به مامانم میگم :
چرا تو خونه همش دمپایی پات میکنی؟
میگه : یه مادر هیچوقت از اسلحه اش دور نمیمونه
منم قانع شدم چون مسلح بود😁😜😅
29.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلامی: هیچ قدرتی یارای غلبه بر سپاه را ندارد
فرمانده کل سپاه:
🔹نیروهای سپاه با همه وجود و با قلبهای مطمئن و دلهای امیدوار و قدمهای ثابت از ایران اسلامی دفاع میکنند و مایه قوت مردم عزیزمان شدهاند.
🔹فداکاری نیروهای سپاه را با همه وجود دیدهام؛ آنها را وقتی به کمک مردم میشتافتند دیدهام و در میدان رزم همه این عزیزان را دیدهام؛ به جرات میگویم هیچ قدرتی در این عالم یارای غلبه بر این قدرت نه در زمین و نه دریا و نه در هوا را ندارد.
🔹سپاه به این دلیل قدرتمند است که به قدرت الهی متصل است؛ به اندیشههای الهی متصل است؛ به حکمتهای الهی قرآن ایمان دارد و بر زبان جاری میکند و به جان سپاه مینشیند.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
پیشتازی ایران از قطر در برداشت گاز میادین مشترک
رئیس عملیات مخازن مشترک پارس جنوبی:
🔹همه پالایشگاههای پارس جنوبی در مدار تولید و بهرهبرداری قرار دارد؛ ۸ تأسیسات ذخیرهسازی محصولات پارس جنوبی با ظرفیت ۶۴۰ هزار مترمکعب معادل ۴ میلیون بشکه در مدار بهرهبرداری قرار دارد.
🔹در حال حاضر از نظر تولید و برداشت گاز در میدان مشترک پارس جنوبی از کشور قطر جلو هستیم و تولید به قوت خود ادامه دارد.
🔹در سایت یک مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه ۸ پالایشگاه و سایت ۲ کنگان تعداد ۵ پالایشگاه گاز تولید و فرآوری گاز دارد.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
بیانیه بانوان سراسر کشور
با سپاس از آقایانی که روز زن با کادو، شام و گل ، لطف و محبت خودشونو ابراز کردن، به اطلاع میرساند:
مراسم جشن روز مرد هزینه کادو در 25 دی ، صرف امور خیریه میشود😁
حملات یمن به تلآویو و عسقلان
🔹سخنگوی نیروهای مسلح یمن: با ۲ حملۀ پهپادی یک مقر نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه «عسقلان» و همچنین مواضع نظامی صهیونیستها در «یافا» را هدف گرفتیم.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
سه شنبه🌸 ۴ دی ۱۴۰۳ ه.ش _ ۲۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶ قمری
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
🇮🇷کانال یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬بیحجابی، جرم است
حکومت باید جلوی بیحجابی را بگیرد.
تعبیر حجاباجباری مغالطه است.
بیحجابی، مثل شرابخواری است
انتظار داریم که بقیه علما هم یکبار دیگر بر لزوم برخورد نظام با بیحجابی تأکید کنند و جلوی مغالطه و سوءاستفاده خنّاسان را بگیرند
🎙️آیت الله #مکارم_شیرازی
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🔴بله اروپا هم کم کم از تبرجهای زنانه کوتاه میآید اما متاسفانه ما هنوز در اول این راه بنبستیم
▪️سالهاست سرمایه داران جمع میشوند و تلاش میکنند بر سر ایدهالهای خودشان بین زنان رقابت ایجاد کنند و چند دختری که توانسته باشد بدن و چهره خود را به ایدهآلهای سرمایهداری نزدیک کند را به عنوان دختر شایسته معرفی کنند و الگوسازی کنند. البته این نوع جشنوارهها صدمات جدی به زنان جامعه چون مادران و دختران معمولی و زنانی که به خاطر مشقات اشتغال نمیتوانند ظاهر مناسبی داشته باشند وارد میکند.
▪️هلند زودتر از بقیه کشورها متوجه این آسیبها شده و خیلی زود بساط این شوی زننده را در کشورش جمع کرد. امیدواریم مسئولان ما هم متوجه شوند که حمایت از بیحجابی و دامن زدن به تبرجهای زنانه، به نقشهای اصیل مادری، دختری و زنانگی در خانه و اجتماع لطمههای جدی خواهد زد و هر آنچه که خصوصیترین بخش یک زندگی زناشویی است، وقتی به عرصه اجتماعی عرضه شود؛ میتواند باعث تنزل شکوفایی استعدادهای زنان شده و حرمت گذاری زنان را کاهش دهد و از طرفی تعهد مردانه را کم کنند چرا که تمام جذابیتهای پنهان زندگی مشترک که اکتشاف آن هیجان خاص خود را در ازدواج برای مرد داشت را، از دست میدهد.
◀️امیدواریم مسئولین هرچه سریعتر روح اسلامی را نسبت به زن و خانواده استخراج کرده و آن را در جامعه دینی احیا کنند و مثل مسئولین هلندی جسارت مبارزه با آسیبها و بدعتهای غلط را داشته باشند.
✍عالیه سادات
🍃_________________________
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🔻 متنی که به نقل از معروفترین هنرپیشه سوریه، عباس النوریی در حال انتشار است:
در زندگیم هرگز مردمی را ندیدم در حالیکه اسرائیل یک سوم کشورشان را اشغال کرده، ترکیه یک سوم دیگر را بلعیده و افراط گرایان درحال خفه کردن هنر، زنان و اقلیتها هستند، جشن بگیرند.
ازچنین مردمی باید فاصله گرفت.
افتخار میکنم که جز آنها نیستم.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
انتظار می رود چین تا سال ۲۰۲۸ در همه زمینه ها از آمریکا پیشی بگیرد
در آوریل ۲۰۲۳، صندوق بین المللی پول (IMF) پیش بینی کرد که تولید ناخالص داخلی چین تا سال ۲۰۲۸ به ۲۷.۵ تریلیون دلار خواهد رسید. صندوق بین المللی پول نتیجه می گیرد که چین تا سال ۲۰۲۸ اقتصاد پیشرو در جهان خواهد بود.
چین در چندین حوزه فناوری از جمله انرژی خورشیدی مبتنی بر فضا، هستهای و هوش مصنوعی (AI) در حال پیشرفت است که میتواند آن را تا سال ۲۰۲۸ به قدرت برتر فناوری جهان تبدیل کند.
یک اندیشکده آمریکایی در سال ۲۰۲۳ گزارش داد که چین در فناوری و هوش مصنوعی از آمریکا پیشی گرفته است.
ارتش آمریکا تخمین زده است که توانایی نظامی روسیه در سال ۲۰۲۸ به اوج خود خواهد رسید و توانایی نظامی چین تا سال ۲۰۳۰ از آمریکا پیشی خواهد گرفت.
کارشناسان و سیاستمداران آمریکایی نگرانند که با رشد اتحاد بریکس، روند دلارزدایی و پیشتازی چین در همه زمینه ها تا سال ۲۰۲۸، آمریکا در کوتاه ترین زمان ممکن موقعیت و سلطه خود را در جهان از دست بدهد.
#انقلابیون
🔵 نبرد آخر👇
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیییلی جالب بود چند مرتبه دیدم👏👏
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ از اف 18 هست
واقعا ایران سر یمن چقدر غیرتی هست از قوی ترین موشک های هایپرسونیک به یمن داده تا پدافند های ناب
خروج از سوریه و این حمایت سنگین از یمن چقدر دل هامون رو به سمت روایت های آخرالزمانی میبره و امید هامون رو به ظهور بیشتر میکنه
کانال ضدصهیونیست
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🔴حضور حشد شعبی در مرزهای عراق با سوریه
♦️حشد شعبی برای حفظ امنیت در مرزهای مشترک عراق با سوریه حضور گستردهای دارد.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
25.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 جوابهای قاطع کارشناس یمنی به کارشناس ضد ایرانی
🔹ما نه به دستورات ایران بلکه به دستورات قرآن عمل میکنیم/ما را از مرگ و ترور نترسانید آنچه برای ما قابل پذیرش نیست تسلیم است/فرعون هم احساس بزرگی میکرد و موسی را فردی تنها و بیچاره میدید اما نهایتا غرق شد/اسرائیل طرح خاورمیانه بزرگ را در سر میپروراند اما ما و آزادگان امت این طرح را نابود خواهیم کرد...
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حافظ 800 سال قبل مسیح علینژاد رو بهتر از ما میشناخت!
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
کمک مومنانه به ۱۰۲۰ مورد رسید دقایقی پیش با واریز مبلغ ۰۰۰/ ۴۰۰ تومان به حساب ۱ نیاز مند محترم تعداد کمک های صندوق الغدیر به ۱۰۲۰ مورد رسید .
رسول خدا ( صلیاللهعلیهوآله) فرمود: هر کس نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد.
* * * * * * * *
خیرین محترم لطفا کمک های خود را به شماره کارت
6037997580516012
واریز کنند .
صندوق الغدیر تالش محله
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
یاران وفادار
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄 قسمت ۱۱۶ باید درس خوبی به نسیم می دادم. اما چطوری نمیدونستم. نسیم و مس
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄
قسمت ۱۱۷
مادر کامران دستم رو گرفت:
_میشه لطف کنید ادرستون رو برام بنویسید..؟؟؟ فکر میکنم موضوع خیلی مهمتر از اینها باشه که بایک نه ساده بشه از زیرش در رفت..
دیگه نوبت من بود که حرفی بزنم.گفتم:
_من واقعا شرمنده ی شما هستم خانوم معظمی..راستش من قصد ازدواج ندارم!
ان شالله آقا کامران خوشبخت بشن.با اجازتون من دیرم شده..
نگاهی پنهانی به حاج مهدوی کردم.این زن چرا در حضور او بامن حرف میزد؟؟! با خودش نمیگفت که حاج مهدوی چه فکری درمورد من میکنه؟ حاج مهدوی سرش پایین بود و به گمان من علاقه ای به دیدن و شنیدن این صحبتها نداشت.اگر در مقابل این زن کرنش نشون نمیدادم او همچنان در مقابل حاج مهدوی بامن درباره ی کامران حرف میزد ومن واقعا دلم نمیخواست حاج مهدوی به جزییات رابطه ی ما پی ببره..
🍃🌹🍃
او رو کشیدم کنار..آهسته ومتین گفتم: _خانوم معظمی..باور کنید اصرار شما فقط منو شرمنده م میکنه ولی چیزی رو تغییر نمیده..خداروشکر که کامران مادری داره که پیگیر سرنوشت و احوالاتشه ولی باور کنید من برای رد ایشون دلایل موجهی دارم که نمیتونم به شما بگم اما خودش میدونه..
او حرفم رو قطع کرد..
با استیصال گفت:
_ببین عزیزم من دنبال این نیستم که الا و بلا از شما جواب مثبت بگیرم من فقط نگران پسرم هستم..احتیاج به کمک دارم.. میخوام بدونم چی اونو اینقدر بهم ریخته.. کامران من یک پسر شوخ و پرسروصدا بود ولی الان مثل یک مجسمه چپیده گوشه ی اتاقش یک هندزفری هم تو گوشش به یک نقطه خیره شده! به من حق بده نگرانش باشم!
