~🕊
🌿#کلام_شهید💌
تنها راه رسیدن
به سعادت
فقط #بندگۍ
خداست...🌱
#شهید_علی_خلیلی♥️🕊
بنت_الهدی#
#خاطرات_شهدا📖
محرم که می شد سر از پا نمیشناخت گاهی چشم هایش از خستگی و خواب آلودگی کاسه خون میشد.... 🥀
سه روز مانده بود به محرم و هنوز آشپزخانه هیئت برپا نبود، باید داربست میزدند و یک برزنت هم روی آن میکشیدند.
–زنگ بزن بیان داربست رو بزنن، بگو وقت نداریم.⌛️
+مگه من مردم!؟ خودم انجامش میدم 😎
–سخته علی جون زمان نداریما، حواست هست!؟ مگه چند بار داربست بستی تا حالا!؟🤔
–کاری نداره. مثل این که نفست از جای گرم درمیادا!!حواست به بودجه مون نیست!؟🙁
–نه اینم حرفیه، راست میگی👌🏻 حواسم نبود، پس بسم الله 💪🏻
سه روز گذشته و غروب اولین روز محرم
و وقت برپایی هیئت، مراسم و پذیرایی بود.🏴
–آقای خلیلی کجاست!؟ بچهها!! علی رو ندیدین!؟
–نه آقا! اجازه! همین جا بودن، الان میرم دنبالش.
علی خلیلی بعد از سه شبانه روز کار از فرط خستگی، مثل کودکی در پشت یکی از دیگ ها آرام به خواب رفته بود.😴
بی ریای بی ریا بود یکی نبود بگوید: پسر جون این همه کار!
#شهید_علی_خلیلی🥀
#محرم
•°{@yamahdifatemeh3131}°•🖤