اختلاف مراجع در حمایت از فداییان
فداییان اسلام تحت تاثیر آیتالله العظمی قمی و آیتالله العظمی خوانساری بودند و تشکیلات خود را بر اساس مداخله در سیاست بنیان نهاده بودند.
در مقابل آیتالله العظمی بروجردی با توجه به تجربه تلخ مشروطه تمایل به حضور در عرصه سیاست نداشت. به همین دلیل آیتالله بروجردی در زمستان ۱۳۲۸ طلاب و روحانیون را از دخالت در سیاست منع کرد.
مرحوم محمد واعظزاده خراسانی نقل میکند: دستگاه اداری حوزه علمیه قم که اطرافیان آیتالله بروجردی بودند، با هر حرکت انقلابی و اصلاحی مخالفت میکرد.
نمونه بارز آن مخالفت با اصلاح حوزه بود که به کوچ شهید مطهری و برخی فضلا به تهران منجر شد.
حوزه قم در موضوعات مهمی چون قرارداد نفتی گس- گلشاییان، ملی شدن صنعت نفت، کودتای ۲۸مرداد، کنسرسیوم نفتی و قراردادهای استعماری هیچ دخالتی نکردد.
سکوت حوزه در عرصه سیاست، با اعتراض فداییان اسلام در نشریه «نبرد ملت»، ارگان رسمی ایشان مواجه شد. همین امر موجب اختلاف حوزه و فداییان شد.
اطرافیان آیتالله بروجردی نیز به اختلاف ایشان و فداییان دامن میزدند. به گفته شهید محلاتی، اطرافیان آیتالله بروجردی به ایشان القا کرده بودند که فداییان میخواهند دروس حوزه را تعطیل کنند.
@yasmhj
اخراج فداییان اسلام از قم
آیتالله سید حسین بدلا که از اعضای شورای استفتائات آیتالله بروجردی و پسرعموی شهیدان واحدی است از توطئه دربار برای بدبین ساختن وجههی فداییان اسلام گفته است.
بهعنوان نمونه ایشان میگوید در ان زمان راه زوار برای رسيدن به حرم حضرت معصومه (س) از ميان مدرسه فيضيه و دارالشفا میگذشت.
عدهای از افراد که وانمود میكردند كه از فداييان اسلام هستند در حجرههای نزديك حرم فیضیه مینشسته و میخواندند و با سينی و قابلمه ضرب میگرفتند.
آنها نه طلبه بودند و نه از فداييان اسلام بلكه اجيرشدگان از جانب دربار براي بدبين ساختن مرجعيت و عوام الناس نسبت به گروه فداييان اسلام بودند.
برخی از مرتبطين با آيت الله بروجردي به ايشان خبر رساندند كه فداييان اسلام چنين كاري میكنند و ايشان هم خشمگين شد و دستور داد شهريه شان را قطع كنند.
ضرب و جرح فداییان اسلام توسط افراد منتسب به آیتالله بروجردی ره در مدرسه فیضیه پایانی بر حضور فداییان در قم بود.
حاجآقا مصطفی خمینی نقل میکند: «این طایفه از دیرزمانی در قم زیست میکردند. آن وقتها ما قم بودیم و از دور آنها را میپاییدیم. تا آنکه شبانه عدهای با چوب و چماق در پیش چندصد نفر طلبه به آنها هجوم بردند و آنان را زدند که دیگر کار به آخر رسیده بود و دیگر نتوانستند در قم بمانند.
@yasmhj
صدمه روحی امام از شهادت شهید نواب صفوی
شهید حاجآقا مصطفی خمینی ره درباره شهید نواب صفوی میگوید: «واقعا دلیر و توانا بود ... نمیتوان او را دور از حقیقت دانست ... سرانجام به دست پسر رضاخان و با سکوت مرگبار علما آنها را تیرباران کردند. اگرچه دوست من سیدعبدالحسین را در جای دیگر از بین بردند و داغش را در دل ما گذاردند.»
همسر امام نقل میکند: نواب صفوی و برادران واحدی را میخواستند بکشند، من با مادر آنها دوست بودم. آقا رفتند پیش آقای بروجردی، که در این کار دخالت کنند، ولی آقای بروجردی گفتند که من در کار آنها دخالت نمیکنم و بعد آنها را کشتند.
زهرا مصطفوی، دختر امام در بیان خاطره روز اعدام فداییان: «امام با عصبانیت وارد شدند و عبایشان را گوشهای انداختند. صورت ایشان بهشدت برافروخته بود و چشمها حالت فوقالعاده عصبانی و ناراحت ایشان را نشان میداد.
مادر پرسیدند: نتوانستید کاری کنید؟
گفتند: نخیر، نشد، نتوانستم. ایشان میگوید من به این کارها کاری ندارم.
امام از اتاق بیرون رفتند، ولی حالشان خیلی منقلب بود. من از مادرم پرسیدم جریان چیست؟
گفتند: محاکمه فداییان اسلام است و آقا [امام] پیش آیتالله بروجردی رفتند که بلکه ایشان جلوی اعدام را بگیرند، اما ظاهرا موفق نشدهاند.»
مرحوم سیداحمد خمینی نقل میکند: «درخصوص قضیه اعدام نواب صفوی و اعضای فداییان اسلام، امام از مرحوم آقای بروجردی دلخور شدند که چرا موضع تندی علیه دستگاه نگرفتند و اینها را نجات ندادند. امام در این قضیه خیلی صدمه روحی خوردند.
@yasmhj
امام خمینی ره مرجع نوابی
امام خمینی ره عمل کردن بر خلاف رویه آیتالله بروجردی را به صلاح نمیدانستند. از این رو برای دامن نزدن به اختلافات، به حمایت پنهان از فداییان اسلام روی آوردند.
شاگردان امام خمینی ره از همدلی امام راحل با شهید نواب صفوی و فداییان اسلام میگویند. به باور آیتالله گرامی «روح او (امام خمینی) روح نوابی بود به اضافه مرجعیت.»
آیتالله بروجردی از حمایت امام راحل ره از شهید نواب خشنود نبود و گفته بود من از عقلای قوم تعجب میکنم.
آیتالله واعظزاده نقل میکند: امام در یکی از جلسات خصوصی تصریح کردند «ایشان (فداییان) بدون هیچ اسلحهای، فقط با سخنرانی با دستگاه درافتادهاند و دستگاه را به وحشت انداختهاند.»
از دیدگاه امام راحل ره مبارزه شهید نواب صفوی روشنیبخش حیات اسلام و راه مبارزان بود.»
اما از دیدگاه برخی مبارزه روحانیت با شاه ننگ بود و استدلال میکردند حالا که بناست یک روحانی اعدام شود، لباس روحانی را از تن او بیرون بیاورید تا به مقام روحانیت اهانت نشود!
در حالی که امام بر خلاف آنان اعتقاد داشتند روحانی باید با کسوت مقدس روحانیت شهید شود تا مردم بدانند که روحانیت صحنه را خالی نکرده است.
@yasmhj
مهمانی چون امیرمومنان (ع)
یکی از کشاورزان قم، آیتالله شهید شیخ عبدالکریم حائری ره و شاگردانش را به باغ خود دعوت کرد. ایشان دعوت وی را پذیرفته و با شاگردانش به آن باغ رفته و در گوشهای که میزبان پیشنهاد کرده بود نشستند.
آیتالله حائری ره که کتابی برای مطالعه در دست داشت، به انگور اظهار تمایل کرد. ظرفی پر از انگور را آورده و در برابر ایشان نهادند. ولی ایشان فرمودند: «میل به انگور ندارم.» و مشغول مطالعه شدند.
همراهان از کار ایشان تعجب کرده و به ایشان گفتند: «شما خود اظهار میل به انگور کردید؛ حالا چرا اظهار بیمیلی میکنید.» فرمودند: «میل داشتم، ولی حالا میل ندارم.» حاضران بر دانستن سِرِّ این مطلب، اصرار کردند. ایشان پرسشهایی در رابطه با مسائل شرعی آن باغ، مانند آب و زمین آن، از صاحب باغ پرسیدند. از پاسخها معلوم شد، محصول باغ حلال و حقوق شرعی آن توسط صاحب باغ ادا شده است. ایشان فرمود: «من میل داشتم و اکنون میل ندارم؛ حتما رازی وجود دارد که علت بیمیلی من است.»
در این هنگام، کارگر باغ جلو آمده و اجازه سخن گفتن خواست و افزود: «شما اظهار تمایل به انگور کردید. دیدم شخصیتی مانند امیرالمومنین (ع) از ما انگور خواسته است؛ اما انگور باغ ما ترش و شیرین است؛ در حالی که در باغ همسایه انگور شیرین وجود دارد، درست نیست آن را برای شما بیاورم. با این نیت که بعدا از همسایه اجازه بگیرم، به باغ او رفتم و ظرفی از انگور شیرین چیدم و در ظرف نهاده و خدمت شما آوردم.»
📚موسس شهید، ص۳۹و۴۰.
@yasmhj
مخالفت شهید حایری ره با مشروطه
آیتالله شهید شیخ عبدالکریم حائری ره مانند استادش شهید شیخ فضلالله نوری از مخالفان مشروطه سلطنتی بود.
تحلیل آیتالله العظمی حائری این بود، که علمای مشروطهخواه نجف، در تشخیص نقشه دشمن دچار اشتباه شدهاند.
ایشان داستانی از مرحوم آخوند خراسانی در مخالفت با سید یزدی را برای شاگردانشان نقل میکردند، تا به شاگردانشان بفهمانند که، به رغم اینکه هدف مرحوم آخوند خراسانی در حمایت از مشروطه، اصلاح امور و اجرای احکام اسلام بوده است، اما قضایا بر ایشان مشتبه شده و از کنه مقاصد و مطامع دشمنان اسلام که در پوشش مشروطیت و آزادیخواهی، پیش آمده بودند، مطلع نبودند.
آیتالله شهید حائری: «ما مشروطیت را امتحان کردیم، که اکثریت با ما و مسلمانان بود و منفعتش را دیگران بردند.»
📚موسس شهید، ص۶۰.
@yasmhj
⚔دلیل مبارزه شهید حایری با رضاخان
مرحوم شهید آیتالله حائری ره خطاب به سرهنگ نوری: «من مخالف رضاشاه هستم، چون او مخالف احکام قرآن و فرمایشات پیامبر ص است.»
به همین دلیل علما، طلاب و فضلای قم، دولت رضاخان را دولت جائر دانسته و کارهای دولتی را نمیپذیرفتند.
تنها مقام روحانی وزارت عدلیه نیز آقا شیخ حسین یزدی، از مجتهدان حوزه نجف و شاگرد برجسته میرزای نائینی بود.
شهید حائری ره به شیخ حسین یزدی فرمود: «خیال میکنی با رژه رفتن تو جلوی انگلیسیها گرفته میشود؟ با این کارهایت هم آبروی خودت را بردی و هم به روحانیت لطمه زدی.»
📚موسس شهید، ص۶۵و۶۶.
@yasmhj
تعامل شهید حایری با شهید مدرس
آیتاللهالعظمی شهید سیدحسن مدرس، مدیر مدرسه علمیه سپهسالار تهران و نماینده مجلس شورای ملی، بزرگترین مخالف استبداد و استعمار در آن دوره بود.
مدرس بزرگترین مخالف قرارداد ننگین ۱۹۱۹ انگلیسی و نیز بزرگترین مخالف تسلیم در برابر اولتیماتوم روسها بود.
رضاخان در دوره میرپنجی ـ و پیش از سردار سپهی ـ تلاش کرد تا خود را به شهید مدرس، نزدیک کند، اما شهید مدرس به او روی خوش نشان نداد.
