eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 پندهای حکیمانه ۱ـ معرفت نفس طريق معرفت رب است كه از سيد انبياء(ص) و هم از سيد اوصياء(ع) مأثور است: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» هر كس در خويشتن بينديشد و در خلقت خود تفكر و تأمل كند، دريابد كه اين شخص محيرالعقول، واجب بالغير است. ۲ـ چون بندگان من درباره من از تو بپرسند بگو: «من نزديكم و به نداى كسى كه مرا بخواند پاسخ مى‌دهم، پس به نداى من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند.» ۳ـ الهى! ما همه بيچاره‌ايم و تنها تو چاره‌اى، و ما هم هيچ كاره‌ايم و تنها تو كاره‌اى. http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 انگاره سازی چیست؟ 🔸انگاره‌سازی در رسانه به فرآیندی اشاره دارد که از طریق آن، رسانه‌ها تصاویر، ایده‌ها و باورهایی را در ذهن مخاطبان خود شکل می‌دهند. 🔸 این فرآیند می‌تواند شامل انتخاب اخبار، نحوه ارائه آنها، استفاده از تصاویر و زبان و حتی چارچوب‌بندی موضوعات باشد که در نهایت به شکل‌دهی به درک و برداشت مخاطب از واقعیت منجر می‌شود. 🔸 به عبارت دیگر، انگاره‌سازی تعیین می‌کند که چه چیزهایی مهم تلقی شوند و چگونه مردم به مسائل مختلف فکر کنند. 🔴نقش رسانه در انگاره‌سازی 🔸رسانه نقشی اساسی در انگاره‌سازی ایفا می‌کند، چرا که به عنوان یکی از اصلی‌ترین منابع اطلاعات، سرگرمی و آگاهی‌بخشی، به شکل‌دهی به درک و نگرش‌های جامعه کمک می‌کند. نقش‌های کلیدی رسانه در انگاره‌سازی عبارتند از: ۱ـ تعیین اهمیت: رسانه‌ها با تمرکز بر روی برخی از موضوعات و نادیده گرفتن دیگران، تعیین می‌کنند که چه چیزهایی باید مهم تلقی شوند. این پدیده به نام "تنظیم دستور کار" شناخته می‌شود. ۲ـ شکل‌دهی به ادراک: نه تنها رسانه‌ها تعیین می‌کنند که به چه فکر کنیم، بلکه چگونه به آن فکر کنیم را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند. این از طریق انتخاب زاویه دید، تصاویر، زبان و لحن گزارشها صورت می‌گیرد. ۳ـ ایجاد و تقویت هویت: رسانه‌ها می‌توانند هویت‌های فردی و جمعی را شکل دهند یا تقویت کنند، از جمله هویت‌های ملی، قومی، جنسیتی یا طبقاتی. ۴ـ تأثیر بر احساسات و رفتار: از طریق داستانهای هیجان‌انگیز، تصاویر تأثیرگذار و نحوه گزارش‌دهی، رسانه‌ها می‌توانند احساسات مخاطبان را تحریک کرده و رفتارهای آن‌ها را تغییر دهند. ۵ـ ایجاد کلیشه‌ها: رسانه‌ها می‌توانند کلیشه‌های فرهنگی، جنسیتی، نژادی یا اجتماعی را تقویت یا حتی به وجود آورند که می‌تواند به شکل‌گیری انگاره‌های نادرست یا سطحی از گروه‌های مختلف منجر شود. ۶ـ آموزش و اطلاع‌رسانی: رسانه‌ها می‌توانند به آموزش مخاطبان درباره موضوعات مختلف کمک کنند، که به نوبه خود، در شکل‌دهی انگاره‌های جدید یا تغییر در انگاره‌های موجود نقش دارد. ✍سید علیرضا آل‌ داود http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 جنبش زیدیه در ایران 🎬قسمت: ۲ ″قیام زید بن علی بن حسین برضد امویان″ ▪️زید بن علی بن حسین نخستین
