بسم الله الرحمن الرحیم
ترکیببند مدحومرثیه حضرت شهزاده
قاسمبنالحسن علیهالسلام
کبوتریم و پی دانهی امامحسن
رسیدهایم درِ خانهی امامحسن
تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانهی امامحسن
عجیب نیست اگر میشوند دشمنودوست
اسیر لطف کریمانهی امامحسن
اگر تمام جهان میهمان او باشند
هنوز جا دارد خانهی امامحسن
نمیرویم سراغ کسی به غیر از او
که رزق ماست به پیمانهی امامحسن
دل شکستهی ما آنقدر طوافش کرد
لقب گرفت به پروانهی امامحسن
بهنام "قاسمیون" مفتخر شدیم و شدیم
اسیر قاسم دردانهی امامحسن
همانکه گفت؛من ازنسل فاتح جملم
پی شهادت و مشتاق جامی از عسلم...
کسی نداشته این حالتیکه من دارم
به حجله میروم اما کفن بهتن دارم
گل محمدیام از تبار شهد و شکر
عجیب نیست که میل عسل شدن دارم
عجیب نیست جملزادهها هراسانند
که صولت علی و صورت حسن دارم
برای اینکه بداند کجا زمین خوردم
اگر عمو برسد قدرت سخن دارم
به عهد خویش وفا کردم ای عمو، اما
ببخش اگر که سر و دست در بدن دارم
اگرچه سینهی من زیر سمّ مرکب رفت
هزارشکر که تا حشر سینهزن دارم
ولی همیشه دلیل خجالتم این است؛
کفن نداشت عموجان و من کفن دارم!
به قلب کفر زد و مرد جنگ شد قاسم
اسیر بارش باران سنگ شد قاسم
چنان که از فلک افتد زحل بهروی زمین
کشیده است تنش را اجل بهروی زمین
چنان یکی شده با خاکهای دشت، انگار
که بوده است تنش از ازل بهروی زمین
بلند کردنش از روی خاکها سخت است
خدا کند که نریزد عسل بهروی زمین
چنان "مقطعالاعضا" شده تنش، گویی
قصیدهای شده چندین غزل بهروی زمین
هجاهجا شده هر سیزده زحاف تنش
هزج، خفیف، مضارع، رمل بهروی زمین
نمیشود که بلندش کند، عمو ناچار
گرفته است تنش را بغل بهروی زمین
بهجای تخت عروسی بهخاک افتادهست
کدام صنعت شعریست قلب روی زمین؟
هنوز در دل صحرای کربلا ماندهست
که روز واقعهی انتقامها ماندهست...
#مجتبی_خرسندی
#محرم
#قاسم_بن_الحسن_علیهالسلام
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_علیه_السلام
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
✏️شعر :
#سجاد_روانمرد
گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
باید که صد دفتر به نام او غزل کرد
آنکس که طعم مرگ را همچون عسل کرد
وقتی نقاب خویش را از چهره برداشت
کرببلا را روشن از نور زحل کرد
با پهلوان شامیان کرد آنچه را که
در روز فتح مکه مولا با هبل کرد
یا در دفاع از حرم یا از ولی بود
اینگونه زرم خویش را ضرب المثل کرد
از روی ایمان و بصيرت تیغ می زد
مانند رفتار حسن که در جمل کرد
پس در تمام فتنه ها باید همیشه
با اتکا بر شیوه ی قاسم عمل کرد
دشمن که مرد جنگ با آل علی نیست
پس مشکلش را لاجرم با سنگ حل کرد
کاری که با پهلوی زهرا ميخ در کرد
آن سنگ ها با قاسم عزوجل کرد
مثل علی می خواست که از هم نپاشد
ارباب ما با احتیاط او را بغل کرد
#علی_کاوند
#شب_ششم
#قاسم_بن_الحسن_علیهالسلام
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
هرروز چشم مادرش بر روی نیزه است
شیرین نبات لشگرش بر روی نیزه است
بوی عسل می آید از نیزه ، گمانم
کندوی مستی آورش بر روی نیزه است
آرام تر این نیزه ها را جابجا کن
این آسمان ها اخترش بر روی نیزه است
مهتاب نجمه صورتش تغییر کرده
خورشید ذرهپرورش بر روی نیزه است
این گیسوی افشان بچه آهوی اوست
یا رشته های معجرش بر روی نیزه است؟
کرب و بلا یاد آور جنگ جمل شد
ابن الحسن وقتی سرش بر روی نیزه است
سنگ یمن زیر سم مرکب ترک خورد
حالا حسن ، انگشترش بر روی نیزه است
#علی_کاوند
#شب_ششم
#قاسم_بن_الحسن_علیهالسلام
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
چقد شب تا صب پای گهواره موند
واسه خواب بچه ش لالایی می خوند
حواسش اگه جمع نبود آفتاب
تن نازک بچه شو می سوزوند
مادر خیلی حساسه رو بچه هاش
خصوصا اگه بچه کوچیک باشه
بپرسن ازش چی میخوای اون فقط
میخواد که به گهواره نزدیک باشه
خودش حاضره تب کنه جون بده
نزاره ولی بچه تب دار شه
نمی زاره اصلا گلوش و کسی
ببوسه شاید بچه بیدار شه
اگه بچه خواب باشه باید کسی
صداش درنیاد بلکه بد خواب نشه
مرتب بهش شیر میده تا یه وقت
گلوش تشنه ی جرعه ای آب نشه
می خوام قصه ی مادری رو بگم
که شاه بانوی خونه ی شاهشه
که تازه خدا بچه داده بهش
که تازه شاید بچه شیش ماهشه
پسر نه که قرص قمر صورتش
که خورشید می چرخه بدور سرش
قراره بزرگ و بزرگتر بشه
قراره دوماد شه واسه مادرش
قراره بشه پهلوونه حرم
عصا دسته پیری بابا بشه
شبیه عموش و داداش اکبرش
یه پا مرد و یه پاچه آقا بشه
خلاصه رباب بود و دلشوره هاش
خلاصه رباب و هزار آرزو
میخواس که زبون وا کنه زود بگه
یه بار مادر و صد هزار بار عمو
با یه اضطرابی اون و می پوشوند
تا زیر گلوش وقتی معلوم می شد
علی اصغرش وقتی گریه می کرد
می دادش عموش زودی آروم می شد
عموش پهلوون عرب بود ولی
روزا رو با عشق علی شب می کرد
لباسش اگه نا مرتب می شد
لباسش رو واسش مرتب می کرد
نمیدونی زینب چه ذوقی می کرد
همینکه می رفت روی شونه عمو
میخواس زود عمو جون بگه بعد عمو
بگه با یه شوقی که جون عمو
می خوابید توو آغوش بابا حسین
می خوابید روی بازوهای عموش
داداشش علی اکبرم شب به شب
با یه ذوقی بوسه می زد به گلوش
خلاصه رسید قصه تا کربلا
خلاصه رسید لحظه ی قحط آب
رسید قصه اونجا که زینب می گفت
با چه التماسی که بس کن رباب
واسه نو عروس غصه که خوب نیست
واسه نوعروس گریه کردن بده
خدا بشکنه دست اونی رو که
به باغ دلت رنگ آفت زده
اگه گریه کردی غرورت شکست
اگه توو دلت ولوله بود رباب
اگه خونه ی آرزوت شد خراب
همش تقصیر حرمله بود رباب
#علی_کاوند
#شب_هفتم
#علی_اصغر_علیهالسلام
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
نشست روبرویش روی خاک زانو زد
حسین بابت یک جرعه آب تا رو زد
علی ست وارد میدان شده بدیهی بود
به قصد کشتن او با تمام نیرو زد
صدای زوزه ی تیری بلند شد بعدش
ستاره در بغل آفتاب سوسو زد
تمام دلخوشی اش بعد بچه گهواره ست
رباب آمد و آخر به حرمله رو زد
سه شعبه ای به گلو و سه شعبه ای را هم
کنار علقمه آورد و زیر ابرو زد
مسیر روضه ببخشید اگر عوض گردید
یکی لگد به در و در لگد به پهلو زد
به محض اینکه شلوغی کوچه را حس کرد
رسید و ضرب غلافي به روی بازو زد
#علی_کاوند
#شب_هفتم
#علی_اصغر_علیهالسلام
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
مثل آن ماهی که توی آب بازی می کند
طفل هم در دامن ارباب بازی می کند
انعکاس چهره ی عباس در چشم علی ست
ماه دارد در شب مهتاب بازی می کند
گاه درآغوش گرم عمه درخواب ست وگاه
روی دستان برادر تاب بازی می کند
قاتلش را طفلکی هم بازی خود فرض کرد
بچه ماهی گاه با قلاب بازی می کند
مرد تیرانداز تا حال پدر را بد کند
با کمانش موقع پرتاب بازی می کند
آنطرف تر با غرور ساقی اهل حرم
در کنار رودخانه ، آب بازی می کند
باخودش می گفت اگر که آب بردم اصغرش
هم ازآن می نوشد و هم آب بازی می کند
عاقبت حسرت به دل شد مادرش اما ندید
که اتاقش را پر از اسباب بازی می کند
#علی_کاوند
#شب_هفتم
#علی_اصغر_علیهالسلام
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
#زمینه
#امام_حسین_علیهالسلام
۱) یا رفیق مَن لا رفیق من
اسم تو نقشه رو عقیق من
توو گرفتاری میشی درمونم
هر زمانی که از تو می خونم
رو لبم میشینه
ذکر چاووشه حسین
بی فروغ رخت
دنیا خاموشه حسین
پیر شدم آخر از
داغه شیش گوشه حسین
۲) خاک درگاهت تاج شاهیمه
عشقت اثباته بی گناهیمه
رنگ و بو داره زندگیم با تو
سر شده عمر بچگیم با تو
از غمت روز و شب
طی شد ماه و سال من
وقتی توو روضه هام
خوبه با تو حال من
از تموم جهان
عشقت باشه مال من
اینکه عشق تو هوشم و برده
مادرم چای روضه تو خورده
مادرم هروقت مشکلی داره
میدونه چاره ش با علمداره
بی قراره دلم
واسه خواهرت حسین
گوشه چشمی بکن
جونه اصغرت حسین
تا جوونی بدیم
پای اکبرت حسین
شعر : #علی_کاوند
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
یا رفیق من لا رفیق من_بند اول.mp3
1.38M
یا رفیق من لا رفیق من...
🔹بند اول
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
یا رفیق من لا رفیق من_بند دوم.mp3
1.19M
یا رفیق من لا رفیق من...
🔹بند دوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
یا رفیق من لا رفیق من_بند سوم.mp3
1.25M
یا رفیق من لا رفیق من...
🔹بند سوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
زمزمه شب هفتم
لالالالا عموش اومد
با مشکی روی دوش اومد
صدای خنده ی اصغر
توی خیمه بگوش اومد
ولی انگار که خواب میدید
جای دریا سراب میدید
سه شعبه جای آب خوش
سمت گلوش اومد
لالالالا جوون میشی
دوماد خونمون میشی
تو هم مثل عمو عباس
یه روزی پهلوون میشی
توی رویام چه حالی بود
فقط حیف که خیالی بود
توو این شیش ماهگی داری
توو میدون غرقخون میشی
لالالالا گل پونه
داریم باهم میریم خونه
چیزی واسه غم و غصه
دیگه باقی نمیمونه
توی آغوش باباتی
شدم انگار خیالاتی
یکی بم حق بده اخه
مگه دلکندن آسونه
#علی_کاوند
#شب_هفتم
#علی_اصغر_علیهالسلام
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
#شب_هفتم
شبیه هاجرِ دنبالِ آب باگریه
دوید در دل صحرا رباب باگریه
برای مادر اصغر در آسمان آن روز
نشست، روضه گرفت، آفتاب باگریه
به یاد گریهی طفل رباب، ساقی شد...
کنار علقمه از غصّه آب باگریه
شبیه عاشق دلتنگ، تیر از چلّه
دوید سمت علی باشتاب، باگریه
بهگریه گفت: که سیراب شد علیاصغر؟
حسین داد بهزینب جواب؛ باگریه...
حسین گفت: علیجان خدانگهدارت!
رباب گفت: عزیزم بخواب...، باگریه
برای داغ دل مادر علیاصغر
دل زمین و زمان شد کباب باگریه
به روی حنجر او فتح باب شد با تیر
اگر چه بسته شد آخر کتاب با گریه
دلی که سوخت به یاد گلوی نازک او
به روسیاهی خود زد نقاب باگریه
#سجاد_روانمرد
گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
#واحد_سنگین
#روضه
#حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
بند اول
گلم آروم گرفته روی دستای باباجونش
ولی انگار که از دستای بابا میچکه خونش
الا مادر به قربونت که تو لب تشنه جون دادی
بزن پر مرغ بی جونم که حالا دیگه آزادی
بدون تو اصغر، نفس های مادر
رسیده به آخر علی جونم
من از ماتم تو، تو داغ غم تو
از عمر کمت نوحه میخونم
بند دوم
الهی خیر نبینی حرمله بی اصغرم کردی
ببین رخت عزا آخر تن کل حرم کردی
مگر قلب تو از سنگه ندیدی بی زبونیشو!؟
گرفتی طفلمو از غصه بی بال و پرم کردی
یه گهواره خالی، یه طفل خیالی
با چه حس و حالی میخونم باز
لالا عشق مادر، لالا عمر مادر
تو آغوش مادر بخون آواز
بند سوم
دلم میخواست ببینم قد کشیدی رو برو چشمام
ولی از روی نیزه خیره شد چشم تو تو چشمام
تو رفتی و امونم رو بریده گریه و زاری
حالا من موندم و زخمای بی مرحم به رو چشمام
من ابر بهارم به یادت میبارم
ببین بیقرارم بیاببرم
ببین ناله هامو این اشک چشامو
خدا غصه هامو کجا ببرم؟
شعر:
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@mkavoosi110
گلم آروم گرفته_بنداول.mp3
1.54M
گلم آروم گرفته...
🔹بنداول
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
گلم آروم گرفته_بند دوم.mp3
1.42M
گلم آروم گرفته...
🔹بنددوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
گلم آروم گرفته_بند سوم.mp3
1.45M
گلم آروم گرفته...
🔹بند سوم
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم
زمینه شب هفتم محرمالحرام
بند اول
آتیش گریههات، زد به جون بابات
دلش رو سوزند ای وای، دلش رو سوزوند
برای حنجرت، تو خیمه مادرت
لالایی میخوند ای وای، لالایی میخوند
لبات مث کویره مادر
میبینی که بیشیره مادر
الهی که بمیره مادر۲
الهی بارون بباره، ای وای
گلم دیگه جون نداره، ای وای
داره میمیره پسر، نازم
یکی براش آب بیاره، ای وای۲
" لالا لالا لالایی ای وای " ۳
بند دوم
روی دست عموش - رفته بازم از هوش
دیدم و سوختم ای وای ، دیدم و سوختم
با آشفته حالی - به یه مشک خالی
چشامو دوختم ای وای ، چشامو دوختم
پی یه قطره آبه بچم
سهشعبه شد جوابه بچم
یکی نگفت که خوابه بچم۲
دیگه نمیبینم روشو، ای وای
دندونای کوچولوشو، ای وای
"مِن الاُذُن الی الاُذُن"، برده
تیر سهشعبه گلوشو، ای وای۲
" لالا لالا لالایی ای وای" ۳
بند سوم
حالا من موندم و، یه دنیا ماتم و
یه داغ جانکاه ای وای، یه داغ جانکاه
دعا کن مادرت، همسفر با سرت
نشه توی راه ای وای، نشه توی راه
دعای مادرت همینه
که داغ بچهشو نبینه
هر مادری که رو زمینه۲
حرمله نیشم میزنه، ای وای
با آب آتیشم میزنه، ای وای
وقتی با خنده از علی اصغر
یهحرفی پیشم میزنه، ای وای۲
" لالا لالا لالایی ای وای" ۳
#مجتبی_خرسندی
#زمینه
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
394.3K
#مجتبی_خرسندی
#زمینه
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم
شور حماسی حضرت رباب سلاماللهعلیها:
بند اول
دل هر سینهزنی مثل حرم جای توئه
سرمهی چشم همه خاک کف پای توئه
هرکسی گریهکن و سینهزن اصغر توست
مهر پروندهی او عاقبت امضای توئه۲
مادر ما، ای باور ما
سایهی تو، روی سر ما
کودک شش، ماههی تو
در دوجهان، شد رهبر ما۲
ای همسر ارباب
تو مظهر ادبی در برابر ارباب
ای یاور ارباب
تویی معلم سرباز آخر ارباب۲
"بیبی رباب، بیبی رباب" ۴
بند دوم
تا ابد مرهم هر زخم تن اربابی
مرهم غصه و درد و محن اربابی
اولین بانی هر روضه تویی بیبی جان
تو خودت گریهکن و سینهزن اربابی۲
خواهش ما، آسایش ما
نام تو شد، آرامش ما
نوکری، تو در دوجهان
شد سبب، پیدایش ما۲
کسی که شد مضطر
هزار مرتبه حاجت گرفت از این در
که شیعه تا محشر
دخیل بسته به گهوارهی علیاصغر۲
"بیبی رباب، بیبی رباب" ۴
بند سوم
به جهان میرسه ازسمت تو پیغام حسین
تو دوعالم گره خورد نام تو با نام حسین
اگه این دنیا پر از حرمله و شمر بشه
از همه بالاتره پرچم اسلام حسین۲
ای دم ما، ای عالم ما
رحمت تو، شد مرهم ما
در دل غم، نام تو شده
رافع هر، درد و غم ما۲
قسم به جام بلا
کنار پای تو زانو زده تمام بلا
در این مقام بلا
میری با حضرت زینب به فتح شام بلا۲
"بیبی رباب، بیبی رباب" ۴
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
393.6K
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi