🌺#سلام_امام_زمانم
صبح در ڪوچہے ما
منتظر خندهے تــــوست
وقت آن است
ڪہ خورشید مجدد باشی ...❤
سلام خورشیــد عالمتابم✋🌸
🍃🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
#امیرمؤمنان_علیه_السلام
هر كه به مردم نيرنگ بزند، خداوند سبحان نيرنگ او را گريبان گير خودش مى كند.
مَن مَكرَ بالنّاسِ رَدَّ اللّهُ سبحانَهُ مَكرَهُ في عُنُقِهِ.
غررالحكم حدیث 883
✍امام صادق عليه السلام :
💠چون امير مؤمنان بر منبر بالا مى رفت ، مى فرمود : «شايسته مسلمان ، آن است كه از برادرى با سه تن بپرهيزد :
❶ بدكارِ بى شرم ، ❷ احمق ❸ دروغگو .
✅ امّا بدكارِ بى شرم ،
رفتار خود را برايت مى آرايد و دوست دارد كه تو نيز چون او باشى ، در كار دين و قيامتت به تو كمك نمى كند و نزديك شدن به او ، مايه جفا و سخت دلى است و رفت و آمدش ننگى است براى تو .
✅ امّا احمق ،
تو را به خيرى راهنمايى نمى كند ، و گرچه خود را رنجه و خسته كند ، انتظار آن كه بدى را از تو دور كند ، از او نمى رود و چه بسا بخواهد به تو سودى برساند ، امّا به تو ضرر بزند ؛ پس مرگش بهتر از زندگى اش و خاموشى اش بهتر از سخن گفتنش و دورى اش بهتر از نزديكى اش است .
✅ امّا دروغگو ،
با او زندگى برايت گوارا نخواهد بود . سخنت را پيش ديگران مى برد و سخن ديگران را نزد تو مى آورد . هرگاه دروغى ببافد و آن را به سر رساند ، آن را با دروغ ديگرى همچون آن ، درمى پيوندد ، تا آن جا كه گاه ، سخنِ راست مى گويد ؛ امّا تصديقش نمى كنند . ميان مردم ، با دشمنى جدايى مى اندازد و در دل ها تخم كينه مى كارد .
پس ، از خداى عز و جل بترسيد و خود را بپاييد» .
📚 الكافي : 2 / 639 / 1 و ص 376 / 6
#آخرالزمان
💎سلمان فارسی رضی اللَّه عنه گفت: به خدمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام رسیدم، در حالی که حضرت تنها در خانه بودند. پرسیدم:
«یا امیرالمؤمنین❗️ قائم که از نسل شماست کی ظهور میکند⁉️ »
حضرت آه عمیقی کشید و آنگاه فرمود: «قائم ظهور نمی کند، مگر هنگامی که بچهها به سلطنت رسند و حقوق الهی را زیر پا گذارند و قرآن را با غنا بخوانند؛ هنگامی که پادشاهان بنی عباس که مردمی کوردل و نیرنگ باز هستند، با تیرهایی که از کمانها میگذرد و به صورتهای چون سپر آنها میرسد، به قتل رسیدند و شهر بصره خراب شد. در آن موقع قائم علیه السلام که از اولاد حسین علیه السلام است قیام میکند. »
📗بحارالانوار، ج۵۲،ص۳۶۵،ح۱۶۸.
▪️به شوق دیدار امام، مسافر بغداد شده بود،
به هر زحمتی بود، خودش را رساند،
امام تازه از نماز عصر فارغ شده بود،
نشسته بر سجاده، رو به قبله، دستهایش سمت آسمان؛
مناجات امام را میشنید:
«خدایا!... در فرج منتقم شتاب کن!
و آنچه را به او وعده دادهای، به انجام رسان!»
با خودش گفت:
«امام چه کسی را دعا میکند؟
تحقق کدام مژده را از خدا میخواهد؟»
سؤالش را پرسید؛
امام کاظم علیه السّلام فرمود:
«او، مهدی ما آل محمّد است...
پدرم فدای او باد!
صورتی گندمگون دارد؛
اما با این حال، زردی شبزندهداری در چهرهاش پیداست!...
شبهایش با رکوع و سجود به صبح میرسند...
اوست چراغ روشنِ تاریکیها...
پدرم فدای او باد که روزی به امر خدا قیام خواهد کرد...»
📚منابع:
فلاح السّائل ص۲۰۰
بحارالانوار ج۸۳ ص۸۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🌺🌿امیر المؤمنین عليه السلام فرمودند :
يا بُنَيَّ اُوصِيكَ بتَقوَى اللّه ِ في الغِنى و الفَقرِ ، و كَلِمَةِ الحَقِّ في الرِّضى و الغَضَبِ ، و القَصدِ في الغِنى و الفَقرِ ، و بِالعَدلِ علَى الصَّديقِ و العَدُوِّ ، و بِالعَمَلِ في النَّشاطِ و الكَسَلِ ، و الرِّضى عَنِ اللّه ِ في الشِّدَّةِ و الرَّخاءِ .
فرزندم!
تو را سفارش مى كنم به تقوا داشتن از خدا در دارايى و نادارى
و حق گويى در خشنودى و خشم
و ميانه روى در توانگرى و تهيدستى
و دادگرى با دوست و دشمن
و كار و عمل در سرزندگى و بى حوصلگى
و خشنودى از خدا در سختى و آسايش.;
📖 تحف العقول ،ص۸۸
🔴❗️امام على عليهالسلام:
طُوبى لِمَن أَخلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ و َعِلمَهُ و َحُبَّهُ وَ بُغضَهُ و َأَخذَهُ و َتَركَهُ وَ كَلامَهُ و َصَمتَهُ و َفِعلَهُ وَ قَولَهُ؛
🔻🔺خوشا به سعادت كسی كه
✔️عمل، علم،
✔️دوستى، دشمنى
✔️گرفتن، رهاكردن
✔️سخن، سكوت
✔️كردار و گفتارش را براى خدا خالص گرداند.
📚 تحف العقول، ص ۱۰۰
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅ قال الإمام الصادق عليه السلام:
إنّ إسماعيلَ كانَ رَسولاً نَبيّا ، سُلِّطَ علَيهِ قَومُهُ فقَشَروا جِلدَةَ وَجهِهِ وفَروَةَ رأسِهِ ، فأتاهُ رَسولٌ مِن رَبِّ العالَمينَ، فقالَ لَهُ : ربُّكَ يُقرِئُكَ السّلامَ ويقولُ : قَد رأيتُ ما صُنِعَ بكَ وقد أمَرَني بطاعَتِكَ فمُرْني بما شِئتَ ، فقالَ : يكونُ لِي بالحُسَينِ بنِ عليٍّ عليهماالسلام اُسوَةٌ .
🕋✨امام صادق علیه السلام می فرمایند:
اسماعيل، فرستاده خدا و پيامبر بود. قومش بر او مسلّط شدند و پوست سر و صورتش را كندند. پس ، فرشته اى از جانب پروردگار جهانيان آمد و گفت: پروردگارت تو را سلام مى رساند و مى گويد: آنچه را با تو شد ديدم. خداوند به من دستور داده كه از تو اطاعت كنم. پس هر دستورى مى خواهى به من بده. او گفت : حسين بن على عليها السلام مقتداى من است.
📜علل الشرائع : 78/3 .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_صبور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه ی آقای دانشمند برای مناظره با اهل سنت
از سه سوال برای مقابله با اهل سنت استفاده کنید ....
اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣📣خبر مهم ‼️
دانشمندا دلیل چاقی ایرانیا رو کشف کردن😁😂
♻️❕ راز استخوان و بارش باران
💕💕 در زمان امامت امام حسن عسکری علیه السلام به جهت نیامدن باران، خشکسالی شدیدی همه جا فرا گرفت،
معتمد عباسی خلیفه وقت دستور داد که مردم نماز باران به جای آورند تا رحمت الهی نازل گردد. مردم سه روز مرتّب نماز باران خواندند ولی خبری از بارش باران نشد، تا آن که مسیحیان به همراه یکی از راهبان حرکت کردند و چون به بیابان رسیدند، راهب دست به سوی آسمان بلند کرد و در این هنگام ابری بالا آمد و شروع به باریدن کرد.
همچنین روز دوّم نیز مسیحیان به همراه همان راهب حرکت کردند و چون راهب دست به سوی آسمان بلند کرد - همانند روز قبل - ابری نمایان گشت و باران فرود آمد. به همین علّت مسلمان های ظاهر بین که شاهد این صحنه مرموز بودند، نسبت به دین مبین اسلام در شک و تردید قرار گرفتند و عدّه ای از آن ها مرتّد شدند و از اسلام برگشتند.
وقتی این خبر به معتمد - خلیفه عبّاسی - رسید، فورا دستور داد تا امام حسن عسکری علیه السلام را احضار نمایند، هنگامی که حضرت نزد خلیفه آمد، معتمد گفت: امّت جدّت را دریاب که در حال هلاکت قرار گرفته اند. امام حسن عسکری علیه السلام در مقابل، به معتمد عبّاسی فرمود: چندان مهمّ نیست، اجازه بده که بار دیگر مسیحیان برای آمدن باران بیرون بروند و دعا نمایند، من به حول و قوّه الهی، شک و تردید را از دل مردم بیرون خواهم کرد.
معتمد دستور داد تا بار دیگر مردم برای آمدن باران دعا کنند، مسیحیان نیز به همراه راهب حرکت کردند و چون راهب دست خود را به سمت آسمان بلند کرد، بارش باران شروع شد.
پس
🌺🌿 امام علیه السلام فرمود: آنچه که در دست راهب است از او بگیرید.
مامورین دست راهب را باز کردند دیدند قطعه استخوان انسانی است، آن را خدمت امام علیه السلام آوردند.
حضرت استخوان را در دست خود گرفت و سپس به راهب دستور داد برای آمدن باران دعا کند.
این بار هر چه راهب دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و دعا خواند، دیگر خبری از باران نشد.
تمامی مردم از این ماجرا در حیرت و تعجّب قرار گرفته و با یکدیگر مشغول صحبت شدند.
و معتمد عبّاسی به امام علیه السلام خطاب کرد:
یاابن رسول اللّه! این چه معمّای مرموزی بود؟!
و چرا دیگر باران قطع شد و دیگر باران نیامد؟!
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: این استخوان یکی از پیغمبران الهی است و این راهب آن را در دست خود می گرفت و به سمت آسمان بلند می کرد و به وسیله آن استخوان، رحمت الهی فرود می آمد. پس از آن که حقّ بر همه آشکار شد، حضرت به منزل خود بازگشت.
📚 مدينة المعاجز ج ۷ ص ۶۲۱
افسوس که مردم مقام و ارزش امام زمان شون در پیشگاه خداوند متعال رو درک نکردند ‼️
اللهم عجل لولیک الفرج