eitaa logo
ستاد اقامه نماز و بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عج استان لرستان 🇵🇸
748 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
295 فایل
﴾﷽﴿ 🔰محور فعالیت ستاد و بنیاد : آموزشی _فرهنگی_ پژوهشی 🔰هدف:ترویج اقامه نمازوگسترش و تعمیق فرهنگ مهدویت #ستاد_اقامه_نماز #بنیاد_فرهنگی_مهدی_موعود_استان‌لرستان #یاوران_مهدی_یاوران_نماز #گزارشات_خبری #ارسال_محتواهای_مرتبط 🕋 پاسخ به سوالات : @y_a_n88
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 🌱برای خواندن کاری به کار من نداشت، اصرار نمی‌کرد باهم بخوانیم. خیلی مقید نبود که بخواهم بگویم هر شب بلند می شد برای تهجد، نه، هروقت امکان و فضا مهیا بود، از دست نمیداد. 🌱گاهی فقط به همان شفع و وتر اکتفا می کرد، گاهی فقط به یک سجده . کم پیش می آمد مفصل و با اعمال بخواند. ✨ می گفت: «آقای بهجت می فرمودند: اگه بیدار شدی و دیدی هنوز اذان نگفتن وفقط یه سجده شکر به جابیاری که سحر روبیدار شدی، همونم خوبه!» 🌱 مقید بود به . در مسافرت ها زمان حرکت را طوری تنظیم می کرد که وقت نماز بین راه نباشیم. 🌱 زمانهایی که اختیار ماشین دست خودش نبود و با کسی همراه بودیم، اولین فرصت در نمازخانه های بین راهی با پمپ بنزین می گفت: «نگه دارین!» ✨ اغلب در قنوتش این آیه از قرآن را می خواند:« رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» 📚 قصه دلبری، خاطرات شهید به روایت همسر محمدحسین محمدخانی 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🍃 دوست‌ هم ‌خوابگاهی ایشان ، می گفت: وقتی ۱۸ سالش بود نماز شبش ترک نمی ‌شد. 📒 شهید علم، ج ۱، ص۶۵ 🌹 دکتر مجید شهریاری 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🔹بعد از ملی‌شدن صعنت نفت، فضای دانشگاه از لحاظ فکری در دست چپ‌ها بود. در آن سال‌ها هر کس می خواست بگوید روشنفکرم ، باید ادعای کمونیستی و مارکسیستی بودن می کرد. کمونیست‌ها هم بعد از کودتای ۲۸ مرداد تشکیلات زیرزمینی خود را داشتند و در دانشگاه‌ ها فعال بودند. 🔹در آن شرایط بعضی از دانشگاه ها نمازخانه ‌ای دایر کردند. دانشکده فنی هم جز نخستین دانشگاه ‌ها بود که نمازخانه تشکیل داد؛ اما تعداد اندکی برای نماز آنجا می رفتند. به طور مداوم آنجا می خواند؛ چون می خواست نمازخوان‌های دیگر هم جرأت کنند و به مسجد بیایند. 🔹 خود شهید هم در دست ‌نوشته هایش به این موضوع اشاره می کند و می ‌گوید: از اینکه راز و نیاز خود با خدای خویش را فاش کنم ، احساس گناه می کنم ؛ چون رنگی از غرور و خودخواهی بر من زده، و صدق و اخلاصم کاسته شده است. این را تحمل می کنم شاید دل دردمند دیگری با این راز و نیاز هماهنگ شود و در این دنیا غریب نمانم. این نشان‌دهنده نیروسازی و کادرسازی شهید چمران است؛ وگرنه نمی خواست خودنمایی کند. 📚 قصه عاشقان؛ به ‌نقل از مهندس مهدی چمران. 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🌱 🥀 شب ها از گریه ی محمد بیدار می شدم وقتی از او علت این همه و گریه را می پرسیدم جواب می داد: «مادر! قیامت بسیار هولناک است ما باید آماده شویم.» 🥀 عزیز محمد آهن‌دوست در جزیره ی مجنون با سه نفر از دوستانش به شهادت رسید. 📚 نماز شب شهیدان، ص ۴۲ 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🕯 بچه ها را برای نمازصبح بلند می کرد ؛ چه قشنگ می خواند : 🍃 ای لاله ی خوابیده چو نرگس نگران خیز 🍃 از خواب گران خواب گران خواب گران خیز 🕯 می گفت: اگه آیه ی آخر سوره کهف رو بخونین، هر ساعتی که بخواین بیدار می شین. آمد بالای سرم، گفت: مگه آیه رو نخوندی؟ گفتم: چرا؟ گفت: پس چرا دیر بلند شدی؟ 🕯 درست موقع اذان بود. گفتم: نیت کرده بودم سر اذان بیدار بشم که شدم. خندید ؛ گفت: مرد مؤمن، این رو گفتم برای بلند شین. 📚 یادگاران، جلد ۱۲، ص ۴۸ 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
💐 علی صیاد شیرازی 💟 تمام شب را توی راه بودیم. خسته و فرسوده رسیدیم. هوا سرد بود. دست بردار نبود. 🍃 همین طور حرف می زد؛ فردا چه کار کنید، چه کار نکنید، چند نفر بفرستید آن جا، این جا چند تا توپ بکارید. این دسته برگردد عقب، آن گروهان برود جلو. 💟 دقیق یادم نیست. یازده ـ دوازده شب بود که چرتمان گرفت. زیلوی گوشه ی سنگر را برداشتم و پهن کردم و دراز کشیدیم. 🍃 چیزی نداشتیم رویمان بیندازیم. پشت به پشت هم دادیم و خوابیدیم، که مثلاً گرممان شود. 💟 ساعت که گذشت، بلند شد. با آب قمقمه اش وضو گرفت وایستاد به نماز. 🍃 حس نداشتم تکان بخورم، چه رسد به بلند شدن و وضو گرفتن. فقط نگاهش می کردم. 📚 یادگاران، جلد ۱۱ ، ص ۷۵. 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
✨ بنده به عنوان مسئول حفاظت قرارگاه رعد ، به سربازان نگهبان دستور داده بودم تا شبها پس از خاموشی ، برای ورود و خروج به قرارگاه، ایستِ شبانه بدهند. 💫 یکی از شب‌ها نگهبان پاس دو، که نوبت پاسداری اش از ساعت دو الی چهار صبح بود سراسیمه مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در ضلع جنوبی قرارگاه شخصی هست که فکر می کنم برایش مشکلی پیش آمده. ✨ پرسیدم: مگر چه کار می کند؟ گفت: او خودش را روی خاک‌ ها انداخته و پیوسته گریه می کند. 💫 من بی درنگ لباس پوشیدم و همراه سرباز به طرف محلی که او نشان می داد رفتم و به او گفتم که تو همین جا بمان . ✨ سپس آهسته به طرف صدا نزدیک شدم. صدا به نظرم آشنا آمد. نزدیکتر که رفتم او را شناختم . تیمسار عباس بابایی، فرمانده قرارگاه بود. 💫او به بیابان خشک پناه برده بود و در دل شب آنچنان غرق در مناجات و راز و نیاز به درگاه خداوند بود ، که به اطراف خود توجهی نداشت . من به خودم اجازه ندادم که خلوت او را برهم بزنم. 📚 پرواز تا بی نهایت 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🌹 🔹 یکی از مهم‌ترین اهدافی که باعث شد شهید نواب صفوی جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل دهد، احیای امر ‌به‌ معروف و نهی ‌از منکر بود. 🌳 اعضای فدائیان اسلام هم ‌عهد شده بودند که وقت اذان، هرجا که هستند، بایستند و با صدای بلند بگویند. این کار، آن ‌هم در دهه سی شمسی اقدامی شجاعانه و تأثیرگذار بود؛ زیرا جامعه، از زمامدارن گرفته تا مردم، دچار خودباختگی فرهنگی و دینی شده بودند. 🔹 شاید در شرایط حاکمیت دینی هم بسیاری خجالت بکشند در خیابان اذان بگویند؛ اما فدائیان اسلام حتی از رفتار اهانت ‌آمیز برخی رهگذران نیز پروایی نداشتند و با صدایی رسا اذان می ‌گفتند. 🌳 اذان گفتن علنی در معابر دست‌کم سه فایده داشت. 👈 اول اینکه، برای اهل‌نماز یادآوری وقت عبادت بود. 👈 دوم آنکه، باعث می شد افراد سست ‌ایمان، بر اظهار دین و عقیده قدرت و جرئت پیدا کنند. 👈 سوم اینکه، موجب می شد اهل ‌گناه و معصیت در آن لحظات دست از رفتار شرم ‌آور خود بکشند و به گوشه دنجی بروند. 🔺 شهید نواب صفوی به عشق می ‌ورزید و این نگاه را به همه یارانش منتقل کرده بود. 🌳 او نغمۀ دلنواز اذان را مقدمه ‌ای برای بیداری فطرت ‌ها و انس با خالق یکتا می دانست. 📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص ۷۴ 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🥀 طبق قراری که با محسن گذاشته بودیم، هر روز برای به جامع نجف آباد می رفتیم. هرکدام زودتر بیدار می شد، زنگ می‌زد به آن یکی و بیدارش می کرد. 🌿 یک روز هرچه تماس گرفته محسن گوشی را جواب نداد. صبح، توی پارکینگ دیدمش و عت را جویا شدم. خیلی ناراحت بود. 🥀 سرش را تکان داد و گفت: «دیشب تا ساعت سه بیدار بودم. نماز صبحم هم قضا شد.» دو روز بعد که دیدمش، رنگش زرد و لب هایش خشک شده بود. 🌿 پرسیدم: «باز هم روزه گرفتی؟» گفت: «این روزه، جریمه ی همان نماز صبحی است که قضا شد.» 🔺 کتاب زیر تیغ، خاطراتی از 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🌹 بچه که بودیم گاهی روزهای تعطیل به خانه پدربزرگمان می رفتیم و وقتی از بیکاری حوصله مان سر می رفت، 🍃 یک توپ پلاستیکی می خریدیم و فوتبال بازی می کردیم. وسط شور و نشاط بازی، ناگهان عباس غیبش می زد! 🌹 صدایش می کردیم و جوابی نمی شنیدیم. با کنجکاوی به دنبالش میگشتیم و می دیدیم که در حال گرفتن است. 🍃 بزرگ تر که شدیم، دیگر می دانستیم که حتی در گرماگرم بازی، عباس نمازش را به موقع می خواند. 🌹 این باعث شده بود که ما هم به تبعیت از او، بازی را تعطیل کنیم و بخوانیم. 📖 آخرین نماز در حلب، صفحه ۲۹، خاطره ی محمد امین دانشگر، پسرعموی شهید 🌱 عباس دانشگر 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
💠 در دوره آموزش عمومی سپاه در دانشگاه امام حسین علیه‌السلام باهم بودیم. در این دوره انواع آموزش های رزمی، انفرادی، جمعی و... داشتیم. 🔹 از آنجایی که بچه ها از صبح تا شب مشغول آموزش بودند، آخر شب که می رفتیم بخوابیم، مثل جنازه بودیم. تا سر روی متکا میگذاشتیم سریع خوابمان می برد. 💠 در این شرایط اگر کسی بخواند معلوم می شه که ایمان واقعی دارد و پا به کار است. 🔹 من چندین بار در دوره آموزشی دیدم که عباس در حال نماز شب خواندن است. 📖 آخرین نماز در حلب،خاطره ی احسان قنبری، همکار عباس دانشگر. 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz
🔺دو هفته روزه، جریمه قضا شدن نماز صبح👌 شهید علی سیفی یه روز منزل ما مهمان بودند شب خوابیدیم. من صبح بعد از نماز، سریع رفتم نون بخرم. دیر برگشتم. متوجه شدم علی و... خواب موندن و برا نماز بلند نشدند و نمازشون قضا شده. علی که بلند شد دید نماز قضا شده. وسایلشو برداشت و با حالت قهر آمیز رفت و دیگه من دو سه هفته ایشون رو ندیدم نمیدونستم کجاست، اونقدر گرفته بود که نمیشد باهاش حرف بزنی. بعد یکی از بچه‌ها گفت که ایشون رفته دو هفته پشت سر هم به خاطر اون نماز صبحش که قضا شده روزه گرفته. خیلی پکر بود به خاطر اون قضا شدن نمازش، اصلاً دیوانه شد. من گفتم اگه میدونستم اینطور به خاطر یک نماز قضا خودش رو اذیت میکنه حتما بیدارش می‌کردم. شهید علی سیفی همیشه دائم الوضو بود یکی از همسایه ها به شوخی به علی :گفت چرا زود به زود وضو میگیری؟ علی برگشت :گفت دائم الوضو بودن خیلی فوائد داره مثلا صورت را نورانی میکنه رزق و روزی را افزایش میده. از هر قطره آب وضو، ملائکه‌ای بوجود می‌آید که تا موقع مرگ تسبیح و دعا میکنن در حق شخص. بیشتر مواقع حتى نماز صبح را هم باجماعت می خواند تو منزل که بود می‌گفت پاشین به جماعت بخونیم چرا الکی ثواب رو با تکی خواندن هدر بدیم؟ 📚 بیا مشهد ص34 🕋 🆔@yavaran_mahdaviat_namaz