eitaa logo
یاران ولیعصر
194 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
22.1هزار ویدیو
505 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزی حلال
❇️رفع فقر و تهیدستی 🌸🍃على (علیه السلام) فرمود: ✨هر کس در روز سى مرتبه خدا را گوید؛ خداى عزّ و جل هفتاد نوع را از او برگرداند، که آسان ترین آن تهیدستى است 🔆‏از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت است که هر گاه به خانواده‏شان سختى و مى‏رسید مى‏فرمود: به برخیزید، زیرا پروردگارم مرا به این کار امر کرده است، چنان که فرموده: «خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش، ما از تو نمى‏خواهیم بلکه تو را هم ما روزى مى‏دهیم، و فرجام نیکو از آن پرهیزگارى است[۱]».[۲] 📚[۱] استادولى، حسین، آداب، سنن و روش رفتارى پیامبر گرامى اسلام، ص 87، پیام آزادى‏، چاپ سوم، تهران،‏ 1381 ش.‏ [۲]. شیخ صدوق،ثواب الاعمال، حسن زاده‏، صادق، ص 71، ارمغان طوبى‏، چاپ اول‏، تهران، ‏1382ش‏. 💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از روزی حلال
🔆حکایت نافعه برای گشایش کار ✨✨مؤلف گوید: شیخ ما ثقة الاسلام نوری(نُوَّرَاللهُ‌مرقَدَهُ) در کتاب «دارالسلام» از شیخ خود مرحوم خلد مقام، عالم ربانی، جناب حاج ملاّ فتحعلی سلطان‌آبادی نقل فرموده است: که فاضل مقدس آخوند ملاّ محمّد صادق عراقی درنهایت سختی و پریشانی و بدحالی بود و از هیچ راهی در کارش گشایشی فراهم نمی‌آمد تا آنکه شبی در خواب دید که در یک وادی خیمه بزرگی با گنبدی برپاست، پرسید این خیمه از کیست؟ گفتند: از کهف حصین [دژ محکم] و غیاث مضطر مستکین [یاریگر درمانده] امام قائم حضرت مهدی و امام منتظر مرضی (عجلّ الله فَرَجَهُ) می‌باشد. پس با شتاب خدمت آن حضرت شرفیاب شد و خود را به آن جناب عرضه داشت و از آن بزرگوار دعایی برای گشایش کار و رفع غم خویش خواست. او را به سیدی از اولاد خود ارجاع داد و به او و خیمه‌اش اشاره فرمود. آخوند از خدمت حضرت بیرون آمده و به خیمه‌ای که حضرت به آن اشاره فرموده بود رفت. دید که سید سند و حبر معتمد [دانشمند مورد اطمینان] عالم امجد مؤید، جناب آقا سید محمّد سلطان‌آبادی است که در آن خیمه روی سجّاده نشسته، مشغول دعا و قرائت است. 🍂آخوند به محضر سید سلام کرد و حکایت حال خود را برای او بازگفت. سید او را برای گشایش کار و فراخی روزی دعایی تعلیم کرد. پس از بیدار شدن از خواب درحالی‌که آن دعا در خاطر او بود آهنگ خانه سید کرد با آنکه آخوند پیش‌ازاین خواب با سید به دلیلی که بیان نمی‌کرد رابطه خوبی نداشت و او را ترک گفته بود. 🍃چون به خدمت سید رسید او را به همان صورت که در خواب دیده بود مشاهده کرد که در مصلّایش نشسته، مشغول ذکر و استغفار است، به سید سلام کرد، سید جواب سلامش را داد و لبخندی زد، چنان‌که گویا از داستان آگاه باشد! 💫پس آخوند از سید برای خود دعایی خواست. سید همان دعایی را که در خواب به او آموخته بود تعلیم کرد، آخوند مشغول به آن دعا شد و در اندک مدتی دنیا از هرسو به او روی آورد و از سختی و نجات یافت. ✨مرحوم حاج ملاّ فتحعلی سید را به تعریف و تمجید شایسته‌ای می ستود و چندی به زیارتش نائل شده و زمانی چند هم افتخار شاگردی او را داشت. سید در خواب‌ و بیداری به آخوند سه چیز را آموخته: 🌸اوّل: آنکه پس از دست بر سینه گذارد و هفتاد مرتبه «یا فَتّاح» [ای گشاینده مشکلات] گوید. 🌸دوّم: آنکه به خواندن این دعا که در کتاب کافی است پشتکار و استمرار به خرج دهد. دعایی که حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به فردی از صحابه خویش که به ناخوشی و پریشانی مبتلا بود آموخت و از برکت خواندن این دعا و پریشانی در اندک زمانی از او برطرف شد: لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ، تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَايَمُوتُ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً، ولَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى الْمُلْكِ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً. هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى [بلندمرتبه بزرگ]، توکل کردم بر زنده جاودانی که هرگز نمی‌میرد و ستایش خدای را که فرزندی نگرفته و در فرمانروایی شریکی برایش نبوده و از خواری و ناتوانی سرپرستی نداشته است و بی‌اندازه بزرگش شمار. 🌸سوّم: آنکه به دنبال نمازهاى صبح «دعایى» که از شیخ بزرگوار ابن فهد روایت شده را بخواند. این اوراد و اذکار را باید غنیمت شمرد و به خواندن آن‌ها اهتمام داشت و از فوائدش غفلت نکرد. 📚مفاتیح الجنان، باب اول، فصل دوم 💠 @RoozieHalal 💠
💠 حدیث روز 💠 💎 بلایی بدتر از فقر و تنگدستی از نگاه حضرت امیر(ع) 🔻حضرت على عليه‌السلام: إِنَّ مِنَ الْبَلاءِ الْفاقَةَ وَ أَشَدُّ مِنْ ذلِكَ مَرَضُ الْبَدَنِ وَ أَشَدُّ مِنْ ذلِكَ مَرَضُ الْقَلْبِ وَ إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةُ الْمالِ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ صِحَّةُ الْبَدَنَ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ تَقْوىَ الْقَلْبِ ◻️ بی‌گمان و ، نوعى بلاست و سخت‌تر از تنگدستى، بيمارى تن است و بدتر از آن، بيمارى قلب است. چه اينكه گشايش مادى نوعى است و بالاتر از مادى، تندرستى و بهتر از آن، تقواى قلبى است. 📚 الامالى للطوسى : ۱۴۶ ح ۲۴۰ 📚@ahkamsistani
هدایت شده از روزی حلال
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 💠 مقدر نشانه تعالی💠 🌟امیرالمؤمنین (علیه السلام) 💎مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَظُنَّ أَنَّ ذَلِكَ حُسْنُ نَظَرٍ مِنَ اَللَّهِ لَهُ فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولاً وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَظُنَّ أَنَّ ذَلِكَ اِسْتِدْرَاجٌ مِنَ اَللَّهِ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً . 💎كسي كه در و ناداري افتد و آن را حسن نظر خداوند نسبت به خودش نپندارد پاداشي را كه اميدش مي رفت، تباه كرده است و كسي كه خداوند در داراييش گشايش داده و آن را چون دامي پنهان نداند كه خدا براي غافلگيري او گذاشته، خود را از حادثه هراس انگيزي در امان پنداشته است. 📚تحف العقول عن آل الرسول صلی ال، ج 2، ص 206 💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از انگشتر کفیل
‍ 💢 آنان که خاک را به نظر کنند! 🔰 ابوهاشم جعفرى گفت: در خدمت حضرت علیه السلام از سامراء خارج شديم؛ به ديدار قافله‌اى می‌رفت كه قرار بود بيايند ولى قافله دير كرد. یک زين اسب را براى امام گذاشتند؛ حضرت روى آن نشستند، من نيز از مَركب خود پياده شدم و مقابل آن جناب نشستم. 💬 شروع به صحبت فرمود؛ من از و ناراحتى خود شكايت كردم. دست انداخت و مقدارى از ريگ‌هایى كه بر آن نشسته بود را برداشت و به من داد و فرمود: با اين ریگ‌ها به زندگیت وسعت بده ولى این امر را از دیگران بپوشان؛ من نیز آن را پنهان كردم. ✨ از آنجا برگشتيم؛ وقتى نگاه كردم ديدم ریگ‌ها مثل آتش می‌درخشد؛ ى سرخ رنگى است! ‼️ زرگرى به منزل خود بردم و به او گفتم اين طلا را برايم آب كن. زرگر طلا را ذوب كرد و گفت: طلاى به اين خوبى نديده بودم با اينكه به صورت ريگ است؛ از كجا اين را آورده‏ اى؟ واقعا است! 📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۱۸؛ دُرالنظيم، ص۷۲۷؛ كشف الغمه، ج۳، ص۱۹۲. 🔘 اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
‍ 💢 آنان که خاک را به نظر کنند! 🔰 ابوهاشم جعفرى گفت: در خدمت حضرت علیه السلام از سامراء خارج شديم؛ به ديدار قافله‌اى می‌رفت كه قرار بود بيايند ولى قافله دير كرد. یک زين اسب را براى امام گذاشتند؛ حضرت روى آن نشستند، من نيز از مَركب خود پياده شدم و مقابل آن جناب نشستم. 💬 شروع به صحبت فرمود؛ من از و ناراحتى خود شكايت كردم. دست انداخت و مقدارى از ريگ‌هایى كه بر آن نشسته بود را برداشت و به من داد و فرمود: با اين ریگ‌ها به زندگیت وسعت بده ولى این امر را از دیگران بپوشان؛ من نیز آن را پنهان كردم. ✨ از آنجا برگشتيم؛ وقتى نگاه كردم ديدم ریگ‌ها مثل آتش می‌درخشد؛ ى سرخ رنگى است! ‼️ زرگرى به منزل خود بردم و به او گفتم اين طلا را برايم آب كن. زرگر طلا را ذوب كرد و گفت: طلاى به اين خوبى نديده بودم با اينكه به صورت ريگ است؛ از كجا اين را آورده‏ اى؟ واقعا است! 📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۱۸؛ دُرالنظيم، ص۷۲۷؛ كشف الغمه، ج۳، ص۱۹۲. اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ما را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04