پس از کودتای رضاخان، شهید مدرس به دلیل مخالفت با کابینه کودتا به قزوین تبعید شد.
مدرس، بزرگترین عامل ناکامی رضاخان در ماجرای جمهوری و مخالف اولین کابینه دولت سلسله پهلوی بود.
بر اساس اسناد تاریخی، شهید مدرس با شهید حائری در ارتباط بوده و برای رایزنی درباره مسائل مهم سیاسی، بارها در قم با مؤسس شهید دیدار کرد.
از جمله این موارد مخالفت با جمهوری رضاخانی، اجرای متمم نوری ره، متحد ساختن علما علیه وهابیت و حمایت از سرنگونی مشروطه در سال ۱۳۰۶ بود.
دستگیری و تبعید شهید مدرس چند روز پس از آخرین سفر شهید مدرس به قم بود.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🎙امام کاظم ع، الگوی جهاد تبیین
📚امام موسی کاظم ع انبوهی از روایات دروغین که به پیامبر ص نسبت داده شده بود و در حال تبدیل شدن به باورهای مسلم شده بود را به چالش کشید و با تفکرات جبریه، مرجئه، صوفیه مبارزه کرد.
💎آن حضرت، جایگاه عقل در معارف، شرایع و اخلاق را در زوایای مختلف آن به درستی بیان کرده و آن را به عنوان پیامبر درون، در کنار پیامبران الهی ع به عنوان یکی از دو حجت پروردگار معرفی کرد.
🌿مهیمن بودن فقه شیعه را در مناظرات خود با قاضی ابویوسف و دیگران و با استناد به نصوص و ظواهر قرآن کریم به اثبات رساند.
✡اما مهمترین بعد روشنگری حضرت، در باب نفی صلاحیت فرزندان عباس ـ عموخوانده پیامبر ـ برای جانشینی پیامبر ص بود. آن هم در دورانی که در فقه عامه عمو و دختر که از دو طبقه متفاوت و طولی از طبقات ارث بودند، به طور برابر و عرضی از ارث بهره میبردند.
امام با استناد به آیات قرآن، ضرورتهای فقهی شریعت، اولویت فرزندان فاطمه س را بر فرزندان عباس اثبات کرد. امام بیمحابا عباس را از طلقا و محروم از میراث پیامبر معرفی کرد.
[البته ائمه ع پس از دوران امام هفتم، با فراهم شدن شرایط، به تدریج یهودیتبار بودن عباس را برملا ساختند]
⛔️امام کاظم، حسین بن علی ع رهبر قیام فخ را که برای سرنگونی حکومت عباسیان اقدام کرده و به شهادت رسید را میستود؛ مانع کرایه دادن شتر به هارون برای سفر حج شد و در زمانی که هارون، زیارت امام حسین ع را ممنوع کرده بود، تمام هدایای هارون را در مقابل چشم همگان، به پای شاعرِ شعری در رثای حسین ع ریخت.
🌍زمانی که هارون پیشنهاد بازگرداندن فدک را مطرح کرد، امام تمام قلمرو هارون را مرزهای فدک معرفی و او به نحو تلویحی غاصب جایگاه خود معرفی فرمود.
🌷روشنگریها و محبوبت فوقالعاده امام از گیلان و مازنداران تا شمال آفریقا باعث شد تا پنج یا هشت سال از عمر امام در زندانهای هارون سپری کند و سرانجام در زندان سندی بن شاهک یهودی به شهادت برسد.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🌹خدیجه س الگو و پیشگام شهادت
امامان شیعه فرمودهاند «و الله ما منا الا مقتول شهید». یعنی سرنوشت ما خاندان با شهادت رقم خورده است.
تعبیر «منا» در قاموس قرآن کریم و روایات، معنایی وسیعتر از دایره واژگانی را شامل میشود. از این روست که همسر ابراهیم ع از اهل بیت انبیا ع و سلمان محمدی ره نیز از اهل بیت پیامبر ص شمرده میشود.
اگر هیچ دلیلی بر شهادت حضرت خدیجه س وجود نداشته نباشد، همین روایات برای اثبات شهادت ایشان کافی است؛ چرا که خدیجه س شخصیتی است که خداوند سبحان، پیامبر ص و اهل بیت ع به وجود ایشان مباهات میکنند و همین برای شمول شایستگی ایشان نسبت به این کمال و مرگ سرخ کافی است.
بر فرض عدم وجود گواه این روایات، شهادت ایشان با مستندات تاریخی قابل اثبات است.
بلکه شهادت ایشان از ارزشمندترین و بالاترین نوع شهادت است که منحصر به فرد است و جز در وجود فرزندش فاطمه س تجلی نیافته است.
در نوشتههای پیشین به یکی از اقوال در مورد نحوه شهادت ایشان اشاره کردم و اینکه ایشان هنگام دفاع از جان پیامبر اعظم ص، جان خود را نثار پروردگار عالم کرده است.
بنابه برخی از گزارشها نیز ایشان تا لیلة المبیت در قید حیات بوده و در همان شب ـ که ناگزیر آن نیز برای دفاع از جان پیامبر ص و پوشش هجرت ایشان و یا در مقام دفاع از امیرمؤمنان ع و وصی ایشان ـ به شهادت رسیده است. و چه مرگ سرخی بالاتر و ارزشمندتر از این نوع شهادت.
ایشان در شهادت نیز مانند ایمان، نماز، انفاق و... پیشگام بوده و نخستین شهیده امت اسلامی است و بر خلاف آنچه شهرت یافته، سمیه بنت خیاط ـ همسر یاسر و مادر عمار ره ـ دومین شهیده این امت است.
بالاتر از آن اینکه بنابه بشارتهای کتب آسمانی نهتنها خدیجه س که فرزندان و نوادگانش نیز شربت شهادت نوشیدهاند.
شهادت ایشان مورد تأیید برخی از مراجع عظام تقلید نیز قرار گرفته است.
برای آگاهی بیشتر، ر.ک: (چاپ چهارم تا هشتم) کتاب امالمؤمنین خدیجه س از ولادت تا شهادت، مقاله پایانی و کتاب امالمؤمنین خدیجه س نخستین شهیده امت اسلامی.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
۱۴ رمضان سالروز شهادت عبیدالله بن علی بن ابی طالب، فرزند برومند امیرمومنان عليهماالسلام و مختار بن ابی عبید ثقفی و شانزده یار بصیرش رضوان الله عليهم اجمعين گرامی باد.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🕋 خدمات مختار ثقفی به جهان اسلام 🕋
قیام مختار که رضایت امام سجاد ع و خشنودی اهلبیت ع را به همراه داشت به حکومت کوتاه ۱۸ ماهه او بر بخش وسیعی از ایران عراق و سوریه منجر شد که آثار عمیقی بر سرنوشت دنیای اسلام داشت.
او توانست بزرگترین دشمنان اهل بیت ع یعنی پسر مرجانه، عمربنسعد و شمر را از میان بردارد و سد بزرگی در برابر تعدی و ستمگری امویان مروانی و زبیریان ناصبی به شیعیان باشد.
جان محمد حنفیه فرزند رشید امیرمؤمنان ع و سایر بنیهاشم را در مکه نجات دهد.
شرایط اقتصادی بنیهاشم را بهبود بخشیده و زمینه ازدواج دختر و پسرهای فقیر بنیهاشم را فراهم سازد.
اما مهمترین خدمت مختار به شیعه و عالم بشریت این بود که جرأت هر گونه رویارویی مستقیم و لشگرکشی بر علیه امامان معصوم شیعه را برای همیشه از دشمنانشان سلب کرد.
چهره زبیریان مزور و منافق را که سودای غصب جایگاه اهلبیت و جایگزینی فرزندان ابوبکر به جای فرزندان پیامبر ص را داشتند، و سال ها با جعل احادیث نبوی ص و زهد فروشی و حرکت های عوام فریبانه زمینه آن را مهیا ساخته بودند رسوا ساخت.
او در روز چهاردهم رمضان سال ۶۷ ق به همراه عبیدالله پسر امیرمؤمنان ع و شانزده تن از یاران بصیرش به شهادت رسید.
یکی از عبرت های تاریخ این است که همان گونه که مختار پیش بینی کرده بود سر تمام نیروهایش که فریب وعده های دشمن را خورده و از رهبرشان جدا شدند از تن جدا شد.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
#الگوهای_بندگی_و_زندگی
🏆امام مجتبی ع الگوی مبارزه هدفمند با طاغوت
📣اعتراض امام حسن ع به نشستن خلیفه نخست بر منبر پیامبر ص، در کنار مبارزه منفی امیرالمؤمنان ع و خطبه فدکیه حضرت فاطمه س قطعهای از جورچین مشروعیتزدایی از غاصبان فدک است. جورچینی که با رفتارهای هدفمندی چون شکستن حکومت نظامی خلیفه سوم در ماجرای تبعید ابوذر ره تکمیل شد.
⚔ایشان در دوران حکومت امیرمؤمنان ع فرمانده میدانی جنگ با ناکثین، قاسطین و مارقین بود.
🔴معاویه در اوج پیروزی امیرمؤمنان ع در صفین با حربه عوامفریبانه مذاکره به قدرت دست یافت. امام مجتبی ع پس از شهادت امیرمؤمنان ع برای حفظ شیعه، صلح و کنارهگیری از حکومت را پذیرفت. صلح امام نه سکوت؛ که نرمش قهرمانانه و آغازی بر مهار امویان است.
🌕نخستین گام در مهار بنیامیه مشروعیتزدایی از آنان با صلح مشروط بود. معاویه شروطی را در صلحنامه امضا کرد که نمیتوانست به آنها جامه عمل بپوشاند و ندانسته در همان مجلس ماهیت خود را بهعنوان یک پیمان شکن و در مدت کوتاهی بهعنوان یک قدرتطلب به نمایش گذاشت. خطبه امام پس از صلح و جلسات متعدد مناظره امام مجتبی ع در مسجد مدینه رسوایی بیشازپیش معاویه را در کوتاهمدت به ارمغان آورد.
🌱کمترین تأثیر بلندمدت سیاست امام گرایش انبوه مسلمانان به تشیع بود! تعداد انگشتشمار شیعیان ـ پس از کشتار دهها هزار نفری شیعیان در جمل، صفین و نهروان و شبیخونهای مزدوران معاویه ـ به یکباره رو به فزونی نهاد؛ بهگونهای که تنها در سال 51 هجری، پنجاه هزار نفر از شیعیان به ایران تبعید شدند.
🌹قیامهای پیدرپی شیعه بر علیه امویان بازتاب دیگر سیاست مدبرانه امام مجتبی ع بود. قیام حجربنعدی، قیام رُشَید هجری از این دست شمرده میشود. اگر سه قیام بزرگ کربلا؛ عبداللهبنجعفر شوهر حضرت زینب ع و مختار ره را قیام امام حسن ع بر علیه بنیامیه بنامیم سخنی به گزاف نگفتهایم.
@yasmhj
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
⛔️تحریف تاریخ درباره امام حسن ع⛔️
سادات حسنی همواره خود را فدایی ائمه شیعه قرار داده و با قیامهای پیدرپی حاکمان را مشغول داشته و با نثار جان خود، جان ائمه ع و شیعیان را نجات دادند و در این مسیر با تهمتهایی نیز مواجه شدند.
حاکمان اموی و عباسی برای تخریب چهره آنان دست به دامن مزدورانی چون مدائنی شدند و تهمت زنبارگی را به امام حسن مجتبی ع دادند و اینکه ایشان برای هوسرانی زنانی را که اختیار کرده بود طلاق میداد تا به زنان دیگری برسد و 200 همسر دائمی داشته و مطلاق ـ کسی که برای رسیدن به شهوت زنانش را طلاق میدهد تا تعداد همسرانش از تعداد شرعی چهار زن تجاوز نکند ـ لقب دادند. تعداد زنانی که با حضرت ازدواج موقت کردند را 400 مورد شمردهاند.
این مطلب توسط عبدالله نواده امام حسن مجتبی نفی شده و او تعداد همسران حضرت را چهار مورد بیان کرده است.
اما شوری آش به حدی است که علاوه بر مورخان مسلمان، خاورشناسانی چون ویلفرد مادلونگ نیز به تحریف واقعیت توسط مورخان وابسته اشاره کردهاند.
🔰@yasmhj🔰
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
💢صلح امام حسن ع💢
معاویه در ماجرای محاصره عثمان تعلل نمود تا زمینه را برای شورش علیه امیرمؤمنان ع فراهم ساخته و زمینه خلافت خود را مهیا سازد. با شهادت امیرمؤمنان ع، امام حسن ع با مخالفت معاویه و شامیان مواجه شد.
معاویه به عراق لشکر کشید ولی در اولین مواجهه با سپاه امام شکست خورد.
با تطمیع معاویه عبیدالله یکی از فرماندهان حضرت با تعدادی از نیروهای تحت امرش به معاویه پیوست.
با رشادت قیس بن سعد بن عباده ـ فرمانده رشید سپاه اسلام ـ شامیان در جنگ دوم نیز با شکست سختی مواجه شدند. تلاشهای معاویه برای تطمیع قیس سودی نبخشید و قیس به حضرت وفادار ماند.
معاویه از راه دیگری برای شکست سپاه امام استفاده کرد و یکی از خوارج ـ که همواره منافع بنیامیه را در پوشش مخالفت ظاهری با آنان تأمین کردهاند ـ، امام را در ساباط ـ شهری در جنوب شرقی مدائن ـ ترور کرد.
اما ترور امام نافرجام ماند ولی به دلیل خونریزی شدید و وجود خوارج و خطر جدی برای جان امام ، همراهان امام حضرت را به مدائن و نزد مسعود ثقفی عموی مختار که مورد اعتماد امیرمؤمنان و امام حسن مجتبی ع بود بردند.
تردیدهایی که در مورد سلامتی امام وجود داشت و شایعاتی که مزدوران معاویه در مورد کنارهگیری امام از نبرد میان سپاه امام منتشر کردند، شیرازه سپاه امام از هم پاشیده شد و تلاشهای قیس بن سعد راه به جایی نبرد.
در اینجا نامههایی از طرف معاویه به امام رسید که در آن برخی از اشراف منافق وعده تسلیم امام یا کشتن او را به معاویه را داده بودند.
امام بین دو راه باید یکی را انتخاب میکرد که هوشمندانه راه دوم را انتخاب کرد.
جنگ با معاویه در این شرایط به شهادت امام حسن، حسین و زینالعابدین و فرزندان امیرمؤمنان ع عبدالله بن جعفر ع و معدود شیعیان حضرت منجر میشد و اگر معاویه پس از اسارت از کشتن آنان صرف نظر میکرد بخشیدن جان امام توسط معاویه ـ که از طلقا و آزاد شدگان پیامبر ص در روز فتح مکه بود ـ ننگی برای شیعیان به شمار میآمد.
نرمش قهرمانانه امام و تحمیل صلح به معاویه شرایط بهتری را برای پیروان حق رقم زد.
شیعیان که در ماه های پایانی عمر امیرمؤمنان ع شاهد کشتار وحشیانه در حملات شبانه «بسر بن ارطاة» ها از حجاز تا یمن بودند، پس از صلح از آزدی عمل برخوردار بودند و معاویه نتوانست هیچ تعرضی به جان یا مال شیعیان داشته باشد و همان گونه که امام فرمود این صلح هوشمندانه مایه عزت شیعیان شد. معاویه برای تغییر این شرایط چند بار امام را مسموم و در نهایت ایشان را شهید کرد.
