کانال یاران همدل
🔰 خان انگلیسی 🎬 قسمت: ۱۴ ″سرکوب و خلع سلاح عشایر توسط رضاخان″ یکی از نادرستترین کارهای رضاخان که
🔰 خان انگلیسی
🎬 قسمت: ۱۵
″اقدامات رضاخان برای رسیدن به سمت نخست وزیری″
آرام آرام رضاخان دخالت خودش را در اوضاع کشور افزایش داد. این دخالتها که افزایش پیدا کرد کار به جایی رسید که مجلس هم معترض شد.
رضاخان در داخل خود مجلس هم نمایندگان نفوذی داشت و به همین جهت نمیتوانستند او را استیضاح کنند. رضاخان تمام این اقدامات را انجام میداد تا خودش به سمت نخست وزیری
دست پیدا کند.
نکته مهم راجب رضاخان این است که او وقتی مشاهده کرد احمدشاه خیلی به او اهمیت نمیدهد و او را به عنوان نخست وزیر انتخاب نمیکند و مجلس هم معترض اوست تصمیم گرفت رکب بزند. تمام نیروهای نظامی و ژاندارمی را جمع نمود و برای آنها سخنرانی کرد و گفت من بودم که اوضاع شهر را آرام کردم. اگر میبینید ایران آرام است به خاطر من است و .... در نهایت رضاخان استعفا داد هرچند که خودش هم میدانست این استعفا صوری است. استعفا کرد تا به قوای کشور، نمایندگان مجلس، شاه و نخست وزیر نشان دهد که بدون رضاخان کارایی نخواهند داشت. رضاخان این استعفای صوری را با ایجاد آشوب در کشور همراه کرد تا به همه بفهماند که بدون او کشور امنیت نخواهد داشت.
سردارسیه برای آن که بفهماند وجود وی در امنیت شهر تا چه حد موثر است محرمانه به چند نفر از قزاقها دستور داد در شهر و خارج از شهر اخلال ایجاد نموده و به قتل و غارت بپردازند و عدهای را به قتل برسانند تا استعفای او برای مردم و مجلس ایجاد وحشت کند و مجلسیها از او عذرخواهی کنند.
رضاخان حتی حاضر بود برای این که خودش را اثبات کند آدم بکشد. چنین آدم پلید و پست و کثیفی بود که برای مردم کشور خودش هم ارزشی قائل نبود.
خبر استعفای رضاخان به برخی از سران استانها و لشگرها رسید و آنها هم اعتراض کردند.
در استانهای مختلف مانند بروجرد، گیلان، گلپایگان، قزوین و ... اعتراض کردند که چرا رضاخان استعفا داد. روزنامهها هم سه دسته شدند. عدهای از رضاخان حمایت کردند عدهای سکوت کردند و عده زیادی به مخالفت با رضاخان برخواستند که او از عمد این کارها را انجام میدهد و به او باج ندهید.
ولیعهد در آن زمان تهران بود ولیعهد از تبریز به تهران آمده بود و هم قوامالسلطنه و هم رضاخان را دعوت کرد و رضاخان در مقابل ولیعهد تعهد داد دیگر چنین غلطکاریهایی نخواهد کرد و طبق قانون اساسی رفتار خواهد
کرد.
آرام آرام کابینه قوامالسلطنه برای بار دوم شکست خورد و قوام السلطنه دیگر خیلی پیروی و حمایت مردمی هم نداشت. چون در سیاست داخلی ضعیف عمل کرد و مستوفیالممالك (حسن مستوفی) رئيس الوزرا شد. باز هم در زمان مستوفیالممالک تحرکات رضاخان علیه او آغاز شد تا خودش نخست وزیر شود. دوباره کابینه مستوفیالممالک شکست خورد و مشیرالدوله دوباره نخست وزیر شد که این آخرین کابینه مشیرالدوله بود.
وقتی مشیرالدوله قصد داشت روی کار بیاید انگلستان به احمد شاه فشار آورد تا رضاخان را به عنوان نخست وزیر انتخاب کند. احمدشاه به انگلستان گفت: رضاخان اگر همان سردار سپه باقی بماند بهتر است. اگر او نخست وزیر شود من دیگر کسی را ندارم که وزیر جنگ شود. مشیرالدوله نخست وزیر بعدی کشور ما شد.
در همین حین احمدشاه از خارج برگشت و مردم از او استقبال خوبی کردند. احمد شاه بی عرضه بود اما مانند رضاشاه به مردم ظلم نمیکرد.
آرام آرام برای این که رضاخان قدرت خودش را به مشیرالدوله نشان دهد قوامالسلطنه نخست وزیر قبلی را دستگیر کرد و به تبعید فرستاد. جالب است روسیه و انگلستان هم در این بین صدایشان در نیامد. با این که قوام نیروی روسیه بود.
هنگامی که سید ضیاءالدین عدهای از رجال را توقیف کرده بود یکی از کسانی که با انگلیسیها در تهران جلساتی داشت برای مرخص شدن و آزادی یکی دو نفر از رفقای خودش به ملاقات وزیر مختار انگلستان رفت. گفت فلانی و فلانی که نیروی شما بودند و برای شما خدمت کردند، سید ضیاءالدین اکنون آنها را دستگیر کرده و آیا نمیخواهید کاری کنید که آزاد شوند؟ وزیر مختار انگلیس در حالی که گیلاس چای را برای نوشیدن برداشته بود و با یک دست لیموترش را گرفته و فشار میداد و آب لیموترش را درون چای میریخت، گفت ما نسبت به اشخاص مانند همین لیموترش رفتار میکنیم. مادام برای ما که قابل استفاده باشند نگه میداریم و همین که استفاده خود را برای ما انجام دادند مثل همین لیموی بی آب پرتاب میکنیم. سپس پوست لیموترش را به سمت سطل آشغال پرتاب کرد.
تا زمانی که به رضاخان و قوامالسلطنه نیاز داشتند مانند یک گاو شیرده از آنها استفاده میکردند. وقتی تاریخ مصرف تمام شد آنها را دور انداختند.
ادامه دارد...
منبع: کتاب تاریخ بیست سالهٔ ایران
تألیف: حسین مکی
#خان_انگلیسی
#ذلتهای_پهلوی
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
امام صادق (علیه السلام):
🔹 إنَّ اَلدُّنْيَا يُعْطِيهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَحَبَّ وَ مَنْ أَبْغَضَ وَ إِنَّ اَلْإِيمَانَ لاَ يُعْطِيهِ إِلاَّ مَنْ أَحَبَّهُ
🔸 خداى عزّ و جلّ دنيا را به دوست و دشمن خود مىدهد ولى ايمان را جز به كسانیكه دوستشان دارد ندهد.
📚عوالم العلوم، باب العشرون، جلد۲۰، ص۷۲۵
⬅️ با نشر این حدیث در ثواب آن شریک هستید.
#حدیث
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 زندگی طوفانی 📖خاطرات سید حسن تقیزاده ۵ـ بسوی تهران وکالت در مجلس اول (۱۳۲۶ - ۱۳۲۴ هـ.ق)
🔰 زندگی طوفانی
📖خاطرات سید حسن تقیزاده
۵ـ بسوی تهران وکالت در مجلس اول
(۱۳۲۶ - ۱۳۲۴ هـ.ق)
″هاشم ربیع زاده″
پدرش حاجی ربیع آقا تاجر معتبری بود. مدتها بود در تهران بود. درشکه صدا کرد با هم نشسته، رفتیم به همین بهارستان، مجلس تازه به آنجا رفته بود. تمام مردم در حیاط جلو در ورودی کفشها را میکندند. رفتیم همان اطاق که قبل از ورود به تالار جلسه هست. آن وقت آنجا که حالا گویا جلسه خصوصی مجلس است، مجلس بود توی تماشاچیها نشستیم.
#زندگی_طوفانی
#حسن_تقیزاده
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 زندگی طوفانی 📖خاطرات سید حسن تقیزاده ۵ـ بسوی تهران وکالت در مجلس اول (۱۳۲۶ - ۱۳۲۴ هـ.ق) ″
🔰 زندگی طوفانی
📖خاطرات سید حسن تقیزاده
۵ـ بسوی تهران وکالت در مجلس اول
(۱۳۲۶ - ۱۳۲۴ هـ.ق)
″وضع مجلس″
مجلس شکل مربعی داشت. دیوار طرف راهرو دو در ورودی داشت که وسط آن پنجره بود. این پنجره درست پشت سر رئیس مجلس واقع شده بود. در طرف راست جایگاه، رئیس مجلس، محل ورود و کلاه و در طرف چپ محل ورود تماشاچیها بود که صف به صف پشت صف پایینی وکلاء مینشستند.
جای آخوندها و علماء جلوی دیوار بالا بود که در رأس آنها مؤسسين ثلاثه؛ آقا سید عبدالله بهبهانی و آقا میر سید محمد طباطبایی و حاج شیخ فضلالله نوری
بودند. علمای غیر وکیل هم به آنجا میآمدند، از قبیل میرزا ابوالقاسم امام جمعه که قبلاً مخالف مشروطیت هم بود. طرف مقابل جایگاه رئیس، تجار متشخص، ردیف پایین جلو تماشاچیان و دیگر وکلای
اصناف نشسته بودند.
#زندگی_طوفانی
#حسن_تقیزاده
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 خاطرات زندگی صبحی و تاریخ بابیگری و بهائیگری
📌بهائیان مطرود
″ملاک قرب و طرد″
۲)میرزا علی اکبر رفسنجانی از جمله دیگر مبلغان مشهور بهائی بود که سرگذشت عبرتآوری دارد. وی نیز از جرگه بهائیان رانده شد. در پی آزار و اذیت و تعرض بهائیان گوشه عزلت اختیار کرد و سرانجام پس از اعراض از بهائیت در زادگاهش در گذشت.
صبحی در شرح احوال ابن اصدق، همچنین رفتاری را با وی گزارش کرده است. جالب آنکه خود صبحی هم به گناه خود در آزار و اذیت به ناحق ابن صدق اعتراف میکند. اگر فرزندی از فرزندان بهائیان. مسلمان میگشت وضعیت بسیار وخیمی در انتظارش بود.
در فرقه ای که ملاک قرب، اطاعت کورکورانه و ملاک طرد، نافرمانی است، برخوردن به جنایات هولناک امری سهل و آسان است آن هم از نزدیکان رؤسای بهائیت.
در کتاب «پیام پدر» با نام برخی از مبلغان چیره دست بهائی آشنا میشوم که وقتی دغلکاری و فریبکاری رهبران این فرقه را دیدند به دامن اسلام بازگشتند. میرزا ابوالفضل گلپایگانی سرانجام از این گروه دلسرد شد و سالها خاموشی برگزیده و کارهایش به پایان نرسید.
شیخ احمد میلانی... در عشق آباد از کیش بهائی روی گردان شد... به خراسان رفته و دست به دامان پیشوای هشتمین امام شیعیان شد.
صبحی به سه تن از بهائیان تائب اشاره میکند که هر یک مطالبی را در بهائیت نگاشتهاند... شادروان آواره که از دانشمندان به نام و مبلغان گرامی بود و عبدالبهاء او را در نامههای بیشمار ستایش کرده چون شوقی از روش مردمی دور شده و کیش و آئینی که به گفته خداوندانش باید با خرد و دانش و راستی برابر آید، فرسنگها از آنها جدایی پیدا کرده و به خانه مسلمانی بازگشت و از خدا آمرزش خواست و چند دفتر در این باره نگاشت.
