فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون مبــــــــــــــــــــارڪا 😍
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_صد_بیست_هفت
رها ساکش را دم در گذاشت: بچه ها! زود باشید دیگه. دیر شد.
مهدی غر زد: ما دیگه چرا بیایم.
صدرا جواب داد: مامان زهرا دلش براتون تنگ شده. بپوشید حرف نزنید.
رها رو به صدرا همانطور که کش چادرش را مرتب میکرد گفت: به احسان گفتی نیستیم دو روز؟
صدرا سری به تایید تکان داد و مدارکش را چک کرد: گفتم.
رها: گفتی اگه کار نداره بیاد باهامون؟
صدرا سرش را بلند کرد و به خاتونش نگاه کرد: بیاد باهامون؟
رها دست از چادرش کشید و نق زد: مگه نگفتم بگو بیاد؟ بچه دلش میپوسه!
صدرا: آخه ممکنه سختشون بشه!
رها اخم کرد: من گفتم باهامون میاد. احسانم دیگه جزء پسرای ماست
هر جا میریم باید بیاد!
صدرا متعجب گفت: مطمئنی؟
رها چادرش را زیر بغلش زد و گفت: بله. برم بگم وسایلش رو جمع کنه بیاد.
همانطور که در را باز میکرد صدای صدرا را شنید: شاید کار داشته باشه!
رها: کار نداره. بیکاره. میدونم.
در را که باز کرد، احسان را دید. احسانی که دقایقی بود که پشت در ایستاده بود و به صحبتهایشان گوش میداد.
زیباست که دوست داشته باشی، زیباست که دوستت داشته باشند و زیباتر آنکه، کسانی که دوستشان داری، دوستت داشته باشند.
رها لبخند زد: وسایلت رو بردار.
احسان: مزاحم نیستم؟
رها: کوچیک که بودی، دوست داشتی مادرت باشم! دیگه دوست نداری؟
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_صد_بیست_هشت
احسان: بیام منو حرم میبری؟
رها سری به تایید تکان داد.
احسان دوباره گفت: جمکران هم میبری؟
رها دوباره سرش را به تایید تکان داد.
احسان بغض کرد: خسته نمیشی از این همه خوبی؟
رها اخم کرد: بدو برو دیرم شده!
بعد خندید و گفت: اینم بد بودنم!
احسان نگاهش پر از عشق و احترام شد:. بد بودن رو بلد نیستی!بدی های تو از خوبی خیلی از آدما خوبتره!
رفت تا ساکش را ببندد و به شهری برود که همسایه اش بوده و هیچ گاه به آنجا نرفته بود!
*****
ایلیا در را باز کرد و خوش آمد گفت. حاج
علی و زهرا خانوم به استقبال آمدند و صدای سیدمحمد بلند شد: چرا اینقدر دیر کردی؟ گفتم زودتر بیاید ها!
صدرا از همانجا داد زد: خوبه خونه تو نیومدیم! فوضول خونه مردم هم هستی؟
سیدمحمد ارمیا را روی ویلچر هل داد و گفت:
خونه من و حاجی نداره!ما خونه یکی هستیم!
محسن خندید و گفت: از جیغ جیغای دخترت معلومه خونه یکی هستید.
همه خندیدند و جمعشان دوباره جمع شد. همه دور هم نشستند و احسان پس از عذرخواهی بخاطر مزاحم خانواده شدنشان جوابی از حاج
علی گرفت که برایش عجیب بود.
حاج علی گفت: مهمون حبیب خداست پسرم. راستش رو بخواهی یک روزی همه ما با هم غریبه بودیم. یادمه شهادت سیدمهدی، بابای زینب جانم که شهید شد، همین دو تا شاخ شمشاد، اومدن دم خونمون و مثل تو با .....
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#از_روزی_که_رفتی
#فصـل_سوم
#قسمـت_صد_بیست_نه
خجالت و این پا اون پا شدن نشستن. اینا هم مثل تو بودن. من و امثال من رو غولهای سرزمین اسرار آمیز میدیدن.
همه خندیدند و حاج علی ادامه داد: اون روز همه ما با هم غریبه بودیم.
الان جفتشون دامادای من هستن و نور چشمیام!
مهدی گفت: حاجی بابا دیگه دختر نداریم بدیم به احسان، که دامادت بشه، مگه اینکه یک زن دیگه بگیری!
محسن زیر گوش مهدی آرام و طوری که کسی نشنود میگوید: زینب رو بدیم بهش؟
مهدی با اخم ضربه ای پس گردن محسن زد و گفت: خفه شو!!!