🔰 جنبش زیدیه در ایران 🎬قسمت: ۳ ″آشفتگی اوضاع خراسان در اواخر دوره امویان″ ▪️بعد از شهادت و مرگ دلخراش زید بن علی بن حسین(ع)، یاران و طرفداران صدیق وی مورد تعقیب عمال خلافت امویان قرار گرفتند. آنان ایران به ویژه خراسان و مناطق کوهستانی شمال شرقی و مرکزی ایران را برای پنهان شدن خود محلی مناسب تشخیص دادند. بنابراین گروهی از شیعیان و طرفداران آل علی(ع) که در رأس آنان چهار پسر بنامهای یحیی، حسين، عیسی و محمد قرار داشتند مخفیانه رهسپار ایران شدند و پس از ورود به ایران که در آن زمان جزء مستملكات دولت امویان محسوب می‌شد، بسوی مرکز ایران فعلی(ری) و شمال شرقی(خراسان) عزیمت کردند و اندك زمان در نقاط مختلف نواحی مذکور و بویژه اماکن صعب‌العبور مسکن گزیدند به همین جهت در این زمان و سالهای بعد بطوریکه عبدالجلیل رازی نوشته است ری به ویژه دهکده‌های کوهستانى ونك و كن و برزاد(فرحزاد) و اوین از کانونهای ایرانی فرقه زیدیه(زیدیان) شد. در این میان یحیی فرزند ارشد زید شهید به خراسان رفت و با ورود او آن خطه بصورت مرکز انقلاب و قیام بر ضد امویان در آمد. یعقوبی می‌نویسد: «چون زید کشته شد و کار او به هر صورتی که بود به انجام رسید، شیعیان خراسان به جنبش آمدند و امرشان آشکار شد و همدستان و هوا خواهانشان بسیار شدند و کار بنی‌امیه و ستمهایی را که بر آل پیامبر کرده بودند، برای مردم باز می‌گفتند تا شهری باقی نماند، مگر آنکه این خبر در آن آشکار گشت و داعیان ظاهر شدند و خوابها دیده شد و کتابهای پیشگوئی بر سر زبانها افتاد،» یحیی بن زید به خراسان گریخت. در سرخس خوارج که همواره مخالف امویان بودند در صدد برآمدند با او همدست شوند ولی یاران یحیی او را از اتحاد با خوارج بازداشتند. او ناگزیر به بلخ رفت و در آنجا پنهانی به فعالیت بر ضد امویان مشغول گردید. يوسف بن عمر موضوع را به هشام بن عبدالملک گزارش کرد هشام که از بهم خوردگی اوضاع خراسان و بسیاری مخالفان حکومت در آنجا با خبر گشته بود به یوسف بن عمر نوشت که: «آشنا مردی به وضع خراسان نزد من فرست» و او عبدالکریم بن سلیط بن عطيه حنفی را نزد وی فرستاد. هشام از وی وضع خراسان و مردم آنجا و کسانی را که شایستگی حکومت خراسان را برای مقابله با ناراضیان دارند جویا شد. وی کسانی را از قیس و ربیعه نام می‌برد. هر گاه مردی از ربیعه نام می‌برد، هشام می‌گفت بوسیله ربیعه نمی‌توان مرزها را نگاهداشت پس نصر بن سیار لیثی را نام برد و هشام گفت گویی که او نصر است و سیار پیروزی است و پیش رونده. گفت: «ای غلام فرمان حکومت او را بنویس» فرمان وی نوشته شد و او فرمود که یوسف بن عمر را بگیرد و عقوبت کند. بدین ترتیب نصر بن سیار که پیش از آن بر شهرستانی از شهرستانهای خراسان حکومت داشت به فرمانروائی خراسان منصوب گردید تا به اوضاع آشفته خراسان که در حال قلیان و انفجار بود آرامش و سامان دهد. ادامه دارد... 📚منبع: کتاب جنبش زیدیه در ایران ✍️عبدالرفیع حقیقت 📜موضوع: فعالیت‌های فکری و سیاسی علویان زیدی در ایران http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 ظهور و سقوط سلطنت پهلوی 🎬 قسمت: ۱۲۵ ✅علم؛ مرد قدرتمند دربار (۱) پس از امینی، اسدالله علم نخست و
🔰 ظهور و سقوط سلطنت پهلوی 🎬 قسمت: ۱۲۷ ✅علم؛ مرد قدرتمند دربار (۲) این تداوم همان سیاست قدیمی انگلیس در منطقه بود که علم یا خزیمه علم مورد احترام عالیترین مقامات باشند تا بقیه حساب کار خود را بکنند و به اقتدار این خانواده كوچكترين خدشه ای وارد نشود. در واقع چون علم پسر نداشت و خود نیز در تهران مشغول بود مسئولیت منطقه را به خزیمه علم سپرده بود که تا انقلاب سناتور بود و علم سخت مراقب حفظ اقتدار او بود. ممکن است این پرسش مطرح گردد که در زمان محمدرضا دولت مرکزی قوی بود و شوروی نیز با رژیم پهلوی روابط حسنه داشت و تهدید بالفعلی متوجه شرق کشور نبود، پس حفظ نقش عَلَم‌ها در این منطقه چه معنی داشت؟ باید بگویم: که نکته مهم در سیاست سنتی انگلستان همین است... آنها به زمان کار ندارند بلکه به اصول کار دارند. حال که از زمانهای دور توانسته خانواده علم را به قدرت برساند و تعدادی از سران عشایر خراسان و سیستان و بلوچستان را از طریق خانواده علم به خود مرتبط کند و پیرو سیاست خود نماید، هر چند در زمان حاضر نیازی به آنها نداشته باشد و در منطقه نقش یا مأموریتی نداشته باشند، چه دلیلی دارد که به نقش آنها خاتمه دهد و روابط خود را قطع کند؟ انگلیسیها این سیاست را به آمریکایی ها یاد دادند و لذا آمریکایی ها نیز طرحهای اصولی و دراز مدت منطقه ای را پیش گرفتند و به حمایت از خانواده های مشخصی پرداختند به همین دلیل علم هر سال حدود ۱۰ روز محمدرضا را به بیرجند دعوت می‌کرد و مانند زمان ناصرالدین‌شاه بساط چادر و خیمه برپا می کرد و مهمترین روسای قبایل سیستان و بلوچستان و خراسان را دعوت می‌نمود تا با محمدرضا تجدید دیدار کنند. علم برای اینکه این سران قبایل بیکار نباشند و همیشه چیزی باشد تا با تکیه بر آن قدرتش را حفظ کند تا زمان مرگش به تحريك بلوچ ها در ایران و افغانستان و پاکستان دست می زد و در منطقه ایجاد راهزنی و ناامنی‌های موضعی می‌کرد. زمانی یک فرمانده ژاندارمری ناحیه قضیه را فهمید و به محمدرضا گزارش کرد که این راهزنی‌ها همه تحریکات وزیر دربار شما است. محمدرضا نوشت به علم بگویید؛ خودش نمی‌گفت! نتیجه این بود که آن فرمانده ژاندارمری به بهانه ای تعویض شود و علم همان تحریکات را به وسیله بلوچها در خاك پاكستان و جنوب غربی افغانستان ادامه دهد. پایگاه علم محدود به شرق کشور نبود و در همۀ ایران گسترش داشت. پس از شرق؛ جنوب و استان فارس مهمترین پایگاه قدرت علم بود. در فارس نیز علم دار و دسته مفصلی داشت. او به علت اینکه داماد قوام شیرازی بود در واقع وارث و جانشین این خاندان محسوب می شد. آبادی علم در فارس در درجه اول خویشاوندان همسرش بودند. خانواده‌های اشرافی و ملاکین درجه اول فارس همه وابسته به علم بودند. به علاوه علم تعدادی از سران سابق حزب توده شیراز را در خدمت داشت که افراد معروفی بودند. یکی از آنها به نام رسول پرویزی نویسنده معروفی بود که از بوشهر نماینده و سناتور می‌شد. دیگری شاعر معروفی به نام فریدون توکلی بود. اینها همان «توده‌ای‌های انگلیسی» بودند و اصولاً علم از این تیپ «توده‌ای انگلیسی» در اطرافش داشت یکی از آنها به نام محمد باهری در کابینه او وزیر دادگستری شد و بعداً در وزارت دربار معاون اول و جانشین علم بود. در فارس نیز علم تعدادی از سران قبایل و عشایر را داشت و مانند بیرجند هر از گاه محمدرضا را به شیراز می‌برد، برایش خیمه و خرگاه به پا می کرد. از جمله پس از حوادث شورش عشایر فارس (سالهای ۴۱ - ۴۲) و در پی تیرباران سران عشایر شورشی که مسئله در مطبوعات خارجی سر و صدا کرد. علم برای اینکه امنیت فارس و وفاداری عشایر به محمدرضا و ضمناً قدرت خود را نمایش دهد، شاه بلزيك و همسرش را به اتفاق محمدرضا و فرح به فارس برد و در چادرهای عشایری از آنها پذیرایی مجللی کرد و تعدادی خوانین قبایل قشقائی را به دیدار محمدرضا آورد. این مسافرت در مطبوعات غرب انعکاس یافت و امنیت فارس و نفوذ محمدرضا را نشان داد. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 خاکهای نرم کوشک 📝زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی 🎬قسمت ۲۰ ″فرشته واقعی″ هر وقت آن عکس را می
🔰 خاکهای نرم کوشک 📝زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی 🎬قسمت ۲۱ ″خانهٔ استثنایی″ همسر شهید: سپاه که کم کم شکل گرفت. عبدالحسین دیگر وقت سرخاراندن هم پیدا نمی کرد بیست و چهار ساعت سپاه بود بیست و چهار ساعت خانه. خیلی وقتها هم دائماً سپاه بود. اول‌ها حقوق نمی گرفت بعد هم که به اصطلاح حقوق بگیر شد حقوقش جواب خرج و مخارجمان را نمی داد برای همین کار بنایی هم قبول می کرد. اکثرا شب ها می‌رفت سرکار. آن وقت ها خانه ما "طلاب"بود جان به جانش می کردی، چهل متر بیشتر نمی شد چند دفعه به اش گفته بودم: "این خونه برای ما دست و پاش خیلی تنگه ما الان پنج تا بچه داریم باید کم کم فکر جای دیگه ای باشیم." هیچ وقت ولی مجال فکر کردنش هم پیش نمی آمد تا چه برسد بخواهد جای دیگری دست و پا کند. اول چشم امیدم به آینده بود ولی وقتی جنگ شروع شد از او قطع امید کردم دیگر نمی شد ازش توقع داشت. یک ماه رفت برای آموزش؛ خودم دست به کار شدم. خانه را فروختم و یک چهار راه بالاتر خانه بزرگتری خریدم. خاطره آن روز شیرینی خاصی برام دارد همان روز که داشتیم اثاث کشی می کردیم. یادم هست که وسایل زیادی نداشتیم همانها را با کمک بچه ها می گذاشتیم توی فرقون و می بردیم خانه جدید. یک بار وسط راه چشمم افتاد به عبدالحسین از نگاهش معلوم بود تعجب کرده آمد جلو یک ماه ندیده بودمش. سلام و احوالپرسی که کردیم پرسید: «کجا می رین؟» چهار راه جلویی را نشان دادم اون جا یک خونه خریدم. خندید گفت: "حتماً بزرگتر از خونه قبلی هست؟» «آره.» باز خندید. "از کجا می خواین پول بیارین؟" گفتم: «هر کار باشه برای پولش می کنیم خدا کریمه» چیزی نگفت یقین داشتم از کاری که کردم ناراحت نمی‌شود وقتی خانه جدید را دید خوشحال هم شد. خانه خشتی بود و کف حیاطش موزائیک نداشت. دیوار دورش هم گلی بود با دقت همه جا را نگاه کرد و گفت: «این برای بچه ها حرف نداره دست و پاش هم خیلی بازه.» کار اثات کشی تمام شد. عبدالحسین زودتر از آن که فکرش را می کردم، راهی جبهه شد. چند روزی تو خانه جدید راحت بودیم. مشکل از وقتی شروع شد که باران آمد. تو اتاق نشسته بودیم یک دفعه احساس کردم سرم دارد خیس می‌شود. سقف را نگاه کردم ازش آب چکه می کرد دست و پام را گم کردم تا به خودم بیایم چند لحظه ای گذشت، زود رفتم یک ظرف آوردم و گذاشتم زیرش فکر کردم دیگر تمام شد. یکهو: «مامان از این جا هم داره آب می ریزه» باران شدیدتر می شد و آب چکه‌ای سقف هم بیشتر. اگر بگویم هر چه ظرف داشتیم گذاشتیم زیر سوراخ های سقف، شاید دروغ نگفته باشم تا باران بند بیاید حسابی اذیت شدیم بعد از آن روز شماری می کردم کی عبدالحسین بیاید مخصوصاً که چند بار دیگر هم باران آمد. بالاخره برگشت. اما خودش نیامد با تن زخمی و مجروح آوردنش، بیشتر پاهاش آسیب دیده بود. روز بعد، آقای غزالی(فرمانده وقت سپاه خراسان) و چند تا از بچه های سپاه آمدند عیادت, اتفاقاً باران گرفت دیگر خودم خودم را داشتم می‌خوردم. آقای غزالی وقتی وضع را دید فکر کرد شاید از سقف همان اتاق آب چکه می کند از بچه ها پرسید: «اتاق مهمان خانه کجاست؟» به‌اش نشان دادند. رفت و زود برگشت آن جا دست کمی از اتاق های دیگر نداشت شروع کردیم به آوردن ظرف ها، آنها هم کمی بعد بلند شدند خداحافظی کردند و رفتند. یک ساعت طول نکشید که یکیشان برگشت. آمده بود دنبال آقای برونسی گفتم: «ایشون حالش خوب نیست، شما که می دونین» «ما خودمون با ماشین می‌بریمشون» حالا نمی شه یک وقت دیگه بیاین؟ نه آقای غزالی کار ضروری دارن سفارش کردن که حتماً حاجی رو ببریم اون جا.... وقتی از سپاه برگشت چهره اش تو هم بود. کنجکاوی‌ام گل کرد. دوست داشتم ته و توی قضیه را در بیاورم. چند دقیقه ای که گذشت پرسیدم: «جریان چی بود؟ چکارت داشت آقای غزالی؟» آهی از ته دل کشید. هیچی به من گفت: «دیگه حق نداری بری جبهه» چشم‌هام گرد شد حیرت زده گفتم: «دیگه حق نداری بری جبهه؟!» سری تکان داد آهسته گفت: «آره تا خونه رو درست نکنم، حق ندارم برم جبهه.» «آقای غزالی دیگه چی گفت؟» لبخند معنی داری زد. گفت: «زن شما هیچی نمیگه که این قدر آب می‌ریزه توی خونه وقتی که بارون میآد؟ منم بهش گفتم نه زن من راضيه.» 🗣️راوی: همسر شهید http://eitaa.com/yaranhamdel
تاریخ بدبختی ایران در دوره قبل از انقلاب و نظم جهانی صهیونی 241203.mp3
30.97M
🎙بخش اول: تاریخ خیانت جریان سکولار 🧨تاریخ بدبختی ایران در دوره قبل از انقلاب و نظم جهانی صهیونی ➖ بیان عظمت نهضت حضرت امام ره و تغییر نظم جهانی در قرن گذشته http://eitaa.com/yaranhamdel
35.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 آیا ما هم می‌توانیم اقتصاد کشور را درست کنیم؟ ⁉️ مهمترین کاری که باید در عصر حاضر انجام بدیم؟! 💢 همه باهم کالای ایرانی در جنگ اقتصادی تمام‌عیار!! ♨️ حلّال بسیاری از مشکلات کشور! برشی از سخنرانی http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 پسری به نام شیعه 🎬 قسمت: ۴۹ 🇮🇷 گفتید انتخاب ابوبکر ، 🇮🇷 به خاطر اجماع صحابه است 🇮🇷 ولی در صحي
🔰 پسری به نام شیعه 🎬 قسمت: ۵۰ 🚥 یکی دیگر از برادران اهل سنت ، 🚥 برخاست و گفت : 🍁 اگر ابوبکر ، 🍁 شايستگی خلافت دنيوی را نداشت 🍁 رسول خدا صلی الله عليه وآله ، 🍁او را به امامت نماز ، 🍁 كه امامت اخروی است ؛ 🍁 نمی گماشت . 🇮🇷 گفتم : 🇮🇷 اولاً کجا ذکر شده که پیامبر خدا ، 🇮🇷 جناب ابوبکر را ، 🇮🇷 برای امامت نماز فرستادند !؟ 🇮🇷 طبق روايت صحيح البخاری ، 🇮🇷 ج ۱ ، ص ۱۷۴ ، ح ۷۱۲ ، 🇮🇷 هنگامی كه رسول خدا فهميد ؛ 🇮🇷 كه ابوبكر به مسجد رفته ؛ 🇮🇷 و امامت جماعت را ، 🇮🇷 به عهده گرفته است . 🇮🇷 فورا به مسجد رفتند و او را كنار زدند 🇮🇷 و ابوبكر در كناری ايستاد 🇮🇷 و مكبر شد 🇮🇷 که فقط با صدای بلند ، تكبير می گفت . 🇮🇷 دوما ؛ 🇮🇷 کی گفته نماز گذاردن كسی ، 🇮🇷 به جای پيامبر اکرم ، 🇮🇷 دليل بر خلافت اوست ؟! 🇮🇷 ابی داوود ، در سنن خود 🇮🇷 ج ۱ ، ص ۱۴۳ ، ح ۵۹۵ می نويسد : 🍂 پيامبر ، ابن امّ مكتوم را ، 🍂 كه شخصی نابينا بود 🍂 به امامت مردم در نماز برگزيدند . 🇮🇷 و حتی علمای اهل سنت تصريح كردند 🇮🇷 كه خود رسول خدا ، 🇮🇷 پشت سر عبد الرحمن بن عوف ، 🇮🇷 نماز خواندند . 🇮🇷 پس اگر نماز گذاردن كسی 🇮🇷 به جای پيامبر ، 🇮🇷 دليل بر خلافت اوست ، 🇮🇷 چرا عبدالله بن ام مكتوم ، 🇮🇷 و يا عبد الرحمن بن عوف ، 🇮🇷 جانشين پيامبر نشدند ؟! 🇮🇷 از اين گذشته ، 🇮🇷 علمای اهل سنت نقل كرده اند 🇮🇷 و در سنن الدارقطنی ، 🇮🇷 ج ۲ ، ص ۴۴ ، ح ۱۷۴۷ آمده 🇮🇷 كه رسول خدا فرمودند : 🌹 جواز نماز خواندن ، 🌹 پشت سر هر نيك و بدكاری ، 🌹 از اصل دين است . 🇮🇷 بنابراین ؛ 🇮🇷 حتی اگر بگوییم جناب ابوبکر ، 🇮🇷 امام جماعت شد ؛ 🇮🇷 این امر نمی تواند 🇮🇷 دلیلی بر خلافت ایشان باشد . 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی http://eitaa.com/yaranhamdel