#نماز_شهیدان
🥀 طبق قراری که با محسن گذاشته بودیم، هر روز برای #نماز_صبح به #مسجد جامع نجف آباد می رفتیم. هرکدام زودتر بیدار می شد، زنگ میزد به آن یکی و بیدارش می کرد.
🌿 یک روز هرچه تماس گرفته محسن گوشی را جواب نداد. صبح، توی پارکینگ دیدمش و عت را جویا شدم. خیلی ناراحت بود.
🥀 سرش را تکان داد و گفت: «دیشب تا ساعت سه بیدار بودم. نماز صبحم هم قضا شد.» دو روز بعد که دیدمش، رنگش زرد و لب هایش خشک شده بود.
🌿 پرسیدم: «باز هم
روزه گرفتی؟» گفت: «این روزه، جریمه ی همان نماز صبحی است که قضا شد.»
🔺 کتاب زیر تیغ، خاطراتی از #شهید #محسن_حججی
🕋#یاوران_مهدویونماز_استان_لرستان
🆔@yavaran_mahdaviat_namaz