آیتالله کاشانی و تداوم جنبش ملی شدن صنعت نفت.pdf
655K
🔰 اقدامات و تدابیر آیتالله کاشانی پس از کودتای ۲۸ مرداد
🔴 کودتای ۲۸ مرداد
🔹نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به عنوان یکی از تأثیرگذارترین رویدادهای #تاریخ_معاصر_ایران به شمار میآید که هرچند فصل جدیدی در مسیر مبارزاتی مردم ایران گشود؛ اما سرانجام با توطئههای مستبدان داخلی و #استعمارگران_خارجی به شکست انجامید.
🔸در پیروزی و شکست این نهضت عوامل متعددی نقش داشتهاند که بررسی عملکرد و سهم هرکدام از آنها، میتواند الگوی پژوهشی جدیدی در اختیار محققان قرار دهد.
🔹در مقاله پیشرو اقدامات و فعالیتهای #آیتالله_سیدابوالقاسم_کاشانی در تداوم نهضت ملی شدن صنعت نفت بعد از کودتای 28مرداد مورد بازبینی قرار گرفته است و به اتهام کسانی که معتقدند آیتالله کاشانی بعد از کودتا با حکومت همکاری کرد و سکوت اختیار نمود پاسخ داده است.
🖇ضمیمه: مقاله «آیتالله کاشانی و تداوم جنبش ملی شدن صنعت نفت بعد از کودتای ۲۸ مرداد»،وحید کارگر جهرمی، فصلنامه تخصصی 15خرداد، شماره 32ناشر اختصاصی آثار تاریخنگار انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی
#کودتای_۲۸مرداد
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 روشهایی سودمند برای زندگی بهتر ✅ آنان که با نشاط و امید زندگی کردهاند، بزرگترین موفقیت را در زند
🔰 روشهایی سودمند برای زندگی بهتر
✅توصیههای ساده و سودمند
🔹خنده را فراموش نکنید
سعی کنید که افکار شادی داشته باشید. تبسم کردن را تمرین کنید تا عادت شما بشود. هر روز خندیدن از ته دل را بیاموزید. چنانچه خواهان شادی هستید باید آن را در خود ایجاد کنید.
بهانهای برای خندیدن پیدا کنید و بلافاصله بهتر شدن حال خود را احساس نمایید. همیشه لبخندی بر روی لبهایتان شکوفا باشد.
بگذارید دنیا به خاطر آنچه بر شما گذشته شگفتانگیز گردد. در برخورد با دیگران حالت شادی و لبخند خود را حفظ کنید. کلمات خوب و شادیبخش بر زبان آورید. حرفهای شاد بزنید به این ترتیب بدون اینکه متوجه شوید باور میکنید که میتوانید شاد باشید.
از دیگران با تبسم و بیان جمله دلنشین استقبال کنید. وقت بیشتری را با افراد شاد بگذرانید. آن وقت کشف خواهید کرد که شادی گرفتنی است. لبخند بزنید و بلافاصله بهتر شدن را احساس کنید. لبخند زدن مرکز لذت در مغزتان را تحریک میکند.
#خنده_درمان_دردها
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 داستانهای اخلاقی، اجتماعی و تربیتی اسلام ✅اخلاق ″مالک اشتر″ مالک اشتر، روزی از بازار کوفه میگذ
🔰 داستانهای اخلاقی، اجتماعی و تربیتی اسلام
✅احسان
«همانا خدا یار و یاور نیکوکاران است.»
(نحل ۱۲۸)
علی(ع) میفرماید:
«برادر دینی خود را به جای سرزنش احسان و نیکی کن.»
″شرح کوتاه″
نیکی و نیکوکاری از صفاتی است که خداوند صاحب این صفت را دوست دارد. همانطوری که خداوند به ما احسان کرده است، لازم است ما هم در برابر خوبیهای مردم نیکی بیشتری نماییم.
اگر کسی با ما بدی هم کرد برای تأدیب او، با احسان برخورد کنیم نه اینکه بدی را با بدی جواب دهیم، که موجب ازدیاد کینه و دشمنی شود.