🍃🌹🍃
دلم برای کامران سوخت! کامران پسری دوست داشتنی و خاص بود که واقعا حقش اینهمه آزار و بی اعتمادی نبود..لعنت به من که سالها با اینکه میدونستم کارم درست نیست ولی دست از این کار برنداشتم..و ایمان دارم کامران سزای اعمالم بود تا با دیدنش وجدانم درد بگیرد.با ناراحتی گفتم:
_من چیکار میتونم براتون بکنم؟
او از کیفش یک کاغذ و خودکار در آورد و مقابلم گرفت:
_ بی زحمت آدرس وشماره تلفنتو برام یادداشت کن تا یک روز باهم قرار ملاقات بزاریم..اونم تنها..شاید شما بتونی کمکم کنی پسرم رو آروم کنم.
نگاهی به حاج مهدوی و فاطمه انداختم که حالا حامد هم بهشون اضافه شده بود و باهم چند قدم آنطرف تر حرف میزدند!
باید با یکی مشورت میکردم ولی اینجا و دراین لحظه که خودکار و کاغذ انتظارم رو میکشید کاردرستی نبود.با اکراه کاغذ وقلم رو گرفتم و آدرس وشماره تلفنم رو نوشتم. قبل از اینکه کاغذ رو به او برگردونم با اضطراب گفتم:
_ازتون عاجزانه خواهش میکنم که شماره و آدرس منو به کسی ندید.. مخصوصا کامران..
او با اطمینان بخش ترین لحن گفت:
_حتما همینطوره. .خیالت راحت عزیزم..
وقتی کاغذ رو ازم گرفت با لحن امیدوارانه ای گفت:
_امیدوارم صاحب اسم مسجد حوایج قلبیت رو برآورده بخیر کنه..
🍃🌹🍃
نگاهی به سردر مسجد کردم.نمیدونم من فراموشی گرفته بودم یا تا بحال اسم مسجد محله ام رو نمیدونستم! مسجد صاحب الزمان..
وقتی خانوم معظمی رفت،به نزد حاج مهدوی و فاطمه رفتم..به حامد سلام کردم و رو به حاج مهدوی پرسیدم:
_حاج اقا عذر میخوام. ایشون اینهمه راه اومده بودن اینجا برای چی؟مگه شما قبلا پاسخ بنده رو خدمتشون نرسونده بودید؟
حاج مهدوی تسبیح به دست از فاطمه و حامد چند قدمی فاصله گرفت و من رو به دنبال خودش کشوند.
آهسته وشمرده گفت:
_چرا،بنده به ایشون پاسخ شما رو رسوندم ولی خب ایشون مادره دیگه.. نگران پسرش بود.
ایستاد! با لحنی خاط و کنایه آمیزگفت:
_شما چه کردید با دل این جوون سیده خانوم؟!
سرخ شدم.سفید شدم..سیاه شدم..رنگین کمون شرمندگی شدم از این خطاب. .
تمام وجودم فریاد شد:چه خبر دارید از دل من که مردی چون شما چه کرده با او..؟
خودش رنگ و رومو دید و فهمید چقدر از کلامش شرمسار شدم..وقتی او این رو به من گفت بیشتر به این واقعیت پی میبردم که واقعا لیاقت چنین مردی رو ندارم.. مردی که هیچ گاه از روی عمد با دل نامحرمی بازی نکرده بود..اما من با نامحرم ها بیرون رفتم..شام خوردم..حرف زدم.. خندیدم.. دلبری کردم..والان پشیمونم!! فقط همین! این پشیمونی خوبه به شرطی که از خدا متوقع نباشم حاج مهدوی یا هر مرد مومن دیگری رو قسمتم کنه..من لیاقت یک انسان مومن وپاک رو ندارم.
حاج مهدوی دست افکارم رو از ذهن و روحم گرفت و بیرون کشید.
_مزاح بود جسارتا..ولی شاید بهتر باشه کمی بیشتر به تصمیمتون فکر کنید.
او هم میدونست که من لایق یک مرد معمولیام! او هم فکر میکردکبوتر با کبوتر باز با باز.میخواست از دست من خلاص بشه! از دست دردسرها و مزاحمتهایی که من براش در مسجد وبیرون مسجد بوجود آورده بودم..
نجوا کردم:
_حق دارید…
شنید! نگاه دستپاچه ای بهم کرد وپرسید:
_بله؟؟؟…..
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
یاران وفادار
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄 قسمت ۱۱۷ مادر کامران دستم رو گرفت: _میشه لطف کنید ادرستون رو برام بنویسی
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄
قسمت ۱۱۸
دوباره میتونستم نگاهش کنم؟! شاید بهتر باشه این کارو نکنم! از وقتی او وارد زندگیم شده چشمهام لوس شدند.بابت هر اتفاق تازه و کهنه ای گریه میکنند.اگر امشب هم او را نگاه کنم ممکنه کار دستم بده و حاج مهدوی فکر کنه بخاطر کنایه ی مزاح آمیزش گریه کردم!
جوابش رو ندادم.گفتم:
_من معذرت میخوام که اونها برای شما مزاحمت ایجاد کردند. تلفن وآدرسم رو دادم خدمت اون خانوم تا اگه کاری داشت با خودم تماس بگیره.وقتتون رو نمیگیرم.با اجازه!
اوگفت:
_چه مزاحمتی. بنده یکی از وظایفم راه انداختن امورات خلقه..البته اگه توفیق خدمتگذاری داشته باشم.
فاطمه وحامد نزدیکمون شدند.حامد گفت:
_حاج آقا ما رفتیم..شام تشریف بیارید در خدمت باشیم.
تا اونها مشغول مراسم خداحافظی بودند من هم زمان داشتم نیم نگاهی به صورت حاج مهدوی بندازم.تسبیح رو در دستم مشت کردم.خوش بحال الهام که هر روز صبح بدون هیچ اضطراب و حیایی صورت او رو میدید..
نه!!! صدایی عصبانی وملامتگر در درونم فریاد زد:حق نداری اینطوری نگاهش کنی.. اون نامحرمه..حتی اگه تو عاشقش باشی..
مشتم رو تنگ تر کردم.چشمهام رو به سختی روی هم گذاشتم و میون تعارف پرانی سه نفره ی اونها بلند گفتم:
_با اجازه تون من دیرم شده.اونها حواسشون به سمت من معطوف شد.
فاطمه لبخندی زیبا ومهربان زد، او زمانهایی اینطوری نگاهم میکرد که میدونست روحم در تلاطمه..گفت:
_برو عزیزم.درامان خدا..
حامد گفت:_خدانگهدار خواهرم.
حاج مهدوی نگاهی کرد و گفت:
_خیر پیش..موفق باشید.
🍃🌹🍃
ازشون جدا شدم.
دوباره چه اتفاقی برام افتاده بود؟ من که فکر میکردم دست ار عشق او کشیدم پس چرا به یکباره اینقدر بیقرار و نا آروم شدم؟ چرا دارم به این پاها لعنت میفرستم که داره منو از او دور و دورتر میکنه؟ چرا دارم این چشمها رو ملامت میکنم که چرا تصویر بیشتری از اونگرفت؟! دلم میخواست زودتر به خونه برگردم و روی تختم بیفتم..دستمال رو روی صورتم بگذارم و تسبیح رو روی قلبم بزارم و فقط نفس عمیق بکشم تا آروم بگیرم..
🍃🌹🍃
رسیدم خونه.
در رو که باز کردم یک کاغذ تا شده از لای در افتاد.با تعجب خم شدم و بازش کردم.با خطی آشنا نوشته شده بود:
"سلام عزیزم.اومدم ببینمت نبودی! من واقعا بخاطر حرفهام ورفتاراتم ازت عذر میخوام.خیلی تنها و بی کس شدم..دلم میخواد یک دل سیر کنارت گریه کنم. حتی اگه با دیدنم منو لگد بارون کنی. نسیم"
لعنت به این نسیم که وسط این حال خوب سرو کله ش پیدا شده بود.چطور جرات کرده بود که که برای من نامه بنویسه و دوباره تو فکر دیدنم باشه! ؟ داشتم وارد خونه میشدم که یکی صدام کرد:
_عسل..
قلبم از حرکت ایستاد.سرم رو برگردوندم. نسیم در تاریکی راه پله روی پاگرد بالا ایستاده بود و باصورتی گریون نگاهم میکرد.
او چطوری وارد این ساختمون شده بود و چطور روی پله ها انتظارم رو میکشید؟ نمیخواستم حتی یک درصد هم ذهنم رو درگیرش کنم.داخل خونه م رفتم و به سرعت در رو بستم.کمی عذاب وجدان گرفتم.چون در تاریکی هم میشد به راحتی اشکهای او رو تشخیص داد.او پشت در ایستاده بود و آهسته با صدایی درمانده و گریون التماسم میکرد:
_عسل تو رو خدا در و بازکن..من بهت پناه آوردم نامرد!منو بزن..محل سگم نزار ولی بزار چند دیقه بیام تو باهات حرف بزنم.خیلی داغونم..
🍃🌹🍃
هق هق گریه اش بلند شد..
کاش در رو باز نمیکردم.کاش دلم برای هق هقش نمیسوخت..
وقتی در رو باز کردم خودش رو توی بغلم انداخت و های های گریه کرد.چیزی نپرسیدم.حتی حلقه ی دستم رو دور تنش نچرخوندم.مثل مجسمه ایستادم تا او گریه هاش تموم بشه.
چند دیقه بعد او روی مبل نشسته بود و گل گاو زبونی که من براش آماده کرده بودم رو سر میکشید.هنوز هم کلامی بینمون ردو بدل نشده بود. خودش با یک آه عمیق سکوت رو شکست.
_خیلی دلت میخواد منو از خونت بیرونم کنی نه؟!
نگاهش نکردم.فکر کنم ابروهامم به هم گره خورد.چون در اون لحظه یاد حرفهای مهری افتادم.گفت:
_من شاید یک کم سگ اخلاق باشم ولی بخدا دوستت دارم..از من چیزی به دل نگیر..اونروز فقط میخواستم انتقام ازت بگیرم که اون کارا رو کردم جلو اون دوست مذهبی ات..
پوزخندی زدم.
او فکر میکرد من از کارهای دیگه ش خبر ندارم.
با لحنی خشک وعصبی پرسیدم:
_چیشده.؟
او از روی مبل بلند شد و کنارم نشست. سرس رو کج کرد و با بغض گفت:
_مسعود بی شرف بهم خیانت کرده..
🍃🌹🍃
یک پوزخند دیگه!!!
او اینهمه گریه کرد که اینو بگه؟! مگه مسعود و او اهل قید وبندی هم بودند؟
گفتم:
خب این کجاش گریه داره؟! مگه تو خودت نمیگفتی هیچ مرد سالمی تو دنیا وجود نداره و هیچ وقت نباید وابسته ی مردی شد؟
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
یاران وفادار
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄 قسمت ۱۱۸ دوباره میتونستم نگاهش کنم؟! شاید بهتر باشه این کارو نکنم! از وق
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄
قسمت ۱۱۹
نفس عمیقی کشیدم:
_شما سالهاست از راه نامشروع باهم ارتباط دارید ولی ازدواج نکردید فقط بخاطر اینکه تعهدی درقبال هم نداشته باشید. من این حال تو رو درک نمیکنم.. آدمی مثل مسعود که روابط باز با همه داره چطور تو رو متوقع وفاداری کرده؟!
او سرش رو محکم گرفت وگفت:
_آره ..من واقعا یک احمقم..
پرسیدم
_حالا از کجا فهمیدی که خیانت کرده؟!
نسیم سرش رو تکون داد و با ناله گفت:
_نمیخوام اون صحنه بخاطرم بیاد…نمیدونی تو چه وضعی دیدمشون..آشغال بی همه چیز…
با تعجب پرسیدم:_کجا؟؟!!!
او با صدای نسبتا بلندی گفت:
_شرکت..تو اتاقش..با اون ذهتاب تاپاله..
🍃🌹🍃
یاد ذهتاب افتادم!
زن مطلقه ی چهل وچند ساله ای که چاق وقد کوتاه بود و همیشه رژ لبهای رنگ جیغ میزد..او بیشتر شبیه احمقها بود تا معشوق دوم!!! حالا فهمیدم چرا نسیم اینقدر با این خیانت،به هم ریخته بود. زنی که مسعود بخاطرش رسوا شده بود خیلی خیلی نمره اش از نسیم کمتر بود.
سعی کردم جلوی خنده ام رو بگیرم.
دلداریش دادم:
_بالاخره یه روز اینو میفهمیدی.چه بهتر که الان فهمیدی. زندگی بی قید وبند این دردسرها رو هم داره نسیم جان..من وتو نصف عمرمون رفته بیا آدم شو.
او با کلافگی از جا بلندشد و به سمتم چرخید..
_بس کن تو روخدا عسل..عین خانوم جلسه ای ها حرف نزن باهام.. تو که مثلا آدم شدی خوشبختی؟! دنیا همه جا همین رنگیه.!! همه ی مردها آشغالند..از مسعود گرفته تا کامران واون ملاهه..فقط نوع خیانتشون فرق میکنه. .توفک کردی یه چادر انداختی رو اون سرت و قیافه ت رو عین مادرمرده ها درست کردی خدا میگه به به عجب بنده ای ..آهای فرشته ها ببرینش بهشت؟؟!کدوم بهشت احمق!! بهشت وجهنم همین دنیاست ..که الان ما سهممون جهنمه..
گفتم:
_باشه حق با تو..بهشت وجهنم دروغ.. ولی اگه به بهشت وجهنم این دنیا اعتقاد داری چرا از این جهنم خودتو خلاص نمیکنی بری بهشت؟؟!!
او با کلافگی دور خودش چرخید. .پیدا بود دلش سیگار میخواد.
گفت:
_چطوری؟! با کدوم پول با کدوم شانس؟ اگه من شانس تو رو داشتم الان کیف دنیا رو میکردم..ولی حیف که خدا شانس و به کسی میده که لیاقتش رو نداره!
خندیدم!
_میشه بگی چه شانسی در زندگی من بوده که نصیب تو نشده؟
او چهار زانو روی زمین نشست! با حسرت واندوه گفت:
_همین که پسرهای پولدار سرت دعوا داشتن..اگه یکی از اونا سهم من میشد من الان ایران نبودم..کلی کیف میکردم!
اوچقدر کوته فکر بود.با اینکه میدونستم فایده ای نداره ولی گفتم:
_مگه تو نمیگی همه ی مردها خاین و کثیفن پس چطور داری حسرت داشتن یکی از اونا رو میخوری؟ نسیم چرا فکر میکنی همه چی تو زندگی پوله؟ تو الان در رفاهی..چیزی کم نداری..چرا اینقدر طمع رسیدن به مکنت بیشتر رو داری؟
🍃🌹🍃
او تمام سعیش رو میکرد فحشم نده گفت:
_خیلی این روزا حال به هم زن شدی.. میدونم داری ادا در میاری و حتی از همین حالا چند ماه بعدتو میبینم که سرت به سنگ میخوره وخودت میشی.. من کی گفتم دلم میخواد یه مردی مثل اونا عاشقم بشه؟ من اگه دنبال همچین مردایی هستم فقط بخاطر اینه که ازشون استفاده ی درست کنم.. بارمو ببندم و بعد تا آخر عمرم راحت زندگی کنم.
به حماقتش خندیدم:
_چه خوش خیال.!!
او لحنش رو تغییر داد وپرسید:
_راسته که کامران ازت خواستگاری کرده وتو جواب رد بهش دادی؟!
با ناراحتی گفتم:
_شما که اخبار منو بیشتر از خودم میدونید پس دیگه واسه چی سوال میپرسی؟
او خودش رو به اون راه زد.گفت:
_ببین حالا که کامران خر شده میخواد زنش شی پس چرا دست دست میکنی؟ بخدا هیشکی تو این دوره زمونه به دختر خونواده دارش نگاه نمیکنه..چه برسه به تو که..
حرفش رو خورد.
او چقدر زبانش تلخ و بی ادب بود.دوباره همه ی کارهاش یادم اومد و ازش متنفر شدم.با عصبانیت گفتم:
_حرف دهنت رو بفهم..درسته سایه ی پدرو مادر بالاسرم نیست ولی از زیر بته به عمل نیومدم.. حکایت منی که پدرومادرم از توی قبر دستشون برای یاریم درازه خیلی فرق میکنه با آدمهایی که خونواده دارن وانگار ندارن. .
او فهمید چه گندی زده! گفت:
_بابا چرا اینقدر حساسی..تو که میدونی من حرفم یه چیز دیگه بود منتها بلد نیستم درست منظورم رو برسونم..
🍃🌹🍃
این هم معذرت خواهی به سبک نسیم بود!!تحمل دیدنش رو نداشتم.بلندشدم تا به بهونه ی کاری به آشپزخونه برم.چرا حرفی از رفتن یا خداحافظی نمیزد؟!
از وقتی وارد این خونه شده هوا خفقان گرفته!
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
نهضت کتابخوانی شهید ابراهیم هادی 🇮🇷
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر از اضطراب و ترس از آینده خسته شدی حتما ببین...
پیشنهاد دانلود عالی 👌
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوان ازآلمان امده ومادرش وسورپرایزکرد...
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
⏳ ساعاتی قبل از عملیات کربلای چهار - سوم دی ماه ۱۳۶۵
🎥 #فیلم | آخرین دیدار شهید حسین خرازی، علمدار لشگر مقدس امام حسین (ع)
با نیروهای غواص گردان حضرت یونس (ع)
🌓 آنها قرار است تا ساعاتی دیگر در دل تاریکی شب، به آب بزنند💦
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
✅آیت الله کربلایی سید احمد نجفی:
✍اگر حدیث کساء بین مردم رایج شود، هیچ غم و اندوهی نمیماند. اگر این دعا در خانه و مغازه خوانده شود، واسطه مُسلم رزق است و بی برکتی و نکبت را دور میکند. دعوا و جدل در خانه دور میشود و مهربانی حکم فرما میشود با خواندن این دعا. دستور این است که شما به هرگرفتاری و مصیبتی رسیدید به این دعا پناه ببرید.
🇮🇷
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 مسابقه ی بزرگ کتابخوانی ,,خط امین,,
🔹علاقهمندان میتوانند با مطالعه کتاب منتخب خود، در این مسابقه شرکت نمایند
📚 عنوان کتابها
📘بیست سال و سه روز
📗معبد زیر زمینی
📕هواتو دارم
📙پاییز آمد
📓مجید بربری
📔آخرین فرصت
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :
✍ أحمَقُ النّاسِ مَن أنْكَر على غَيرِهِ رَذيلَةً و هُو مُقيمٌ علَيها
🖌 احمقترین مردم کسی است که عیب دیگران را زشت میشمارد ، در حالی که خود آن عیب را داراست.
📒 غرر الحکم ، حدیث۳۳۴۳
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
16.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی
با آهنگ دایه دایه
وقت جنگه در حضور رهبری.
🇮🇷 یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar