eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
13.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین انتخابات عربستان چه زمانی بود؟! ‼️ تحریف معیار ! 🔹 برشی از گفتگوی در برنامه جهان‌آرا ✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی ┄┅♡☫♡┅┄ ‌🇮🇷⁩سربازان جهاد تبیین 👇 eitaa.com/yaranhamdel
🔰 برسد به دست مدعیان وجود در غرب باشگاه آلمانی بازیکنش را به‌خاطر حمایت از فلسطین کنار گذاشت‼️ باشگاه ماینتس اعلام کرده که انور الغازی، بازیکن هلندی خود را به‌‌خاطر انتشار استوری حمایتی از از حضور در تمرینات محروم کرده. 📇 انتشار حداکثری ✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی ┄┅♡☫♡┅┄ ‌🇮🇷⁩سربازان جهاد تبیین 👇 eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آزادی شما را هم دیدیم😒 🔻وقتی میفهمی منظور برعندازها از آزادی، فقط کلمه "آزادی" بوده http://eitaa.com/yaranhamdel
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 آمارهایی شگفت‌آور از آینده 🔴 ثمره چند صد ساعت پژوهش را در این ۲دقیقه ببینید ⁉️ چه کسانی از شعارهای فمینیستی سود می‌برند؟! ‼️ ظلم به زن با شعار ⁉️ بیشترین میزان ظلم به زنان در کدام کشور است؟! ❌ کشوری که حقوق زنان را نادیده می‌گیرد! ⁉️ آمار باورنکردنی از فرزندان نامشروع در دنیا! ‼️ افزایش ۵۰ درصدی خودکشی زنان در آمریکا 🔻آمار ۵۹ درصدی فرزندان نامشروع در فرانسه ♦️ ۸۳ درصد جرم و جنایت‌ها از فرزندان تک سرپرست http://eitaa.com/yaranhamdel
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 نمونه‌های نبود در ایران!! ⁉️ کدام قشر در این آزادی ندارند؟! ♨️ برشی از سخنرانی به بهانه اظهارنظر بازیگران سینمای ایران در جشنواره فیلم کَن پیرامون نبود آزادی در ایران!! http://eitaa.com/yaranhamdel
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ظلم به اقلیت‌ها در جمهوری اسلامی! ⁉️ چرا اقلیت‌ها در شرکت نمی کنند؟! ♨️ نقض حقوق در جمهوری اسلامی ایران! 💢 نگاهی به وضعیت مسیحیان در ایران! 💢 و نقض حقوق اقلیت‌های دینی! ⁉️ زندگی یهودیان در ایران زیر سایه تبعیض و اجبار! 💢 واقعیت پنهان از مهد تمدن و آزادی! ⁉️ ماجرای پلاکارد من نیستم چه بود؟! 💢 پشت پرده ماجرای قتل مروه شربینی! ♨️ بیان و ادیان به سبک غربی! http://eitaa.com/yaranhamdel
20.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بجای چندین روز مطالعه درباب فمینیسم؛ ♨️ پیش‌بینی و توصیه مهم رهبری قبل از اغتشاشات ♨️ دست آتش‌بیارمعرکه غربی را افشا کنید ❌ واقعیت‌های باورنکردنی از استفاده ابزاری غرب از جنبش‌های فمینیستی ⁉️ به نام زن، به کام...؟!! 💢 استعمار غرب همیشه در دنیا با میدان آوردن زنان بوده 💢 استعمار غرب در دنیا با نام "زن" 🔰 پشت پرده "مشعل آزادی" جنبش ‼️ علت عجیب سیگاری شدن اکثر زنان آمریکایی! ♨️ افزایش فروش سیگار با جنبش زنان!! 💢 حذف حق عائله‌مندی مردان به نام حمایت از زن!! ♨️ حضور اشغالگران آمریکا در افغانستان به نام حمایت از زن!! ♨️ انحراف مسیر یک انقلاب از به آزادی کاذب!! http://eitaa.com/yaranhamdel
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سه شوخی معترضان! ♨️ پاسخ به ۳شبهه اصلی معترضین 🔸 شنیدن این ۵دقیقه برای همه است 💢 در جمهوری اسلامی ⁉️ رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر کدام کشور است؟ ⁉️ رشد ۱۲ برابری در زمینه پزشکی! ♨️ چه کسانی در کشور ندارند؟ ⁉️ چه کسی صنعت هسته‌ای ایران را لو داد؟ ⁉️ کدام استاد دانشگاه هم از دانشگاه آزاد حقوق می‌گرفت و هم سراسری؟ ⁉️ برخورد زیبای کشورهای آزاد با معترضان خود! ⁉️ در کدام کشور پوشش اجباری وجود ندارد‌؟ ⁉️ یکبار برای همیشه؛ آیا در ایران وجود دارد؟ http://eitaa.com/yaranhamdel
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 برخورد خشن با منتقدان در ایران! ♨️ ضربه‌ای که هسته‌ای به ایران زد جنگ نتوانست بزند! ⁉️ آزادی برای چه کسانی وجود ندارد؟! _________________ http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 دمشق شهرِ عشق 🎬قسمت ۲۲ 💠 نگاهش می‌درخشید و دیگر نمی‌خواست احساسش را پنهان کند که #مردانه به میدا
🔰دمشق شهرِ عشق 🎬قسمت ۲۳ 💠 صورت و گلوی پاره سعد یک لحظه از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت، در تمام این مدت از حضورش متنفر بودم و باز دیدن جنازه‌اش دلم را زیر و رو کرده بود که روی تخت بیمارستان از درد و وحشت آن عکس، غریبانه گریه می‌کردم. از همان مقابل در اتاق، طاقتش را تمام کرده بود که کنار تختم آمد و از تمام حرف دلش تنها یک جمله گفت :«مسکّن اثر کنه، می‌برم‌تون خونه!» 💠 می‌دانستم از حضور من در بیمارستان جان به لب شده و می‌ترسید کسی سراغم بیاید که کنار تختم ایستاده و باز یک چشمش به در اتاق بود تا کسی داخل نشود. از تنهایی این اتاق و خلوت با این زن خجالت می‌کشید که به سمت در برگشت، دوباره به طرفم چرخید و با صدایی آهسته عذرخواست :«مادرم زانو درد داره، وگرنه حتماً میومد پیش‌تون!» و دل من پیش جسد سعد جا مانده بود که با گریه پرسیدم :«باهاش چیکار کردن؟» 💠 لحظاتی نگاهم کرد و باورش نمی‌شد با اینهمه سعد، دلم برایش بتپد که با لحنی گرفته پاسخ داد :«باید خانواده‌اش رو پیدا کنن و به اونا تحویلش بدن.» سعد تنها یکبار به من گفته بود خانواده‌اش اهل هستند و خواستم بگویم که دلواپس من پیش‌دستی کرد :«خواهرم! دیگه نباید کسی بدونه شما باهاش ارتباط داشتید. اونا خودشون جسد رو به خانواده‌اش تحویل میدن، نه خانواده‌اش باید شما رو بشناسن نه کس دیگه‌ای بفهمه شما همسرش بودید!» 💠 و زخم ابوجعده هنوز روی رگ مانده بود که با لحنی محکم اتمام حجت کرد :«اونی که به خاطر شما یکی از آدمای خودش رو کشته، دست از سرتون برنمی‌داره!» و دوباره صدایش پیشم شکست :«التماس‌تون می‌کنم نذارید کسی شما رو بشناسه یا بفهمه همسر کی بودید، یا بدونه شما اونشب تو بودید!» قدمی را که به طرف در رفته بود دوباره به سمتم برگشت و قلبش برایم تپید :«والله اینا وحشی‌تر از اونی هستن که فکر می‌کنید!» 💠 صندلی کنار تختم را عقب‌تر کشید تا نزدیکم ننشیند و با تلخی خاطره خبر داد :«می‌دونید چند ماه پیش با مرکز پلیس شهر تو استان درعا چیکار کردن؟ تمام نیروها رو کشتن، ساختمون رو آتیش زدن و بعد همه کشته‌ها رو تیکه تیکه کردن!» دوباره به پشت سرش چشم انداخت تا کسی نباشد و صدایش را آهسته‌تر کرد :«بیشتر دشمنی‌شون با شما ! به بهانه آزادی و و اعتراض به حکومت شروع کردن، ولی الان چند وقته تو دارن شیعه‌ها رو قتل عام می‌کنن! که چندسال پیش به بهانه توریستی بودن حمص اونجا خونه خریدن، حالا هر روز شیعه‌ها رو سر می‌برن و زن و دخترهای شیعه رو می‌دزدن!» 💠 شش ماه در آن خانه زندانی سعد بودم و تنها اخباری که از او می‌شنیدم در گسترده مردم و سرکوب وحشیانه رژیم خلاصه می شد و حالا آن روی سکه را از زبان مصطفی می‌شنیدم که از وحشت اشکم بند آمده و خیره نگاهش می‌کردم. روی صندلی کمی به سمتم خم شد تا فقط من صدایش را بشنوم و این حرف‌ها روی سینه‌اش سنگینی می‌کرد که جراحت جانش را نشان چشمان خیسم داد :«بعضی شیعه‌های حمص رو فقط به‌خاطر اینکه تو خونه‌شون تربت پیدا کردن، کشتن! مساجد و حسینیه‌های شیعه رو با هرچی و کتاب دعا بوده، آتیش زدن! خونه شیعه‌ها رو آتیش می‌زنن تا از حمص آواره‌شون کنن! تا حالا سی تا دختر شیعه رو...» 💠 غبار گلویش را گرفت و خجالت کشید از جنایت در حق شیعیان حرفی بزند و قلب کلماتش برای این دختر شیعه لرزید :«اگه دستشون بهتون برسه...» باز هم نشد حرفش را تمام کند که دوباره به صندلی تکیه زد، نفس بلندی کشید که از حرارتش آتش گرفتم و حرف را به هوایی دیگر کشید :«دکتر گفت فعلاً تا دو سه ماه نباید تکون بخورید که شکستگی دنده‌تون جوش بخوره، خواهش می‌کنم این مدت به این برادر اعتماد کنید تا بتونم ازتون مراقبت کنم!» 💠 و خودم نمی‌دانستم در دلم چه‌خبر شده که بی‌اختیار پرسیدم :«بعدش چی؟» هنوز در هوای نگرانی‌ام نفس می‌کشید و داغ بی‌کسی‌ام را حس نکرد که پلکی زد و با مهربانی پاسخ داد :«هر وقت حالتون بهتر شد براتون بلیط می‌گیرم برگردید پیش خونواده‌تون!» نمی‌دید حالم چطور به هم ریخته که نگاهش در فضا چرخید و با سردی جملاتش حسرت روزهای آرام را کشید :«ایران که باشید دیگه خیالم راحته! سوریه هم تا یک سال پیش هیچ خبری نبود، داشتیم زندگی‌مون رو می‌کردیم که همه چی به هم ریخت، اونم به بهانه ! حالا به بهانه همون آزادی دارن جون و مال و ناموس مردم رو می‌کنن!»... ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 دود مشکوک 🎬قسمت پنجم 🔻پیروزی آوا و سام بر صنعت دخانیات، تنها آغاز راهی طولانی بود. آنها به سمبل مبارزه برای سلامت و عدالت تبدیل شده بودند. دعوت‌ها برای شرکت در کنفرانس‌ها و همایش‌های بین‌المللی از سراسر جهان به سمت‌شان سرازیر شد. آن‌ها در این رویدادها، تجربیات خود را با فعالان اجتماعی دیگر به اشتراک گذاشتند و به آن‌ها الهام بخشیدند. 🔺اما آوا و سام به این موفقیت‌ها قانع نبودند. آن‌ها می‌دانستند که هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. آنها تصمیم گرفتند یک سازمان غیرانتفاعی تاسیس کنند تا به جوانان کمک کند تا از دام اعتیاد به سیگار و سایر مواد مخدر رها شوند. این سازمان با برگزاری کارگاه‌ها، مشاوره‌ها و کمپین‌های اطلاع‌رسانی، به جوانان آگاهی لازم را می‌داد تا بتوانند انتخاب‌های سالم‌تری داشته باشند. 🔻در همین حال، آوا و سام به دنبال راه‌هایی برای کاهش تولید و فروش محصولات دخانی در سطح جهانی بودند. آنها با همکاری سازمان‌های بین‌المللی، فشار زیادی را بر دولت‌ها و شرکت‌های دخانیاتی وارد کردند. نتیجه این تلاش‌ها، تصویب قوانین سختگیرانه‌تر در بسیاری از کشورها بود که تولید و فروش سیگار را محدود می‌کرد و تبلیغات آن را ممنوع می‌کرد. 🔺آوا و سام هرگز فراموش نکردند که چه چیزی آن‌ها را به این مبارزه کشاند. آن‌ها می‌خواستند که همه مردم بتوانند زندگی سالم و طولانی داشته باشند. آن‌ها می‌خواستند که دنیا جایی بهتر برای زندگی باشد. 🔻سال‌ها گذشت و آوا و سام به افراد بسیار تاثیرگذاری در جامعه تبدیل شدند. آن‌ها به عنوان الگو برای نسل‌های آینده شناخته می‌شدند. آنها ثابت کردند که حتی یک نفر هم می‌تواند با تلاش و پشتکار، تغییر بزرگی ایجاد کند. پایان http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 آزمایشگاه همدلی 🔻در یک دبیرستان عجیب و غریب به نام «مدرسه علوم عجیب الخلقه»، گروهی از دانش‌آموزان کنجکاو به نام‌های آنا، بن و سارا تصمیم می‌گیرند یک آزمایش علمی عجیب و غریب انجام دهند. آنها می‌خواهند بفهمند آیا لباس‌هایی که می‌پوشیم روی احساسات دیگران تأثیر می‌گذارد یا نه؟ 🔺آنا که همیشه به مُد علاقه داشت، می‌گوید: «من مطمئنم که اگر لباس‌های خیلی کوتاه و براق بپوشم، همه به من توجه می‌کنند و شاید حتی کمی حسودیشان بشود!» 🔻بن که عاشق آزمایش‌های علمی است، با اشتیاق می‌گوید: «من یک نظریه دارم! شاید اگر لباس‌های خیلی تنگ و چسبان بپوشیم، مردم فکر کنند ما قوی‌تر هستیم و به ما بیشتر احترام بگذارند!» 🔺سارا که کمی محتاط‌تر است، می‌گوید: «من فکر می‌کنم همه این‌ها خیلی ساده است. شاید بهتر باشد یک آزمایش علمی دقیق‌تر انجام دهیم». 🔻پس از بحث و گفتگوی زیاد، آنها تصمیم می‌گیرند یک آزمایشگاه کوچک در انباری مدرسه راه بیندازند. آنها یک مانکن را با لباس‌های مختلف می‌پوشانند و از دانش‌آموزان دیگر می‌خواهند که به آن نگاه کنند و احساساتشان را بیان کنند. 🔺در اولین آزمایش، آنها مانکن را با یک لباس شنا بسیار تنگ و براق می‌پوشانند. سپس، از دانش‌آموزان می‌خواهند که به مانکن نگاه کنند و به سؤالاتی مانند «آیا به این شخص احساس همدلی می‌کنید؟» و «آیا فکر می‌کنید این شخص قوی است؟» پاسخ دهند. 🔻نتایج آزمایش بسیار عجیب بود! اکثر دانش‌آموزان گفتند که به مانکن با لباس شنا احساس همدلی نمی‌کنند و فکر می‌کنند این شخص فقط به ظاهر خود اهمیت می‌دهد. 🔺آنا، بن و سارا بسیار شگفت‌زده شدند. آنها تصمیم گرفتند آزمایش دیگری انجام دهند. این بار، آن‌ها مانکن را با یک لباس ساده و راحت پوشاندند. نتایج این آزمایش کاملاً متفاوت بود. اکثر دانش‌آموزان گفتند که به مانکن با لباس ساده احساس همدلی بیشتری می‌کنند و فکر می‌کنند این شخص مهربان‌تر و قابل اعتمادتر است. 🔻آنا، بن و سارا با هیجان به هم نگاه کردند. آنها فهمیده بودند که لباس‌ها واقعاً می‌توانند روی احساسات دیگران تأثیر بگذارند. آنها همچنین متوجه شدند که این موضوع بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که فکر می‌کردند. 🔺در پایان، آنها تصمیم گرفتند نتایج آزمایش خود را در یک مقاله علمی بنویسند و آن را در مجله مدرسه منتشر کنند. آنها امیدوار بودند که بتوانند با این کار، دانش‌آموزان دیگر را به فکر کردن درباره تأثیر لباس‌ها بر روی خود و دیگران تشویق کنند. http://eitaa.com/yaranhamdel