eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عليه السلام إِنَّ أهنَأَ النّاسِ عَيشا مَن كانَ بِما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ راضِيا گواراترين زندگى را كسى دارد كه از آنچه خدا قسمت او كرده، خشنود باشد . غررالحکم ؛ 3397 کانال خبری، تحلیلی و سیاسی یاران همدل در پیام رسان ایتا👇 @yaranhamdel گروه خبری، تحلیلی و سیاسی یاران همدل در پیام رسان روبیکا 👇 https://rubika.ir/joing/CIDEJFBJ0CZSACXHLHNWKEWNYXZYJXUG
📌 «یکى از خصوصیات در ممشاى سیاسیش این است که با دشمنان و مخالفان خود با استدلال و متواضعانه حرف میزند. اما آن وقتى که این مدارا اثر نکند، آن وقت جاى قاطعیت علوى است؛ آن جا با کسانى مثل خوارج، آنجور رفتار میکند که خودش فرمود: «انا فقأت عین الفتنة» چشم فتنه را من در آوردم.»  ✅ بیانات رهبری؛ ۱۳۸۸/۰۶/۲۰ ┄┅♡☫♡┅┄ ⁦🇮🇷⁩به جمع سربازان جهاد تبیین بپیوندید روبیکا👇 rubika.ir/jahadtabein_48 ایتا👇 eitaa.com/yaranhamdel
🔰 🏴فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به قلم مجتهد شهید سیدمصطفی خمینی/بخش دوم به‌مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ... مخفی نماند که اگر کتاب فارسی نبودی که به دست عوام الناس افتادی و خوف بعضی مطالب که پیش آمدی، علی را چنان معرفی می‌کردم که هیچ عارفی به اوج آن نرسیده باشد و هیچ علی اللهی ملعون قرن، آن مطلب به گوشش نخورده باشد [که] خدا می‌داند و بس قلم اینجا رسیده سر بشکست. آن قدر هست که بانگ جرس می‌آید. سید و سالار من پدر بزرگوار و عارفم از شیخ عارف خود مرحوم شاه‌آبادی غفر الله لهما وأسكنه الله جنانه نقل فرمودند که اگر فرضاً رسول الله به دست دشمن از بین رفته بودی علی قرآن را می‌آوردی تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... (نهضت امام خمینی، ج۵، صص۱۷۹-۱۷۸) http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 🏴فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به قلم مجتهد شهید سیدمصطفی خمینی/بخش سوم به‌مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹... در خاتمه مطلبی را به گوش بیدار و شنوای اصحاب کشف شهود می رسانم و مایل هستم که در آن بسیار تدبر کنند: شیخ ما علامه جلیل القدر حاجی نوری در خاتمه مستدرک از سید علیخان روایت می‌کند که... حضرت امیر فرمودند که از رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم که بعد از سؤال از اینکه به چه لغتی خداوند شما را خطاب کردند در شب معراج؟ فرمودند به زبان علی پس به من الهام شد که بپرسم ای پروردگار! تو مرا خطاب می‌کنی یا علی؟ در جواب آمد که ای احمد .... خلق کردم تو را از نور خودم و علی را از نور تو مطلع بودم بر اسرار قلب تو و نیافتم در او کسی را که بیشتر از علی او را بخواهی و دوست داشته باشی و در این هنگام خطاب کردم به تو با لسان [لهجه] علی که خاطرت مطمئن گردد و قلبت مطمئن باشد. اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد 🔸...خداوندگارا! سینه ما را از نور معرفت خود محروم نگردان و حقیقت ما را با خاک و طینت اولیای خویش تجهیز فرما تا چنین و چنان نگردد [که] راه سعادت برای ما باز نشود و از ظلمت و جهل و بدبختی، رهایی نیابیم. و امیدواریم که از این نگارش‌هایی که درباره مرتضی علی به چشم و گوش ما می‌خورد جزیی از معارف تو نصیبمان گردد تا از راه تو که اساس هر راهی است به او برسیم.... (نهضت امام خمینی، ج۵، صص۱۸۰-۱۷۹) http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به قلم مجتهد شهید سیدمصطفی خمینی/بخش چهارم به‌مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ... خدای را می‌خوانم که مسلمین را به این حقیقت [حقانیت علی] متوجه کند و آنان را به راه راست هدایت فرماید و قلوب ما و آنان را از محبت علی و اولادش مملو سازد و دست ما را از دامان پر مهر او کوتاه نفرماید و آنان که این خشت کج را در اسلام نهادند به عذاب ابدی خویش گرفتار نماید و دیگران که به این کجروی دامن می‌زنند و نمی‌گذارند مسلمانان روشن دل شوند نابود نماید و نگارنده را که از خاکساران به حسین علی می باشد با علی محشور فرماید.. (نهضت امام خمینی، ج۵، ص۱۸۰) http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به قلم مجتهد شهید سیدمصطفی خمینی/بخش پنجم به‌مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام مصطفی در نوشته عرفانی خویش از عشق و آرزوی درونی و قلبی خود برای آرمیدن در جوار علی و دیدن روی علی چنین پرده بر می دارد: ... بارالها! چشم ما را [ ناخوانا] به جمال جمیلش روشن فرما و این چند روزه از عمر را که در جوار رحمتش به سر میبرم قبول نما و دیدار وی را نصیبم کن.( همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی (نهضت امام خمینی، ج۵، صص۱۸۱-۱۸۰) http://eitaa.com/yaranhamdel
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چرا اسم امام علی (ع) در قرآن نیومده؟ 🔻 اسم خیلی چیزا اومده، ولی اسم امام نه؟ یعنی اونا مهمتر از امامت بوده‼️ http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 دمشق شهرِ عشق 🎬قسمت ۴۹ 💠 سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه می‌کردم و مصطفی
🔰 دمشق شهرِ عشق 🎬قسمت ۵۰ و پایانی 💠 دو ماشین نظامی و عده‌ای مدافع تازه نفس وارد حرم شده بودند و باورم نمی‌شد حلقه شکسته شده باشد که دیدم مصطفی به سمتم می‌دود. آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه می‌درخشید و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفس‌نفس افتاد :«زینب اومده!» 💠 یک لحظه فقط نگاهش کردم، تازه فهمیدم را می‌گوید و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم می‌پیچید :«تمام منطقه تو محاصره‌اس! نمی‌دونیم چجوری خودشون رو رسوندن! با ۱۴ نفر و کلی تجهیزات اومدن کمک!» بی‌اختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم و به‌خدا حس می‌کردم با همان لب‌های خونی به رویم می‌خندد و انگار به عشق سربازی با همان بدن پاره‌پاره پَرپَر می‌زد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد :«ببین! خودش کلاش دست گرفته!» 💠 را ندیده بودم و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانی‌اش را در سرمای صبح با چفیه‌ای پوشانده بود. پوشیده در بلوز و شلواری سورمه‌ای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به ، گرای مسیر حمله را می‌داد. از طنین صدایش پیدا بود تمام هستی‌اش برای دفاع از حرم (علیهاالسلام) به تپش افتاده که در همان چند لحظه همه را دوباره تجهیز و آماده نبرد کرد. 💠 ما چند زن گوشه حرم دست به دامن (علیهاالسلام) و خط آتش در دست بود که تنها چند ساعت بعد محاصره شکست، معبری در کوچه‌های زینبیه باز شد و همین معبر، مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سال‌های بعد بود تا چهار سال بعد که آزاد شد. در تمام این چهارسال با همه انفجارهای انتحاری و حملات بی‌امان تکفیری‌ها و ارتش آزاد و داعش، در ماندیم و بهترین برکت زندگی‌مان، فاطمه و زهرا بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند. 💠 حالا دل کندن از حرم (علیهاالسلام) سخت شده بود و بی‌تاب حرم (علیهاالسلام) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیری‌ها بود و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دل‌مان را زیر و رو کرده بود. محافظت از حرم (علیهاالسلام) در داریا با حزب‌الله بود و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای به زیارت برویم. 💠 فاطمه در آغوش من و زهرا روی پای مصطفی نشسته بود و می‌دیدم قلب نگاهش برای حرم (علیهاالسلام) می‌لرزد تا لحظه‌ای که وارد داریا شدیم. از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده و از حرم (علیهاالسلام) فقط دو گلدسته شکسته که تمام حرم را به خمپاره بسته و همه دیوارها روی هم ریخته بود. 💠 با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، می‌توانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده‌اند و مصطفی دیگر نمی‌خواست آن صحنه را ببیند که ورودی رو به جوان محافظ‌مان خواهش کرد :«میشه برگردیم؟» و او از داخل حرم باخبر بود که با متانت خندید و رندانه پاسخ داد :«حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟» دیدن حرمی که به ظلم زیر و رو شده بود، طاقتش را تمام کرده و دیگر نفسی برایش نمانده بود که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست :«نمی‌خوام ببینم چه بلایی سر قبر اوردن!» 💠 و جوان لبنانی معجزه این حرم را به چشم دیده بود که (علیه‌السلام) را به ضمانت گرفت :«جوونای و تا آخرین نفس از این حرم دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، (علیه‌السلام) خودش از حرم دخترش دفاع کرد!» و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد تا دست حیدری (علیه‌السلام) را به چشم خود ببینیم. 💠 بر اثر اصابت خمپاره‌ای، گنبد از کمر شکسته و با همه میله‌های مفتولی و لایه‌های بتنی روی ضریح سقوط کرده بود، طوری که دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده و هرگز دست‌شان به قبر مطهر حضرت سکینه (علیهاالسلام) نرسیده بود. مصطفی شب‌های زیادی از این حرم دفاع کرده و عشقش را هم مدیون (علیهاالسلام) می‌دانست که همان پای گنبد نشست و با بغضی که گلوگیرش شده بود، رو به من زمزمه کرد :«میای تا بازسازی کامل این حرم بمونیم بعد برگردیم ؟» 💠 دست هر دو دخترم در دستم بود، دلم از عشق (علیهاالسلام) و (علیهاالسلام) می‌تپید و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود که عاشقانه شهادت دادم :«اینجا می‌مونیم و به کوری چشم و بقیه تکفیری‌ها این رو دوباره می‌سازیم ان‌شاءالله!»... «پایان» http://eitaa.com/yaranhamdel