فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
💠 سخنان قابل تأمل "سید حسن علی العماد"، روحانی شیعه یمنی در خصوص نقش و اهمیت کشور یمن🇾🇪 در آخرالزمان و ظهور امام عصر (عج) و علت حمله عربستان به یمن.
▪️متاسفانه این روحانی مبارز شیعه یمنی، توسط مزدوران آل سعود دستگیر شده است.
برای آزادی ایشان و دیگر زندانیان در بند رژیم جنایتکار آل سعود دعا کنیم.
#یمن #شیعه #ظهور
#مهدویت_مسجدسلیمان
@yasekabod_14
༺⃟༺⃟༺⃟ یاس نبے
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_پنجم 💠 انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت میکشید و دستان مرد
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_ششم
💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم #عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم #همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم.
از سکوت سر به زیرم، عمق #رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظهای که زندهام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!»
💠 او همچنان #عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق #امیرالمؤمنین علیهالسلام خوش بودم که امداد #حیدریاش را برایم به کمال رساند و نهتنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد.
به یُمن همین هدیه حیدری، #13رجب عقد کردیم و قرار شد #نیمه_شعبان جشن عروسیمان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود.
💠 نمیدانستم شمارهام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه میخواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو میبینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!»
نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم.
💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچهام دارم میام!»
پیام هوسبازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریختهام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمیخواستم بترسونمت!»
💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانهام را روی انگشتانش حس میکرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیامگیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند.
💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم میرسید که صدای گریه زنعمو فرشته نجاتم شد.
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زنعمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بیقراری گریه میکند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟»
💠 هنوز بدنم سست بود و بهسختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بیصدا گریه میکنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانهای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :«#موصل سقوط کرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!»
💠 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پلههای ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :«#تلعفر چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم.
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از #ترکمنهای شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است.
💠 عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.»
گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزادهها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمیذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
💠 دیگر نفس کسی بالا نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای #اذان مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میکردند و من از خون #غیرتی که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
💠 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد :«من میرم میارمشون.»
زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@yasekabod_14
اگه یادتون باشه
❌اولش میگفتند: آدم باید دلش پاک باشه، بی حجابها را #قضاوت نکنید!! 😶🤫
❌بعد گفتند: دگرباشهای جنسی مریضن! #همجنسبازی مریضیه! انحراف جنسی نیست. (الان دارن تو امریکا میگن بچه بازی و تجاوز هم مریضیه! ورژن جدیدش)
❌ بعد گفتند: #سگ_فحش_نیست.. ببین چقدر سگ ملوسه! 🐶باوفااااس! کی گفته نجسه اصلا!! از تنهایی و افسردگی درتون میاره (روانشناسهای قلابی #منوتو و #بی_بی_سی) سگبازها را قضاوت نکنید! مهربونن! حیوان دوستن! اصلا حیوان دوستی یعنی سگ دوستی فقط!!!🙁
❌بعد گفتند: #شراب بخور! حق مردم را نخور! خدا مجلس شراب رو بیش از مجلس دعا دوست داره!! والا!! (آخوندهای انگلیسی مثل #آقامیری و #نقویان هم اومدن وسط و ظاهر شرعی دادن بهش)! (نگفتن حالا کی گفته هر کی شراب بخوره، حق مردمو نمیخوره؟!)😏
❌بعد یه #روانی زد زنشو کشت، بهانه کردند هشتگ زدند: #من_بی_ناموسم! من بی غیرتم! من ناموس کسی نیستم و اینا!!
انگار نه انگار تو امریکا که همه بی غیرتن، سالی 800 زن رو شوهرشون با اسلحه میکشه! انگار نه انگار که #غیرت اصلا یعنی حفظ #ناموس! نه کشتن ناموس!💍
❌حالا هم راه افتادند که «بچه عشق» و «ازدواج بدون صیغه» رو بهش نگیم #حرامزاده! حرامزاده ها را قضاوت نکنید.. 😳😐
کسی هم نمیگه این چه #عشق است که حتی تا یه توک پا محضر رفتن، احساس #مسئولیت نداره!🧐
✅شاید اولش فکر کنید #سلبریتی ها و اکانتهایی که این پستها رو میذارن، میخوان شرابخوری یا همجنسبازی یا سگبازی یا هرزگی خودشون و خواهر و مادرشونو توجیه کنند.. یه عقده ای چیزی دارن..
🔴 اما حقیقت اینه که این «کلمات زهرآگین با ماسک عشق و مهربانی و قضاوت نکن و..» همگی تکه پازل های طرح 🔥نابودی_ هویت_ ایرانی_ اسلامی🔥 است که دستورکارش از سفارت #انگلیس و #آمریکا میاد 🇬🇧🇺🇸 و #سلبریتیهای_دستوری مثل یه زنجیره پخشش میکنن💥 و ذهن ها را مسموم میکنن.. تو این پروژه باید همه #ممنوعه ها و #زشتی های شیطانی قبحش شکسته بشه، هویت اسلامی و ایرانی ما شکسته بشه.. تا ایران هم برده بشه.. تا ایران هم بره زیر پرچم اردوگاه شیطان..
🔵هشیار باشیم و هشیار سازیم.. نگذاریم هویت و فرهنگ اصیل مون رو بدزدن.. نگذاریم مهمترین میراث پدران مونو بدزدن. نگذاریم رمز قدرت و ایستادگی مونو بشکنن. اینجا آندلس نیست. اینجا هند نیست. اینجا تاجیکستان و ترکمنستان نیست که حالا به جایی رسیدن که گذاشتن اسم مسلمان بر نوزاد را جرم کردند! اینجا کشور #شیعه است. اینجا کشور امام رضاست.. اینجا #ایران است.
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن.
💎وظیفهی #شیعه در عصر #غیبت
🔻وظیفهی شیعه این است که خود را آماده کند. اگر دشمنان سلاح آماده میکنند، شما خود را مجهز به سلاح #ایمان و #تقوا کنید.
🔻تزکیهی نفس آن سلاح کاربردی است که 🌟امام زمان ارواحنافداه با طهارت نفس شیعه، سلامتی روح شیعه و اطاعت محض و عبودیت شیعه، میتواند در جهان عدل و داد و بندگی خدا را ایجاد کند.
🔻این، آن سلاحی است که اصحاب و یاران 🌟امام زمان ارواحنافداه باید به آن مجهز باشند والّا 🌟حضرت نیازی به موشک و هواپیما و پهباد ندارند.
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
@yasenabe14