پس از شهادت امام حسن ع روزگار محنت بار شیعیان آغاز شد. ولیعهدی، امیرالحاجی و فرماندهی یزید بر سپاه اسلام؛ الحاق زیاد به ابوسفیان و استانداری زیاد و پسرش عبیدالله بر عراق و نسل کشی شیعیان عراق؛ تعرض به جان و مال شیعیان و تبعید آنان؛ تحریم شدید اقتصادی و حذف حق آنان از بیت المال و عدم حق دفاع از خود در محاکم؛ شهادت «حجر بن عدی» و «عمرو بن حمق» ها و... .
🔰@yasmhj🔰
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🔶🔹زندگی سیاسی دومین امام🔹🔶
اعتراض به نشستن خلیفه نخست بر منبر پیامبر ص از نخستین اقدامات ستمستیزانه سیاسی حضرت برای استقرار دین الهی و دفاع از حق مردم در کودکی حضرت است.
موقعیت فوقالعاده اجتماعی امام موجب شد تا خلیفه دوم او را ناظر شورای شش نفره برای تعیین خلیفه سوم قرار دهد. هر چند این اقدام عمر صوری بود اما خبر از موقعیت ویژه ایشان در پایان دومین دهه زندگی حضرت میدهد.
در ماجرای تبعید ابوذر، ایشان بر خلاف خواست خلیفه سوم و مروان به همراه امیرمؤمنان ع ابوذر را بدرقه کرد.
ایشان فرمانده میدانی جنگ با ناکثین، قاسطین و مارقین در دوران امیرمؤمنان و فرمانده جناح راست سپاه حق در جمل است.
حضرت پس از شهادت امیرمؤمنان ع به دلیل فتنهگری معاویه تنها 8 ـ6 ماه خلافت کرد و مجبور به کنارهگیری از حکومت و زمامداری شد.
امام پس از صلح به مدینه بازگشت و در این دوران امام دور جدیدی از فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.
امام در مسجد النبی ص به ارشاد مردم و تبیین حقایق دینی میپرداخت و مناظراتی نیز از ایشان با طرفداران بنیامیه در تاریخ به ثبت رسیده است.
در این دوران امام توانست تشکیلات شیعیان را حفظ و توسعه دهد معاویه سرکش را رام و مانع توطئههای وی شود.
با مدیریت امام تعداد بسیار اندک شیعیان ـ پس از ضایعات بزرگ در سه جنگ جمل، صفین و نهروان و کشتار سیهزار نفر از آنان در شبیخونهای مزدوران معاویه ـ رو به فزونی نهاد و به اذعان مورخان متعصب اهل سنت تنها در یک مورد پنجاه هزار شیعه امام از عراق به شرق ایران تبعید شدند.
امام با جریان منافق، عوامفریب و زهدفروش صوفیه ـ که در قالب پرهیز از مشارکت در جهاد به بهانه حفظ خون مسلمانان و انتقاد از کاستیهای حکومت اسلامی با اعتراض به حاکم، خود را همدرد مردم جلوه میدادند ـ مبارزه کرد.
با آغاز تلاش برای ولایتعهدی یزید معاویه بسیاری از مخالفان را مخفیانه از میان برداشت. یکی از این افراد امام حسن مجتبی ع بود که سه بار توسط معاویه مسموم شد و در آخرین مرتبه چهل تا شصت روز پس از مسمومیت در سن 48ـ46 سالگی به شهادت رسید. و مدینه یکپارچه عزا شد و بازارها تا یک هفته به این مناسبت تعطیل بود.
بنیامیه و هوادارانشان ـ با این بهانه که عثمان بیرون از شهر و در گورستان یهودیان به خاک سپرده شده ـ مانع دفن حضرت در کنار رسول خدا ص شده و پیکر حضرت را تیرباران کردند.
🔰@yasmhj🔰