🔰 قسمت ششم پادپخش مصطفی 🎧 تاریخ تحلیلی زندگی پیامبر 🎙 عطا یاوری 🔻این قسمت: حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔹 خانواده حضرت خدیجه 🔹 آیا ایشان قبل از ازدواج با پیامبر با افراد دیگری ازدواج کرده بودند؟ 🔹سن حضرت خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر 🔹 ماجرای خواستگاری و ازدواج با پیامبر 🔹فرزندان حضرت خدیجه 🔹فضائل حضرت خدیجه قسمت قبل 👈 اینجا #مصطفی #تاریخ_انبیا #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 پسری به نام شیعه 🎬 قسمت: ۲۶ 🚥 آن مرد ، با عصبانیت گفت : 🔥 بالفرض که امامت هست 🔥 شما چرا علی را می پرستید ؟ 🔥 مگر خداوند ، بالاتر از علی نیست ؟! 🚥 من ، چپ چپ نگاهش کردم 🚥 لبانم را کج کردم و گفتم : 🇮🇷 اولا این حرف شما ، یک تهمت است 🇮🇷 و هیچ کس قائل به این حرف نیست . 🇮🇷 حتی برادران سنی ، 🇮🇷 تا حالا چنین تهمتی به ما نزدند 🇮🇷 که شما دارید می زنید . 🇮🇷 ولی نمی گویم نیست 🇮🇷 شاید چند نفر جاهل و احمق ، 🇮🇷 چنین کاری بکنند . 🇮🇷 در همه ادیان و مذاهب ، 🇮🇷 آدمهای جاهل و بدعت گذار ، وجود دارند . 🇮🇷 همه ما شیعیان و اهل سنت ، 🇮🇷 خدا پرستیم نه علی پرست نه خلیفه پرست 🇮🇷 ما علی را دوست داریم ، 🇮🇷 به او توسل می کنیم ، 🇮🇷 و او را واسطه بین خود و خدا می دانیم 🇮🇷 از رفتار و سخنانش الگو می گیریم 🇮🇷 در ضمن ؛ 🇮🇷 چطور ممکن است ما کسی را بپرستیم 🇮🇷 که خودش نیز ، یکی دیگر را می پرستد ؟ 🇮🇷 در ضمن ، اگر ما دنبال این بودیم 🇮🇷 که امام علی را ، با دروغ بالا ببریم 🇮🇷 می توانستیم خیلی راحت ثابت کنیم 🇮🇷 که او پیامبر است . 🚥 بعد از این حرفم ، 🚥 انگار برق از کله اش پرید . 🚥 چشمانش ، دو برابر بازتر شدند 🚥 و با تعجب ، به من نگاه می کرد . 🚥 همچنین بین مردم همهمه شد که می گفتند : 🚩 آقای شیعه ، چه می گوید ؟ 🚩 مگر می شود ثابت کرد که علی پیامبر است ؟ 🚩 اگر نتواند ثابت کند ، چی ؟!! 🚩 حتما آبرویش میرود . 🚥 همه منتظر ادامه حرفهای من بودند 🚥 لبخندی زدم و گفتم : 🇮🇷 در آیه مباهله ، پیامبر اکرم ، 🇮🇷 امام علی را با تعبیر انفسنا آورده 🇮🇷 یعنی علی را جان خودش خطاب کرده 🇮🇷 و همه می دانند 🇮🇷 که تک تک الفاظ و تعابیر قرآن ، 🇮🇷 حساب شده است . 🇮🇷 پیامبر می توانست بگوید 🇮🇷 برادرم ، رفیق ، یارم ، دامادم و یا پسر عمو 🇮🇷 ولی نگفت ... چرا نگفت ؟ 🇮🇷 چرا انفسنا گفت ؟ 🇮🇷 برای اینکه عالم و آدم بفهمند 🇮🇷 که علی ، جان پیامبر است 🇮🇷 اصلاً ، خودِ خودِ پیامبر است 🇮🇷 و هر چه پیامبر دارد ، علی هم دارد 🇮🇷 پس علی مثل ایشان ، پیامبر است 🇮🇷 و دارای نبوت و رسالت و وحی است . 🚥 همه مردم ، از این استدلال به وجد آمدند 🚥 تکان دادن سر همراه با تبسم علمای سنی ، 🚥 بیانگر موفقیت من بود 🚥 ولی چهره غضبناک و عصبانی آن فرد ، 🚥 مرا مصمم کرد 🚥 تا تیر خلاص را بزنم و گفتم : 🇮🇷 ولی نگران نباش 🇮🇷 ما چنین ادعایی نداریم 🇮🇷 که بگوییم علی پیامبر است 🇮🇷 ولی ادعای بالاتری داریم 🇮🇷 آن هم اینکه امامت از نبوت بالاتر است . 