eitaa logo
کانال یاران همدل
93 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
14.2هزار ویدیو
111 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال یاران همدل
🔰 تقلای واشینگتن برای حفظ منافع خود در ایران 📚اسناد سخن می‌گویند(۱) ⭕مأموریت ناتمام هایزر ژنرال
🔰 تقلای واشینگتن برای حفظ منافع خود در ایران 📚اسناد سخن می‌گویند (۲) ⭕آمریکا و طرح کودتا در ایران ⚡خلاصه آنکه هایزر مي‌گوید درست در زماني که کار رژیم پهلوي در ایران به پایان رسيده بود، در جلسه اي با حضور سران کاخ سفيد از من پرسيدند: «آیا حاضري به ایران برگردي و رهبري کودتایي را بر عهده بگيري» وی در پاسخ به سران دولت آمریکا توضيح مي‌دهد که اوضاع تغيير کرده و دیگر طرح‌هایي که وي در مدت اقامت در تهران  از جمله طرح موسوم به «کورتاژ» براي کودتا تهيه کرده، عملي نيست. ⚡در اینکه هایزر براي کودتا و در واقع براي آنکه مهمترین پایگاه آمریکا در غرب آسيا از دست نرود، به تهران اعزام شده بود، شکي نبود و اساساً تقلای کاخ سفيد براي نگهداشتن ایران در سبد قدرت غرب (حتي به قيمت مخالفت با خواست و اراده مردم ایران) چيز عجيبي نبود. اما اینکه هنوز ۲۴ ساعت از پيروزي انقلاب اسلامي نگذشته دولت آمریکا که در ظاهر انقلاب اسلامي مردم ایران را به رسميت شناخته، چگونگي یک کودتا براي شکست انقلاب را بررسي مي کنند، نکته قابل تأملي است. ⚡این زمان نه سفارت آمریکا به تسخير درآمده و نه دولت موقت انقلاب تثبيت شده، اما کاخ سفيد در فکر کودتا است. کودتا عليه چه کساني و چه دولتي؟ ⚡ کودتا عليه ملتي که تصميم گرفته سرنوشت خود را خود رقم بزند و گناه بزرگش آن است که نوکري از نوکران آمریکا را کنار زده است. کودتا عليه دولت موقتی که اتفاقاً نگاه مثبتي به غرب و به ویژه آمریکا دارد و بنایي براي تخاصم با کاخ سفيد ندارد. این دومي البته مسبوق به سابقه است، چنان که مصدق هم که تا حدي به آمریکا اعتماد و اتکا داشته، نهایتاً گرفتار کودتاي آمریکایي شد. ⚡اما نکته اصلي در همان ضدیت آمریکا با اراده مردم ایران است. مشکل کار کجا بود؟ اراده مردم ایران بر مدار استقلال و بازیابي عزت ایراني قرار گرفته بود و این بر واشينگتن خوش نيامد.  ⚡در واقع در ذهنيت سران کاخ سفيد نه مردم ایران و نه هيچ ملت مستقل دیگري حق فکر کردن و تصميم گرفتن بدون اجازه آمریکا را نداشته و این چنين است که مي گویند تنها پایتختي که در آن کودتا نمي شود، واشينگتن است، چون سفارت آمریکا در آن وجود ندارد. ⚡تازه گناه ایرانيان نابخشودني‌تر است  و آن اینکه نه تنها زیر بار زورگویي کاخ سفيد نرفته‌اند، بلکه دیگران را نيز به این «ظلم ناپذیری» ترغيب مي کنند و مفهوم «مقاومت» در بستر چنين رویکردي شکل گرفته و بسط یافته است. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 مجمعی در امتداد دارالتبلیغ(۴) 🔺محمدرضا پهلوی برای مقابله با امام و بازداشتن او از مبارزه ضد رژیم
🔰 مجمعی در امتداد دارالتبلیغ(۵) 🔸به منظور رهایی صهیونیست‌ها از خطر امام خمینی و فلج کردن نهضت امام، روحانی‌نماهای تهران که جز تأمین زر و مال و جاه، اندیشه‌ای نداشتند به دستور ساواک و به فرمان ملوکانه، دست به کار شدند تا با کار گرفتن حربه‌ای امام را از مبارزه با رژیم صهیونیستی بازدارند و یا دست‌کم تبلیغات او را علیه صهیونیست‌ها در میان توده‌های مسلمان بی‌اثر سازند. 🔸آنها پس از گردهمایی و تشکیل نشست‌هایی در برابر نشست‌های هفتگی علمای راستین اسلام و مطالعات و کند و کاوهای گسترده، حربه مورد نظر خود را از فرموده پیامبر اسلام بدست آوردند. حربه‌ای که رنگ اسلام داشت، از کلام پیامبر عالیقدر اسلام بود، حربه‌ای که می‌توانست برای مدتی مردم را سرگرم سازد و دودستگی راه بیاندازد، بحث و جدل برپا کند که آیا باید با اسراییل مبارزه کرد یا نه؟ همین دودستگی و یا چند دستگی چقدر می‌توانست برای پیشبرد برنامه‌های شاه و صهیونیست‌ها مفید و موثر باشد و کارها را عقب بیاندازد و خیال رژیم اشغالگر را آسوده سازد. 🔸روحانی‌نماها با این خواب‌های طلایی، حربه برنده خود را عرضه داشتند و با شعار الکفر مله واحده به جنگ امام و مبازات ضد صهیونیستی او برخاستند. 📚نهضت امام خمینی، ج۱، ص۹۸۲_۹۸۱ http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰روایت‌هایی از رواداری و مدارای امام خمینی در حوزه نجف (۲) ⭕️موضع امام در برابر مقامات رژیم بعث عر
🔰 روایت‌هایی از رواداری و مدارای امام خمینی در حوزه نجف (۳) 💠 نگهبانی از کیان حوزه نجف 🔹رژیم عراق برای سلب استقلال حوزه نجف بر آن شد علمای نجف را ناگزیر سازد که در برابر نقشه‌ها و توطئه‌های دیکتاتورمابانه و زورگویانه آنها سر تسلیم فرود آورند و سیطره و سلطه بعثی‌ها بر حوزه نجف را بپذیرند. 🔸از این رو، به آقای سید ابوالقاسم خویی اولتیماتوم دادند که باید برنامه حوزه نجف و تحصیل‌ کنندگان این حوزه را به اطلاع رژیم عراق برسانید و مشخص کنید روحانیانی که در این حوزه درس می‌خوانند از چه تاریخی وارد شده‌اند و تا چه تاریخی درسشان ادامه می‌یابد و چه زمانی فارغ‌التحصیل می‌شوند در غیر این صورت دولت عراق ناگزیر است حوزه نجف را به کلی منحل و تعطیل کند. 🔹 آقای خویی با نظر موافق با این پیشنهاد رژیم عراق، فرزند خود سید جمال را نزد امام فرستاد و اولتیماتوم بعثی‌ها را به عرض امام رسانید. امام با پذیرفتن این پیشنهاد به شدت مخالفت کرد و پذیرش آن را بر خلاف مصالح اسلام، حوزه نجف و روحانیت شیعه دانست. 📚سید حمید روحانی، فصلنامه پانزده خرداد، دوره سوم، شماره ۷۳ و ۷۴، ۱۴۰۱، ص ۸۹ http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 خاطرات خودنگاشت همسر امام (۲۶) ✳️ امام مرا دوست داشت 🔹... بعد از ۶ ماه منزل «یخچال قاضی» پیدا
🔰خاطرات خودنگاشت همسر امام (۲۷) ✳️ پایان خانه به دوشی 🔸..صاحب خانه مردی بود بنام «طاهری» و اصرار داشت آقا این خانه را بخرد و می‌گفت به هر صورتی که آقا راضی باشد می‌فروشم. آقا به برادر بزرگش آقای پسندیده نامه‌ای نوشت که خانه ارث پدری‌اش و همچنین سهمیه‌اش را از یک باغچه بفروشد تا بتواند خانه را خریداری کند. قیمت خانه را شانزده هزار تومان تقویم کردند. دوازده هزار تومان از خمین تهیه شد ولی در بقیه‌اش گیر بودیم که ناگهان شخصی آمد و با اصرار پنج‌هزار تومان به صورت امانت پیش آقا گذاشت. علی‌الظاهر عازم کربلا بود. این پول مازاد بر خرجش بود ... آقا از او اجازه تصرف گرفته بود تا بعد باز پس دهد. 🔹آقا فردای آن روز معامله منزل را تمام کرد. آقای پسندیده هم بنا بود پولی در دو سه ماه آینده برایش بفرستد ... [اما] راهیان کربلا کارشان در تهران به بن‌بست کشیده می‌شود و هنوز هفته‌ای سپری نشده بود که صاحب امانت باز می‌گردد و [به آقا] می‌گوید آمده‌ایم پولمان را بگیریم ... آقا گفتند به‌قدری ناراحت شدم که حد نداشت به خود تشر زدم که سید! آنها تو را امین دانسته‌اند و با طیب خاطر [به تو] اجازه تصرف دادند اما تو چرا تصرف کردی ... به آنها گفته بود... فردا بیایید. آنها رفتند ساعتی نگذشت که در زدند، مردی با پاکتی از پول وارد شد گفت آقا پسندیده فرستاده‌اند. معامله باغچه... انجام گرفت... امام پول‌ها را شمردند درست به‌اندازه پولی بود که از راهیان کربلا گرفته بود ... (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی همسر امام ص۱۳۴) http://eitaa.com/yaranhamdel
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چگونه حضرت فاطمه در سن ۶۰ سالگی مادرش، حضرت خدیجه بدنیا آمده؟ ❌ آیا تولد حضرت زهرا در سن بالای ۶۰ سالگی مادرش ممکنه؟ http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 آموزش جنگ شناختی ⭕اقناع سازی ❌القای ترس مسئولان 🔷عده ای شروع به تحریف سخنان آیت الله رییسی کر
🔰 آموزش جنگ شناختی ⭕اقناع سازی ❓القاء یا تلقین ⚜️از میان دویست روش جنگ نرم که در فضاهای سایبری مورد استفاده قرار می گیرد شاید بتوان مؤثرترین آن ها را «تکنیک القاء» دانست. 🔼هر کلمه، شئ، رنگ و هر آنچه پیرامون انسان رخ می دهد، علاوه بر تأثیرگذاری در ضمیر آگاه انسانها، ضمیر ناخودآگاه آنها را نیز درگیر خواهد کرد و مبنای بسیاری از کنش‌ها و رفتارهای انسان به ضمیر ناخودآگاه او برمی گردد. 🔼براین اساس در جنگ نرم می توان در یک جمله یا عکس یا... چندین نکته روان شناسی را گنجانید و آن را به مخاطب القا کرد. http://eitaa.com/yaranhamdel
36.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 حمله افراطی‌ها به پزشکیان؛ ظریف رو بذار کنار http://eitaa.com/yaranhamdel
26.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ایران آمریکا و اسرائیل را شکست می‌دهد (اعتراف سرهنگ آمریکایی) http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 خاطرات شهداء🌷 ″هواپیمای میگ۲۵ دشمن را تا یک سال زمین‌گیر کردیم!!″ 🌷اول مرداد ماه ۱۳۶۲ در کابین ع
🔰 خاطرات شهداء🌷 ″اسلحه پيشرفته!!″ 🌷گرمای نيمه شب جزيره مجنون كلافه‌ام كرده بود. بچـه‌هـا در سـنگر خوابيده بودند. هوای شرجی و فضای دم كرده داخل سنگر باعث شد كه نتوانم دوام بياورم. بلند شدم و زدم بيرون. كمی زير آسـمان در سـكوت راه رفتم. با خودم گفتم حالا كه خوابم نمی‌برد، بهتر است وضو بگيـرم و نماز شبی بخوانم. توفيقی اجباری كه از پيش آمدنش خوشحال شدم. آفتابه‌ای را كه در كنار درِ سنگر گذاشته بودند برداشتم. آب به انـدازه كافی در آن بود. مـشتی آب بـه صـورتم زدم و درود بـر محمـد و آل او فرستادم. وضوی خود را كامل گرفتم. يك‌دفعه پشت خـاكريز بـه نظـرم چيزی تكان خورد. نيم‌خيز شده و.... 🌷و دولاّ جلو رفتم. در تاريكی مطلق، برق كلاهش را ديدم؛ يك عراقی بود. كمی ترسيدم. وای خدای مـن! دشـمن تا آن طرف سنگرها آمده بود. خواستم فرياد بزنم، ولی ديـدم صـدايم در نمی‌آيد. بايد كاری می‌كردم. آهسته، آهسته جلو رفتم. ديدم يك نفر است. معلـوم بـود اطلاعـاتی است و برای شناسايی آمده است. به خودم آمدم. ديـدم آفتابـه هنـوز در دستم است. پيش خودم گفتم اسلحه ندارم، حالا چه كار كنم! يك‌دفعـه فكری به نظرم رسيد. آهسته جلو رفتم و لوله آفتابـه را در كمـرش فـرو كردم. صدا زد: تسليم، تسليم! و دست‌هایش را بالا گرفت. اسلحه‌اش را گرفتم و به او گفتم: «تعال، رو!» 🌷وقتی اين طرف خاكريز آمدم، با صدای بلند داد زدم: «مهدی، حسين! كجاييد يك عراقی گرفتم!» بچه‌ها با صدای من بيدار شدند. چند تا از بچه‌های نگهبانی هم سريع رسيدند. همه غرق در خنده بودند. چند نفر سريع رفتند ببينند كسانی ديگر هم هستند؛ كه متوجه شـدند آن‌ها فرار كرده‌اند. من با لوله آفتابه يك اسير گرفته بودم. بچه‌ها از خنـده روده‌بر شده بودند. بعد از آن اتفاق و بردن سرباز عراقی، نمـاز شـبِ باحـالی خواندم و پيش خودم به اين فكر كردم كه وضـوی نمـاز مـن باعـث جلـوگيری از شناسايی منطقه شده بود. راوی: رزمنده دلاور سعيد صديقی http://eitaa.com/yaranhamdel