eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
160 عکس
86 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم شاه هم سفره بودن با گدایان عادت شاه است پس خوش به حال هر کسی که رعیت شاه است بین گدایان محله حرف سلطان و بین غلامان محله صحبت شاه است امروز ما دنبال کار و بار اربابيم فردای محشر مطمئنا نوبت شاه است سر زیر بار ظلم ظالم خم نخواهد شد تا گردن ما زیر بار منت شاه است فرقی میان نیزه با دوش پیمبر نیست بالانشین بودن همیشه عادت شاه است هم سائل و هم ساربان در مسجد و گودال بخشیدن انگشتری ها خصلت شاه است بعد از اباالفضل و علی اکبر و قاسم کوهی که خم شد از مصیبت قامت شاه است بردند معجر از سر زینب؟ زبانم لال این حرف ها بی حرمتی بر ساحت شاه است هرچند " کل من علیها فان " ولی در اصل آنچه که می ماند به دنیا هيئت شاه است @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم نشستم خط به خط در روضه ها تا مرثیه خوان را گلاب از دیده بگرفتم چنان کز ابر باران را تلاطم های اشکم روی گونه علتي دارد به دریا رفته می داند مصیبت های طوفان را نماز گریه از محراب چشمانم ادا می کرد دو صفحه از لهوف و چند خطی شعر " عمان "را مصیبت زخمی شهری ست کآنجا نامسلمان ها بیندازند سمت بنت حیدر کیسه ی نان را فقط در شاميان رسم است اینگونه پذیرایی که با سیلی طرفداری کنند آن اشک طفلان را بنازم غیرت زینب که زیر بارش شلاق به چتر چادرش می کرد پنهان او یتیمان را تعجب نیست گر سنگی مسلمانی کند وقتی به رحل نیزه بوسیده‌است آن آیات قرآن را @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الله القاسم الجبارین انتفاضه سه نقطه پیروزی در مصاف دوباره‌ی شک‌ها درکی از صبر و استقامت نیست در مرام یزید مسلک ها ظلم در هر لباس محکوم است "فتح خون" اعتبار مظلوم است همچنان بعد سال‌ها انگار!!! پُرِ بدبینی‌اند عینک‌ها نوعروسان شهر خوابیدند حجله آبستن شهادت شد جای اکران بازی مرگ است خیمه‌های شب عروسک ها انتفاضه سه نقطه عاشورا ارض قدس ارض کربلا شده‌است از صدای بلند می ترسند هم زنان هم تمام کودک ها خنده را از لب برادر برد گریه را روی چشم خواهر برد سنگ دل‌تر نمی‌شناسم از ماشه‌ی بی‌حیای موشک ها هیچ کس بر مزار خوش‌بین نیست وصله بر "پاره‌ی تن دین" نیست یک به یک روی خاک می افتند خانه‌ها در "نوار" شهرک ها رونق از روغن چراغ گرفت شعله را از دل اجاق گرفت در سیاهیِ لشگر ظلم است نقش این روزهای فندک‌ها گرچه گرگ و شغال هم‌دستند شیخ‌های قبیله هم مستند "بدر" اما نشانمان داده‌ست می‌شود بُرد سهم اندک ها گرچه کبکش خروس می‌خواند "موش" در گوش فیل خوابیده‌ست سیل خون تازه راه افتاده‌ست موج دریا کجا و اردک‌ها غزّه خیبرتر است از خیبر غزّه را غزّوه می‌کند حیدر عاقبت ذوالفقار می‌گیرد خنده را از دهان دلقک‌ها گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
هدایت شده از مجتبی خرسندی
🔻کانال نشر آثار شاعر اهل‌بیت کربلایی در ایتا _ بارگذاری اشعار _ اطلاع‌رسانی‌مراسمات _ گزارش صوتی و تصویری 📝گروه ادبی یاقوت سرخ بروجرد https://eitaa.com/Alikavand333
