eitaa logo
یواشکی های همسرانه
3.7هزار دنبال‌کننده
437 عکس
100 ویدیو
22 فایل
جهت ارسال سوالاتتون و رزرو نوبت مشاوره اینجا پیام بدید 👈 @Rafieemajd
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام در جواب خانم باید عرض کنم نگرانی این خانم‌ قابل تامل است چون دوستی با هر انسانی با هر خصوصیاتی ناخودآگاه بر روی انسان تاثیر گذار است .از خانم‌ محترم میخواهم نگرانی خود را به آقا نشان دهند تا آقا متوجه شوند که خانم‌ روی این امر حساس هست و درباره ی این امر سر سنگین رفتار کنند و به همسرشون بگن که بابت این مساله درگیر هستند و نگران هستند و دوستی این آقا با همسر ایشون باید قطع شود زیرا در ابتدا به صورت تفننی هست ولی بعدها خدای ناکرده به جاهای باریک کشیده می‌شود خیلی جدی با این مساله برخورد شود با آرامش و توکل بر خدا نه‌ با قهر و دعوا و تهدید .درباره ی دوست داشتن زندگی و همسرش صحبت شود سعی شود در خانه تنش ایجاد نشود فقط خانم‌ باید ناراحتی خود را درباره ی این مساله نشان دهد وبا همسرشون صحبت کند و سعی کند با آن همسایه رابطه نداشته باشد و رابطه ای هم اگر هست قطع کند برای حفظ زندگیش ....ان شا...با توکل بر خدا مشکلشون حل میشه. تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
با عرض سلام بنده11 سال است که ازدواج کردم همسرم فردی حساس و مهر طلب است. تا حالا مهر پدری را با او تجربه کرده‌ام. چند وقتی است که سردی عاطفی و جنسی و بی توجهی او شدت گرفته. محبت ها ی من به چشم ایشان نمی‌آید و همیشه توقع توجه از طرف بنده را دارند حتی در مسائل جنسی، وقتی به گذشته بر می گردم احساس می کنم از ابتدا هم هیچ تمایلی به‌این وصلت نداشته اگرچه به صورت کلامی و عملی خود آن را عنوان کردند. من صاحب دو فرزند هستم. بی توجهی ها و بعضا درگیری های کلامی و ندرتا فیزیکی غیرقابل تحمل شده است. درست است برای طلاق اقدام کنم؟ سوال ✨✨✨✨✨✨✨ ادمین:همراهان عزیز لطفاً تجربه هاتون رو در این مورد برامون ارسال کنید تا کمکی به دوستمون کرده باشیم 🌹 تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
سلام. برای سلام و عرض ادب. عزیزم در ابتدا میخوام این رو بهت بگم که در کل هر اقدامی از طرف خانواده شوهرت یا حتی هر کس دیگه ای که قراره انجام بشه و شما اون رو نشانه احترام میدونی در درجه اول خوبه که از طرف خودشون باشه نه اینکه چون شما انتظار داری اونها کاری رو انجام بدن. اونجوری دیگه احترام نیست و یه جورایی کار اجباری به حساب میاد. ضمن اینکه شاید خیلی کارها از نظر شما مهم باشه و نشانه احترام ولی از طرف اونها ابنطور نباشه. پس واقعا به نظرم ناشایست ترین کار اینه که بخوای بخاطر این آداب و رسوم زندگیت رو تلخ کنی یا با همسرت بحث کنی.بعدشم اینها همه چیزایی هستش که ما الکی بزرگش میکنیم وگرن اگه بشینی فکر کنی اصل احترام همون چیزیه که همسرت ازت خواسته. شما باید میرفتی و احترام خودت رو میذاشتی. درکل از الان که اول راهی سعی کن توقع خودت رو از آدمها مخصوصا خانواده همسرت تا جایی که میشه پایین بیاری و از این رسومی که باعث اختلاف تو زندگیت میشه دوری کنی. شاد باشی❤ تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
سلام به همگی 🌹 یه خواستگار داشتم ک خیلی از لحاظ اعتقادی و اخلاقی و بیشتر مسائل کفو یت داشتیم ۵یا ۶ماه با اطلاع خانواده با هم صحبت می کردیم من اول از قیافش خوشم نمی یومد ولی وقتی دیدم از همه لحاظ همونی هست ک آرزو داشتم(آخه از امام زمان همچی کسی رو خواسته بودم و همون روز کسی ایشون رو بهم معرفی کردن ) به خاطر خدا قبول کردم گفتم اگه این صلاح منه مهرشو ب دلم بنداز و همین طور هم شد و کم کم حسم نسبت بهش تغییر کرد البته ابراز علاقه می کردن و از من هم می خواستن ک علاقمو ابراز کنم ولی من می دونستم گناه برا همین می گفتم بعد محرمیت ولی ایشون می گفتن با ابراز علاقه کردن به من حالش خوب میشه ومنم فقط تشکر می کردم وهمیشه میگفتن همونی هستی ک آرزوشو داشتم امام رضا تو رو ب من داده ایشون ب خاطر کارشون یکی دو ماه طول میکشید تا بیان مرخصی به همین خاطر ارتباط ما با پیام دادن بود و بهم علاقه مند شده بودیم تا اینکه بعد چند ماه با مادر شون اومدن و صحبت کردن ومادرشون گفتن اول برین آزمایش بعد خواستگاری رفتیم آزمایش گفتن آقا آزمایش ژنتیک بدن 🌺 من هم با یکی از همکلاسیم ک دکتر هست صحبت کردم گفت بچه تون تالاسمی نمیشه ولی بهتره با مشاور ژنتیک صحبت کنید ایشون باور نکردن و گفتن نمی رم آزمایش ژنتیک بدم گفتن همین قرصای ک دکتر داده می خورم گفت اگه جواب آزمایش بازخوب نبود حاضری باهم ازدواج کنیم گفتم آره ولی خانواده ها چی؟ گفت خانوادمو راضی می کنم منم گفتم باید کمکم کنی خانواده من هم راضی شن قبول کردن من خودم با خانوادم صحبت کردم و راضی شون کردم جواب آزمایش مثل قبلی بود و هیچ فرقی نکرده بود گفت بهتره ادامه ندیم چند روز بعد پیام دادو گفت کاش خونمون درست شده بود با هم ازدواج می کردیم منم گفتم خون ما مشکل نداره می تونی پیش یه متخصص ببری و ایشون قبول کرد ببره پیش متخصص و گفت می برم و بعدش گفت شما از من دو کار سخت خواستی یکی اینکه شغل دوم داشته باشم یکی هم محل خدمت من نمیای زندگی کنیم ایشون سپاهی بودن ولی من واقعا اصراری ب شغل دوم نداشتم ولی چون دوبار پرسیده بودم ایشون اینطوری برداشت کرده بودن و اینکه واقعا می خواستم محل خدمتشون برم برا زندگی ولی بعدا بهشون بگم ولی اون روز اعصابم بهم ریخته بود حوصله جواب دادن نداشتم از طرفی هم چون برا جواب آزمایش ناراحت بودم گفتم اگه بگم مشکلی ندارم سعی میکنه همیشه چیزی ک دوست داره رو بهم تحمیل کنه من ازش پرسیدم دوستم نداری ایشون ناراحت شد گفت ک من همچین آدمی هستم ک بخوام با آبروی دختری بازی کنم و دیگه حرف نزد هرچی بهش پیام دادم جواب نمی داد آخه مگه میشه ایشون طاقت نداشت من دیر جواب پیامشو بدم وانتظار میشکم کی بیام خواستگاری نمی دونم چرا اینطوری رفتار کرد من خیلی اذیت میشدم بعد یه ماه دوباره بهش پیام دادم گفتم دارم خیلی اذیت میشم نمی تونم فراموشت کنم بدون تو زجر می کشم دارم کابوس میبینم شبا ولی ایشون گفت می دونی ک نمیشه اگه دیگه پیام بدی جواب نمیدم الانه ۳ماهه ما با هم ارتباط نداریم ولی من نمی تونم فراموشش کنم و هر وقت یادش میفتم گریم میگیره هر روز به یادشم وچشام پر اشک میشه خیلی لاغر شدم هر چی از اهل بیت کمک می خوام بازم نمی تونم دارم دیونه میشم حواسم پرته حوصله هیچیو ندارم اعصابم داغونه و گریه می کنم سر درد میشم همش می خوابم هیچی حالمو عوض نمی کنه نه مسافرت و نه هیچی دیگه تو رو خدا کمکم کنید چکار کنم میدونم اونم خیلی بهم علاقه داشت میگفت براش سخته و نمی تونه و اعصابش بهم ریخته ولی حال من خیلی بدتره الانم پرو فایلشو دوتا حلقه گذاشته تا من فکر کنم ازدواج کرده وبهش فکر نکنم اذیت شم ولی میدونم فقط ب خاطر من این کارو کرده تو رو خدا راهی هست بهم برسیم کاش کسی بود باهاش صحبت میکرد چون میدونم راضی میشه نمی دونم چرا اینطوری شد سوال ✨✨✨✨✨✨ ادمین:همراهان عزیز تجربه هاتون رو در مورد این سوال برامون ارسال کنید🌹 تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
سلام وقت بخیر ما طبقه بالا مادرشوهرم اینا زندگی میکنیم، رابطه مون خوبه اما انتظارات خیلی زیاد هست، هرجا مییم باهامون بیایند، بیرون زیاد نمیتونیم برای صرف شام و تفریح بریم، مهمون خونه مون میایند باید اونها رو هم دعوت کنیم یا برادرشوهر ۱۳ ساله ام رو خونه ما میگذارند و هرجا میروند و... چطور میتونم مدیریت کنم که حریم خصوصی زندگیم حفظ بشه و همسرم بیشتر به سمتم کشش داشته باشه؟؟؟ البته تو شهر غریب هم زندگی میکنم و خیلی دلتنگ مادرم اینها میشم. سوال تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
سلام د ر جواب خانم من هم مشکل شما رو داشتم هم به درس علاقه داشتم و هم به بچه .لیسانس گرفتم و فوق قبول شدم ولی ترس از بچه دار نشدن باعث شد درس رو کنار گذاشتم و باردار شدم اون قدر به بچه علاقه داشتم که کم کم فکر درس رو کنار زدم و بعد بارداری دوم....خلاصه بچه خیلی خوبه ولی همیشه این خلا رو احساس میکنم و پشیمان ازینکه چرا درسم رو ادامه ندادم چون خیلی به درس علاقه داشتم نمیدونم اینم تجربه ی من هست فکر میکنم باید شما برنا مه ریزی صحیح داشته باشین تا بتونین در کنار فرزند آوری درس رو هم ا دامه بدین من این برنا مه ریزی رو نداشتم و احساس پشیمانی میکنم و الان با وجود بچه ها دیگه فرصت درس خوندن رو ندارم چون واقعا وقتم پر هست و بیشتر با بچه ها وقت میگذرونم ولی شما انشا....طوری تصمیم بگیرین که هم بتونین باردار شین و هم در کنارش درستون رو هم ادامه بدین با کمک همسر و اطرافیانتون ان شا...موفق شین. تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
برا راه حل ایشان، باید بگم منم اینطور بودم، به مرور با پیام دادن ، احساسم را بیان کردم، بعد از مدتی یه چیز کوتاه گفتن و فرار کردن، و مرحله آخر قبل از چیزی گفتن براش فکر کنیم و برنامه ریزی کنیم وبیان کنیم، بعد مدتی کاملا حرفه ای میشی 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سلام تجربه من برا طبق تجربه من کمترین، چله حدیث کسا را به نیت ۱۴ معصوم بگیر و در خونه بخونید و نیت کنید که یه سوتفاهم باشه، و سوره مزمل را ۲۱ بار بخون وبه نوشیدنی فوت کنید و خانواده بخورید به این نیت که محبت بینتون ایجاد بشه معمولا اگه اینها را رعایت و ۶ماه یا کمتر توجه به همسری نشون بدید این سوتفاهم تموم میشه😍 انشالله. راستی برای من که آقامون ۱۱ شب میرفت و ۲ یا ۳ نصف شب میومد باصبوری پیش رفتم و اصلا کم نیاوردم ۸ ماه طول کشید، بگما اول برا خودم ارزش قائل میشم😜 تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
ب نظر من اون خانم باید می‌رفت بالا و ب پدر شوهر مادر شوهرش ی سلام و عرض ادبی میکرد چ اشکالی داشت بعد اونا میرفتن برای عرض تسلیت این توقعات بی جا و غرورهای کاذبه ک بین زن و شوهر ها و خانواده ها اختلاف ایجاد میکنه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خوب هم درس بخونید هم باردار بشید هیچ تداخلی با هم نداره من الان پنج ساله حوزه درس میخونم سال اول اولین فرزندم و باردار بودم و زایمان کردم و الان فرزند دومم فرزند اولم رو با خودم کلاس میبردم میزاشتم مهد همونجا یکم ممارست و خستگی ناپذیر بودن میخواد ک قطعا تو وجود اکثر خانمها هست تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
دیگه اون شب گذشته عزیزم بهش فکر نکن اما برای رفع کدورت به نظر من بهتر که روزی که قرار خانواده شوهرت بیان خونه مادرت اینا جوری برنامه ریزی کنی که خودتم باشی و بینهایت بهشون احترام بذاری و ازشون پذیرایی کنی اینجوری شاید همسرتم دلخوری رو فراموش کنه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 خداییش کارت زشت بوده و حرفت هم زشت تر.. هرکی دیگه هم بود ناراحت میشد مادرشوهرت اینا باید پیش مامانت برن ولی خونه ی تو که نه دیگه. خداییش پرتوقعی با همین اخلاقامونه که زندگیامونو خراب میکنیم اونایی هم که بهت گفتن کارت درسته،یه مرضی دارن حتما یا دنبال بهم زدن رابطه تون هستن یا خودشون همینجوری پرتوقعن تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
سلام در پاسخ عرض میکنم که عزیز دلم اینو بدون با تمام وجودم درکت میکنم ...چون بنده هم با پسری که دوسش داشتم همچین تجربه ای رو داشتم ...ایشون خواستگاری اومد مادرش و کل خانواده ش منو خیلی دوست داشتن و آرزوشون این بود که من عروسشون بشم ...تو خواستگاری قرار گذاشتیم با هم تلفنی آشنا بشیم ، بعد ۳ روز حرف زدن از من خواست جواب مثبت بدم ، گفت من ازت خوشم اومده ولی من یه خورده طولش دادم بلخره بعد ۲ هفته خانواده ش دوباره زنگ زدن و اومدن و جواب مثبت رو گرفتن ولی به خاطر اینکه یکی از بستگانشون فوت کرده بودن گفتن بعد چهلم بله برون و عقد بشه، ولی سر مهریه حرفی نزدیم تا اینکه تلفنی گفت مهریه ۷۲ تا منم با این خیال دیگه قبول کردم و ۲ ماه ادامه دادیم تلفنی ولی بعد ۲ ماه گفت نه من ۱۴ رو دوس دارم که خانواده من قبول نکردن و سپردن به خودم ...ولی ایشون هم قبول نکرد و حتی به حرف خانواده ش هم گوش نکرد ...من افسرده شدم رسیدم به حالت خفگی ..‌خانواده م با خانواده ش به خاطر حال من تماس گرفتن و منم خیلی خواستگار داشتم و تو دلم ایشون بود به همه جواب رد میدادم ولی خانواده ش هم دیگه گفتن پسرشون میگه فقط ۱۴ تا سکه باید باشه من ۵ ماه زندگیمو تلف کردم به خاطر فردی که اگ دل و حس من براش سر سوزنی ارزش نداشت ...تا اینکه بعد ۵ ماه فهمیدم ازدواج کرده یه پیشنهاد میدم بهت برا دلت برای اینکه فردا روزی از خودت طلبکار نباشی که چرا تلاش نکردی اول خودت باهاش تماس یا پیام بده ببین پاسخ میده یا نه ... اگر ندادن از خانوادت بخواه به خاطر خودت یه تماس با خانواده آقا پسره بگیرن و بببنن رابطه ی شما به کجا رسیده بلخره به خانوادت یه حرف درست و منطقی رو خواهند گفت ... اگر خانواده ش گفتن دیگه تموم شده ... دیگه این قسمت رو از طرف خدا بپذیر و منتظر مردی شو که لیاقت دلت و گریه هات رو داشته باشه ..‌ برات دعا میکنم به حق مولا علی بهترین برات رقم بخوره تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
سلام خانم نورالدینی عزیز خوب هستید، من یک مشکل دارم که اگه امکانش باشه میخوام استاد راهنماییم کنن؛ همسر من طلبه هست و ساکن قمیم اما اصالتا کرمانشاهی هستیم سال ۹۸ همسرم برای انتخابات مجلس شهر خودمون شرکت کردن ولی متاسفانه رای نیاوردن و چون هزینه هاش زیاد بود و ما هم دست خالی، کلی بدهی بالا اومد، برای همین چند ماه بعدش ماشینمون فروختیم، و رو زمینهای پدر شوهرم کشاورزی کردیم برنج و سیب زمینی کاشتیم. ۸۰ میلیون برنج داشتیم که همش رفت جای بدهی و سیب زمینی هم بماند که با چه بدبختی برداشتش کردیم و پدر شوهرم که غر میزد و نفرین میکرد که انشالله یک دونه سیب زمینی هم در نیاد، ۱۸۰ تومان میلیون شد که همسرم یک فیش ماشین که قرار بود یک هفته ای تحویل داده بشه گرفتیم ولی انقدر امروز فردا کردن تحویل ندادن که بعد از ۸ ماه فیش دوباره فروخت به همون دوستش ۳۰۰ تومن، که پول رو دوباره با همان دوست شریک شد که سرمایه گذاری انجام بدن بعد از کلی دوندگی کار جور نشد و همسرم کنار کشید و پول هنوز دست دوستش هست و نداره که بهمون پس بده، خلاصه از اون موقع هم همسرم کلی دوندگی کرده و هر چی تلاش میکنه از نظر اقتصادی هیچ کاری برامون جور نمیشه حتی مهلت خونمون که تموم شده و من دو ماه هست که اثاثیه او را جمع کردم ولی همسرم هر چه تلاش میکنه به در بسته میخوره و نتونسته هیچ پولی برا اجاره خونه جور کنه. کار میکنه به اخرش که میرسه کلا به هم میخوره و هر چی هم ختم و چله و دعا انگار خدا اصلا صدامو نمیشنوه یکی به همسرم گفته که یک خانمی طلسمت کرده و تو قبرستان چال کرده دیگه نمیدونم چیکار کنم واقعا کم اوردم دارم افسرده میشم سوال 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 ادمین:همراهان عزیز لطفاً تجربه هاتون رو در این مورد برامون ارسال کنید🌹 تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀
دوست عزیز شما به خدا توکل کنید و بدونید در هر کاری حکمتی هست حتما در این قضیه حکمت و خیری برای شما بوده شما هم به این آقا فکر نکن و اینطوری که شما فقط به این آقا پیام بدی و او به شما جوابی نده فقط خودت رو کوچک و خوار میکنی و اگه آقا تمایلی برای ازدواج با شما داشت ایشون هم حتما تلاشی میکردن به خدا توکل کنید و صبر و آرامش بخواهید و این قضیه رو فراموش کنید. تجربه هاتونو به این آیدی بفرستید👇👇 @m_n_62 ─┅═ঊঈ💖ঊঈ═┅─ 💖 یواشکی های 💄 همسرانه 💅 @yawashaky 💄💍👠💅👱‍♀