eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
4.5هزار ویدیو
80 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃جنگ سختی در پیش است سفیانی👹 بسیار شده است؛ زیرا تعداد سپاه او لشکر امام💚 است او خبر دارد که آمار یاران امام به این شرح است:  ✨ده هزار سربازی که از مکه با امام به کوفه آمده اند.✨دوازده هزار سربازی که با سیدحسنی از خراسان، آمده اند.  ✨هفتاد هزار سربازی که در کوفه به امام ملحق شده اند.  در سپاه سفیانی، صد وهفتاد هزار سرباز وجود دارد واو با امید پیروزی قطعی به سمت کوفه حرکت می کند. او نمی داند که 🧚‍♂ در رکاب مولایمان می باشند واو را یاری می کنند💚 اکنون به امام خبر می رسد که سپاه سفیانی به قصد جنگ به سوی کوفه به می آید. لشکر امام از شهر کوفه خارج شده وموضع می گیرد.  اکنون هر دو لشکر روبروی هم قرار گرفته اند.  امام زمان به سپاه سفیانی نزدیک می شود وبا آنان سخن می گوید وآنها را می کند.  یاران سفیانی به امام می گویند: "از همان راهی که آمده ای باز گرد". امام به سخن گفتن با آنها ادامه می دهد وبه آنان می گوید: "آیا می دانید که من فرزند هستم".  نمی دانم چه می شود که سفیانی فعلا از جنگ می شود، شاید می ترسد که اگر امروز جنگ را آغاز کند، سربازانش دیگر آن شجاعت لازم را برای حمله نداشته باشند؛ زیرا آنان سخنان امام را شنیده اند واحتمال دارد آنها به امام 💞پیدا کرده باشد.  سفیانی می خواهد برای مدّتی جنگ را عقب بیاندازد تا اثر سخنان امام از بین برود. او دستور عقب نشینی می دهد.  سپاه سفیانی از میدان جنگ عقب نشینی می کند واوضاع آرام می شود.  خورشید روز طلوع می کند☀️به امام خبر می رسد که سفیانی یکی از یاران امام را به رسانده است.  گویا سفیانی تصمیم دارد به کوفه حمله کند. امام آماده دفاع می شود ومیان دو لشکر، جنگ سختی در می گیرد⚔ سفیانی آغازگر جنگ می شود وگروهی از یاران امام به می رسند💔 خوشا به حال آنها که به آرزویشان رسیدند!🕊🌷 اکنون دیگر وعده خدا فرا می رسد. سفیانی در وسط میدان ایستاده است واز زیادی سربازانش خیلی خوشحال است.  ناگهان او می بیند که سربازان یکی بعد از دیگری برروی زمین می افتند!  سفیانی نمی داند که زیادی🧚‍♂🧚‍♂به یاری امام💚آمده اند. سفیانی هرگز پیش بینی نمی کرد که سپاهیان او این گونه شوند🙃 سفیانی که اوضاع را چنین می بیند می فهمد که دیگر مقاومت هیچ فایده ای ندارد، او با تنی چند از یاران خود می کند.   آیا تاکنون اسم " " را شنیده ای⁉️ او یکی از فرماندهان لشکر امام است. او با گروهی از سربازان خود به دنبال سفیانی می روند وسرانجام او را می کنند.  هوا تاریک شده است وامام 🤲می خواند. اکنون سفیانی را به نزد امام می آورند.  سفیانی رو به امام می کند ومی گوید: به من مهلت دیگری بده!  امام نگاهی به یاران خود می کند ومی فرماید: نظر شما در مورد او چیست؟ من عهد کرده ام که هر کاری انجام دهم با نظر ورضایت شما باشد.  یاران امام با هم می کنند وسرانجام تصمیم می گیرند که سفیانی شود؛ زیرا او بسیاری از را مظلومانه به رسانده ویکبار هم پیمان شکنی کرده است.  این گونه است که سفیانی به سزای کارهای خود می رسد ودنیا برای همیشه از ظلم وستم او آسوده می شود☝️
🍃جنگ سختی در پیش است سفیانی👹 بسیار شده است؛ زیرا تعداد سپاه او لشکر امام💚 است او خبر دارد که آمار یاران امام به این شرح است:  ✨ده هزار سربازی که از مکه با امام به کوفه آمده اند.✨دوازده هزار سربازی که با سیدحسنی از خراسان، آمده اند.  ✨هفتاد هزار سربازی که در کوفه به امام ملحق شده اند.  در سپاه سفیانی، صد وهفتاد هزار سرباز وجود دارد واو با امید پیروزی قطعی به سمت کوفه حرکت می کند. او نمی داند که 🧚‍♂ در رکاب مولایمان می باشند واو را یاری می کنند💚 اکنون به امام خبر می رسد که سپاه سفیانی به قصد جنگ به سوی کوفه به می آید. لشکر امام از شهر کوفه خارج شده وموضع می گیرد.  اکنون هر دو لشکر روبروی هم قرار گرفته اند.  امام زمان به سپاه سفیانی نزدیک می شود وبا آنان سخن می گوید وآنها را می کند.  یاران سفیانی به امام می گویند: "از همان راهی که آمده ای باز گرد". امام به سخن گفتن با آنها ادامه می دهد وبه آنان می گوید: "آیا می دانید که من فرزند هستم".  نمی دانم چه می شود که سفیانی فعلا از جنگ می شود، شاید می ترسد که اگر امروز جنگ را آغاز کند، سربازانش دیگر آن شجاعت لازم را برای حمله نداشته باشند؛ زیرا آنان سخنان امام را شنیده اند واحتمال دارد آنها به امام 💞پیدا کرده باشد.  سفیانی می خواهد برای مدّتی جنگ را عقب بیاندازد تا اثر سخنان امام از بین برود. او دستور عقب نشینی می دهد.  سپاه سفیانی از میدان جنگ عقب نشینی می کند واوضاع آرام می شود.  خورشید روز طلوع می کند☀️به امام خبر می رسد که سفیانی یکی از یاران امام را به رسانده است.  گویا سفیانی تصمیم دارد به کوفه حمله کند. امام آماده دفاع می شود ومیان دو لشکر، جنگ سختی در می گیرد⚔ سفیانی آغازگر جنگ می شود وگروهی از یاران امام به می رسند💔 خوشا به حال آنها که به آرزویشان رسیدند!🕊🌷 اکنون دیگر وعده خدا فرا می رسد. سفیانی در وسط میدان ایستاده است واز زیادی سربازانش خیلی خوشحال است.  ناگهان او می بیند که سربازان یکی بعد از دیگری برروی زمین می افتند!  سفیانی نمی داند که زیادی🧚‍♂🧚‍♂به یاری امام💚آمده اند. سفیانی هرگز پیش بینی نمی کرد که سپاهیان او این گونه شوند🙃 سفیانی که اوضاع را چنین می بیند می فهمد که دیگر مقاومت هیچ فایده ای ندارد، او با تنی چند از یاران خود می کند.   آیا تاکنون اسم " " را شنیده ای⁉️ او یکی از فرماندهان لشکر امام است. او با گروهی از سربازان خود به دنبال سفیانی می روند وسرانجام او را می کنند.  هوا تاریک شده است وامام 🤲می خواند. اکنون سفیانی را به نزد امام می آورند.  سفیانی رو به امام می کند ومی گوید: به من مهلت دیگری بده!  امام نگاهی به یاران خود می کند ومی فرماید: نظر شما در مورد او چیست؟ من عهد کرده ام که هر کاری انجام دهم با نظر ورضایت شما باشد.  یاران امام با هم می کنند وسرانجام تصمیم می گیرند که سفیانی شود؛ زیرا او بسیاری از را مظلومانه به رسانده ویکبار هم پیمان شکنی کرده است.  این گونه است که سفیانی به سزای کارهای خود می رسد ودنیا برای همیشه از ظلم وستم او آسوده می شود☝️ https://eitaa.com/yadeShohada313