eitaa logo
🇵🇸شعرومداحی(امین)🇮🇷
255 دنبال‌کننده
537 عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
ارتباط باادمین کانال @Yasyaali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۷۲ ثانیه شنیدنی از مهدی رسولی از نمرود سوال کنی چه کسی نباشه خوشحالی؟ میگفت امان از دست ابراهیم(ع) از فرعون سوال کنی چه کسی نباشه خوشحالی؟ میگه امان از دست موسی(ع) از ابوسفیان ملعون سوال کنی چه کسی نباشه خوشحالی؟ میگه پیغمبر اکرم (ص) از معاویه سوال کنی؟ علی(ع) از یزید ملعون سوال کنی؟ حسین(ع) اما امروز اگر از مستکبرین عالم سوال کنی چه کسی نباشه خوشحالی؟ همه میگن سید علی خامنه ای https://eitaa.com/yas_ya_ali
2-Mar 4, 2024 [ᴍorᴅe ʙoᴅɑm] .m4a
4.97M
🔻 صوتی از زمزمه های جدید حامد زمانی همین هم چقدر زیباست کاش آلبوم جدیدش بود.... راست و حسینی اش بخواهی حساب کنی، این اکنون باید آلبوم جدید او می بود. نه اینکه در خلوت خود زمزه اش کند چندسال است که یک آهنگ ارزشمند از همان ها که حامد زمانی هر سال چند تایش را ارائه میداد در جبهه انقلاب ساخته نشده؟ قلم به دست ها و هنرمند ها و فعالان واقعی این جبهه کجا هستند؟ چه کسانی آنها را خاموش کردند؟ خودشان ساکت شدند یا کودتایی از درون این جبهه را به این نقطه کشانده؟ فرمان در این جبهه باید دست اهلش باشد، یا دستِ بی هنرانی که تنها هنرشان "مطیعِ عده ای بودن" است؟ با قلبی شکسته ، بگذریم...💔💔💔 امیدوارم زود تر او برای ما بخواند.. مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دیده‌یِ سیر است مرا جان دلیر است مرا زَهره‌یِ شیر است مرا زُهره تابنده شدم گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای رفتم دیوانه شدم سلسله بند بنده شدم گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم گفت که تو کشته نه‌ای در طرب آغشته نه‌ای پیش رخ زنده‌کُنش کشته و افکنده شدم
❤️مادر حاج محمود کریمی: همسرم می گفت «این پسر همان می‌شود که من می‌خواهم»/ مسئولین هوای بچه‌های شهدا را داشته باشند ✔️ مصاحبه با مادر حاج محمود کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیوونه منم، عاشقی که دل‌خونه منم ... 🎧 . 📍‌نماهنگ (آتش عشق) 🕌 سوگنامه‌ی سربند سرخ .
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ شنیدن کی بُوَد مانند دیدن ] قطعه تصویری؛ مربوط به شب در سال ۱۳۹۸ با مداحی می‌باشد که در هيأت راية العباس برگزار شد. [حاج محمود کریمی]
تا دیدم این دشت بلا از حال رفتم بر آسمانش لحظه ای بی بال رفتم دیدم تمام دشت گلگونست برادر یک زینبِ تنها و مجنون است برادر صحرا پر از غوغای طفلان است عزیزم آب روانش قیمت جان است عزیزم جانم فدایت دیدمت که سر نداری در خیمه هایت قاسم و اکبر نداری هر چه نظر کردم گلویی تر ندیدم گهواره را دیدم علی اصغر ندیدم آب آورت را تشنه دیدم وای برمن چشمش بخون آغشته دیدم وای برمن با چشم خود دیدم که دستانش قلم بود یک دست او بر مشک و دیگر بر علم بود آن سوی این صحرا بدنها پاره دیدم در سوی دیگر کودکان آواره دیدم اینجا نمان حالم دگرگونست برادر نعش جوانان تو در خون است برادر در اضطرابم در تب و تابم در این دشت دائم به فکر جرعه ی آبم در این دشت اینجا تمامش سنگ و پر خاراست حسینم همراه تو زنهای بسیار است حسینم زاینجا برو دامانش آزادی ندارد دارد فراتش آب و آبادی ندارد جانا به جان دخترت آن بی قرینه فرمان بده ما را ببر سوی مدینه ✍
♡فطرس♡ روضه‌خوان گریه کنان گفت حرم سوخته است پرِ عمامه‌ی اربابِ کرم سوخته است یک نفر بین هیاهوی سپاهی که نبود توی گودال صدا زد که حرم سوخته است کودکی با تنِ بی‌جان و به زحمت می‌گفت عمه جان زود بیا موی سرم سوخته است علیِ اوسطِ ارباب در آن هجمه‌ی دود ناله میزد که خدا دور برم سوخته است با گریزش دل من رفت مدینه وَ شنید خانه‌ی فاطمه می‌گفت دَرَم سوخته است اشک می‌خواست که باران بشود بر سر عشق دید گهواره‌ی چشمانِ تَرَم سوخته است دل من در وسطِ روضه حرم خواست ولی مثل فطرس شده‌ام بال و پرم سوخته است من غبارِ قدمِ حضرتِ طوفان هستم کَمَم اما به خدا بیشترم سوخته است.... ✍ محرم ۱۴۴۶
آن‌کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته‌ها هست بسی، مَحرم اسرار کجاست؟
نکند میل دل من به تماشای چمن که تماشای دل آنجاست که دلدار آنجاست
این روزها مجددا بحث بر سر حمایت از شهدای غزه در هیاتهای مذهبی مطرح شده که متاسفانه عده ای در منابر و مداحی ها مخالف حمایت از مظلوم هستند. حتی اخیرا به چند بیت شعرخوانی در حمایت از مردم غزه تاخته اند. ریشه کجاست؟ علیرضا_زادبر
ماجرای نبش قبر حضرت رقیّه(ع) در سال ۱۲۴۲ شمسی عالم بزرگوار مرحوم آیت‌الله علامه “ملاّ محمّد هاشم خراسانی”* می‌نویسد: عالم جلیل شیخ محمّدعلی شامی که از جمله علمای نجف اشرف بود به حقیر فرمود: جدّ مادری من، جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از ۹۰ سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سیّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّد در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان “رقیّه بنت الحسین” شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را “سیّد مصطفی” گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد. این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید. فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به “مستجاب الدعوه هستند به گونه‌ای که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بیماری بگذارند فوری آرام می‌شود و این اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث برده‌اند که این خاصیت، ناشی از نگهداری بدن شریف آن مظلومه به مدت سه شبانه‌روز است. این داستان را یکی از علمای اصفهان نقل کردند، بنده با جستجو آن را یافتم(داستان مشهوری است)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️دختر اگر یتیم شود پیر میشود ▪️از زندگی بدون پدر سیر میشود ▪️هم سن و سالها همه او را نشان دهند ▪️دلنازک است دختر و دلگیر میشود ▪️اصلا رقیه نه به خدا مرد بی هوا ▪️با یک شتاب ضربه زمین گیر میشود ▪️دادند جای غسل تیمم تنش...چرا؟ ▪️خون از شکاف زخم سرازیر میشود ▪️پایش به سوی قبله کشید و به ناز گفت: ▪️امشب اگر نیایی پدر دیر میشود🥀 - پنجم صفر مصادف با شهادت غریبانه حضرت رقیه (س) تسلیت🖤🕯 https://eitaa.com/yas_ya_ali
تو آن بتی که پرستیدنت خطایی نیست و گر خطاست مرا از خطا ابایی نیست بیا که در شب گرداب زلف موّاجت به غیر گوشه چشم تو ناخدایی نیست درون خاک، دلم می‌تپد هنوز اینجا به جز صدای قدم‌های تو صدایی نیست نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون که هر کجا خبری هست ادعایی نیست دلیل عشق فراموش کردن دنیاست و گرنه بین من و دوست ماجرایی نیست سفر به مقصد سر در گمی رسید چه خوب که در ادامه این راه ردّ پایی نیست https://eitaa.com/yas_ya_ali
عمه سادات بی قراره غصه و غمهاش بی شماره روزای سختی توی راهه رو خاک سوزان پا می زاره 🔵این روزها، روزهای سخت اسارت آل الله درمسیر شام هست.آیا با ،همراه عمه سادات س هستی؟ مسیر سخت اسارت بعد از غم ها و مصیبت های کربلا ، با فریاد وامحمدا و واعلیا حضرت زینب س در و وداع جانسوزش با پیکر عزیزتر از جانش در مسیر کوفه و سپس شام آغاز گردید و👈 اکنون شهر به شهر و بادیه به بادیه ازمسیر موصل و حلب و نهایت شهر دمشق طی طریق می کند. ❇️او به ظاهر به اسارت می رود تا پیام عاشوراء را به گوش جهانیان برساند ولی در👈 دل های زیادی را👈 و حسین ع می کند تا از این مسیر به خدا برساند. 🔴اما، اکنون من و تو در مسیر رساندن پیام عاشوراء 👈به جان های تشنه چه کمکی رسانده ایم؟ ❇️تا جهان، حسین علیه السلام را نشناسد اتفاق نمی افتد چرا که  امام زمان عج با تکیه به دیوار کعبه  با این جملات آغاز می کنند و می فرمایند:👇 أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قتل عَطشاناً ... 🔵در فضای و ، با رفتارمان و گفتارمان و قلم هایمان چه قدمی برداشته ایم تا👈 حسین علیه السلام را بیشتر معرف باشیم؟؟ 🔴به عنوان نمونه یک نفر پیرو مثل👈 (حفظه الله) پیدا می شود که پیام عاشورا را به جان های تشنه می رساند و👈 ۲۵ میلیون انسان را تغییر می دهد و در این راه شش پسر خود را فدا کرده و خودش  و همسرش تا آستانه شهادت پیش می روند ولی دست از آرمان های بلند خود برنمی دارند. ❇️هر کس در هر کجای عالم است در حد توان وظیفه ای دارد که باید تلاش کند و هیچ👈 در جبهه حق گم نخواهد شد. پشت دروازه ی شهر، همگی صف بستند لشکر شام به عنوان ظفر آمده است پسر فاطمه هم، آمده همرهشان با همه اهل حرم، لیک به سر آمده است پسر ام بنین، ساقی نیزه نشین بر سر نیزه چنان قرص قمر آمده است پسر ارشد شاه، بعد از آن قربانگاه  غسل خون کرده و بادیده ی تر آمده است طفل دلبند رباب، گر به نی رفته به خواب مثل عباس علی سینه سپر آمده است همره اینهمه سر، خیره بر قرص قمر دخت حیدر به دو صد خون جگر آمده است این یکی گر چه زن است، دخت خیبر شکن است  جانب بتکده گویی چو تبر آمده است دختر خون خدا گفت که ای عمه بیا نخل بستان ولایت به ثمر آمده است بدنش مانده به دشت و سرش در کف طشت شده خورشید من و وقت سحر آمده است  آه ای عمه بیا که وداعی بکنیم که دگر عمرِ منِ زار به سر آمده است : هرکس از راه رسید از بدنت چیزی برد السلام ای که به گودال، کرمخانه زدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام https://eitaa.com/yas_ya_ali