صدمه روحی امام از شهادت شهید نواب صفوی
شهید حاجآقا مصطفی خمینی ره درباره شهید نواب صفوی میگوید: «واقعا دلیر و توانا بود ... نمیتوان او را دور از حقیقت دانست ... سرانجام به دست پسر رضاخان و با سکوت مرگبار علما آنها را تیرباران کردند. اگرچه دوست من سیدعبدالحسین را در جای دیگر از بین بردند و داغش را در دل ما گذاردند.»
همسر امام نقل میکند: نواب صفوی و برادران واحدی را میخواستند بکشند، من با مادر آنها دوست بودم. آقا رفتند پیش آقای بروجردی، که در این کار دخالت کنند، ولی آقای بروجردی گفتند که من در کار آنها دخالت نمیکنم و بعد آنها را کشتند.
زهرا مصطفوی، دختر امام در بیان خاطره روز اعدام فداییان: «امام با عصبانیت وارد شدند و عبایشان را گوشهای انداختند. صورت ایشان بهشدت برافروخته بود و چشمها حالت فوقالعاده عصبانی و ناراحت ایشان را نشان میداد.
مادر پرسیدند: نتوانستید کاری کنید؟
گفتند: نخیر، نشد، نتوانستم. ایشان میگوید من به این کارها کاری ندارم.
امام از اتاق بیرون رفتند، ولی حالشان خیلی منقلب بود. من از مادرم پرسیدم جریان چیست؟
گفتند: محاکمه فداییان اسلام است و آقا [امام] پیش آیتالله بروجردی رفتند که بلکه ایشان جلوی اعدام را بگیرند، اما ظاهرا موفق نشدهاند.»
مرحوم سیداحمد خمینی نقل میکند: «درخصوص قضیه اعدام نواب صفوی و اعضای فداییان اسلام، امام از مرحوم آقای بروجردی دلخور شدند که چرا موضع تندی علیه دستگاه نگرفتند و اینها را نجات ندادند. امام در این قضیه خیلی صدمه روحی خوردند.
@yasmhj
امام خمینی ره مرجع نوابی
امام خمینی ره عمل کردن بر خلاف رویه آیتالله بروجردی را به صلاح نمیدانستند. از این رو برای دامن نزدن به اختلافات، به حمایت پنهان از فداییان اسلام روی آوردند.
شاگردان امام خمینی ره از همدلی امام راحل با شهید نواب صفوی و فداییان اسلام میگویند. به باور آیتالله گرامی «روح او (امام خمینی) روح نوابی بود به اضافه مرجعیت.»
آیتالله بروجردی از حمایت امام راحل ره از شهید نواب خشنود نبود و گفته بود من از عقلای قوم تعجب میکنم.
آیتالله واعظزاده نقل میکند: امام در یکی از جلسات خصوصی تصریح کردند «ایشان (فداییان) بدون هیچ اسلحهای، فقط با سخنرانی با دستگاه درافتادهاند و دستگاه را به وحشت انداختهاند.»
از دیدگاه امام راحل ره مبارزه شهید نواب صفوی روشنیبخش حیات اسلام و راه مبارزان بود.»
اما از دیدگاه برخی مبارزه روحانیت با شاه ننگ بود و استدلال میکردند حالا که بناست یک روحانی اعدام شود، لباس روحانی را از تن او بیرون بیاورید تا به مقام روحانیت اهانت نشود!
در حالی که امام بر خلاف آنان اعتقاد داشتند روحانی باید با کسوت مقدس روحانیت شهید شود تا مردم بدانند که روحانیت صحنه را خالی نکرده است.
@yasmhj
مهمانی چون امیرمومنان (ع)
یکی از کشاورزان قم، آیتالله شهید شیخ عبدالکریم حائری ره و شاگردانش را به باغ خود دعوت کرد. ایشان دعوت وی را پذیرفته و با شاگردانش به آن باغ رفته و در گوشهای که میزبان پیشنهاد کرده بود نشستند.
آیتالله حائری ره که کتابی برای مطالعه در دست داشت، به انگور اظهار تمایل کرد. ظرفی پر از انگور را آورده و در برابر ایشان نهادند. ولی ایشان فرمودند: «میل به انگور ندارم.» و مشغول مطالعه شدند.
همراهان از کار ایشان تعجب کرده و به ایشان گفتند: «شما خود اظهار میل به انگور کردید؛ حالا چرا اظهار بیمیلی میکنید.» فرمودند: «میل داشتم، ولی حالا میل ندارم.» حاضران بر دانستن سِرِّ این مطلب، اصرار کردند. ایشان پرسشهایی در رابطه با مسائل شرعی آن باغ، مانند آب و زمین آن، از صاحب باغ پرسیدند. از پاسخها معلوم شد، محصول باغ حلال و حقوق شرعی آن توسط صاحب باغ ادا شده است. ایشان فرمود: «من میل داشتم و اکنون میل ندارم؛ حتما رازی وجود دارد که علت بیمیلی من است.»
در این هنگام، کارگر باغ جلو آمده و اجازه سخن گفتن خواست و افزود: «شما اظهار تمایل به انگور کردید. دیدم شخصیتی مانند امیرالمومنین (ع) از ما انگور خواسته است؛ اما انگور باغ ما ترش و شیرین است؛ در حالی که در باغ همسایه انگور شیرین وجود دارد، درست نیست آن را برای شما بیاورم. با این نیت که بعدا از همسایه اجازه بگیرم، به باغ او رفتم و ظرفی از انگور شیرین چیدم و در ظرف نهاده و خدمت شما آوردم.»
📚موسس شهید، ص۳۹و۴۰.
@yasmhj
مخالفت شهید حایری ره با مشروطه
آیتالله شهید شیخ عبدالکریم حائری ره مانند استادش شهید شیخ فضلالله نوری از مخالفان مشروطه سلطنتی بود.
تحلیل آیتالله العظمی حائری این بود، که علمای مشروطهخواه نجف، در تشخیص نقشه دشمن دچار اشتباه شدهاند.
ایشان داستانی از مرحوم آخوند خراسانی در مخالفت با سید یزدی را برای شاگردانشان نقل میکردند، تا به شاگردانشان بفهمانند که، به رغم اینکه هدف مرحوم آخوند خراسانی در حمایت از مشروطه، اصلاح امور و اجرای احکام اسلام بوده است، اما قضایا بر ایشان مشتبه شده و از کنه مقاصد و مطامع دشمنان اسلام که در پوشش مشروطیت و آزادیخواهی، پیش آمده بودند، مطلع نبودند.
آیتالله شهید حائری: «ما مشروطیت را امتحان کردیم، که اکثریت با ما و مسلمانان بود و منفعتش را دیگران بردند.»
📚موسس شهید، ص۶۰.
@yasmhj
⚔دلیل مبارزه شهید حایری با رضاخان
مرحوم شهید آیتالله حائری ره خطاب به سرهنگ نوری: «من مخالف رضاشاه هستم، چون او مخالف احکام قرآن و فرمایشات پیامبر ص است.»
به همین دلیل علما، طلاب و فضلای قم، دولت رضاخان را دولت جائر دانسته و کارهای دولتی را نمیپذیرفتند.
تنها مقام روحانی وزارت عدلیه نیز آقا شیخ حسین یزدی، از مجتهدان حوزه نجف و شاگرد برجسته میرزای نائینی بود.
شهید حائری ره به شیخ حسین یزدی فرمود: «خیال میکنی با رژه رفتن تو جلوی انگلیسیها گرفته میشود؟ با این کارهایت هم آبروی خودت را بردی و هم به روحانیت لطمه زدی.»
📚موسس شهید، ص۶۵و۶۶.
@yasmhj
تعامل شهید حایری با شهید مدرس
آیتاللهالعظمی شهید سیدحسن مدرس، مدیر مدرسه علمیه سپهسالار تهران و نماینده مجلس شورای ملی، بزرگترین مخالف استبداد و استعمار در آن دوره بود.
مدرس بزرگترین مخالف قرارداد ننگین ۱۹۱۹ انگلیسی و نیز بزرگترین مخالف تسلیم در برابر اولتیماتوم روسها بود.
رضاخان در دوره میرپنجی ـ و پیش از سردار سپهی ـ تلاش کرد تا خود را به شهید مدرس، نزدیک کند، اما شهید مدرس به او روی خوش نشان نداد.
پس از کودتای رضاخان، شهید مدرس به دلیل مخالفت با کابینه کودتا به قزوین تبعید شد.
مدرس، بزرگترین عامل ناکامی رضاخان در ماجرای جمهوری و مخالف اولین کابینه دولت سلسله پهلوی بود.
بر اساس اسناد تاریخی، شهید مدرس با شهید حائری در ارتباط بوده و برای رایزنی درباره مسائل مهم سیاسی، بارها در قم با مؤسس شهید دیدار کرد.
از جمله این موارد مخالفت با جمهوری رضاخانی، اجرای متمم نوری ره، متحد ساختن علما علیه وهابیت و حمایت از سرنگونی مشروطه در سال ۱۳۰۶ بود.
دستگیری و تبعید شهید مدرس چند روز پس از آخرین سفر شهید مدرس به قم بود.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🎙امام کاظم ع، الگوی جهاد تبیین
📚امام موسی کاظم ع انبوهی از روایات دروغین که به پیامبر ص نسبت داده شده بود و در حال تبدیل شدن به باورهای مسلم شده بود را به چالش کشید و با تفکرات جبریه، مرجئه، صوفیه مبارزه کرد.
💎آن حضرت، جایگاه عقل در معارف، شرایع و اخلاق را در زوایای مختلف آن به درستی بیان کرده و آن را به عنوان پیامبر درون، در کنار پیامبران الهی ع به عنوان یکی از دو حجت پروردگار معرفی کرد.
🌿مهیمن بودن فقه شیعه را در مناظرات خود با قاضی ابویوسف و دیگران و با استناد به نصوص و ظواهر قرآن کریم به اثبات رساند.
✡اما مهمترین بعد روشنگری حضرت، در باب نفی صلاحیت فرزندان عباس ـ عموخوانده پیامبر ـ برای جانشینی پیامبر ص بود. آن هم در دورانی که در فقه عامه عمو و دختر که از دو طبقه متفاوت و طولی از طبقات ارث بودند، به طور برابر و عرضی از ارث بهره میبردند.
امام با استناد به آیات قرآن، ضرورتهای فقهی شریعت، اولویت فرزندان فاطمه س را بر فرزندان عباس اثبات کرد. امام بیمحابا عباس را از طلقا و محروم از میراث پیامبر معرفی کرد.
[البته ائمه ع پس از دوران امام هفتم، با فراهم شدن شرایط، به تدریج یهودیتبار بودن عباس را برملا ساختند]
⛔️امام کاظم، حسین بن علی ع رهبر قیام فخ را که برای سرنگونی حکومت عباسیان اقدام کرده و به شهادت رسید را میستود؛ مانع کرایه دادن شتر به هارون برای سفر حج شد و در زمانی که هارون، زیارت امام حسین ع را ممنوع کرده بود، تمام هدایای هارون را در مقابل چشم همگان، به پای شاعرِ شعری در رثای حسین ع ریخت.
🌍زمانی که هارون پیشنهاد بازگرداندن فدک را مطرح کرد، امام تمام قلمرو هارون را مرزهای فدک معرفی و او به نحو تلویحی غاصب جایگاه خود معرفی فرمود.
🌷روشنگریها و محبوبت فوقالعاده امام از گیلان و مازنداران تا شمال آفریقا باعث شد تا پنج یا هشت سال از عمر امام در زندانهای هارون سپری کند و سرانجام در زندان سندی بن شاهک یهودی به شهادت برسد.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🌹خدیجه س الگو و پیشگام شهادت
امامان شیعه فرمودهاند «و الله ما منا الا مقتول شهید». یعنی سرنوشت ما خاندان با شهادت رقم خورده است.
تعبیر «منا» در قاموس قرآن کریم و روایات، معنایی وسیعتر از دایره واژگانی را شامل میشود. از این روست که همسر ابراهیم ع از اهل بیت انبیا ع و سلمان محمدی ره نیز از اهل بیت پیامبر ص شمرده میشود.
اگر هیچ دلیلی بر شهادت حضرت خدیجه س وجود نداشته نباشد، همین روایات برای اثبات شهادت ایشان کافی است؛ چرا که خدیجه س شخصیتی است که خداوند سبحان، پیامبر ص و اهل بیت ع به وجود ایشان مباهات میکنند و همین برای شمول شایستگی ایشان نسبت به این کمال و مرگ سرخ کافی است.
بر فرض عدم وجود گواه این روایات، شهادت ایشان با مستندات تاریخی قابل اثبات است.
بلکه شهادت ایشان از ارزشمندترین و بالاترین نوع شهادت است که منحصر به فرد است و جز در وجود فرزندش فاطمه س تجلی نیافته است.
در نوشتههای پیشین به یکی از اقوال در مورد نحوه شهادت ایشان اشاره کردم و اینکه ایشان هنگام دفاع از جان پیامبر اعظم ص، جان خود را نثار پروردگار عالم کرده است.
بنابه برخی از گزارشها نیز ایشان تا لیلة المبیت در قید حیات بوده و در همان شب ـ که ناگزیر آن نیز برای دفاع از جان پیامبر ص و پوشش هجرت ایشان و یا در مقام دفاع از امیرمؤمنان ع و وصی ایشان ـ به شهادت رسیده است. و چه مرگ سرخی بالاتر و ارزشمندتر از این نوع شهادت.
ایشان در شهادت نیز مانند ایمان، نماز، انفاق و... پیشگام بوده و نخستین شهیده امت اسلامی است و بر خلاف آنچه شهرت یافته، سمیه بنت خیاط ـ همسر یاسر و مادر عمار ره ـ دومین شهیده این امت است.
بالاتر از آن اینکه بنابه بشارتهای کتب آسمانی نهتنها خدیجه س که فرزندان و نوادگانش نیز شربت شهادت نوشیدهاند.
شهادت ایشان مورد تأیید برخی از مراجع عظام تقلید نیز قرار گرفته است.
برای آگاهی بیشتر، ر.ک: (چاپ چهارم تا هشتم) کتاب امالمؤمنین خدیجه س از ولادت تا شهادت، مقاله پایانی و کتاب امالمؤمنین خدیجه س نخستین شهیده امت اسلامی.
@yasmhj