🚥 دوباره مجلس پر از هیاهو شد . 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی #پسری_به_نام_شیعه #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 🇵🇸قَفَسِ غَزّه 💥 فلسطین؛ از پیدایش تا طوفان الاقصی 🎬قسمت پنجم: از پیمان اسلو تا انتفاضهٔ ۲۰۰۰ ✍ در این قسمت می‌بینید: 🔹 ورود به فاز مسلحانهٔ مبارزات 🔸 مذاکرات مخفیانهٔ اسرائیل با جنبش فتح و یاسر عرفات 🔹 توافقنامهٔ اسلو و تأسیس تشکیلات خودگردان فلسطین 🔸 جایزهٔ صلح نوبل برای یاسر عرفات، شیمون پرز و اسحاق رابین 🔹 آغاز انتفاضهٔ دوم پس از ورود آریل شارون به مسجدالاقصی #قفس_غزه #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 کمیک‌موشن زیتون سرخ 🎬قسمت‌ششم 🎞 کاری از: مرکز انیمیشن سوره 🎥 کمیک موشن «زیتون سرخ» با روایتی تاریخی اما ساده و روان سعی می‌کند به پرسش‌هایی اساسی دربارهٔ تاریخ فلسطین پاسخ دهد. پرسش‌هایی همچون: 1⃣ آیا فلسطین یک سرزمین خالی بود؟ 2⃣ آیا صهیونیسم همان یهودیت است؟ 3⃣ آیا فلسطینی‌ها داوطلبانه وطنشان را ترک کردند؟ 4⃣ آیا یهودی‌ها ملّتی بودند بدون سرزمین؟ 5⃣ علت جنگ اسرائیل با اعراب چه بود؟ 6⃣ ماجرای «روز نکبت» چیست؟ 7⃣ آیا افسانه‌ها دربارهٔ مردم غزّه صحّت دارد؟ 👈 مناسب سنّ بالای ١٣ 💥 عوامل سریال: 🔹کارگردان: مجید محمودی 🔸تهیه‌کننده: امید مرندی 🔹نویسنده: نسرین اسدی 🔸مجری: علی مرادخانی #مستند_زیتون_سرخ #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 حاضر جوابی‌های شهید مدرّس ″سوغات برای رضا شاه″ پس از بازگشت مدرّس از اصفهان، رضا شاه به او گفت: برای ما چه سوغات آورده‌ای؟ پاسخ داد: سوغات خوبی برای شما آورده‌ام. می‌ترسم قدر آن را ندانید. سوغات من این است كه بیشتر اجزای دولت به نام شما، مردم را می‌چاپند و اذیت می‌كنند. من با خود گفتم این مطلب را به شما بگویم تا بدانید و در رفع آن بكوشید. اگر نصیحت مرا بشنوید بهترین سوغات برای شما است. #حاضرجوابی‌های_مدرس #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 حمله گروه‌های تروریستی به مردم ✍گروه‌های تروریستی به سه دلیل دست به حملاتی می‌زنند که در آن غیرنظامیان قربانی می‌شوند: 1⃣ نخست این که اجرای عملیات دهشت‌افکنانه در مناطق نظامی و حفاظت شده دشوار است. 2⃣ دوم، حمله به محل‌های پرجمعیت و غیرنظامیان، نارضایتی افکار عمومی را از کارکرد حکومت افزایش می‌دهد و باعث فشار بر حکومت می‌شود. به تعبیر دیگر، حمله به جمعیت غیرنظامی، نوعی تنبیه حاکمان برای پذیرش خواسته‌های گروه ‌تروریستی یا حامیان این گروه‌ها می‌باشد. 3⃣ سوم، مکان و گستره‌ حادثه، به لحاظ تبلیغاتی و رسانه‌ای، به شدت برای عاملان حمله حائز اهمیت است. فلسفه‌ حملات تروریستی، به معنای اعلام حضور گروه‌های دهشت‌افکن در همه جا می‌باشد. #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 سرزمین شکست‌ناپذیر ‌🔹ما میراث دار اشک و لبخندهای مردمان سرزمینی هستیم که در گوشه گوشه تاریخش می‌شود مادران نترس و پدران شجاعی را پیدا کرد که روزی به جای عزیزانشان، سلاح‌هایشان را در آغوش گرفتند 🔹زنان و مردانی که نگاه‌های امیدوارشان در روزهای جنگ و ناآرامی فقط خیره به یکجاست.. آن هم اینکه پرچم این خانه همیشه پابرجاست.. #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 این پرچم هیچوقت زمین نمی‌افتد؛ تمام! #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 وصیت‌نامۀ شهداء امام خمینی(ره): وصیت‌نامه‌ای که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. ۵۰ سال عبادت کردید و خدا قبول کند. یک روز هم یکی از این وصیت‌نامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. «راه مرا که همان راه شهیدان اسلام است ادامه دهید» ای اهل خانواده‌ام، می‌دانم که شما برای آمدنم ثانیه شماری می‌کنید؛ اما پدر و مادر عزیزم خدا مرا به میهمانی دعوت کرده است و باید به حسین زمانم لبیک بگویم. اگر من لیاقت شهادت را داشتم و شهید شدم از شما می‌خواهم راه مرا ادامه دهید و به خصوص از برادرانم می‌خواهم که حزب‌اللهی زندگی کنند و پیرو ولایت فقیه باشند و رابطه خود را با خدای بزرگ محکم کنند و هرگز از روحانیت مبارز دست نکشند و همیشه پشتیبان آنها باشند. از شما برادران و اهل خانواده می‌خواهم سجادوار و زینب‌وار زندگی و با نفس خود مبارزه کنید تا در بهشت موعود با هم ملاقات کنیم. «قد افلح من زکیها» پیروزمند کسی است که تزکیه نفس کرد. پس تزکیه نفس بر هر فرد مسلمان واجب است. از اهل خانه می‌خواهم برای من گریه نکنند؛ بلکه برای سالار شهیدان، حسین بن علی گریه کنند؛ چون ما پیروان حسین هستیم و برای ادامه راهش به جبهه آمدیم تا بگوییم اگر آن زمان نبودیم تا به شما لبیک بگوییم؛ اما الآن به نایب امام زمان(عج) و حسین زمانمان لبیک گفتیم و تا آخرین قطره خونمان از اسلام و قرآن دفاع می‌کنیم؛ که اگر بکشیم و یا شهید شویم پیروزیم؛ چرا؟ چون هدف ما اسلام و حاکمیت قرآن کریم در سرتاسر جهان است. از دوستان خوب و حزب‌اللهی‌ام می‌خواهم راه مرا که همان راه شهیدان اسلام است ادامه دهند و از مرگ نترسند. از مادر عزیزم می‌خواهم هیچگونه نگران نباشد؛ چون من در راه اسلام و قرآن شهید شدم و در همان حال به شهیدان کربلا می‌پیوندم امیدوارم مثل مادر دیگر شهیدان خدا به شما صبر و استقامت عنایت فرماید. باز هم از شما می‌خواهم پیرو رهبر عزیزمان که قلب ۳۶ میلیون امت شهیدپرور است باشید و همیشه همراه روحانیت باشید تا شکست نخورید. خدا را سپاسگزارم که از مال دنیا چیزی به من نداده است و از این جهت هم خوشحالم و خدا را سپاسگزارم که دنیا پرست و مال پرستی را در ذات من قرار نداد. ۱۳۶۱/۰۵/۰۵ 🌷شهید شهید محرم مهدی تولد: ۸ مهرماه ۱۳۴۷ شهادت: ۱۵ مرداد ۱۳۶۱ محل شهادت: جزیره مجنون منبع: مجموعه وصیت‌نامه شهدای استان قزوین - فار #وصیت‌نامه_شهدا #هر_روز_با_شهدا #شهدای_استان_قزوین #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 نیمه پنهان یازده سپتامبر 📌بهانهٔ آمریکا برای لشکرکشی به غرب آسیا 📖فصل دوم ۳)تروریسم توسط جرم «جرم آگاهی» ضربه شدید و کاملاً نمادین به دفاتر کار مورگان استانلی دی آن و ایترو کمپانی یکی از اصلی‌ترین مؤسسات مالی دنیا ۲۲ طبقه از برجهای تجاری آمریکا را تا طبقه صد و دهم در بر می‌گیرد. پرواز یونایتد ۱۷۵، برج را تا نزدیکی محل این دفاتر تخریب می‌کند و با خواندن یادداشتها در می‌یابم که ۲۱۵۷ امتیاز فروش مورگان استانلی سه روز پیش از سانحه خریداری شده است. در حالی که معمولاً حجم قراردادهای این نوع امیتازات فقط تا ۲۷ قراداد در روز پیش از ششم سپتامبر ۲۰۰۱ بالا می‌رفته است سهام مورگان استانلی از ۴۸/۹۰ دلار به ۴۲/۵۰ دلار پس از یازدهم سپتامبر سقوط می‌کند. در این میان سوداگران، حداقل مبلغی معادل ۱/۲ میلیون دلار به جیب می‌زنند سناریو برای یکی از غولهای تجاری یعنی مریل لینچ و کمپانی که در حواشی برجهای دوقلو قرار گرفته به همین شکل است ۱۲۲۱۵ سهام فروشی آن بین ششم تا دهم سپتامبر خریداری شده است. سابقاً حجم معاملات آن، حول ۲۵۲ قرارداد در روز بوده است. وقتی بازار بورس مجدداً باز شد قیمت این سهامها از ۴۶/۸۸ دلار به ۴۱/۵۰ دلار تنزل یافت. سود حاصل حداقل ۵/۵ میلیون دلار بود. عصبانیت در نزد مونیج (آریی) شرکت جهانی بیمه و زوریخ جایی که رقیب او سوئیس (آرایی) قرار گرفته اوج می‌گیرد. مونیخ (آریی) مبلغ باز پرداخت خسارت برجهای سرنگون شده را ۲/۱ میلیارد یورو بدون مالیات برآورد می‌کند، رقمی بی سابقه در حالی که سوئیس (آریی) شماره دوی جهانی سهم خود را تا دو میلیارد فرانک سوئیس (یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون دلار) چیزی حدود دو سوم درآمدهای سالیانه اش، ارزیابی می‌کند. در شبکه تلویزیونی ای بی سی نیوز کارشناس جوناتان وینز گزارش میدهد این قبیل جرم آگاهان که سراسر جهان از ژاپن تا ایالات متحده و اروپا را در بر می‌گیرند، در تاریخ بی سابقه‌اند. بیست و دوم سپتامبر خبرگزاری آسوشیتدپرس، مطرح کرد که بانک مرکزی آلمان این قبیل تروریسم جرم آگاهانه نه تنها در حوزه حمل و نقل هوایی و بیمه بلکه در بازارهای طلا و نفت را سرشماری می‌کند. رییس بوندس بانک ارنست ولنکه تأیید می‌کند که در برخی از این قبیل عملیاتها میتوان، منبع را شناسایی کرد. از انتشار این سخن قاطع تا به اکنون آقای ولنکه هرگز کلمه دیگری در ایــن بــاره بر زبان نیاورده و در سکوتی محتاطانه فرو رفته است. دوم اکتبر ۲۰۰۱ روزنامه وال استریت فاش کرد که سرویسهای مخفی به خریدهای فوق‌العاده گزافی از حواله‌های پنج ساله وزارت دارایی آمریکا درست قبل از عملیات تروریستی یازده سپتامبر پی برده‌اند. معاملات بر اساس مبلغی سرسام آور یعنی پنج میلیارد دلار انجام شده است. روزنامه «تجارت» می‌نویسد این حواله‌های ۵ ساله وزارت دارایی آمریکا بهترین سرمایه‌گذاری برای یک بحران احتمالی جهانی خواهد بود، به خصوص اگر این بحران آمریکا را مورد هدف قرار دهد. آنها به دلیل برخورداری از امنیتی که توسط دولت آمریکا تضمین شده است بسیار ارزشمند می‌باشند و ارزش آنها چنانچه سرمایه‌گذاران به ناگهان مکانهای پر مخاطره مثل بازار سهام را ترک گویند، افزایش مییابد. ارزش این حواله‌ها که توسط وال استریت ژورنال محاسبه شده ناگهان پس از حوادث یازده سپتامبر افزایش یافته است. فقط نه روز پس از حادثه غمبار یازده سپتامبر کافی بود تا غول چراغ به جای اولیه‌اش بازگردانده شود و این پرونده دست و پاگیر مختومه گردد. شاهد حاضر مقابل کمیسیون بانکی سنا روز بیستم سپتامبر منشی دولت در وزارت دارایی پارال اونیل با قاطعیت بیان می‌کند قبل از دستیابی به منبع واقعی این عملیات تجاری باید از ۱۰ شرکت انفورماتیک اطلاعات کسب کرد. اقدامی به ظاهر ناممکن برای این وزیر، سرویسهای فدرال و دولت بوش رفتاری که بی توجهی واقعی نسبت به خون ۲۹۹۶ قربانی این حادثه هولناک را نمایان می‌سازد. ادامه دارد... نویسنده: اریک لوران، گزارشگر، کارشناس مسائل بین‌الملل و محقق #یازده_سپتامبر #بهانه_لشکرکشی #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 طومار سکوت ✅ ناگفته‌های روزهای اسارت و پس از آن 📖فصل دوم - در بند اسارت ″انتقال سه خواهر ایرانی به اردوگاه″ 🎬قسمت ۱ عراقیها بعد از بردن حاج آقا و بقیه بچه ها از اردوگاه سه نفر از خواهران ایرانی را که گویا امدادگر بسیجی بودند به عنوان اسرای جنگی به اردوگاه ما آوردند. اردوگاه عنبر كلاً سه بلوک دو طبقه بود که بلوک یک در شمال شرقی اردوگاه و بلوک دو و سه روبروی هم در قسمت غربی آن قرار داشت طبقه دوم بلوک یک مختص اسرای افسر و خلبان بود شیفت آزاد باش ما با افسران طوری بود که هیچ وقت همزمان با هم بیرون نباشیم و نتوانیم با هم ارتباط برقرار کنیم، اگرچه ارتباط لازم به صورت پنهانی برقرار بود. ما بلوک ۳ بودیم و آسایشگاه آن سه خواهر ایرانی اتاق کوچکی بود که درست روبروی آسایشگاه ما در گوشه طبقه دوم بلوک قرار داشت. با آمدن آنها روحیه‌ام خراب‌تر شده بود اگرچه آنها خیلی شجاع، مقاوم، صبور و با عفت بودند و سربازان عراقی اجازه هیچگونه برخورد اهانت آمیزی با آنها را نداشتند چون می‌دانستند عواقب بدی خواهد داشت ولی با این حال برایم خیلی سنگین و غیر قابل تحمل بود که ببینم آنها دست دشمن اسیرند رنج می‌بردند و کاری هم از دست کسی ساخته نبود. این موضوع بر تلخی اسارت افزوده بود و غم سنگینی از درون رنجم می‌داد. آنها مانند آینه دق هر روز جلوی چشمم بودند. پس از مدتی ماه محرم از راه رسید و ما شب‌ها بعد از نماز مغرب و عشا مراسم سینه زنی آرامی انجام می‌دادیم طوری که عراقی‌ها متوجه نشوند. سایر آسایشگاه‌ها نیز مراسم مشابهی داشتند شب عاشورا هم قرار بود به همین صورت مراسمی داشته باشیم، بعد از نماز مغرب عشا چون هنوز مراسم شروع نشده بود من داشتم کتابی از «ویکتور هوگو» به نام «گوژ پشت نتردام» را می‌خواندم. همینطور که داشتم مطالعه می‌کردم ناگهان احساس کردم ملائکه در آسمان به صدا درآمدند و دارند سرود معروف مهدی ای مولا نوبل زهرا را با صدای بلند می‌خوانند. با شنیدن این صدا چشمانم تار شد خطوط کتاب را گم کردم سرم را که بلند کردم دیدم بچه‌ها همه ریختند جلوی پنجره و دارند اتاق روبرویی را نگاه می‌کنند. بله صدا از اتاق خواهران بود. درست زیر اتاق خواهران آسایشگاه مجروحان قرار داشت. در آن اتاق جز چند اسیری که سالم بودند و برای کمک به مجروحین آنجا بودند بقیه همه تیر و ترکش خورده و درب و داغون بودند. با شنیدن صدای خواهران آسایشگاه مجروحین نیز لامپ‌های اتاق را خاموش کردند و همان سرود را همراه با سینه زنی پاسخ دادند. فرمانده اردوگاه با چند سرباز چوب و چماق به دست سراسیمه به طرف اتاق خواهران داشت می‌رفت. یکی از بچه‌ها گفت: اگر بخواهند به خواهران تعرض کنند ما نباید ساکت بنشینیم لذا قرار شد اگر با خواهران خواستند برخورد فیزیکی کنند ما میله‌های پنجره را بشکنیم و چنین ننگی را تحمل نکنیم. خوشبختانه این اتفاق ناگوار رخ نداد. گویا فرمانده عراقی خودش می‌دانست اگر دست به چنین کار احمقانه‌ای بزند چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد. لذا وقتی به اتاق خواهران رسید فقط در حالی که با مشت و لگد به در می‌کوبید فریاد می‌زد اسکوت اسکوت و وقتی دید فایده‌ای ندارد به سراغ مجروحین رفتند و سعی کردند از بین آنها کسانی را که سالم‌تر هستند را انتخاب کنند و برای پذیرایی به حمام که حدود ۵۰ متر جلوتر قرار داشت ببرند. ما تمام این صحنه‌ها را از پشت پنجره تماشا می‌کردیم یکی از مجروحین که پای راستش از بالای زانو قطع بود داشت می‌رفت در صف منتخبین تنبیه بایستد که سرباز عراقی به او گفت: تو برگرد. و وقتی دید برنمی‌گردد عصایش را از دستش گرفت و هول داد به طرف حمام، او هر چند قدمی که می‌رفت یک بار زمین می‌خورد و با یک تکبیر از جا بلند می‌شد و دوباره ادامه مسیر می‌داد. بچه‌ها این صحنه رو که دیدند دیگر تحمل نکردند و صدای تکبیر از اتاق بغلی بلند شد ما و سایر آسایشگاه‌ها هم شروع کردیم. صدای تکبیر در سراسر اردوگاه می‌پیچید. عراقی‌ها با شنیدن این صدا به وحشت افتادند، از هر طرف صدای آژیر خطر می‌آمد. سربازان بیشتری از بیرون در حالی که چوب و شلاق و دسته بیل به هر چیز که دم دست بود برداشته بودند و به طرف محوطه اردوگاه می‌دویدند. بچه‌های اتاق مجروحین ه داشتند برای تنبیه به حمام می‌بردند سریع برگرداندند و در اتاقشان را قفل کردند ما می‌دانستیم این کاری که کرده‌ایم جرم بزرگی محسوب می‌شود و بی پاسخ نخواهد ماند لذا لامپ‌ها را خاموش کردیم و مراسم شب عاشورا را با شکوه برقرار کردیم. تا نیمه‌های شب همه آسایشگاه‌ها با صدای بلند سینه زنی و عزاداری برپا کرده بودند. چون دیگر آب از سرمان گذشته بود چه یک وجب چه بیشتر. ادامه دارد... منبع: کتاب طومار سکوت #طومار_سکوت #آزادگان_سرافراز #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel