ا ﷽ ا
#روضه /۱۳۳
🔸ام وهب
🔸عبدالله بن عمیر
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَبْدَاللّهِ بنَ عُمَیرِ الکَلبِی وَ رَحْمَةُ اللّٰهِ وَ بَرَكاتُهُ》🔷🔹
✅ابو وهب، «عبدالله بن عمیر کلبی» یکی از شهدای کربلا بود که به همراه همسرش «اُمِّ وَهَب» در کربلا حضور داشت.
آنان شبانه از کوفه به کربلا رفتند و به کاروان امام حسین(ع) پیوستند.
عبدالله بن عمیر از جمله افرادی بود که در روزهای آخر به سپاه امام حسین(ع) پیوست که خود نیز مجاهد جبهه های جنگ با کفار بود.
محمد بن جریر طبری می نویسد :
📋《..فَرَأَى القَومَ بِالنُّخَيلَةِ يَعرِضُونَ لِيَسرَحُوا إِِلَى الْحُسَيْنِ(ع)》
♦️عبدالله در کوفه عدهای را که در نخیله آماده جنگ با امام حسین(ع) بودند را دید که آنان در حال حرکت بودند.
عبدالله که در مسیر خود با آنها برخورد کرده بود، از آنها ماجرا را پرسید.
آنها گفتند : به جنگ حسین بن علی(ع) می رویم.
در این هنگام عبدالله با خود گفت :
📋《وَاللَّهِ لَقَد كُنتُ عَلَى جَهَادِ أَهلِ الشِّركِ حَرِيصَاً وَإِنِّي لأَرجُو أَلَا يَكُونَ جَهَادِ هَؤُلاءِ الَّذِينَ يَغزَونَ اِبنَ بِنتِ نَبِيِّهِم أَيسَرُ ثَوَابَاً عِنْدَ اللَّه مِن ثَوَابِهِ إِيَّايَّ فِي جَهَادِ المُشرِكِينَ》
♦️به خدا سوگند من مشتاق جنگ با مشرکان بودم، و امیدوارم ثواب پیکار با اینان که قصد جنگ با پسر دختر پیامبرشان را دارند، از ثواب جنگ با مشرکان کمتر نباشد.
سپس عبدالله نزد همسرش ام وهب رفت و آنچه را که شنیده بود را برای او نقل کرد.
همسرش گفت :
📋《أَصَبتَ أَصَابَ اللهُ بِكَ أَرشَدَ أُمُورِکَ اِفَعلْ وَ أَخرِجْنِي مَعَكَ》
♦️درست دریافتهای که این بهترین کار است!
این کار را انجام بده و من نیز با تو میآیم.
آن دو شبانه از کوفه خارج شده و به امام حسین(ع) در کربلا ملحق شدند.(۱)
در روز عاشورا، عبدالله جزء اولین کسانی بود که راهی میدان شد و به نقل طبری دومین شهید کربلاست.(۲)
او در روز عاشورا این گونه رجز می خواند :
📋《إنْ تُنْکِرُونِی فَأَنَا بْنُ کَلْبِِ
حَسْبِی بِبَیْتِی فِی عُلَیْم حَسْبِی
إنِّی امْرَءٌ ذُو مِرَّة وَ عَصْبِی
وَ لَسْتُ بِالْخَوارِ عَنْدَ الْحَرْبِ
إنِّی زَعِیمٌ لَکِ أُمَّ وَهْبِِ
بِالطَّعْنِ فِیهِمْ مَقْدَماً وَالضَّرْبِ》
♦️اگر مرا نمیشناسید، من پسر کلب و از دودمان علیم هستم و این افتخار مرا بس است.
من دلیر مردی پرتوانم و هنگام مصیبت خوار و زبون نیستم.
ای امّ وهب! من عهده دار می شوم که با نیزه و شمشیر با آنان بجنگم؛ ضربه زدن بندهای که به پروردگارش ایمان دارد.(۳)
او همچنان می جنگید که بدنش زخمی شد و همسرش امّ وهب که شاهد ماجرا بود، عمود خیمه را گرفت و به سوى همسرش رفت و گفت :
پدر و مادرم به فدایت! در برابر این ذریه رسول خدا(ص) مبارزه کن!
امام حسین(ع) جلو آمد و فرمود :
📋《جُزِیتُمْ مِن أَهْلِ بَیْتِی خَیْراً إرْجِعِی إلَى النِّسَاءِ رَحِمَکِ اللهُ فَقَدْ وُضِعَ عَنْکِ الْجِهَادُ》
♦️خدا به شما در برابر دفاع از اهل بیتم خیر دهد، به سوى زنان برگرد، خدا تو را رحمت کند، جهاد از تو برداشته شد.
سپاه دشمن به راست و چپ حمله برد و جنگ سختى درگرفت و عبدالله بن عمیر همانند شیر مى جنگید تا آنکه به شرف شهادت نائل آمد.
پس از شهادت عبدالله، همسرش ام وهب خود را به بالین او رساند و در حالیکه سر و صورت عبدالله را پاک میکرد، رستم غلام شمر بن ذی الجوشن به دستور شمر او را به شهادت رساند.
او نخستین زن شهید در واقعه کربلا بود.(۴)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
هر جا که می روم ز غمت دیده پر نم است
هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است
یک لحظه بی محبت تو کی کشم نفس؟
دنیای بی حسین، برایم جهنم است
عمری گریستم ، که موظف، به گریه ام
گر، نُه فلک، به گریه شود، باز هم کم است
در مکتب تو، بحث سفید و سیاه نیست
نام تو افتخار خداوند عالم است!
👤خوشزاد
📚منابع :
۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۰
۲)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۶
۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۹۰
۴)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹
منبع: اسناد المصائب
#عبدالله_بن_عمیر_کلبی
#ام_وهب
#انصار_الحسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham