواهی!❗️ لشکر بزرگ حق، آماده حرکت است...  هر لشکر وسپاهی برای خود، یک شعاری را انتخاب می کند به نظر شما شعار این لشکر چیست❓ گوش کن! همه لشکر یک صدا فریاد می زنند: یا لَثاراتِ الحُسَینِ؛❤️ ای خون خواهان حسین (علیه السلام)! امام می داند که صدها سال است شیعه برای امام (علیه السلام) اشک ریخته است. آری، این نام (علیه السلام) است که دل ها را منقلب می کند.  من در این میان به فکر فرو می روم که این لشکر چگونه شعار خود را خون خواهی امام حسین (علیه السلام) قرار می دهد در حالی که بیش از هزار سال است که یزید وسپاهیان او مرده اند❓ این یک قانون الهی است که اگر خون مظلومی در دنیا ریخته شود وکسی در زمین به این کار راضی باشد، او هم محسوب می شود. اگر چه یزید ویزیدیان مرده اند؛ امّا امروز گروه های بسیاری هستند که به کار یزید افتخار می کنند!❗️ سفیانی وسپاهیان او، ادامه دهنده راه یزید هستند، اگر یزید، امام حسین (علیه السلام) را شهید کرد، امروز سفیانی👹 که در شهر کوفه است، هر کس را که نامش حسین است، شهید می کند. . https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃بانوانی که پرستاری می کنند گروهی از ، در کمال حیا وعفّت، لشکر امام زمان را همراهی می کنند🧕🏻 سؤال می کنی: این لشکر برای جنگ می رود، پس این بانوان کجا می روند؟  آیا شنیده ای هرگاه پیامبر به جنگ می رفتند، جمعی از بانوان همراه آن حضرت بودند وبه مجروحان می پرداختند⁉️ اکنون امام می خواهد به شیوه پیامبر عمل کند وجمعی از بانوان را برای مداوای مجروحان همراه خود می برد.  امام صادق (علیه السلام) خبر داده اند که در جمع این بانوان، 🌷 هم هست. همان که بود و 🕊 او شیر زنی بود که در زیر شکنجه های "ابوجهل" به رسید💔؛ ولی حاضر نشد از عقیده خود دست بردارد🤚 اکنون خداوند می خواهد ایستادگی✌️ او را بدهد، برای همین او را زنده کرده است تا شاهد عزّت اسلام باشد❤️ یکی دیگر از آن بانوان " " است. آیا او را می شناسی⁉️ أمّ ایمن در جنگ اُحُد وحُنَین وخَیبَر در لشکر اسلام بود وبه مجروحان می پرداخت. اکنون او هم به امر خدا زنده شده است تا این بار در لشکر فرزند پیامبر به مداوای مجروحان بپردازد🌷 _________ 🍃آن سنگ بزرگ را بیاورید! امام یکی از یاران نزدیک خود را به عنوان فرماندار مکه🕋 وجانشین خود معین می نماید ودستور حرکت به سوی مدینه را صادر می کند. لشکر به سمت به پیش می رود.  هوا خیلی گرم🌞است وکم کم تشنگی بر همه غلبه می کند💧 من که خیلی تشنه هستم ودر این فکرم که چگونه در این بیابان خشک، آب پیدا کنم. آیا تو هم تشنه شده ای؟  امام تشنگی وگرسنگی یارانش را می بیند، دستور می دهد تا لشکر در وسط منزل کند🏜⛺️ اینجا یک بیابان خشک است، نه آبی، نه گیاهی! فقط است وگرمای سوزان ! ☀️ آن طرف چه خبر است؟ چرا همه نگاه ها متوجّه آنجا شده است؟  امام دستور داده است را پیش او بیاورند.  این سنگ کجا بوده است؟  گویا از زمانی که از مکه حرکت کرده ایم، این سنگ همراه این لشکر بوده است.  اکنون، امام با به این سنگ می زند. ناگهان همه فریاد می زنند: آب! آب! 