شیوه مردان الهی این بود که اگر کسی به آنها سلام میکرد جواب سلام را بهتر و کاملتر میدادند و اگر دستی برای نیکی به سوی آنها دراز میشد افزونتر پاداش میدادند.
دلهای آدمیان دوستدار نیکی کنندگان است و شیطان از این عمل آدمیان صورتش مجروح و دلش جریحهدار میشود و در این راستای محسن از منّت گذاشتن، احسان خود را خدشهدار نمیکند.
″یهودی و زرتشتی″
مردی یهودی و فقیر با شخصی آتشپرست که مال زیاد داشت به راهی میرفتند، آتشپرست شتری داشت و اسباب سفر نیز همراه داشت. از یهودی سؤال کرد: مذهب و مرام تو چیست؟
گفت: عقیدهام آن است که جهان را آفریدگاری است و او را پرستش میکنم و به او پناه میبرم و هر کس موافق مذهب من میباشد به او نیکی میکنم و هر کس مخالف مذهب من است خون او را بریزم.
یهودی از آتش پرست سوال کرد: مرام تو چیست؟ گفت: خود و همه موجودات را دوست میدارم و به کسی بدی نمیکنم. به دوست و دشمن احسان و نیکی میکنم. اگر کسی با من بدی کند به او جز با نیکی رفتار نکنم به سبب آنکه میدانم که جهان هستی را آفریدگاری است. یهودی گفت: آنقدر دروغ مگو که من همنوع تو هستم و تو روی شتر با وسایل مسافرت میکنی و من با پای پیاده با تهی دستی؛ نه از خوراک خود میدهی و نه سوار بر شترت مینمایی.
آتشپرست از شتر پیاده شد و سفره غذا را در مقابل یهودی پهن کرد. یهودی مقداری نان خورد و با خواهش بر شتر او نشست تا خستگی بگیرد. مقداری را که با یکدیگر حرکت کردند، یهودی ناگهان تازیانه بر شتر نواخت و فرار نمود. آتشپرست هرچند فریاد کرد که ای مرد من به تو احسان نمودم، آیا این جزای احسان من است که مرا در بیابان تنها بگذاری؟ فایدهای نکرد. یهودی با فریاد میگفت: قبلاً مرام خود را به تو گفتم که هر کس مخالف مرام من است او را هلاک کنم.
آتشپرست رو به آسمان کرد و گفت: خدایا من به این مرد نیکویی کردم و او بدی نمود، داد مرا از او بستان.
این گفت و به راه خود ادامه داد؛ هنوز مقداری راه را نپیموده بود که ناگهان چشمش به شترش افتاد که ایستاده و یهودی را بر زمین انداخته و تمام بدنش مجروح و نالهاش بلند است.
خوشحال شد و شتر خود را گرفت و بر آن نشست و میخواست حرکت کند که ناله یهودی بلند شد. ای مرد نیکوکار تو میوه احسان را چه چشیدی و من پاداش بدی را دیدم، اینک و عقیده خودت از راه احسان رو مگردان و به من نیکی کن و مرا در این بیابان رها مکن.
او بر یهودی رحم و شفقت نمود. او را بر شتر خویش سوار کرد و به شهر رساند.¹
منبع:
۱- جوامعالحکایات، ص۲۴
#داستانهای_اخلاقی_تربیتی
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 تصاویر کمتر دیده شده از پیاده روی اربعین شهید رئیسی از سامرا
اونایی که امسال رفتید نایبالزیاره شهید رئیسی باشید.
#اربعین
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 از عصبانیت شدید کارشناسان تلویزیون وزارت خارجه آمریکا از موفقیت ورزشکاران مخصوصا دختران ایرانی در المپیک تا توهینهای وقیحانه به پرچم ایران و مدالآوران قهرمان!
🔺چرا دختر نوجوان ایران مثل مبینا نعمتزاده مدال خودش را به امان زمان تقدیم کرد؟ حرکت زیبایی نبود؛ حتما زورش کردند!
این مدالآوران اصلا ایرانی نیستند که مثل یک...با پرچم ایران دور تشک میچرخند!
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 متلکگویی احمد ایراندوست به کابینه و ظریف
📌وی از معدود سلبریتیهایی بود که ایام انتخابات، تمامقد از پزشکیان حمایت کرد!
📌این ظریفه، کُلفت که نیست!😉
پن:
یه مطلب هست که باید بگم.
این بازیهای آقای ظریف بیدلیل نیست، کابینه خودش رو با دستور روحانی و خاتمی چید و رفت کنار.
حالا فردا میخواد بگه که من هیچ کاری نکردم، کابینه با نظر من چیده نشده.
دوستان این قهر کردنها و استعفا دادنها همه بازیهای سیاسی ظریفه.
باور نکنید که استعفا داده است.
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 😭خدا رحمتت کنه سید ابراهیم...
📌که حتی هنگام زیارت در حرم امامحسین(ع) هم به فکر راه انداختن کار مردم بودی...
✍بخدا هروقت کلیپهای این سید مظلوم رو میبینم، باورم نمیشه رخت بربسته و بین ما نیست؛ البته که شهید، شاهد میشود و زندهتر!
پن:
حالا پزشکیان هی بگه نمیگذارند کار کنم، نمیتوانم، متخصص نیستم.
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
24.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بانو چروک السلطنه 🤣🤣 فرح پهلوی هم کیمیا رو داخل آدم حساب نکرد
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اگر شاه هم بود همینقدر دستاورد داشت!
♨️پاسخ به شبههای مشهور
💢مقایسه رتبه ایران با جهان
⁉️وضعیت شاخص امید به زندگی در ایران
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 نمونههایی شگفتآور از حمایت زن در غرب
‼️مهمترین دلیل مرگ و میر زنان باردار آمریکا چیست؟
⁉️۴۵ سال حبس به جرم اشتراک گذاری پستهای حقوق زنان!
‼️زنده به گور کردن دختر مهاجر!
برشی از گفتگوی #حجت_الاسلام_راجی
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 ظهور و سقوط سلطنت پهلوی 🎬 قسمت ۱۰۸ ✅ محمدرضا و پول (۶) ادامه قسمت قبل... محمدرضا فقط مشتری درجه
🔰 ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
🎬 قسمت ۱۰۹
✅ شیطانی به نام اشرف پهلوی
″کنارهگیری محمدرضا پهلوی″
شخصیت اشرف از این نظر واجد اهمیت است که او در دوران سلطنت بررسی محمدرضا چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی نقش بسیار مهم و اساسی داشت.
قدرت اشرف در حدی بود که محمدرضا در مقابلش نمیتوانست عرض اندام کند. محمدرضا شخصیت این خواهر را مکمل شخصیت خود احساس میکرد و در مقابل او ضعف روحی داشت. همانقدر که محمدرضا جبون بود و در طول زندگی طولانی با او این جبن و ضعف فطری او را بخوبی دیده و شناختهام به عکس اشرف جسور و نترس بود. لذا، هرگاه محمدرضا با مشکل اساسی مواجه میشد یکی از مؤثرترین افراد در حل این مشکل اشرف بود.
برای آشنایی با شخصیت اشرف به ذکر خاطره ای از دوران دولت قوامالسلطنه
میپردازم.
همانطور که توضیح دادهام، علیرغم اینکه قوام مرتب به دیدار محمدرضا میآمد، معهذا محمدرضا از قدرت او شدیداً ناراحت بود و همیشه غمگین و در فکر بود. شبها میدیدم که پس از صرف شام روی گوشه نیمکت مینشیند، کز میکند و به فکر فرو میرود. او از کارهای قوام احساس نارضایی میکرد و حاضر نبود بپذیرد که فردی مقتدرتر از او وجود دارد که دارای استقلال رأی و نظر است و لذا همیشه به کارهای قوام ایراد میگرفت: چرا به مسکو رفته، چرا پذیرفته که نفت شمال را به روس ها بدهد چرا در فلان مسئله با من صحبت نکرده و رأساً تصمیم گرفته و غیره.
طبیعی بود که قوام به عنوان يك سياستمدار کارکشته حاضر نبود تابع يك جوان بی تجربه باشد و مانند هژیر یا سهیلی یا علی منصور بی شخصیت هم نبود که چاپلوسی محمدرضا را بکند. این مسائل برای محمدرضا غیر قابل تحمل بود. يك شب من و اشرف و عبدالرضا در کاخ سفید سعدآباد نزد محمدرضا بودیم. بر سر میز
شام محمدرضا صحبت را شروع کرد که این وضعیت دیگر فایدهای ندارد، این چه سلطنتی است و من تصمیم به استعفاء گرفتهام. اشرف از این حرف محمدرضا عصبانی شد و با تندی گفت:
«این حرفها چیست که میزنید. اینگونه صحبت کردن برای شما صحیح نیست!»
عبدالرضا هم صحبت کرد و البته متواضعانه محمدرضا را دلداری داد که:
«انشاءالله همیشه باشید و سایهتان از سر ما کم نشود و دیگر از این صحبتها نفرمایید.»
ولی محمدرضا پاسخ داد که:
«خیر، من تصمیمم را گرفتهام و استعفاء خواهم داد.»
و با حالتی افسرده بلند شد و برای استراحت به اتاق خوابش رفت. ما نیز از کاخ خارج شدیم. سه نفری به بیرون کاخ رسیدیم. از پلهها پایین آمدیم. در مقابل استخری که در محوطه واقع است اشرف گفت:
«بایستید با شما کار دارم!»
من و عبدالرضا ایستادیم. اشرف با عصبانیت گفت:
«اینکه نمیشود. پدرم زحمت کشیده و این سلطنت را بدست آورده و حالا ایشان میخواهد به خاطر هیچ و پوچ آن را از دست بدهد. من دیگر حاضر به تحمل این وضع نیستم!»
او سپس با گستاخی رو به عبدالرضا کرد و گفت:
«تو سلطنت را قبول کن.»
عبدالرضا از شنیدن این حرف بر خود لرزید که این چه گرفتاری عجیبی است که اشرف برایش درست میکند. این حرف ممکن است درز کند و به گوش شاه برسد. اگر خود او فردا صبح برود و بگويد يك گرفتاری است و اگر نگوید گرفتاری دیگر. لذا عبدالرضا رو به اشرف کرد و گفت:
«این صحبتها چیست میکنید؟ شما بهتر است به جای این حرفها به اتاق شاه بروید و قبل از اینکه بخوابد او را نصیحت کنید و از این تصمیم منصرفش سازید!»
اشرف پاسخ داد:
«خیر، این صحبتها را بارهاست که مطرح میکند. او شدیداً در این فکر است. در تنهایی هم نصیحتش کردهام و فایدهای نداشته، لذا چون به نظر من در بین فرزندان پدرم تو از همه با هوشتر هستی تو را برای سلطنت انتخاب میکنم و اگر تو انتخاب نکنی با غلامرضا صحبت خواهم کرد.»
متوجه شدم که با شنیدن نام غلامرضا ناگهان عکس العملی در عبدالرضا پیدا شد و گفت: «من تحمل غلامرضا را ندارم. اگر این صحبتها جدی است و قرار است او شاه شود من از ایران میروم.»
اشرف پاسخ داد:
«بسیار خوب اگر تحمل غلامرضا را نداری خودت قبول کن.»
عبدالرضا پس از مدتی من و من کردن گفت هر طور شما دستور دهید!»
اشرف گفت:
«دستور من همین است. میپذیری یا نه؟ چون میخواهم ترتیب کار را بدهم!»
عبدالرضا پاسخ داد:
«چشم»
اشرف سر خود این صحبتها را نمیکرد. او با سفارت انگلیس ارتباط بسیار نزديك داشت و به طور منظم از سفارت به دیدار اشرف میآمدند. محل ملاقات در خانه ثالثی بود و افرادی که میآمدند همه مقامات مهم سفارت بودند، لذا بنظر میرسد که انگلیسیها به كمك اشرف روی طرح برکناری محمدرضا در صورت ضعف او، کار میکردهاند.
ادامه دارد...
#ظهور_و_سقوط_پهلوی
#خاطرات_ارتشبد_فردوست
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
خاطرات فردوست -بخش دوه-دکتر شیرودی.mp3
6.57M
🎙ناگفتههای فردوست؛ از دربار پهلوی با عنوان «سیمرغ»
📌بخش دوم
#ظهور_و_سقوط_پهلوی
#خاطرات_ارتشبد_فردوست
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel