کجای وسعتی از آفتابگردانها
نشستهای به تماشای ما پریشانها؟
در آ که تفرقه تعطیل کرده عاطفه را
پرندگان پراکندهاند انسانها...
#محمدحسین_انصارینژاد
🔶@yahyaei_m
مقدمه:
فیالحال چه و چگونهاش بماند؛ لکن چند سال پیش طرحی را درباره زیباسازی شهری دادم به عوامل شهرداری. از قضا خیلی هم استقبال کردند و در همان جلسه نیمساعته دستور خورد و ارجاع شد به کارشناس برای تدبیر و اجرا. به قول شاعر «خندانلب و مست» رفتم توی اتاق کارشناس. نگاهی انداخت و «ملوکانه» تایید و تمجید کرد. فقط اینکه یک «فقط» گذاشت آخر حرفهایش و محتاج گفتن نیست که همین یعنی اساس بهانهگیریها و سنگاندازیها توی کار!
هر چه گفت چشم بستم و همراهی کردم تا شاید کوتاه بیاید و با اندکی تحدید و تحریف و بلکه تحقیر، آخرالامر قدمی بردارد برای اجرا. -یادم رفت بگویم- آن روزها شروع کار روگذر برج بود و تازه دور «میدان آزادی» را دیوار بتنی چیده بودند. القصه؛ کارشناس یک مشت ایدهی نسنجیده برای اجرا داد و آخر سر هم کأنه الهام از غیب گرفته باشد گفت: «اسم طرح را هم میگذاریم قطعه هنرمندان...!».
فاتحهای خواندم و زدم بیرون. توی دلم گفتم: «لامصّب اصلاً همهی انقلتهایت بهجا. این آخری چه بود دیگر؟! قطعه هنرمندان؟! دور از جان، آدم یاد بهشت زهرا میافتد که!»
موخره:
۱. زمان زیادی تا «ماه محرم» نمانده. زبانم مو درآورد از بس این چندساله گفتم و کسی خودش را صاحب نکرد. الیماشاالله شاعر خوب و درجه یک داریم توی این استان. حضرات مادحین و اهل هیأت باید این را یک فرض بگیرند بر خودشان که تا حد ممکن از اشعار شاعران بومی در مراسمات استفاده کنند. شخصاً با تعداد زیادی از جامعه مداحان حرف زدهام و پیشنهاد دادهام که از یک «کانال معتبر» اشعار موضوعی شاعران استان را دریافت کنند و متناسب با شرایط به اجرای این ابیات «اهتمام» داشته باشند. الزامی نیست که الا و لابد همه و در هر شرایطی از این اشعار استفاده کنند، لکن این حد از بیتوجهی هم ناپسند است. امید دارم که امسال اتفاق بهتری بیفتد.
۲. از لابلای همین اشعاری که ذکر کردم میشود بندها، مصارع و یا ابیات منتخبی را بیرون کشید و در فضاسازیهای محیطی برای محرم و البته سایر مناسبتها استفاده کرد. الساعه دارم به کتیبهای از شعر #محمدحسین_انصارینژاد فکر میکنم که ابتدایش «در خون نشسته نیمهای از ماه در فرات/ این جلوه دیدنیست شبانگاه در فرات» است و انتهایش «ثاراللهیست خون تو؛ کی میشود بلند/ بانگ ظهور مهدی خونخواه در فرات». نگویید تنها محتشم و شعرش نظر کردهی آقا بودند؛ مگر بیاذن و رخصت حضرت ارباب میشود گفت و نوشت و دم زد؟!
یک وجه از وجوه «جامعه ایمانیِ» ما شیعهها همین همگرایی و همپوشانی در اعمال است. شاعر میسراید؛ طراح شعر را به تصویر میکشد؛ مداح میخواند؛ رسانه طرح و اجرا را منتشر میکند و ... اینجور میتوان «ید واحده» شد برای حرکت به سمت جامعه ایمانی عصر ظهور.
۳. کاش رسانهها هم پای کار باشند. هم در تبدیل این ایده به یک خواست عمومی و فراگیر در استان علیالخصوص در محرم پیش رو؛ و هم در انتشار آثار تولید شده در این مجرا. نقل قیاس و تقابل نیست، لکن نه مدح مادحین ما در توان، از برجستگان کشوری کمتر است و نه شعر شاعران از مابقی ضعیفتر. البته نقش سازمانها و ارگانهای دولتی هم کم نیست. بودجههای فرهنگی را میشود هدفمندتر هزینه کرد.
#مصعب_یحیایی
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
من رأی به سرو میدهم، ســــرو رشید
من رأی به یاس میدهم، یاس سفید
بـــر بـــرگــــهٔ رأی مــینــویســم بـــا خـــون
جمـــهوری اســــلامــی گـــلهای شهـــید
#محمدحسین_انصارینژاد
🟢@yahyaei_m
کجــــــای وسعتی از آفتـــــابگردانها
نشستهای به تماشای ما پریشانها؟
#محمدحسین_انصارینژاد
🟢@yahyaei_m
در سینهام تلاطم پیدرپی؛ چندیست مانده بیخبر از دریا
ای کاش هر غروب میآوردی، یک روزنامه پشت در از دریا...
#محمدحسین_انصارینژاد
🟢@yahyaei_m
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این باغ تشنهست، تشنه؛ در قوم آبآوری نیست؟!
تا چند چشمش فقط بر ابری سترون بیفتد...
#محمدحسین_انصارینژاد
🔴@yahyaei_m