💦😍😍 چه آب گوارایی از این سنگ جاری می شود! خدایا این سنگ واین عصا چه حکایتی دارند؟  اصل ماجرا به زمان موسی (علیه السلام)، برمی گردد، آن زمانی که قوم موسی در بیابانی بدون آب، گرفتار شده بودند ونزدیک بود از تشنگی هلاک شوند، پس موسی (علیه السلام) عصای خود را بر سنگی زد ودوازده چشمه💦 آب از آن سنگ جاری شد.  همه قوم بنی اسرائیل که بیش از نفر بودند از آن آب سیراب شدند👌 اکنون همان سنگ در مقابل امام زمان🌷می باشد.  این سنگ از موسی (علیه السلام) به امام به رسیده است، آری به راستی که او وارث همه پیامبران می باشد. آبی که از این سنگ می جوشد هم تشنگی را برطرف می کند وهم نیاز انسان را به غذا! https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃لشکر به سوی مکه باز می گردد ما هنوز از شهر مکه🕋 فاصله زیادی نگرفته ایم که خبر از آن شهر به ما می‌رسد.  به امام خبر می رسد مردم مکه و کرده اند وفرماندار شهررابه رسانده‌اند💔 اکنون امام دستور می دهد تا لشکر به سوی مکه باز گردد🤚 خبر به مردم مکه می رسد. آنها می دانند که توانند با این لشکر مقابله کنند، بنابراین با گریه، خدمت امام می رسند ومی گویند: "ای مهدی آل محمّد، ما را بپذیر"😭 شما فکر می کنید آیا امام توبه آنها را می پذیرد⁉️  درست حدس زده اید، او فرزند همان کسی است که وقتی نگاهش به "ابن مُلجَم" افتاد به پسرش، امام حسن (علیه السلام) فرمود: "پسرم با او مهربان باش ودر حقّ او احسان کن، مبادا او گرسنه بماند". علی (علیه السلام) در حالی که فرقش با شمشیر ابن ملجم شکافته شده بود، سفارش قاتل خویش را به فرزندش می کرد!  امام زمان فرزند همان علی (علیه السلام) است. او تمام مردم مکه را می بخشد!  به راستی، کدامین حکومت است که چنین عطوفت ومهربانی داشته باشد⁉️😔 آیا تا به حال شنیده ای که مردم شهری قیام کنند وفرماندار را که نماینده حکومت است به قتل برسانند؛ امّا آن حکومت همه مردم را ببخشد؟😔☝️ آنانی که مردم را از امام زمان ودوران ظهور ، ندانسته آب به آسیاب دشمن می ریزند چرا ندانسته، چنین عمل می کنیم⁉️ چرا به جای آنکه و مردم را به ظهور کنیم، آنان را بیشتر می ترسانیم، این همان چیزی است که مکتب تشیع می خواهند☝️ امام زمان ما مظهر و خداوند است💖 او می آید تا مردم دنیا، مهر ومحبّت را در وجود او بیابند💘  به هر حال امام، تمام مردم مکه را ؛ فرمانداری جدید برای شهر مشخص وسپس به سوی مدینه حرکت می کند. هنوز چند منزل از مکه دور نشده ایم که خبر می رسد: مردم مکه بار دیگر انقلاب کرده وفرماندار جدید را هم اند💔 امام این بار تصمیم می گیرد تا شهر مکه را از وجود آن ها کند👌 او گروهی از یاران💚 خود را به مکه می فرستد تا در این شهر امنیت وآرامش را برقرار کنند.✨ _____ 🍃انتقام از دشمنان مهتاب لشکر امام زمان به ، شهر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نزدیک می شود.  اگر چه تعداد زیادی از سپاه سفیانی👹در سرزمین "بَیدا" هلاک شدند؛ امّا هنوز گروهی از آنان شهر مدینه را در دارند.  آنان در شهر مدینه جنایت های زیادی کرده اند ومسجد وحرم پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را کرده اند😔 لشکر امام وارد مدینه می شود وشهر به تصرّف امام در می آید😍😭✌️ امام وارد مسجد وحرم پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می شود ودستور تعمیر آنجا را می دهد⚒ 💚آری، اینجا، است، شهر حزن واندوه!💚 در مدینه بود که گروهی جمع شدند ودرب خانه وحی را زدند هنوز صدای گریه فاطمه (علیها السلام) در شهر طنین انداز است😭😭قدم‌به‌قدم این شهر، شاهد مظلومیت فاطمه (علیهالسلام) است☝️😞 امام می خواهد تا از دشمنان مادر مظلومش بگیرد✊ اگر دیروز نامردهایی، درِ خانه فاطمه را آتش زدند🔥امروز به امر خدا، آنان می شوند تامحاکمه شوند ودر آتشی بس بزرگ سوزانده شوند🔥 واینجاست که دل هر ای شاد ومسرور می شود😍😭  آری، امروز دشمنانِ فاطمه (علیها السلام) در آتـ🔥ـش می سوزند وبه سزای عمل ننگین خود می رسند وهمه دوستان خدا شاد می شوند🎉 امام بعد از اینکه برنامه های خود را در شهر مدینه انجام داد به سوی حرکت می کند؛ زیرا خداوند چنین خواسته است که ،کوفه باشد.  https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃پیش به سوی کوفه آیا تاکنون نام " " را شنیده ای⁉️ او از فرزندان امام حسن (علیه السلام) است که در " " قیام می کند ومردم را به یاری امام زمان دعوت می کند✌️ سیدحسنی شنیده است که در تصرّف 👹 است برای همین با لشکر خود به سمت کوفه حرکت کرده تا سفیانی را شکست دهد وکوفه را آزاد کند.  او هایی به رنگ سیاه🏴 برای لشکر خود انتخاب می کند و نفر به سمت کوفه به پیش می‌تازد. وقتی این خبر به سفیانی می رسد از کوفه بیرون می رود واین شهر به تصرّف سیدحسنی در می آید سفیانی👹از کوفه، یک تاکتیک نظامی است؛ زیرا او جنگ با امام زمان✨ است، برای همین او می خواهد قوای خود را برای آن جنگ اصلی نگاه دارد.  هنوز به کوفه نرسیده ایم که خبر به دست سیدحسنی به ما می رسد.  حالا دیگر لشکر حق به راحتی می تواند وارد این شهر شود.  خیلی دلم می خواهد مسجد کوفه را ببینم✨🕌 لحظه شماری می کنم تا هر چه زودتر وارد شویم؛ امّا لشکر متوقّف می شود.  به راستی چه خبر است⁉️ امام دستور داده اند که لشکر، همین جا بیرون کوفه متوقف شود.  آن طرف را نگاه کن!  سیدحسنی با یاران💚خود به سمت ما می آیند. او خدمت امام می رسد وعرض سلام وادب می کند😊 او به مولای خود، اعتقاد محکمی دارد؛ امّا برای اینکه یقین یاران او زیادتر شود، خطاب به امام می گوید: "اگر شما مهدی آل محمّد هستید، را به ما نشان بدهید".  شاید بگویی نشانه های امامت دیگر چیست⁉️🤔 منظور سیدحسنی، (علیه السلام) و و اسلام است.  امام زمان تمام آنچه را سیدحسنی تقاضا کرده است به او نشان می دهد🌸🍃 سیدحسنی فریاد می زند: الله أکبر، الله أکبر😍✌️ همه نگاه می کنند، او پیشانی امام را می بوسد😘 وبعد چنین می گوید: "ای فرزند رسول خدا! من می خواهم با شما کنم🤝 سیدحسنی با امام بیعت کرده وپیمان یاری می بندد. وقتی یاران او این صحنه را می بینند، آنها نیز با امام بیعت می کنند✋🙂 دیگر وقت آن رسیده است که امام وارد شهر کوفه شود.  یاران امام در مسجد کوفه مستقر شده ودر جای جای این مسجد خیمه⛺️به پا می کنند. امشب اوّلین شبی است که لشکریان امام به مسجد کوفه آمده اند، آنها تا صبح مشغول راز ونیاز با خدای مهربان می شوند😇🤲 آیا می دانی خواندن در این مسجد به اندازه ثواب یک عُمره (سفر زیارتی خانه خدا) است. چند روز می گذرد...  خبردار می شویم که امام همراه با گروهی از یاران💚خود به سمت بیابان🏜های اطراف کوفه می روند. پس ما نیز همراه آنان می رویم تا ببینیم چه خبر است.  بعد از مدّتی راه پیمایی، امام در وسط بیابان می ایستد وبه یاران خود دستور می دهد تا در زمین بکنند.  بعد از مدتّی، همه متوجّه چیز عجیبی می شوند. نگاه کن، ، آن هم در دل خاک!  آری، این ها اسلحه هایی است که برای امام ویاران او آماده کرده است👌✨ امام به یاران خود دستور می دهد تا این اسلحه ها را به شهر کوفه ببرند ودر میان لشکریان تقسیم کنند.  یاران همه اسلحه ها را برداشته وبه سوی کوفه باز می گردند.  https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃سفیانی توبه می کند در این مدتی که امام در بودند نفر به لشکر او پیوسته اند. هدف اصلی امام برقراری و است وبرای همین امام تصمیم می گیرد تا به جنگ 👹 برود. این خبر به سفیانی می رسد.  سفیانی به فکر فرو می رود. او به یاد سیصد هزار نفری می افتد که در سرزمین "بَیدا" به دل زمین فرو رفتند. او می ترسد که خودش هم به چنین سرنوشتی دچار شود😨 اکنون، سفیانی تصمیم می گیرد کند وجان خویش را نجات دهد.  به راستی آیا امام توبه او را می پذیرد⁉️ نگاه کن! اون سفیانی است که از لشکر خود جدا شده و به سوی امام می آید. چون او تنها آمده وسلاحی همراه خود ندارد، یاران💚به او اجازه می دهند تا نزدیک شود. سفیانی نزد امام می رود وبا او گفتگو می کند.  من بی صبرانه منتظر می مانم ببینم نتیجه چه می شود، آیا امام او را می پذیرد.  هیچ کس فراموش نمی کند که سفیانی جنایت های زیادی کرده است وهزاران نفر از را به شهادت رسانده است💔 آیا درست می بینم؟ این سفیانی است که با امام می کند! امام توبه سفیانی را است  جان به فدای تو ای امامِ مهربانی ها! ❤️ تو آن قدر مهربانی که سفیانی را که قاتلِ هزاران نفر است را نیز می بخشی!👌 پس چرا عدّه ای به دروغ مرا از شمشیر تو ترسانده اند؟ برای چه من این سخنان دروغ را باور کرده ام؟ چرا؟😞  اکنون سفیانی که با امام بیعت کرده است به سوی لشکر خود باز می گردد.  وقتی سفیانی به لشکر خود می رسد، سربازانش به او می گویند:  - جناب فرمانده! سرانجام کار شما چه شد؟  - من شدم وبا امام بیعت کردم. - چه کار اشتباهی کردید وذلّت را برای خود خریدید.  - منظور شما چیست؟  - شما فرمانده لشکری بزرگ بودید وما همه گوش به فرمان تو بودیم؛ امّا اکنون سربازی بیش نیستی که باید از فرمانده خود اطاعت کنی! آری سربازان سفیانی از او باخبرند ومی دانند که او تشنه قدرت است. آنها این گونه با احساسات او بازی می کنند.  سفیانی ساعتی به فکر فرو می رود ومتأسفانه، سخنان آنان کار خودش را می کند وسرانجام سفیانی را از تصمیم خود می کند.  او اکنون بیعت خود را با امام وتصمیم میگیرد تا به شهر کوفه یورش ببرد وبا امام بجنگد⚔ https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃جنگ سختی در پیش است سفیانی👹 بسیار شده است؛ زیرا تعداد سپاه او لشکر امام💚 است او خبر دارد که آمار یاران امام به این شرح است:  ✨ده هزار سربازی که از مکه با امام به کوفه آمده اند.✨دوازده هزار سربازی که با سیدحسنی از خراسان، آمده اند.  ✨هفتاد هزار سربازی که در کوفه به امام ملحق شده اند.  در سپاه سفیانی، صد وهفتاد هزار سرباز وجود دارد واو با امید پیروزی قطعی به سمت کوفه حرکت می کند. او نمی داند که 🧚‍♂ در رکاب مولایمان می باشند واو را یاری می کنند💚 اکنون به امام خبر می رسد که سپاه سفیانی به قصد جنگ به سوی کوفه به می آید. لشکر امام از شهر کوفه خارج شده وموضع می گیرد.  اکنون هر دو لشکر روبروی هم قرار گرفته اند.  امام زمان به سپاه سفیانی نزدیک می شود وبا آنان سخن می گوید وآنها را می کند.  یاران سفیانی به امام می گویند: "از همان راهی که آمده ای باز گرد". امام به سخن گفتن با آنها ادامه می دهد وبه آنان می گوید: "آیا می دانید که من فرزند هستم".  نمی دانم چه می شود که سفیانی فعلا از جنگ می شود، شاید می ترسد که اگر امروز جنگ را آغاز کند، سربازانش دیگر آن شجاعت لازم را برای حمله نداشته باشند؛ زیرا آنان سخنان امام را شنیده اند واحتمال دارد آنها به امام 💞پیدا کرده باشد.  سفیانی می خواهد برای مدّتی جنگ را عقب بیاندازد تا اثر سخنان امام از بین برود. او دستور عقب نشینی می دهد.  سپاه سفیانی از میدان جنگ عقب نشینی می کند واوضاع آرام می شود.  خورشید روز طلوع می کند☀️به امام خبر می رسد که سفیانی یکی از یاران امام را به رسانده است.  گویا سفیانی تصمیم دارد به کوفه حمله کند. امام آماده دفاع می شود ومیان دو لشکر، جنگ سختی در می گیرد⚔ سفیانی آغازگر جنگ می شود وگروهی از یاران امام به می رسند💔 خوشا به حال آنها که به آرزویشان رسیدند!🕊🌷 اکنون دیگر وعده خدا فرا می رسد. سفیانی در وسط میدان ایستاده است واز زیادی سربازانش خیلی خوشحال است.  ناگهان او می بیند که سربازان یکی بعد از دیگری برروی زمین می افتند!  سفیانی نمی داند که زیادی🧚‍♂🧚‍♂به یاری امام💚آمده اند. سفیانی هرگز پیش بینی نمی کرد که سپاهیان او این گونه شوند🙃 سفیانی که اوضاع را چنین می بیند می فهمد که دیگر مقاومت هیچ فایده ای ندارد، او با تنی چند از یاران خود می کند.   آیا تاکنون اسم " " را شنیده ای⁉️ او یکی از فرماندهان لشکر امام است. او با گروهی از سربازان خود به دنبال سفیانی می روند وسرانجام او را می کنند.  هوا تاریک شده است وامام 🤲می خواند. اکنون سفیانی را به نزد امام می آورند.  سفیانی رو به امام می کند ومی گوید: به من مهلت دیگری بده!  امام نگاهی به یاران خود می کند ومی فرماید: نظر شما در مورد او چیست؟ من عهد کرده ام که هر کاری انجام دهم با نظر ورضایت شما باشد.  یاران امام با هم می کنند وسرانجام تصمیم می گیرند که سفیانی شود؛ زیرا او بسیاری از را مظلومانه به رسانده ویکبار هم پیمان شکنی کرده است.  این گونه است که سفیانی به سزای کارهای خود می رسد ودنیا برای همیشه از ظلم وستم او آسوده می شود☝️ https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃حرکت به سوی فلسطین بعد از شدن سفیانی ونابود شدن لشکر او، امام تصمیم می گیرد تا لشکریانی را به سرتاسرجهـ🌎 ـان بفرستد.  فرماندهی هر لشکر به از سیصد وسیزده نفر💚 واگذار ودستورات لازم به آنان داده می شود.  امام از آنان می خواهد که هر جا مسأله تازه ای برای آنها پیش آمد که راه حلّ آن را نمی دانستند به کف دست🖐🏻 خود نگاه کنند؛ زیرا این گونه می توانند خود را بیابند.(۱۶۰)  اکنون موقع خداحافظی است! 👋🏼 این سیصد وسیزده یار باوفا می خواهند از امام شوند.  اینجاست که امام تک تک آنها را به نزد خود فرا می خواند ودست خود را به سینه آنها می کشد.(۱۶۱)  آیا می دانی علّت این کار امام چیست⁉️ این سیصد وسیزده نفر امام زمان💚 در سرتاسر جهان هستند وآنها باید نماینده همه خوبی ها باشند.  امام با کشیدن دست به سینه آنان، آنها را برای این مأموریت مهم زیادتر می کند.  همه یاران همراه با گروهی از نیروهای خود به سوی کشورهای مختلف حرکت می کنند تا هر چه زودتر 💚 تشکیل شود.(۱۶۲)  یاران امام قدرت عجیبی دارند وحتّی می توانند از روی آب?💦 عبور کنند، برای همین برای پیمودن دریاها🌊 نیازی به کشتی ندارند.(۱۶۳) امام کسی را به نمی فرستد. تو تعجّب می کنی وعلت را می پرسی.  نگاه کن! امام ☝️🏼 می خواهد به فلسطین برود، زیرا آنجا روی خواهد داد وباید امام آنجا باشد.  بنابراین امام زمان با گروهی از یاران خود به سوی حرکت می کند. مدّتی می گذرد...  امام به قُدس می رسد وچند روز در آن شهر اقامت می کند تا فرا برسد.  وتو نمی دانی که آن روز جمعه چقدر سرنوشت ساز است! در آن روز، عدّه زیادی از در این شهر جمع خواهند شد. قرار است اتّفاق مهمّی روی بدهد👌🏼 روز جمعه فرا می رسد. چه اجتماع باشکوهی!! همه منتظر هستند.  آنجا را نگاه کن! بالای سرت را می گویم، آسمان را ببین!  آیا آن ابر سفید☁️ را می بینی؟ آن جوان کیست که بر فراز آن ابر قرار گرفته است⁉️ آیا آن دو فرشته🧚‍♂🧚🏻‍♂ را می بینی که در کنار او ایستاده اند؟(۱۶۴)  آن ابر به سوی زمین می آید. در غوغایی برپا شده است🤭 شوری در میان برپا می شود.  شاید آن جوان، (علیه السلام) باشد! 💥 آری، درست حدس زدم، او عیسی (علیه السلام) است🙂 آن ابر سفید☁️ قُدس قرار می گیرد وعیسی (علیه السلام) از آن پیاده می شود.  مسیحیان که از شادی در پوست خود نمی گنجند به طرف او می روند ومی گویند که ما همه یاران وانصار تو هستیم. شما فکر می کنید که عیسی (علیه السلام) چه جوابی به آنها می دهد⁉️ عیسی (علیه السلام) می فرماید: "شما یاران من ".(۱۶۵)  همه مسیحیان تعجّب می کنند😧عیسی (علیه السلام)، بدون توجّه به آنان، حرکت می کند.  او به کجا می رود؟ آن طرف را نگاه کن!  امام زمان💚 در محراب " " ایستاده وهمه یارانش پشت سر او به صف نشسته اند ومنتظرند تا وقت شود.  عیسی (علیه السلام) به سوی محراب می رود. او به امام نزدیک می شود وبه امام سلام می کند وبا او دست می دهد. امام زمان به او رو کرده ومی فرماید: "ای عیسی! جلو بایست وامامِ جماعت ما باش". عیسی (علیه السلام) می گوید: "من به زمین آمده ام تا تو باشم، نیامده ام تا فرمانده باشم، من نماز خود را پشت سر شما می خوانم". نماز بر پا می شود، همه مسیحیان با تعجّب نگاه می کنند. عیسی (علیه السلام) در صف نماز حاضر شده وبا آنها نماز می خواند.  اینجاست که بسیاری از آنها مسلمان شده وبه جمع یاران امام زمان می پیوندند.  https://eitaa.com/yadeShohada313
همسفرم! امام برنامه دیگری هم در اینجا دارد وآن ماجرای " " است.  آیا می دانی "صندوق مقدّس" چیست⁉️  حتماً شنیده ای که چون موسی (علیه السلام) به دنیا آمد، مادرش، او را در میان صندوقی نهاد وآن را به دریا🌊انداخت.  اکنون آن صندوق نزد امام است واو این صندوق را همراه خود به اینجا آورده است، شاید که این صندوق وسیله بشود!  آیا می دانی که این صندوق، نزد یهودیان، بسیار مقدّس است؟  آیا خبر داری که این صندوق، بزرگ ترین مذهبی یهودیان می باشد.  موسی (علیه السلام)، قبل از مرگ خود، را (که بر لوح های گِل نوشته شده بود)📜در میان همین صندوق قرار داد وبه جانشین خود "یوشع" سپرد.  تا زمانی که این صندوق میان یهودیان بود، آنان عزیز بودند؛ امّا از آن زمانی که آن صندوق از میان آنها رفت عزّت آنها هم رفت.  آری، آنان حرمت آن صندوق را نگاه نداشتند وخداوند آن صندوق را از آنها گرفت(۱۶۸) خوب است سؤال دیگری را مطرح کنم: آیا می دانی وقتی یکی از پیامبران بنی اسرائیل از دنیا می رفت چه کسی جانشین او می شد⁉️ هر کس که این صندوق نزد او یافت می شد، پیامبر بعدی بود ویهودیان در مقابل او می شدند.(۱۶۹)  اکنون برنامه امام این است که آن صندوق را به یهودیان نشان بدهد🙂 وقتی یهودیان صندوق گمشده خود را نزد امام می بینند خیلی تعجّب😲می کنند. عدّه زیادی از آنها به امام می آورند؛ زیرا آنان بر این اعتقاد هستند که صندوق مقدّس را نزد هر کس یافتند باید تسلیم او شوند(۱۷۰)  عدّه کمی از آنان با اینکه حق را می بینند از قبول آن خودداری می کنند وامام با آنها وارد جنگ⚔می شود وآنها را می دهد.  اکنون دیگر برنامه امام، در بیت المقدس تمام شده است وامام به سوی کوفه باز می گردد.  https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃بازگشت به کوفه خبر می رسد که کشورها یکی پس از دیگری توسط یاران امام زمان شده اند✌️🏼 وجالب آنکه بسیاری از کشورها بدون هیچ گونه مقاومتی تسلیم شده اند واز جان ودل حکومت عدل مهدوی را پذیرفته اند ویاران امام فقط با سیزده شهر وگروه جنگ کرده اند.(۱۷۱)  آری در سرتاسر جهان، تشکیل شده است.(۱۷۲)  ودر جای جای دنیا صدای و طنین انداز است💫 وهمه شهرهای دنیا پر از انسان هایی است که محبّت اهل بیت (علیهم السلام) را در سینه دارند(۱۷۳)💓  تنها دین جهان، دین اسلام است واین همان وعده ای بود که خدا به پیامبرش داده بود✋🏼(۱۷۴) از روزی که امام زمان در 🕋☄ ظهور کرد تا امروز که حکومت واحد جهانی تشکیل شده است، فقط گذشته است(۱۷۵)  اکنون دیگر امام، اسلحه خود را بر زمین می گذارد؛ زیرا در سرتاسر زمین امنیت برقرار شده است😍 امام 🕌را به عنوان محل سکونت وزندگی خود انتخاب می کند واین شهر حکومت جهانی می شود💚 مسجد کوفه دیگر گنجایش مردم را ندارد به همین دلیل، امام اقدام به ساختن چند مسجد جدید در شهر کوفه می کند.(۱۷۶)  امام، را به عنوان منزل خود اختیار می کند. این مسجد خانه ادریس (علیه السلام) وخانه ابراهیم (علیه السلام) بوده است(۱۷۷)  درست است که همه دنیا در اختیار امام زمان است وهمه ثروت های جهان در دست اوست؛ امّا روش زندگی او بسیار ساده وبی آلایش است🙂(۱۷۸)  آری، امام به روش جدّ خود حضرت علی (علیه السلام) عمل می کند که در زمان حکومت، غذای او همواره نان جو بود.  امام هر کجا که می رود ابری☁️بالای سر او سایه انداخته است، این یک ابر سخنگو است وبا صدایی زیبا ندا می دهد: "این مهدی است💚".(۱۷۹)  هر چه از زمان بگذرد، در جوانی امام، تغییری ایجاد نمی شود وآن حضرت هرگز پیر نمی شود. https://eitaa.com/yadeShohada313
🍃بهشت روی زمین اکنون می خواهم از در روزگار ظهور سخن بگویم، آیا موافق هستید🙃 شما عالم زیبای ظهور را این گونه می یابید:  🦋همه خوبی ها در این زمان می باشد.(۱۸۱)  🦋همه اهل آسمان ها وتمام مردم زمین در شادی ونشاط هستند؛ زیرا حکومت عدل برقرار شده است.(۱۸۲)  🦋از ظلم وستم هیچ خبری نیست.  🦋فقر از میان رفته است به طوری که مردم، فقیری را نمی یابند تا به او صدقه بدهند.(۱۸۳)  🦋همه مردم به جای عشق به دنیا، هستند وکمال خویش را در عبادت وبندگی خدا جستجو می کنند وهرگز گناه نمی کنند.(۱۸۴)  🦋فرشتگان همواره بر انسان ها سلام می کنند؛ با آنها معاشرت دارند ودر مجالس آنها شرکت می کنند🧚🏻‍♂ آری قلب مردم آن قدر پاک شده است که می توانند فرشتگان را ببینند.(۱۸۵)  🦋خداوند دست رحمت خویش را بر سر مردمان می کشد وعقل همه انسان ها کامل می شود.(۱۸۶)  🦋علم ودانش رشد زیادی پیدا کرده است به طوری که دانش بشر، بیش از ده برابر شده است.(۱۸۷)  🦋خداوند قوای بینایی وشنوایی مردم را زیاد می کند تا آنجا که مردم بدون هیچ گونه وسیله ای، در هر کجای دنیا که باشند می توانند امام را ببینند وکلام او را بشنوند.(۱۸۸)  🦋افرادی که دوست دارند خدمت امام برسند به وسیله فرشتگان به کوفه برده می شوند وسپس به وطن خود بازگردانده می شوند.(۱۸۹)  🦋مؤمن آنقدر مقام پیدا کرده است که امام، هر مؤمنی را به عنوان نماینده خود در میان صد هزار فرشته قرار می دهد.(۱۹۰)  🦋در هیچ جای دنیا، شخص بیماری دیده نمی شود وهمه در سلامت کامل زندگی می کنند.(۱۹۱)  🦋هیچ اختلافی در سرتاسر دنیـ🌏ـا به چشم نمی خورد ومردم از هر قبیله وقومی که باشند در صلح وصفا با هم زندگی می کنند.(۱۹۲)  🦋هیچ کس با دیگری دشمنی ندارد ومردم به هم حسادت نمیورزند وهمه با هم صمیمی هستند.(۱۹۳)  🦋در این زمان، دیگر دوستی ها راستین است وبرای همین به امر امام دوست از دوست خود ارث می برد.(۱۹۴)  🦋تمام جهان از امنیت کامل برخوردار شده است به طوری که حیوانات وحشی هم، دیگر به انسان ها آزار نمی رسانند وحتّی گرگ هم به گوسفند حمله نمی کند.(۱۹۵)  🦋باران رحمت الهی زیاد می بارد☔️وسرتاسر دنیا، سرسبز وخرّم است.(۱۹۶)  ❤️این همان ظهور زیبایی است که همه انبیاء واولیای الهی، منتظر آن بودند.  ظهوری که آرزوی دل همه انسان ها بوده است... https://eitaa.com/yadeShohada313