سیدمحمد: از این حرفا بگذریم. آیه خانوم! ارمیا قادر به رفتن نیست. این سفر مناسب شرایطش نیست.
آیه: خودش اینطور میخواد. چند ساله میگه. امسال دیگه نتونستم نه بگم.
صدرا گفت: باید بفکر سلامتیت باشی.
ارمیا با لبخند نگاهشان میکرد.
بحث درباره سلامت و مشکلات وضعیتی ارمیا ادامه داشت. تنها کسی که حرف نمیزد، ارمیا بود.
با بالا و پایین کردن شرایط، سیدمحمد در نهایت گفت: با این شرایط ارمیا، محاله بتونه به این سفر بره! پس بدون بحث و درگیری و بزن بزن، خودت در اوج خداحافظی کن و بگو نمیری.
ارمیا که دید همه نگاهها به اوست، گفت: میرم.
صدرا خواست اعتراض بکند که با دست او را به سکوت دعوت کرد: بحث نکنید. من باید برم. سختی این سفر هم رو گردن آیه خانوم هست که قبول کرده. میدونم دارم اذیتش میکنم اما قول دادم بار آخر باشه که بار میشم رو شونه هاش.
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_صد_سی
سیدمحمد: تو بدون پزشک هیچ جا نمیتونی بری. صبر کن سال دیگه باهم میریم. من این مدت سرم شلوغه نمیتونم خودم رو آف کنم.
ارمیا با همان لبخند مطمئن و پر آرامشش گفت: از کجا معلوم سال دیگه باشم؟
سیدمحمد خواست چیزی بگوید که ارمیا گفت: دیگه حرفش رو هم نزنید. من باید برم! وعده دارم کربلا!
نگاه ارمیا به آیه بود. آیه دلش لرزید. از این باید ها و این وعده ها خاطره خوشی نداشت. یک لرز. یک ترس. یک اضطراب. یک چیز شبیه به از روزی که او رفت...
آیه نگاهش به کش مکش هاست. به یاد می آورد آن روز را...
برای نماز صبح بیدار شده بود که صورت ارمیا را غرق در اشک دید.
هراسان شد: چی شده؟حالت بده؟ درد داری؟
ارمیا درسکوت اشک میریخت.
آیه صدایش زد: آقا! ارمیا! چی شده آقا؟
لبان ارمیا جنبید و آیه شنید: خواب دیدم.
آیه خیالش راحت شد و گفت: ترسوندیم. ان شاالله که خیره.
ارمیا نفس عمیقی کشید و نگاه از آیه گرفت: خواب سید مهدی رو دیدم.
نفس در سینه آیه ماند: خیره ان شاالله....
دلش گواه بد میداد. و دلش همیشه گواه راست میداد. کاش این بار اشتباه کند.
ارمیا گفت: بهم گفت آماده ای؟ گفت مهیا شدی که بیای؟
گفتم: ظاهر و باطن همینم.
گفت: از قافله عاشورا جا موندی، به اربعین برس.
گفتم: با این شرایط؟
گفت: وعده دیدار با امام زمان داری! بهونه میاری؟
گفتم: امام یاری مثل من نمیخواد!
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
هدایت شده از تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
⭕️جشــــــن بزرگ میلـــاد⭕️
🟡 پیامبر اکرم و امام جعفر صادق🟡
.
⚪️سخــنران:حجت الاسلام حسینی
⚪️مـــداح:محمد حدادیان
🟢همراه با برنامه های شاد:
استندآپ کمدین_خواننده_اجرای گروه سرود_شعر و دکلمه خوانی.
🔹زمان:یکشنبه ۲ آبان ماه ۱۴۰۰_ ساعت۱۸
🔸مکان:مهرشهر _جنت ۱۶_ کوچه شهیدفاطمی
_مؤسسه مردم نهاد پویندگان آفتاب
_گروه فرهنگی هنری معراج
_گروه فرهنگی و اجتماعی تمدن سازان نسل ظهور
37.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم مسابقه 📽
#مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم مسابقه 📽
#مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
26.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم مسابقه 📽
#مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم مسابقه 📽
#مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
رفقای جان سلام ✋🏻 پیشاپیش عیدتون مبارک 😍 ان شاالله حضرت محمد مصطفی ‹صل الله علیه و آله وسلم› یاریگرم
پرسش های مسابقه 📝
#مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂
¹" پدران امت چه کسانی هستند؟!
²" خصوصیت دوم و سوم پیامبر در آیه ¹²⁸ سوره توبه کدام هستند؟!
³" معنای ولادت و بعثت پیامبر از نظر امام خامنه ای چیست؟!
⁴" پیامبر ‹صل الله علیه و آله وسلم› از خداوند چه میخواستند؟! و خداوند چه پاسخی به او دادند؟!
پاسخ مد نظر خودتون رو به آیدی @yazahra4599 بفرستید 🌿
•https://eitaa.com/joinchat/2526412835C20038becec
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
پرسش های مسابقه 📝 #مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂 ¹" پدران امت چه کسانی هستند؟! ²" خصوصیت دوم و س
دقت کنید که فقط به سه نفر اولی که پاسخ درستتتتتت رو بگه هدیه تعلق میگیره😁✊🏻
منتظرم 😌✌️🏻
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
پرسش های مسابقه 📝 #مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂 ¹" پدران امت چه کسانی هستند؟! ²" خصوصیت دوم و س
خب رفقا همه اونایی که برام پاسخ رو فرستادید یک یا دو اشتباه داشتید که الان باز فرصت ارسال جواب صحیح رو دارید اما برای آخرین بار 🌸🖇
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
پرسش های مسابقه 📝 #مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂 ¹" پدران امت چه کسانی هستند؟! ²" خصوصیت دوم و س
کسی نیست آیا که جواب درست بده؟!🧐
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
پرسش های مسابقه 📝 #مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂 ¹" پدران امت چه کسانی هستند؟! ²" خصوصیت دوم و س
نفر اول مسابقه تعیین شد 😍😍
مبارکه😍
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
نفر اول مسابقه تعیین شد 😍😍 مبارکه😍
نفر دوم مسابقه هم تعیین شد 😍😍
مبارکه😍
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
نفر دوم مسابقه هم تعیین شد 😍😍 مبارکه😍
نفر سوم مسابقه هم تعیین شد 😍😍
مبارکه😍
به نام آفرینندهی پیامبر خوبی ها، محمد مصطفی ﴿صل الله علیه و آله وسلم﴾ ❤️🍃
#سلام_امام_زمانم 🥺♥️🤍
سلام حضرت مهدی جان❣️
سلام عزیز دلم امام زمانم❣️
سلام ای همه هَستیَم، تمام دلم
سلام ای که به نامت،سرشته آب و گلم
سلام حضرت دل❤️بر، بیا و رحمی کن
به پاسخے بنوازی تو قلب مشتعلم
امام خوب زمانم هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
السّلامُ عَلَيْكَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
اللهم عجل لولیک الفرج🍃
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
❪🌿💚❫
«إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ»
بی تردید خداوند نیرومند و توانایِ شکست ناپذیر است🌱 - حج/۷۴
زندگیت رو تماماً به #خدا بسپار و اطمینان داشته باش تا اون هست، همه ترسهایِ دنیا خنده داره...☝️🏻💜
#خداجانم💗
#صبحتونبخیر
┄┄━•🍃🌸🍃•━┅┄┄
@yazainab314
┄┄━•🍃🌸🍃•━┅┄┄
ان شاءالله بهترین ها رو از صاحبانش عیدی بگیرید❤️❤️❤️
عیدتون مبارک😍😍😍😍
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
پرسش های مسابقه 📝 #مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂 ¹" پدران امت چه کسانی هستند؟! ²" خصوصیت دوم و س
پاسخ پرسش های مسابقه 📝
#مسابقه_ولادت_پیامبر_مهربانی_ها 🍂
¹" پدران امت چه کسانی هستند؟!
حضرت علی ‹علیه السلام› و حضرت محمد ‹صل الله علیه و آله وسلم›
²" خصوصیت دوم و سوم پیامبر در آیه ¹²⁸ سوره توبه کدام هستند؟!
سلام دادن به کودکان و اینکه رنج ما بر پیامبر سخت است.
³" معنای ولادت و بعثت پیامبر از نظر امام خامنه ای چیست؟!
بشریت کور بود بینا شد. عالم ظلمانی بود با نور و وجود پیامبر منور شد.
⁴" پیامبر ‹صل الله علیه و آله وسلم› از خداوند چه میخواستند؟! و خداوند چه پاسخی به او دادند؟!
اینکه فقط خداوند و پیامبر در حسابرسی امتش حضور داشته باشند. اما خداوند فرمودند حتی تو هم نمیخواهد باشی تا امتت از تو خجالت نکشد.
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