باسلام اولین همایش استانی طوفان الاقصی ( با محوریت ظلم ستیزی و حمایت از مردم مظلوم غزه علی الخصوص زنان و کودکان بی دفاع در برابر رژیم غاصب و کدوک کش اسراییل ) به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بروجرد و موسسه‌ی صدای پای صبح در بروجرد برگزار گردید در این همایش که در بخش های شعر ، خوشنویسی ، هنرهای تجسمی همراه بود با حضور مسئولین استانی و شهرستان و هنرمندان خوش ذوق استان لرستان به کار خود پایان داد که به حمدالله در بخش شعر به عنوان نفر اول برگزیده اعلام شد @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الله القاصم الجبارین " بغض مرد " گاه حتی در مصیبت آه کم می آورد پیش بغض مرد گاهی چاه کم می آورد زخم کاری باعث تحلیل نیرو می شود شیر بین چند تا روباه کم می آورد تکیه بر دیوار دادن چاره ی ناچاري است سینه ی مجروح بین راه کم می آورد در سپر بودن برای ضربه های بی هوا مطمئنا قامت کوتاه کم می آورد خانه بی مادر شبیه گور دسته جمعی است مثل توحیدی که "الا الله" کم می آورد چند روزی پشت ابر آستین پنهان شده صورتی که پیش نورش ماه کم می آورد داغ زهرا کوه را هم از کمر خم می کند زانوی خیبر گشا هم گاه کم می آورد فاطمه پشت و پناه اشک های حیدر است بعد سرلشگر ، سپاه شاه کم می آورد هیچ کاری بر نمی آید بغیر از صبر از آنکه در احقاق حق همراه ، کم می آورد @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم " تبانی " آتش و دیوار و میخ در تبانی می کنند سنگ ها هم ضد بال و پر تبانی می کنند فضه می شوید حیاط خانه را اما چه سود بادها با دود و خاکستر تبانی می کنند هر چه درمان میکنم حال تو بدتر می شود زخم دست و سینه با بستر تبانی می کنند سرفه های شب به شب با استخوان سینه ات تا کند حال تو را بدتر تبانی می کنند با مغیره مردم شهر مدینه يک به يک هي علیه فاتح خیبر تبانی می کنند تازه زن های محل تا دخترت را دق دهند در عیادت های زجرآور تبانی می کنند تا تو را از من بگیرند و مرا از تو ببین چل نفر با یک نفر با در تبانی می کنند @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول زیر چادر تو ای خانوم عمر دلتنگیام سر شد پا به پای غمت هر شب چشمم از روضه‌هات تر شد پناهه دل بی پناهم رفیق غم و اشک و آهم توی بی کسی تکیه گاهم نگاهی به قلب سیاهم بند دوم راه و رسم این گدایی رو مادرم نشون من داده از دعای خیر تو بوده اسمت از لبم نیوفتاده جوونیم فدای جوونیت فدای بهار خزونیت بمیرم که قامت کمونی شدی توی اوج جوونیت بند سوم شنیدم سه ماهه کبودی شنیدم امونت بریده شنیدم جلو چشم زینب می‌رفتی خمیده خمیده بمیرم واسه زخم پهلوت بمیرم واسه درد بازوت همه درد حیدر همینه چی جوری بزارت توو تابوت 📝شعر : گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول به دمت زنده مسیح با دوتا چشم ملیح من و می کشی یه روز توی آغوش ضریح سپاه امام تشنه ی سر جدا شدی اباالفضل امام قیام تموم نوکرا شدی اباالفضل مرادی مریدم توو ناامیدی تو میشی امیدم تو باب المراد سفره ی مادرا شدی اباالفضل اباالفضل ذکرش شفامه اباالفضل لطفش باهامه اباالفضل اسمش امیده روزای سخته بابامه بند دوم به وفای تو قسم به تو بنده نفسم یااباالفضل که میگم به مرادم می رسم امید دو دنیا به دستای جداته یا اباالفضل امید رقیه شنیدنه صداته یا اباالفضل نگاهه یه دنیا به یک عنایت تو بوده و هست قیامت شفاعت فقط با یک نگاته یا اباالفضل اباالفضل مشکل گشامی اباالفضل قرب مدامی اباالفضل هرسال محرم برات کرب و بلامی بند سوم اسدالله حرم روی تو ماه حرم تا تو هستی هیچ کسی نشنوه آه حرم یه لشگر سینه زن همیشه پا رکابته اباالفضل و دریا همیشه تشنه ی مشکه آبته اباالفضل نیازی نداری که از توو قبضه تیغتو درآری دو ابروت توو پیکار آیه های عذابته اباالفضل اباالفضل زیباترینی تو ماه روی زمینی حلالت شیری که خوردی که شیر ام البنینی 📝شعر و سبک : گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بند اول تو اصالت جاودانی تو کرانه‌ی لا مکانی تو ملیکه‌ی انس و جانی بی مثالی بی کرانی چه قیامتی به قیام تو چه جلالتی به قعود تو به خشوع بین رکوع تو به همان خضوع سجود تو ما را فدای حضرت زهرا نوشته اند یعنی برای حضرت زهرا نوشته اند میلی به پادشاهی عالم نمی‌کنیم وقتی گدای حضرت زهرا نوشته اند بند دوم به تمام بشر مطاعی به خدا و علی مطیعی تو همان که وقت قیامت چاره سازی یا شفیعی به کرامتت به عنایتت و به عفت و به عصمتت به تمام شان و جلالتت به سخاوت وقت شفاعتت اصلا زمان مردن ما را بدون شک در روضه های حضرت زهرا نوشته اند حتی مکان مردن ما هم مشخص است در زیر پای حضرت زهرا نوشته اند بند سوم تو یگانه امیر جهان و تو به معرکه پهلوان و تو به هر سه خلیفه‌ی ناحق هم زعیمی هم امامی چه بگویم از ادبت علی چه بخوانم از نسبت علی که کسی رود به مصاف تو شده کشته از غضبت علی شیر حلال مادر و نان پدر علی تنها دلیل بندگی ام هر سحر علی هرکس که در عزای حسن گریه می کند آدم حساب می کندش بیشتر علی 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول حس می کنم توو زندگیم همیشه نگاه تو پناه دلتنگیمه تویی که دوست داشتن تو یه عمره تموم سرمایه‌ی زندگیمه مادرم بودی سایه‌ی روی سرم بودی به جون مادرم قسم قسم آخرم بودی مگه میشه از تو دور باشم آدم با عشقت آروم میشه تو کی هستی که حتی عشقم بدون تو بی مفهوم میشه بند دوم جان حسینت میشه یه نگاهی به این دل خراب و آشوب کنی دروغ چرا فقط تو میتونی که حال بد این روزامو خوب کنی مهربون تویی واسه‌ی ما آب و نون تویی اونی که تا آخر عمر می مونه واسمون تویی مگه از این بهتر هم میشه مگه از مادر بهتر داریم چه لطفی از این بهتر وقتی شبیه زهرا مادر داریم بند سوم ما همیشه توو دنیا سربلندیم زندگیمون قشنگ ترین زندگی‌ست حب علی ابن ابی‌طالبه میگن نشونه‌ی حلال زادگی ست شور و دف علی‌ پهلوونه با شرف علی قبله‌ی هر شیعه نجف کعبه‌ی توو نجف علی واسه هرکس با حیدر باشه حساب محشر هم آسونه خدا روزیِ خلق و هر روز به دور حیدر می گردونه ✏شعر و سبک : گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
نمی دهیم از این خاک یک وجب حتی نه با دسیسه‌ و فتنه ، نه با غضب حتی اگر تمام جهان هم به صف شود هرگز نمی‌رویم به ذلت دمی عقب حتی جدا نمی‌شود از این دیار ، قوم عجم که هست حب وطن در دل عرب حتی نه هیچ بر تن الوند لرزه افتاده‌ست نه هیچ ساحل اروند کرده تب حتی چنان به تارک خورشید نقش بوسه زده‌ست ندیده اسب طلوعش غبار شب حتی دفاع ، از وطنش را فریضه می داند نیاز باشد اگر جنگ در حلب حتی به راه عزت میهن اگر چه جان داده‌ست ولی نکرده شهید از کسی طلب حتی هنوز شامه‌ی این مرز و بوم دل‌بسته‌ست به بوی طبخ برنج و تب رطب حتی به احترام بلندای پرچم این خاک عجب نه اینکه کند باد هم ادب حتی @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم از پله چه باشتاب بالا رفتند باد آمد و چون حباب بالا رفتند با جمله‌ی ما خادم ملت هستیم از گُرده‌ی انقلاب بالا رفتند @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم هرچند که نان مردم آجر شده است از عشق وطن مرام‌شان پر شده است مصداق دقیق آن‌کس که: از سفره‌ی انقلاب نان‌خور شده است @Alikavand333
✔️کانال اشعار و نوشته‌های؛ کربلایی 💎اعلام برنامه‌ها و مراسمات 💎انتشار اشعار بصورت مناسبتی 💎انتشار کلیپ‌های صوتی و تصویری 💎انتشار اشعار مدح و مرثیه اهل‌بیت 💎انتشار تصاویر و کلیپ های صوتی و تصویری 💎ارائه اشعار سبکی مناسب برای اجرا در هیئت ✔️آثار منتشر شده؛ _مجموعه اشعار آیینی «میم مشدد» انتشارات امتیاز آیدی جهت ارتباط و ارائه نظرات و پیشنهادات؛ @Alikavand110 آدرس کانال در ایتا؛ https://eitaa.com/Alikavand333
بکم فتح الله و بکم یختم ترکیب بندی به محضر حضرت علی‌بن‌الحسین علی اکبر صلوات الله علیه چشم در چشم ابوفاضل شد کار تشخیص کمی مشکل شد پرده ی چهره ی خود را برداشت ماه در روز دهم کامل شد دست انداخت به آغوش پدر سوره ی عشق خدا نازل شد تا که چشم بد از او دور شود جای اسپند به آتش دل شد جامه ی رزم به تن کرد ، چقدر بین این جامه علی خوشگل شد هم تداعی پیمبر می کرد هم زمان جلوه ی حیدر می کرد خیمه قرآن غنی تر دارد سوره هایی مدنی تر دارد خُلق و خویَش چو پیمبر اما کرمی بس حسنی تر دارد گونه هایش چو عقیق یمن است لب سرخی یمنی تر دارد لب او غنچه ی باغ ختن است که ز مُشکش دهنی تر دارد مثل ماه است ولی در رویش قرص ماهی علنی تر دارد طعم انگور و رطب با هم بود عشق و مستی و طرب با هم بود هر که مثل علی اکبر دارد باز در خانه پیمبر دارد ابرویش نه! که هلال قمر است چشم هایی عسلی تر دارد بس که زیباست کسی قادر نیست چشم از چشم علی بر دارد هر یلی هست در عالم ، اکبر یک سر و گردن از او سر دارد با خودش گفت پدر، شکر خدا باز هم قافله حیدر دارد این پسر نیست که دلبند من است هدیه ی لطف خداوند من است تکیه بر اصل و نسب می فرمود بعد از آن مرد طلب می فرمود رنگ از روی اجل هم می ریخت لحظاتی که غضب می فرمود در حضور پدرش بنشیند!!! هرگز! از بس که ادب می فرمود پدرش خار به پایش می رفت آن شب از دلهره تب می فرمود شب خود را به مناجات خدا روز را روزه به شب می فرمود چهره اش نور خداوندی داشت بس که بر مُهر سرش را بگذاشت روح در پیکر ایمان می ریخت از شرابی که به فنجان می ریخت تا که می گفت پدر ، از قِبَلش صد و ده بار پدر جان می ریخت علی آرام قدم بر می داشت از لبش آیه ی قرآن می ریخت نقشه‌ی عاشقی یوسف را اول جاده ی کنعان می ریخت تب مجنونی و رسوایی را باز در میثم و سلمان می ریخت او علی بن حسین بن علی ست جلوه‌ی تام رسول است ولی ست طرح تکبیر اذانش عشق است لب و دندان و دهانش عشق است عمه جان گفتن او فرق کند عمه را طرز بیانش عشق است قلبش از عشق پدر لبریز و انعکاس ضربانش عشق است پیش او نام رقیه ببری دائماً روی زبانش عشق است کفتری بر سر بامش می گفت خوردن خرده‌ی نانش عشق است خانه اش شهره به بیت الکرم است حسن دوم اهل حرم است جنگ با حوصله ای برپا کرد با پدر فاصله ای برپا کرد گره انداخت به ابروی کجش ناگهان ولوله ای برپا کرد با عقابش به زمین سم می کوفت در زمین زلزله ای برپا کرد علیِّ اکبر لیلا آمد!!! این خبر غائله ای برپا کرد با خم سلسله‌ی گیسویش در جهان سلسله ای برپا کرد آنچه در حق علی نازل بود «جاءَ حقُ زهق الباطل» بود شدت زلزله ها دائم شد معرکه پشت سپر قائم شد دوش در دوش عمو عباسش سلسله کوه بنی هاشم شد لشگر از ترس به خود می لرزید دشمن آن‌روز سپر لازم شد ترس در عمق دلش اردو زد سایه مرگ بر او حاکم شد نعره‌ای زد که علی آمده است جلوه‌ای کرد و اباالقاسم شد قصد تاراج اراذل دارد چقدر شیر خدا دل دارد رجز و عربده اش یکسره بود غرش شیر در این حنجره بود بین ابروی بنی هاشمی اش ذوالفقاری پُرِ خشم و گره بود وارد میمنه شد از سمتی وقت برگشت ته میسره بود آنچه در بین هوا می رقصید سپر و نیزه و تیغ و زره بود مشق شمشیر برایش انگار مثل نقل دو سه تا خاطره بود جنگ بازیچه ی این یل شده است کو حریفی ،که معطل شده است شیر در دامنه بازی می کرد تازه با هیمنه بازی می کرد با دل اهل حرم با صوتش در دل ماذنه بازی می کرد نوه‌ی حیدر و زهرا انگار داخل میمنه بازی می کرد حیدری بود و اباالفضلی بود جنگ را یک تنه بازی می کرد مثل این بود پیمبر روی دامن آمنه بازی می کرد کربلا را به شکوه آورده است دشمنش را به ستوه آورده است مرگ را سنگ محک می انداخت بعد بر بال ملک می انداخت نوک شمشیر به ماه و لبه اش بر زمین چند ترک می انداخت تیغ از هر طرفی رد می شد دست و سر را به الک می انداخت قدرت ضربه سر دشمن را آن طرف‌تر ز فلک می انداخت آن‌قدر مثل پیمبر شده بود کوفه را نیز به شک می انداخت جام از دست خدا می نوشید خون حیدر به رگش می جوشید خون سر ، تا سر سربند آمد تیغ سرتاسر سربند آمد دوره کردند علی اکبر را نفس تند پدر بند آمد قلب بابا به تپیدن افتاد خون در بین جگر بند آمد ارباً اربا شد و دیدند حسین با چه حالی سر هر بند آمد دست را بر سر هر زخم گذاشت خون هر زخم مگر بند آمد!!! مانده با این سر زخمی چه کند با علی اکبر زخمی چه کند گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم بحر طویل دلدار می رسد سالار می رسد جود و سخا و غیرت و ایثار می رسد شهزاده ی تمامی اعصار می رسد دارد دوباره حیدر کرار می رسد باید که طبل خاتمه ی جنگ را نواخت وقتی علی کنار علمدار می رسد الله اکبر از زور و بازوی پهلوان الله اکبر از قد و بالای این جوان یکدم میان میمنه یکدم به میسره در دو جناح مرد نبرد است همزمان فریاد الامان دارد بلند می شود آنجا به هر مکان اکبر جوان سلسله گيسوي کربلاست پیغمبر خداست با این حساب احمد مختار می رسد ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علي)) غوغا به پا شده تیر از کمان غیرت مولا رها شده شمشیر ذوالفقار علی را کشید و بعد صحرا پر است از سر و دست جدا شده یک تن دوتا شده یعنی علی رسیده زمان عزا شده آمار کشتگان عدو بی حساب شد وقت عذاب شد دنیا خراب شد تيغش خضاب شد وقت مصاف شد از بس که ضربه زد تیغ کجی که دست علی بود صاف شد روز قیامتی که به کرب و بلا شده از شدت بلا پشت دلاوران عرب زاده تا شده غوغا به پا شده ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) وقت حذر رسید تا شیر تر رسید وقتی که بین لشگریان این خبر رسید فریاد استغاثه ی "این المفر" رسيد باز شکاری از حرم شاه کربلا ارباب ماسوا قصد شکار کرد خاک تمام معرکه را لاله زار کرد از میمنه به میسره را تارومار کرد بنگر چه کار کرد سیل عذاب را سر دشمن آوار کرد دشمن هوار کرد از جنگ با جوان حسین احتذار کرد یعنی فرار کرد اینجای قصه کار عدو به سپر رسید عمرش به سر رسید ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) هم ماه آمده هم شاه آمده تکرار دوم اسدالله آمده فرماندهی میمنه از راه آمده ارباب زاده ای که ز درگاه آمده یوسف به شوق دیدنش از چاه آمده پیش جمال پر جبروت یل حسین کوتاه آمده تکبیر می کشد وقتی میان معرکه شمشیر می کشد از ترس و واهمه قلب و دل همه گردن کشان کل عرب تیر می کشد این خنده دار نيست؟ وقتی به جنگ شیر ، روباه آمده ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) پیغمبر آمده از خیمه های کرببلا حیدر آمده وقت نبرد حضرت سرلشکر آمده با این حساب روی زمین محشر آمده خونش به جوش آمد و صبرش سر آمده شیر از میان بیشه به قصد سر آمده به به به این ابهت و قدرت به به به این شهامت و غیرت به به به این شجاعت و صولت در یک کلام ختم کلام است این کلام شیر نر حسین علی اکبر آمده ((شهزاده ي مؤذن کرببلا علی)) صهبا علی و ساقی میخانه ها علی آقا علی و زاده ی خیر النساء علی مولا علی و آیه ی "قالوا بلی" علی والا علی و عالی اعلا نما علی شهزاده ی شهنشه ملک بقا علی پیغمبر جوان شده ی کربلا علی هرکس به جنگ خشم خداوند رو کند راه فرار هر طرفی جستجو کند هرکس که جنگ تن به تنش را نگاه کرد با خود میان معرکه هی گفتگو کند یا مظهر العجايب و یا مرتضی علی ((شهزاده ی شهنشه کرببلا علی)) گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الرحمن الرحیم رباعی سرچشمه به چشمه سار بر می‌گردد دریا به سر قرار بر می‌گردد بعد از گذر هزار پاییز آخر خنده به لب بهار بر می‌گردد گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @Yaqoote_sorkh
بسم الرحمن الرحیم غزل کور بینا شد فلج پا شد گدا حاجت گرفت سائل بی دست و پا آمد حرم دولت گرفت هر که با قلبی شکسته بر در این خانه رفت حاجتش را در حرم از شاه ، بی نوبت گرفت درد می آید در این درگاه درمان می رود مبتلا رنگ شفا از خوردن تربت گرفت روزها خورشید و شب ها ماه اینجا خادمند آسمان روزی خود را از همین ساحت گرفت بود هر کس که مجاور با حرم شد محترم خاک هم از همجواری با طلا قیمت گرفت سال ها از بوسه بر گرد و غبار صحن ها زندگی ساده ای که داشتم برکت گرفت این زیارت ها فقط عرض ارادت نیست که شیعه اصلا با زیارت کردنش عزت گرفت @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم هم حال تضرع و دعا می‌خواهیم هم بخشش و رحمت از خدا می‌خواهیم در لحظه‌ی افطار پس از خوردن آب یک تذکره‌ی کرب‌وبلا می‌خواهیم @Yaqoote_sorkh @Alikavand333
✔️کانال اشعار و نوشته‌های؛ کربلایی 💎اعلام برنامه‌ها و مراسمات 💎انتشار اشعار بصورت مناسبتی 💎انتشار کلیپ‌های صوتی و تصویری 💎انتشار اشعار مدح و مرثیه اهل‌بیت 💎انتشار تصاویر و کلیپ های صوتی و تصویری 💎ارائه اشعار سبکی مناسب برای اجرا در هیئت ✔️آثار منتشر شده؛ _مجموعه اشعار آیینی «میم مشدد» انتشارات امتیاز آیدی جهت ارتباط و ارائه نظرات و پیشنهادات؛ @Alikavand110 آدرس کانال در ایتا؛ https://eitaa.com/Alikavand333