تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
▪️تصویری ویژه از نجوای حاج #قاسم_سلیمانی در کنار مزار مطهر حضرت زینب سلام الله علیها 🌐 @yadeshohada
#تولد و #وفات
#مرگ و #زندگی
#طلوع و #غروب
همه در ید احدیت خداست و حکمتی است در به جود آمدن و بودن و رفتن انسان ها.
انسان های جالبی شدهایم تا نداریم زار میزنیم تا داریم #قدر نمیدانیم و شکر نمیگوییم و تا از دست میدهیم گله و #شکایت داریم.
مراد از این نوشته این است که تا حاج قاسم بود، عدهای به او عنوانهایی دادند مثل خونخوار شام و قص علی هذا از این القاب پر کینه اما حال که دست پشمین دشمن کنار رفته و پنجه هایش آشکار شده همه شدند خونخواه حاج قاسم .
دیری نپایید تا با یک اتفاق دوباره همه حواس ها پیچید رو به هواپیما و آسمان ، مدتی باز نگذشت همه یاد #مرگ افتادند و حواس ها رفت سمت بیماری وباز قص علی هذا.
حاج قاسم میان امتی گرفتار شدهایم که هر دم یک سازی میزنند و گاه، هم #خدا را میخواهند هم خرما را، هم #دنیا و هم عقبی را .ما نه مرام تو را داریم نه راهت را توان رفتن.
دنیا پر است از تلاقیهای جالب. در روز پدر #تولدت_مبارک، فلسفهی نشناخته ذهن.
مارا میان تاریکی ها رها نکن. میدانم رفتهای و #پرواز را ترجیح دادهای بر این وانفسا که با سلامتِ هم نیز بازی میکنیم. داد #عدالتخواهی داریم اما بیخ گوشمان با چوب و چماق #مسلمان میکشند.
راه گم شده، من این احساس را دارم. بین همه تفکرها اختلاف وجود دارد. #مذهبی، اپوزيسيون، #اصلاح طلب و #اصولگرا همه و همه نه اتحاد میدانند چیست نه اجماع.
تنها تو هستی که همه را #پسر و #دختر خود میخوانی و همه را دوست داری.
ای که مرا خواندهای #راه نشانم بده....
✍نویسنده: #محمدصادق_زارع
به مناسبت تولد شهید سپهبد #قاسم_سلیمانی
📅تاریخ تولد : ۱فروردین ۱۳۳۵ کرمان
📅تاریخ شهادت : ۱۳دی ۱۳۹۸ بغداد
🗺محل دفن : کرمان
🌐 @yadeshohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#خـتـم_مناسبتی🖤 🌷به مناسبت رحلت ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها ختم #صلوات داریم به #نیابت
🍃چند ساعتی میشد که حالِ بدِ مادر، بدتر شده بود و #فاطمه؛ساکت تر از همیشه گوشه ای از اتاق کِز کرده بود.
.
🍂زانُوانِ کوچکش را در بغل میفشرد و چشم هایش مدام پر و خالی میشد.
.
🍃مادر گاهی چشمانش را باز میکرد و با بی حالی #اسما را صدا میزد و اسما سراسیمه کنار بانو مینشست تا هرآنچه میخواهند،مهیا کند.
.
🍂بار آخر گوشه چشمی به زهرای کوچک میانداخت و در گوش اسما صحبت میکرد.آنقدر گفت و گفت تا قطره اشکی از چشمانِ اسما بر تار و پود بستر فرو رفت.
.
🍃بعد از سفارشاتِ لازم، فاطمه را صدا زد و دخترک با بغضی که #جان میگرفت کنار #مادر نشست.
.
🍂خدیجه آرام تن نحیف دخترکش را در آغوش کشید و با خود فکر کرد، گل که تابِ فشار #در و دیوار ندارد؛چطور بدن نحیف دخترکش پشت در تحمل خواهد کرد؟
و همین بهانه ای شد تا دخترک را محکم به خود بفشارد.
.
🍃فاطمه اما احساس عجیبی داشت.غمی بزرگ #قلبِ کوچکش را میفشرد.سرش بیحرکت ماند و این یعنی سینه مادر تکان نمیخورد.!😥😔
.
🍂از آغوش مادر بیرون آمد و خیره به اسما که هق هق خود را خفه میکرد پرسید: اسما؛ مادرم دیگر بیدار نمیشود؟
و مبهوت به سمتِ اتاقی که پدر در آن #نماز میخواند،قدم برداشت.
درآغوش پدر پنهان شد...😔
.
🍃حضورفاطمه،در آغوش پدر،بند از دلِ #رسول_الله پاره کرد و دریافت یارِ باوفای روز و شبهای بندگی اش به دیدارِ #معبود شتافته.
.
#خدیجه را در عبای خود پیچید...عبایی که شبهای بسیار،عطر نماز شب هایش را به آغوش کشیده بود.
.
🍂جانش را که میانِ خاک میگذاشت،تمامِ لحظاتِ بودن خدیجه (س) را مرور میکرد؛
"بزرگ بانویی که تمامِ مال و ثروت خود را برای #خدا و در راهِ خدا هدیه کرده بود.
بانویی که مادرِ فاطمه بود و تاوانِ عشقِ بی نظیرش به #محمد(ص) تنهایی و سختی کشیدن در شعب ابی طالب شد."
و حالا رسول الله به سختی دلِ از جانِ خود میکَند...💔😔
.
🍃به خانه که باز میگشت با خود اندیشید؛زین پس دنیا بدونِ خدیجه(ص) همچون گور؛سرد و تاریک خواهد بود.
و پیامبر از دلبرش،تنها #فاطمه را به یادگار داشت که عجیب گرما بخشِ قلبِ خسته پدر بود❤
.
🍂محمد(ص) همراهِ خدیجه(س) نیمی از #روح و #قلب و #جانش را به آغوش خاک سپرده بود💔😔
.
#وفات جانسوز #اُمُ_المومنین؛حضرت خدیجه (س) تسلیت🖤
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#دل_نوشته
@yadeShohada313