💢 ♨️ 💢 ♨️ 💢 ♨️
🔥#تابستان_داغ_ایران
👈حواستان به #فتنه ۹۹ بود؟
🔻قرار بود #شورش_های_خیابانی در ایران، زمینهای باشد برای #سرنگونی، اما اخبارش از پرتلند آمریکا آمد!
🔻قرار بود #جنگ_مسلحانه از استانهای مرزی آغاز و به تمام کشور سرایت کند، اما اخبار تشکیل گروههای مسلح از آمریکا آمد!
🔻 قرار بود #شکافهای_قومی و #مذهبی ایران زمینه شورش و جنگ داخلی را ایجاد کند، اما #سیاهپوستان_آمریکا به میدان جنگ خیابانی و داخلی آمدند!
🔻قرار بود #تشدید_تحریمها در کنار فشارهای اقتصادی ناشی از کرونا با کمک خائنان داخلی، در کنار عملیات روانی بر مبتلایان کرونا در ایران، زمینه فروپاشی اقتصادی و #فتنه_اقتصادی را فراهم کند، اما نمودار بالاترین آمار ابتلا و مرگ و میر، بالاترین میزان رشد بیکاری و پایینترین سطح خدمات درمانی در دنیا، نام #آمریکا را نشان میداد.
🔻قرار بود آتشسوزی های جنگلها و مراتع ایران توسط عناصر خائن و اجیر شده آنها، خشم مردم از #بیکفایتی_حکومت را تشدید کند، اما اعلام وضعیت فوق العاده در کالیفرنیا هم نتوانست جلوی #بزرگترین_آتشسوزی_تاریخ آن را بگیرد!
🔻 قرار بود بر روی اخبار #بیکاری و #اعتصاب و بیخانمانی ایران کار کنند و با چند تصویر چادر خوابهای پشتبام ایران، عملیات روانی کنند؛ اما چادرهای بیخانمانهای آمریکا تا جلوی مقر سازمان ملل و کاخ سفید و گرانترین محلات آمریکا هم رفت و پلاکاردهای #helpme و #ineedawork تمام #خیابانهای_آمریکا را اشغال کرد!
🔻قرار بود بر روی #کودکان_کار ایران #سیاهنمایی کنند و با جمعیت معاویه کارسازمانی کنند و جاسوسی رسانهای را تقویت کنند! اما تصاویر بی اعتنایی به کارتن خوابی کودکان بیخانمان در تمام آمریکا، قلبهای جهان را به درد آورد.
🔻قرار بود #خرابکاری در تاسیسات #نظامی و #صنعتی را همزمان با شورشهای #تابستان_داغ تشدید ببخشند، اما بوی دود و سوز از #ناوهای_جنگی و مراکز صنعتی و نیروگاههای خودشان رسانههای جهان را در برگرفت!
🔻هر چه #کاشتند برای آتش و فتنه و شورش و جنگ داخلی، نتیجه داد و #درو کردند👈 اما نه در ایران، بلکه در #ایالات_محترقه_آمریکا
♨️تابستان داغ، جهنمی شد برای آنهایی که کاشتند و در انتظار برداشت بودند!
✅و این همان #سنت_الهی است که «در برابر هرجنگ تحمیلی، #حق_پیروز_است و هرگاه دشمنان, جنگی علیه شما آغاز کنند، شکست خواهند خورد» و چه زیبا محقق شد.
🔻حال در #محرم_حسینی، پای منبر #درسهای_عاشورا تکرار تاریخ و پیروزی حق بر شمشیر را مشق ایمان میکنیم.
🔻و وای بر یزیدیانی که در برابر #مشکلات_معیشتی و اقتصادی و #اقتدار_ایران و جهان اسلام کوتاهی و #خیانت میکنند.
#و_مکروا_و_مکر_الله
#والله_خیر_الماکرین
🏴@labkhandkoda❤
🌠🍁
🍁
❌#روحانی: اگر #آمريکا توبه کند ما #توبهاش را میپذيريم 😐
🌺امّا " امام راحل " فرمودند:
💠 اگر آمریکا و اسرائیل «لا اله الّا الله» هم بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها میخواهند سرِ ما کلاه بگذارند.
💢"صحیفه امام ج۱۵ ص۳۳۹"
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
#معیار
#امام_خمینی
#آزادی_بیان به سبک #آمریکا
🔴 #میگرن_داشتم‼️| اخراج استاد دانشگاه آمریکایی تنها برای یک توئیت
🔹 دانشگاه ایالتی «فریس» واقع در ایالت میشیگان هفته گذشته «توماس بِرِنان»، استاد رشته علوم فیزیک خود را به دلیل انتشار مطالب ضدیهودی در رسانههای اجتماعی اخراج کرده است.
🔹 توماس برنان پیامهایی را درباره «مافیای یهودی» در توئیتر منتشر کرده است و بیماری کووید-۱۹ را «انقلاب یهودی» خوانده است.
🔹 این استاد دانشگاه آمریکایی بعد از اخراج از شغل خود با انتشار پیامی در توئیتر از خود دفاع کرده و نوشت که از روی ناامیدی ناشی از یک بحران شخصی که نشأت گرفته از بیماری میگرن و دیگر حساسیتها بوده این مطالب را منتشر کرده است.
[ #زمانه: آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ]
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻اگر #تحلیل_راهبردے میخوانید
🔻 اگر #سرخط_تحلیلے میخواهید
🆔 | http://t.me/joinchat/AAAAAEOsJgWAqXvCnsxz-w
🆔 | eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd
🆔 | sapp.ir/zamanehh
#ایتا #سروش #تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بایدن در سخنرانی امروز:
🔹خیلی از آمریکاییها در حال حاضر گرسنهاند، بیخانماناند، شغل خود را از دست دادهاند. در #آمریکا استفاده از ماسک موضوع دعوای سیاسی شده، ایالتها به جای همکاری با هم در رقابت اند، آمریکاییهای آسیایی تبار در خیابانها امنیت جانی ندارند...
#افول_آمریکا
[ #زمانه: آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ]
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻اگر #تحلیل_راهبردے میخوانید
🔻 اگر #سرخط_تحلیلے میخواهید
🆔 | http://t.me/joinchat/AAAAAEOsJgWAqXvCnsxz-w
🆔 | eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd
🆔 | sapp.ir/zamanehh
#ایتا #سروش #تلگرام
🔴آقای حسن روحانی، رئیس جمهور محترم، در سخنرانی هفته گذشته: آمریکا آمده است توبه کند.
♦️وزیر جنگ #آمریکا امروز در سفر به سرزمینهای اشغالی:من متعهد هستم که به مشاورههای نزدیک خود در مورد تهدیدهای ناشی از ایران و تقویت امنیت اسرائیل ادامه دهم.
واقعا کجای کارید؟
"ایزدی"
🌍 @ebratha_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌸
🍀
📹 نماهنگ |
موضوع: ایران، باز هم انحصارشکن
🍃🌻🍃
🔻 حضرت آیتالله خامنهای صبح جمعه چهارم تیرماه ۱۴۰۰ دُز اول واکسن کوو ایران برکت را دریافت کردند.
🔹رهبر انقلاب مثل دیگر هموطنان بالای ۸۰ سال باید در اردیبهشت ۱۴۰۰ نوبت اول واکسن خود را دریافت میکردند.
🔸 اما ایشان نوبت خود را به دلیل تأکید بر استفاده از واکسن ایرانی تا زمان به نتیجه رسیدن این واکسن به تأخیر انداختند.
🔺 ایران با تولید واکسن بومی در کنار چند کشور معدود دیگر شامل، #روسیه، #چین، #هند، #آمریکا و #انگلیس قرار گرفت که به این توانایی دست پیدا کردهاند.
#باافتخار_ایرانی
#روشنگری
#واکسن_برکت
#ثامن
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
🍀
🇮🇷🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | حکومتی که #تحصیلات_دانشگاهی را برای همۀ جوانهاش فراهم کرده
♨️ بالاتر از #روسیه و بالاتر از #آمریکا در کسب تحصیلات ابتدایی
♨️ وضعیت #عدالت در کسب تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در کشور
♨️ ره ۳۰۰ ساله ای که ۲۰ ساله طی شد...
_______________________
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
@roshana_esfahan
بررسی جنایات آمریکا4.ogg
355.5K
🔸بررسی ابعاد حقوق بشر آمریکایی
🎙نشست بصیرتی صوتی
🔰یاسر متانت/قسمت دوم
#برده_برداری
#حقوق_بشر
#آمریکا
#غرب_وحشی
#حقوق_بشر_آمریکایی
بررسی جنایات آمریکا5.ogg
142.7K
🔸بررسی ابعاد حقوق بشر آمریکایی
🎙نشست بصیرتی صوتی
🔰یاسر متانت/قسمت سوم
#برده_برداری
#حقوق_بشر
#آمریکا
#غرب_وحشی
#حقوق_بشر_آمریکایی
بررسی جنایات آمریکا2.ogg
470.3K
🔸بررسی ابعاد حقوق بشر آمریکایی
🎙نشست بصیرتی صوتی
🔰یاسر متانت/قسمت اول
#برده_برداری
#حقوق_بشر
#آمریکا
#غرب_وحشی
#حقوق_بشر_آمریکایی
AUD-20220708-WA0123_01.mp3
3.59M
📢 #صدای_انقلاب شماره: 396
💠 آینده ناتو عربی در صورت شکل گیری
🎙 کارشناس برنامه: دکتر یدالله جوانی
#ایران
#آمریکا
#غرب_آسیا
#ناتو_عربی
🆔 @sedayeenghelab_ir
AUD-20220708-WA0122_01.mp3
2.05M
📢 #صدای_انقلاب شماره: 397
💠 آیا آمریکا ناقض اصلی حقوق بشر است
🎙 کارشناس برنامه: دکتر یدالله جوانی
#ایران
#آمریکا
#غرب_آسیا
#حقوق_بشر
🆔 @sedayeenghelab_ir
سلام:
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_دوم
💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند، میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
💠 دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد :«سِر نمیکنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
💠 به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
💠 انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
💠 انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
💠 لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند، بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
💠 از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#رمان_مذهبی
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾
سلام:
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟»
پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم میبرمت درمانگاه.»
💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم میدانست در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد که چفیه #خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟»
در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :«#حاج_قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری #داعشیها رو دست به سر میکنه تا هلیکوپترها بتونن بیان.»
💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!»
اشکی که تا روی گونهام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«میخوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!»
💠 و از چشمان شکستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کردهام که با لبخندی دلربا دلداریام داد :«انشاءالله #محاصره میشکنه و حیدر برمیگرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است.
دلم میخواست از حال حیدر و داغ #دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمیداد.
💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون #اسلحه بیارن!»
نفس بلندی کشید تا سینهاش سبک شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچهها #شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی که #آمریکا واسه کردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.»
💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسم پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت میداد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت.
محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :«#سنجار با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها میکرد، آخر افتاد دست داعش!»
💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد.
در میان انگشتانش #نارنجکی جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!»
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد :«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
💠 او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#رمان_مذهبی
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈
اگر میبينيد که با اعدام ابر جاسوس #عليرضا_اکبری صدای #انگلیس #آلمان و #آمریکا و... در اومده، یعنی تیر جمهوری اسلامی دقیقا به هدف خورده و این هوچیگریها نه برای این مزدور،بلکه برای دیگر جاسوسانشون در ایران هست که بگن بله ما همیشه پشتتون هستیم، غافل از اینکه نمیدونن اینها فقط یه دستمال کاغذی هستند
✍سام موسوی
🔮کانال مرجع گفتمان
#اَبَرجاسوس_انگلیس
@goftemansazan