و پس از او نیکو که در روز نخست در بروجرد به جرگه بهائیان درآمد و مسلمانان هر چه داشت از دستش گرفتند و رنجها به او رسانیدند ولی او شادمان بود که همه این آزارها که به او میرسانند برای پیروی از آئین خدا است چون کار به دست شوقی افتاد و او را از نزدیک شناخت از او برگشت و به راستی و درستی پیرو کیش مسلمانی شد و او نیز دفترها نگاشت و پس از او اقتصاد که در مراغه بهائی شد و با پدر در سر این دین به ستیز برخاست و او را رها و دل شکسته کرد. آنگاه دو سه، سال با سید اسدالله قمی به راه افتاد و چون به خویهای ناپسندیده شوقی آگاه شد، با آنکه در راه این کیش رنجها کشیده بود و آوارگیها دیده و پدر را رنجانده بود، باز به جایگاه نخست خود برگشت و مردی دل آگاه شد و دفتری نوشت. همچنین دیگران که اگر بخواهم یک یک نامشان را ببرم دور و دراز خواهد شد.
#تاریخ_بابیگری_و_بهائیگری
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چرا میگویند چادرت را بتکان روزی ما را بفرست؟
🎙 #آیتالله_مصباحیزدی(ره)
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 بازیکن تعویض شد
🔻 واکنش کمال شرف، کاریکاتوریست یمنی به فعال شدن گروههای تروریستی در سوریه
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
FATF-40-Rec-2012-Dari.pdf
7.7M
فایل pdf ترجمه فارسی رسمی اداره اقدامات مالی fatf
خواهش می کنم تمام متن را با دقت و حساسیت مطالعه کنید تا متوجه بشین با پذیرش cftکه بخشی از fatfهست چه بلایی بر سر کشور میاد
🚨در ضمن براساس قانون وقتی کشوری fatf امضا کنه، نمی تواند برای اجرای آن تبصره اضافه کند که بتواند بگوید این بخش را اجرا می کنم یا نمی کنم
کانال یاران همدل
🍃 پای سخن خدا کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردهاند آنها اهل صداقتند و شهدا نیز نزد پروردگارش
35.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 پای سخن خدا
این خداست که شب را برای شما مایه آرامش و آسایش قرار داد و روز را روشنایی بخشید. خداوند بر همهی مردم فضل و کرم خویش را ارزانی کرده است!
#پای_سخن_خدا
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 پسری به نام شیعه 🎬 قسمت: ۳۸ 🚥 نماینده پادشاه قطر وارد شد 🚥 پس از سلام و احوالپرسی با نمایندگان
🔰 پسری به نام شیعه
🎬 قسمت: ۳۹
🇮🇷 گفتم : تنها مذهبی كه ،
🇮🇷 برای اثبات حقانيت خود ،
🇮🇷 از قرآن و سنت و عقل و اجماع ،
🇮🇷 دليل قطعی دارد ،
🇮🇷 مذهب دوازده امامی ( شیعه ) است.
🇮🇷 که حتی از كتاب مخالفان خود نیز ،
🇮🇷 دليل و مدرک معتبری دارد .
🇮🇷 مثلا در کتاب صحيح مسلم ،
🇮🇷 که از كتابهای معتبر ،
🇮🇷 و دست اول اهل سنت می باشد
🇮🇷 در جلد ۶ ، صفحه ۲۲ ، حدیث ۴۶۸۶
🇮🇷 آمده كه رسول خدا فرمودند :
🌸 هركس بميرد ؛
🌸 و بر گردن او بيعتی نباشد ؛
🌸 به مرگ جاهلی مرده است .
🇮🇷 و همچنین احمد بن حبنل ،
🇮🇷 در مسند خود ، ج ۴ ، ص ۹۶ ،
🇮🇷 می نويسد :
🌸 هركس بدون امام بميرد ؛
🌸 به مرگ جاهلی مرده است .
🇮🇷 گفتم : دوستان من !
🇮🇷 آیا این روایات را می پذیرید ؟
🍁 همه گفتند : بله
🍁 این روایات درست اند .
🇮🇷 گفتم : کدام یک از فرقه های شما ،
🇮🇷 بیعت یک امام به گردن دارد ؟
🚥 همه به همدیگر نگاه کردند
🚥 بعضیا گفتند : امام ما مرده
🚥 بعضیا هم گفتند :
🚥 امام ما هنوز به دنیا نیامده
🚥 بعضی هم گفتند :
🚥 امام ما ، همان مجتهد و مفتی ماست .
🇮🇷 گفتم : نه برادر
🇮🇷 منظور از امام ، معصومی هست ؛
🇮🇷 که از جانب خدا یا رسولش ،
🇮🇷 به امامت برگزیده شده باشد .
🇮🇷 همه شما می دانید
🇮🇷 تنها مذهبی كه بعد از رسول خدا ،
🇮🇷 امام زمان خود را می شناسد ؛
🇮🇷 و همواره بيعت يک امام مشخص را ،
🇮🇷 بر گردن داشته ،
🇮🇷 مذهب اثنی عشريه است .
🇮🇷 و ساير مذاهب اين چنين نيستند .
🇮🇷 درست نمی گویم بزرگوارن ؟
🌟 همه به فکر فرو رفته بودند
🌟 و بعضیا ، با هم نجوا می کردند
🌟 نماینده پادشاه لبخندی زد
🌟 سری تکان داد و گفت :
🍃 آفرین جوون ، ادامه بده .
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
#پسری_به_نام_شیعه
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
کانال یاران همدل
🔰 خاطرات شهداء🌷 ″آستين خالى فرمانده!″ 🌷رفتیم بیمارستان، دو روز پیشش ماندیم. دیدم محسن رضایی آمد و ف
🔰 خاطرات شهداء🌷
″بیترمزها!!″
🌷درگیری تو محور عملیات عینخوش شدید شد. نشسته بودیم پشت خاکریز، آماده. بهمان مأموریت داده بودند پاتک زرهی دشمن را دفع کنیم. بیترمزها چند قدم آن طرفتر روی کپه خاکی ایستاده بودند. نگاه میکردند به استحکامات دشمن. یکیشان با دست جایی را نشان داد و تو گوش دیگری چیزی گفت. ملاقلی آمد طرفمان: «شما بیترمزها! آن بالا چه کار میکنید؟» قبل از تمام شدن حرف فرمانده، پریدند پایین. تو تمام منطقه این دو تا معروف شده بودند به «بیترمز». چهارده، پانزده سالی بیشتر نداشتند.
🌷عراقیها پاتک نمیزدند. منتظر بودیم. نگاه کردم به بیترمزها. آر.پی.جی را گذاشته بودند زمین و حرف میزدند. لبخند زدم. از وقتی آمدم گردان مالک اشتر (یا به قول بچهها، گردان ضربت) با این دو بسیجی آشنا شدم. فرمانده بهشان سخت میگفت. همیشه میگفت: «اگر جلوی این دو تا را نگیرم، کار دست خودشان میدهند.» از شدت درگیری کاسته شده بود. از طرف سنگرهای عراقی گرد و خاک بلند شد. ماشینی میآمد طرفمان. یک بیل مکانیکی بود. داد زدم: «بچهها. آر.پی.جی!» بیترمزها نبودند.
🌷آر.پی.جیشان مانده بود روی زمین. فرمانده ایستاده بود پشت سرم: «کجا؟ بچهها کجا رفتهاند؟!» ناراحت بود. ماشین داشت نزدیک میشد. وقتی آمد جلوتر، یکی داد زد: «نزنید... نزنید، بیترمزهان.» یکیشان پشت فرمان بود، آن یکی هم بالای ماشین، روی سقف. «بروید کنار! ما تصدیق پایه یک نداریم.» نگاه کردم به فرمانده خوشحالی تو چشمهاش موج میزد. یواش یواش اخمهاش رفت تو هم. از غیظ صورتش سرخ شد. مرا کنار زد، عصبانی رفت طرف بیترمزها....
منبع: کتاب "آشیان"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#هر_روز_با_شهدا
#خاطرات_شهدا
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel