هدایت شده از استاد بندانی نیشابوری(مُشَبِّر)
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حقیقت نوری اهل بیت علیهم السلام
استاد بندانی نیشابوری
@moshabber
غمخــانهبیبیشهربانو سلام الله علیها
#سخنرانی #اهل_بیت #محرم #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام
#بندانی_نیشابوری #کلیپ_مذهبی #روایت
مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
@Sibtayn
هدایت شده از خودمانی با خدا
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام
♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مىآمدند.
🔹یکی از حوادث خارقالعادهای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیهالسّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت:
🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزهای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند.
🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (ع) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را میخواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را میشنوم. دوباره شنیدم: ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زندهایم و نزد پروردگارمان روزی میخوریم؟ با خود اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#پانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
⭕️سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى
💠حرکت پُررنج خانواده امام (ع) و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است. در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه بردهاند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده.
♦️در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوري به سوي آسمان ساطع است. وي با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد، براي مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد.
🔻پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....» «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند علىمرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا »
🔺راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد. سپس سر امام حسین(ع) را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چرا زیارت اربعین مهم است؟! آیا فقط ثواب آن اهمیت دارد؟
🏷 #اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
Presentation1.ppsx
11.79M
🔸خواص عاشورایی:
موقّع بن ثمامه
🔺«موقّع» فرزند «ثمامه اسدی صيداوی» از قبيله «بني اسد» است. او كه از ياران امام حسين (ع) بود، شبانه خود را به اردوي امام (ع) رسانيد و پس از اينكه حضرت شروط دشمن را رد كرد، در روز عاشورا در راه دفاع از امام آنچنان جنگيد كه تيرهايش تمام شد و مجروح بر روي زمين افتاد.
🔻در آن هنگام قومش او را به كوفه برده و مخفي نمودند. وقتي ابن زياد از حال او مطلع شد دستور قتل وی را صادر كرد، اما جمعي از بني اسد او را شفاعت كردند تا اينكه ابن زياد از كشتن وي منصرف شد و او را به زنجير كشيد و به روستاي زاره تبعيد كرد.
♦️موقع، كه در جنگ كربلا سخت مجروح شده بود، يك سال بعد در تبعيدگاهش شهيد شد. او در مدت تبعیدش به ذکر مشاهدات خود از واقعه کربلا پرداخت که منبعی برای مورخان و نویسندگان و مقتلنگاران عاشورا شد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#بصیرت
📚(مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۰)
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔸خواص عاشورایی:
سعید بن عبد اللّه حَنَفى
🔹سعید (سعد) بن عبد اللّه از افراد نامدار حاضر در واقعه كربلاست. او يكى از دعوت كنندگان امام حسين عليه السلام به كوفه بود و همراه دومين گروهى كه نامه كوفيان را براى امام ع آوردند، به حضور ايشان آمد.
🔺شب عاشورا او اینگونه به اباعبدالله ع اظهار ارادت و وفادارى كرد : اگر مىدانستم كه كشته مىشوم و بار ديگر زنده مىشوم و زنده زنده، سوزانده و تكّه تكّه مىشوم و هفتاد بار با من، چنين مىكنند، باز از تو جدا نمىشدم تا در راه تو بميرم.
🔻ظهر عاشورا که امام با جمعی از اصحاب، نماز خوف خواندند، سعيد بن عبد اللّه حنفى، جلوى امام ع ايستاد و با جانش از او محافظت كرد و اجازه نداد تیرهایی که از چپ و راست میباریدند، به امام اصابت کند.
♦️پس از اتمام نماز، او بر اثرِ تيرهايى كه خورده بود، به زمين افتاد، در حالى كه مىگفت: خدايا ! دشمنان را همچون عاد و ثمود ، لعنت كن. افزون بر جاى ضربههاى شمشير و زخم نيزهها، سيزده تير در بدن او يافتند.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام
♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مىآمدند.
🔹یکی از حوادث خارقالعادهای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیهالسّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت:
🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزهای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند.
🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (ع) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را میخواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را میشنوم. دوباره شنیدم: ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زندهایم و نزد پروردگارمان روزی میخوریم؟ با خود اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#پانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔸خواص عاشورایی:
حسن بن حسن (حسن مُثَنّیٰ)
💠حسن مُثَنّیٰ، فرزند امام حسن مجتبی(ع)، همسر فاطمه دختر امام حسین(ع) و از بزرگان علویان بود. او در واقعه کربلا در لشکر امام حسین(ع) بود و مجروح شد ولی نهایتا از معرکه نجات یافت و در کوفه تحت درمان قرار گرفت. او پس از بهبودی، از کوفه به مدینه بازگشت.
🔹شیخ مفید در مورد او می نویسد: «حسن مثنی شخصیتی جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایی و متولی صدقات و امور خیریه جدش امیرمؤمنان علی علیه السلام در عصر خود بود».
🔻حسن مثنی، روز عاشورا از حریم عموی بزرگوارش با تمام وجود دفاع کرد؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شد که او بعد از آن همه جانبازی، از آن پیکار سهمناک جان سالم بدر برد و بعد از بازیابی سلامت خود، به عنوان شاهد صادقی، دیده ها و شنیده های خود را به دیگران بازگو کرد.
🔻او بعد از مبارزات سختی که با تمام وجود در مقابل لشکر یزید انجام داد، به شدت زخمی شده و به اسارت دشمن درآمد. یکی از سربازان عمر بن سعد به نام اسماء بن خارجه فزاری، که از بستگان مادرش بود، او را از اسارت دشمن نجات داد و در منزل خود در کوفه برد و او را مداوا کرد و پس از بهبودی، او را به مدینه روانه کرد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از روزی حلال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 خواص عاشورایی :
ابوثُمامه عمروبن عبدالله صائِدی
✅ ابوثمامه از جنگاوارن عرب و از یاران شجاع امام علی و امام حسن (علیهماالسلام) بود. او یکی از افرادی است که به امام حسین ع نامه نوشت و ایشان را به قیام دعوت کرد و در حادثه کربلا یکی از یاران برجسته ایشان بود.
🔹 با ورود حضرت مسلم به کوفه، ابوثمامه به فرمان او مسئولیت جمعآوری کمکهای مردمی و نیز تهیه سلاح را به عهده گرفت. او همان فردی است که فرارسیدن زمان نماز ظهر در وسط جنگ در روز عاشورا را یادآوری کرده است.
🔸 وقتی زمان نماز ظهر فرارسید، ابوثمامه به امام گفت: «اى اباعبداللّه! جانم فدایت! به خدا سوگند! دوست دارم پیش مرگت شوم و علاقه دارم وقتی به دیدار خداى خویش نایل شوم که نمازى را که وقت آن فرا رسیده با تو خوانده باشم.» امام حسین ع به او فرمود: «نماز را به من یاد آوردى، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد.»
🔻ظهر عاشورا نماز جماعتِ تاریخی امام حسین ع وسط جنگ برگزار شد. نمازی که به امامت امام ع و همزمان با تیرهای دشمن بود. پس از شهادت تعدادی از اصحاب، ابوثمامه در حالی که رجز میخواند به دشمن حمله کرد و سرانجام به دست پسرعمویش «قیس صائدی» به شهادت رسید.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#ابوثمامه_صائدی
#بصیرت
(مقتل الحسین خوارزمی ج۲، ص۱۷_مـقـتـل الحـسـيـن، مـقـرّم، ص 247)
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از تلاوت
⭕️مجلس عبیدالله ابن زیاد
💠پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین(ع) را در برابرش گذاشتند، آنگاه اسرا را در حالی که به طناب بسته بودند، وارد مجلس کرده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند. مردم و درباریان به تماشا ایستاده بودند.
🔺عبیدالله، با اشاره به حضرت زینب (س) گفت: «این زن کیست؟» گفتند: «زینب دختر علی بن ابی طالب (ع) است»؛ ابن زیاد به او گفت: سپاس خدایی را که شما را رسوا کرد، کشت و دروغ گوییتان را برملا کرد. حضرت زینب (س) فرمود: سپاس خدای را که به واسطه محمد (ص) ما را گرامی داشته و پاک گردانده است. نه چنین است که تو میگویی. تنها فاسق است که رسوا میشود...
🔻ابن زیاد پرسید: رفتار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟ فرمود: «جز زیبایی چیز دیگری ندیدم؛ خداوند شهادت را برایشان نوشته بود، پس به سوی آرامگاههای خود رفتند. به زودی خدا تو و آنان را جمع خواهد کرد و آنان در پیشگاه خدا دادخواهی میکنند.» ابن زیاد خشمگین شد. سپس با چوب دستی خود بر دندانها و لبان مبارک امام حسین (علیه السلام) زد.
♦️دو تن از صحابی رسول خدا (ص) به این عمل ابن زیاد اعتراض کردند و به وی گفتند: «من خودم شاهد بودم که رسول الله (ص) بر موضع چوب دستی تو بوسه میزد».
🔹پس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیت(ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند. عبیدالله نامهای به یزید نوشت و اخبار تازه را به او داد و پرسید اکنون چه کند؟ یزید نیز دستور داد اسرا را با سرهای شهدا به شام بفرستد.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#سیزدهم_محرم
📜@MosHaf_et
هدایت شده از تلاوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خواص عاشورایی:
عَبدُالله بْن عَفیف اَزْدی
♦️عَبدُالله بْن عَفیف از یاران امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) بود. او در جنگهای جمل و صفین چشمانش را در رکاب علی(ع) از دست داده بود. او نخستین شیعهای است که پس از شهادت امام حسین(ع) به شهادت رسید.
🔺پس از شهادت امام حسین(ع)، عبیدالله بن زیاد در کوفه به منبر رفت و با اشاره به امام حسین(ع) گفت: خدای را سپاس که ... دروغگو پسر دروغگو را کشت. هنوز سخن ابن زیاد تمام نشده بود که عبدالله بن عفیف گفت: اى پسر مرجانه! دروغگو پسر دروغگو، تو و پدرت هستيد و نيز كسى است كه به تو حكومت داد و پدرش. کجایند فرزندان مهاجر و انصار که از این ناپاک، انتقام بگیرند.
🔻ابن زیاد برافروخت و دستور داد او را دستگیر کنند. او با سردادن شعار طایفهاش (یا مبرور)، آنها را به کمک فراخواند، طایفهاش او را از مجلس بیرون بردند. ولی شب هنگام ماموران ابن زیاد خانهاش را محاصره کردند. وی نابینا بود اما دخترش صفیه او را به جنگ راهنمایی میکرد. بالاخره او را دستگیر کرده و به دستور ابن زیاد گردنش را زدند و بدنش را در کناسه کوفه بهدار آویختند.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#سیزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
📜@MosHaf_et
هدایت شده از تلاوت
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام
♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مىآمدند.
🔹یکی از حوادث خارقالعادهای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیهالسّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت:
🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزهای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند.
🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (علیه السلام) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را میخواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را میشنوم. دوباره شنیدم: ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زندهایم و نزد پروردگارمان روزی میخوریم؟ با خود اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#پانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
📜@MosHaf_et
هدایت شده از خودمانی با خدا
35.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 ماجرای شنیدنی از عاقبت عشق و محبت به امام حسین علیه السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
استاد#عالی
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
هدایت شده از خودمانی با خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 خواص عاشورایی :
ابوثُمامه عمروبن عبدالله صائِدی
✅ ابوثمامه از جنگاوارن عرب و از یاران شجاع امام علی و امام حسن (علیهماالسلام) بود. او یکی از افرادی است که به امام حسین ع نامه نوشت و ایشان را به قیام دعوت کرد و در حادثه کربلا یکی از یاران برجسته ایشان بود.
🔹 با ورود حضرت مسلم به کوفه، ابوثمامه به فرمان او مسئولیت جمعآوری کمکهای مردمی و نیز تهیه سلاح را به عهده گرفت. او همان فردی است که فرارسیدن زمان نماز ظهر در وسط جنگ در روز عاشورا را یادآوری کرده است.
🔸 وقتی زمان نماز ظهر فرارسید، ابوثمامه به امام گفت: «اى اباعبداللّه! جانم فدایت! به خدا سوگند! دوست دارم پیش مرگت شوم و علاقه دارم وقتی به دیدار خداى خویش نایل شوم که نمازى را که وقت آن فرا رسیده با تو خوانده باشم.» امام حسین ع به او فرمود: «نماز را به من یاد آوردى، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد.»
🔻ظهر عاشورا نماز جماعتِ تاریخی امام حسین ع وسط جنگ برگزار شد. نمازی که به امامت امام ع و همزمان با تیرهای دشمن بود. پس از شهادت تعدادی از اصحاب، ابوثمامه در حالی که رجز میخواند به دشمن حمله کرد و سرانجام به دست پسرعمویش «قیس صائدی» به شهادت رسید.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#ابوثمامه_صائدی
#بصیرت
(مقتل الحسین خوارزمی ج۲، ص۱۷_مـقـتـل الحـسـيـن، مـقـرّم، ص 247)
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
⭕️سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى
💠حرکت پُررنج خانواده امام (ع) و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است. در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه بردهاند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده.
♦️در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوري به سوي آسمان ساطع است. وي با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد، براي مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد.
🔻پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....» «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند علىمرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا »
🔺راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد. سپس سر امام حسین(ع) را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔸خواص عاشورایی:
جَون بن حَوى بن قتادة
💠جَون غلامى سياه پوست بود. اميرالمؤمنين عليه السلام او را خريدارى نمود، و به ابوذر هديه كرد. وى تا هنگام تبعيد ابوذر و نيز در تبعيدگاه (ربذه) در كنار او بود. پس از وفات ابوذر در سال 32 هجرى جون به مدينه برگشت و در خدمت اميرالمؤمنين و حسنين عليهم السلام و سرانجام در خدمت امام سجاد عليه السلام بود.
🔺او همراه امام حسين عليه السلام از مدينه به كربلا آمد و در زمره ياران آن حضرت قرار گرفت. روز عاشورا خواست تا به ميدان برود؛ ولى امام ع از وى خواست كه از اين كار ، منصرف شود. امّا جَون ، ضمن پافشارى براى رفتن به ميدان ، به امام ع گفت :
🔻بويى بد، تبارى پست و رنگى سياه دارم پس بهشت را از من دريغ مَدار تا بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ! نه! به خدا سوگند ، از شما جدا نمى شوم تا اين كه خون سياهم با خون شما ، در آميزد . سپس به ميدان آمد و به صف دشمن حملهور شد.
♦️جون فداکارانه جنگيد تا به خيل شهيدان پيوست. امام عليه السلام ، بر بالین او اين چنين دعا كرد : خداوندا ! صورت او را نورانى و بويش را خوش گردان و او را با نيكان، محشور كن ... از امام سجاد عليه السلام ، روايت شده كه وقتی مردم براى دفن شهدا آمدند ، از جنازه او بوى مُشك، استشمام مى شد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#بصیرت
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از روزی حلال
🔸 خواص عاشورایی:
اَدهَم بن اُمیّه بصری
🔻 ادهَم فرزند اُمیه از جمله دعوت کنندگان به امامت امام حسین ع به شمار می آید . پدر او یکی از یاران و راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و از بزرگان شیعه در بصره بود.
🔺از امام باقر علیه السلام نقل شده که وی از شیعیان بصره بود و در جلسات منزل بانوی شیعی، ماریه دختر منقذ عبدی که از شیعیان فعال بصره بود، حاضر می شد. آن خانه محل تجمع دوست داران اهل بیت علیهم السلام بود.
🔹امام حسین علیه السلام نامه ای خطاب به بزرگان شیعه در بصره نوشت و آنها را به یاری خود دعوت کرد. اهالی بصره دعوت امام ع را پذیرفتند و ادهم بن امیه نیز یکی از دعوت کنندگان بود.
♻️ پس از دستگیری تعدادی از شیعیان بصره توسط ابن زیاد، ادهم همرته با یزید بن ثُبیط و پسرانش از بصره خارج شد و در مسیر کوفه به امام ع ملحق شد و تا کربلا همراه ایشان بود. او در روز عاشورا در حمله اول در ۴۵ سالگی به شهادت رسید.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#ادهم_بن_امیه
#بصیرت
(اخبار الطوال؛ص۲۸۰_ تاریخ طبری ج۵ص۳۸۵)
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از تلاوت
🔸خواص عاشورایی:
جَون بن حَوى بن قتادة
💠جَون غلامى سياه پوست بود. اميرالمؤمنين عليه السلام او را خريدارى نمود، و به ابوذر هديه كرد. وى تا هنگام تبعيد ابوذر و نيز در تبعيدگاه (ربذه) در كنار او بود. پس از وفات ابوذر در سال 32 هجرى جون به مدينه برگشت و در خدمت اميرالمؤمنين و حسنين عليهم السلام و سرانجام در خدمت امام سجاد عليه السلام بود.
🔺او همراه امام حسين عليه السلام از مدينه به كربلا آمد و در زمره ياران آن حضرت قرار گرفت. روز عاشورا خواست تا به ميدان برود؛ ولى امام ع از وى خواست كه از اين كار ، منصرف شود. امّا جَون ، ضمن پافشارى براى رفتن به ميدان ، به امام ع گفت :
🔻بويى بد، تبارى پست و رنگى سياه دارم پس بهشت را از من دريغ مَدار تا بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ! نه! به خدا سوگند ، از شما جدا نمى شوم تا اين كه خون سياهم با خون شما ، در آميزد . سپس به ميدان آمد و به صف دشمن حملهور شد.
♦️جون فداکارانه جنگيد تا به خيل شهيدان پيوست. امام عليه السلام ، بر بالین او اين چنين دعا كرد : خداوندا ! صورت او را نورانى و بويش را خوش گردان و او را با نيكان، محشور كن ... از امام سجاد عليه السلام ، روايت شده كه وقتی مردم براى دفن شهدا آمدند ، از جنازه او بوى مُشك، استشمام مى شد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#بصیرت
📜@MosHaf_et
هدایت شده از استاد بندانی نیشابوری(مُشَبِّر)
وقایع تاریخی کاروان اسرا، ورود به شام.mp3
4.36M
🎙️#فایل_صوتی
وقایع تاریخی کاروان اسرا، ورود به شهر شام.
استاد بندانی نیشابوری
#اهل_بیت
#امام_حسین_علیه_السلام
#سخنرانی
#صفر
#تاریخ
@moshabber
هدایت شده از زیارت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹تاکید بر خدمت در وادی سیدالشهداء
علیه السلام
🎙آیت الله #اخوان
#امام_حسین_علیه_السلام
🏴🕯🖤🕯🏴
🕌@ziarat_et
هدایت شده از زیارت
روضه سيدالشهدا(علیه السلام)
حجتالاسلام حاج سیدجواد گلپایگانی نقل کردند که مرحوم آقای خوئی فرمودند: ما در نجف اشرف در خانه بسیار کوچکی زندگی میکردیم. خانمم روضه میگرفت و مزاحم مطالعه من بود. من به ایشان گفتم: روضهخوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه ترک شد، ولی مبتلا به چشمدردی شدم که هر چه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مأیوس شدند. متوسل شدیم، در عالم خواب به من گفتند: بنا بود شما کور شوید، ولی حالا که متوسل شدید، با تربت استشفا کنید. با تربت استشفا کردم، چشمم خوب شد.
📚کتاب جرعهای از دریا؛ جزء ۲؛ صفحه ۶۸۱
#امام_حسین_علیه_السلام
🏴🕯🖤🕯🏴
🕌@ziarat_et
هدایت شده از زیارت
🚩 در سفر اربعین حتما به زیارت سامراء برویم!
آیا میدانید دوست داشتنی ترین جای روی زمین برای امام زمان علیه السلام کجاست؟
🔹در گزارشی در کتاب کافی شریف اینچنین آمده
بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام، سربازان بنی عباس به خانه امام زمان علیه السلام در سامراء هجوم بردند تا آن جناب را به قتل برسانند.
راوی می گوید در این هنگام وجود مقدس امام زمان علیه السلام را دیدم که از خانه خارج شد در حالی که به درگاه خداوند متعال عرضه می داشت:
خدایا تو می دانی که اگر مرا از این خانه نمی رانده و طرد نمی کردند، اینجا محبوب ترین و دوست داشتنی ترین مکان روی زمین نزد من بود.
(یا یکی از محبوب ترین مکان ها)
🔸 أَنَّهُ خَرَجَ مِنَ الدَّارِ قَبْلَ الْحَادِثِ بِعَشَرَةِ أَيَّامٍ وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهَا أحَبُّ الْبِقَاعِ (أو مِنْ أَحَبِّ الْبِقَاعِ) لَوْ لَا الطَّرْد.
کافی شریف ج١ ص٣٣١
📌سامراء مقدسه حرم مطهر امام هادی و امام عسکری علیهما السلام، خانه امام زمان علیه السلام و خانه پدری شیعیان است. از عظمت زیارتش غافل نشویم.
#امام_حسین_علیه_السلام
🏴🕯🖤🕯🏴
🕌@ziarat_et
هدایت شده از قصه های مهدوی ( اِلتجا♡)
4_5832265189365388671.mp3
3.64M
💚دستِ مهربان
🎧 #حکایت زیبایی از دستِ بخشندهی امام حسین علیهالسلام
📚مناقب آل ابى طالب، ج۴، ص۶۵.
#امام_حسین_علیه_السلام
عضویّت در قصّههای مَهدوی(اِلتجا)
@Elteja_tales
هدایت شده از قصه های مهدوی ( اِلتجا♡)
4_5877313735533532367.mp3
4.13M
🔸️شاهراهِ ظهور اینجاست!
🎧 #حکایت زیبایی از عظمت دستگاه سیدالشهداء علیهالسلام
#اربعین_مهدوی
#امام_حسین_علیه_السلام
عضویّت در قصّههای مَهدوی(اِلتجا)
@Elteja_tales
هدایت شده از منبر
🔆سه حاجت آية اللّه مرعشى ره
سيد جليل القدر و عالم بزرگوار حضرت آية اللّه حاج سيد اسماعيل هاشمى طالخنچه اى اصفهان كه از علماى فعلى اصفهان مى باشند نقل فرمود: از عالم نبيل حضرت آية اللّه العظمى حاج سيد شهاب الدين مرعشى نجفى رضوان اللّه تعالى عليه كه فرموده بودند:
من در دوران جوانى و اوائل طلبگى بسيار كم هوش و كند ذهن بودم و دير درس را ياد مى گرفتم و زود فراموش مى كردم و دوم هم وسواس داشتم پشت سر هركسى نماز نمى خواندم و سوم هم شخصى بود كه هر وقت مرا ميديد كه كم هوش و كندذهن هستم مى گفت تو كه نمى توانى درس بخوانى برو كار كن و با حرفهايش مرا آزار مى داد و گوشه و طعنه زياد مى زد اين سه مسئله عجيب مرا ناراحت مى كرد اين سه چيز باعث رنجش خاطرم بود.
يك روز تصميم گرفتم كه بيايم كربلا و حلّ اين مشكلات را از آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام بخواهم ، آمدم كربلا، و يك راست رفتم خدمت كليددار وقت و آن زمان حرم آقا سيد الشهداء علیه السلام، و گفتم شما پدر و جدم را مى شناسى از علماء بوده اند يك حاجتى از تو دارم و آن اينكه امشب باحضرت خلوت كنم و حوائجم را از آقا حضرت سيّد الشّهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام بگيرم .
كليددار قبول كرد و من شب در حرم رفتم و خدام حرم درهاى حرم و صحن را بستند. وقتى كه به حرم وارد شدم و خود را با حضرت خلوت ديدم با خود فكر كردم كه حضرت به چه كسى بيشتر علاقه دارد دركتابها ديده بودم كه حضرت سيد الشهداء علیه اسلام به آقا حضرت على اكبر خيلى علاقمند بوده لهذا آمدم مابين قبر حضرت سيد الشهداء علیه السلام و حضرت على اكبر علیه السلام نشستم و مشغول توسل و دعا و تضرع و نماز شدم . ناگهان ديدم مرحوم پدرم در حرم نشسته و قرآن ميخواند رفتم خدمت مرحوم ابوى سلام كردم و احوال پرسى نمودم و حاجت خود را بيان كردم مرحوم ابوى فرمود هرچه مى خواهى از آقا بگير و اشاره به قبر حضرت سيد الشهداء علیه السلام نمود. نگاه كردم ديدم حضرت سيد الشهداءعلیه السلام روى ضريح مقدس نشسته ، آمدم نزد ضريح و به آقاعرض حاجت نمودم و توسل و گريه زيادى كردم حضرت ميوه اى اسم آن ميوه را مؤ لف فراموش كرده را از بالاى ضريح براى من انداخت من آن را خوردم ، يك وقت ديدم كسى نيست و صبح شده و صداى اذان از گلدسته هاى حرم بلند است درب حرم باز شد مردم جهت نماز جماعت به حرم جمع شدند يكى از علماء امام جماعت ايستاد مردم هم ايستادند و من هم ايستادم و اقتداء نمودم بعد از نماز از حرم بيرون آمدم آن شخص كه هميشه به من زخم زبان مى زد و مى گفت برو كار كن را ديدم تا به من رسيد بعد از سلام و مصافحه گفت ديشب در فكر بودم كه اگر شما درس بخوانى بهتر است بعد آمدم حجره كتاب را برداشتم ديدم هرچه مى خوانم در ذهنم ضبط مى شود متوجه شدم كه آقا حضرت سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام تمام حوائجم را عنايت فرموده است .
📚كرامات الحسينية جلد دوم، معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده
#امام_حسین_علیه_السلام
▶️@Menbarvaezin