👌🏻 #ضرب_المثل «قوز بالا قوز!»
👤 هنگامی که یک نفر گرفتار مصیبتی شده و روی ندانم کاری مصیبت تازه ای هم برای خودش فراهم می کند این مثل را می گویند.
👴 فردی به خاطر قوزی که بر پشتش بود خیلی غصه می خورد.
🌕 یک شب مهتابی از خواب بیدار شد خیال کرد سحر شده، بلند شد رفت حمام.
🔥 از سر آتشدان حمام که رد شد، صدای ساز و آواز به گوشش خورد.
👣 اعتنا نکرد و رفت تو.
⛲ سر بینه که داشت لخت می شد حمامی را خوب نگاه نکرد و ملتفت نشد که سر بینه نشسته.
🎻 وارد گرمخانه که شد دید جماعتی بزن و بکوب دارند و مثل اینکه عروسی داشته باشند می زنند و می رقصند.
👴 او هم بنا کرد به آواز خواندن و رقصیدن و خوشحالی کردن. درضمن اینکه می رقصید دید پاهای آنها سم دارد. آن وقت بود فهمید که آنها از جنیان هستند!!
👴 اگرچه خیلی ترسید اما خودش را به خدا سپرد و به روی آنها هم نیاورد.
😈 گروه جن ها هم که داشتند می زدند و می رقصیدند فهمیدند که او از خودشان نیست ولی از رفتارش خوششان آمد و قوزش را برداشتند.
👳 فردا رفیقش که او هم قوزی بر پشتش داشت، از او پرسید:
«تو چکار کردی که قوزت صاف شد؟»
👌🏻 او هم ما وقع آن شب را تعریف کرد.
🌌 چند شب بعد رفیقش رفت حمام. دید باز حضرات آنجا جمع شده اند خیال کرد که همین که برقصد جن هاخوششان می آید.
👳 وقتی که او شروع کرد به رقصیدن و آواز خواندن و خوشحالی کردن، جنیان که آن شب عزادار بودند اوقاتشان تلخ شد.
👿 قوز آن بابا را آوردند گذاشتند بالای قوزش آن وقت بود که فهمید کار بی مورد کرده، گفت:
👳 «ای وای دیدی که چه به روزم شد ـ قوزی بالای قوزم شد!»
🔰مضمون این تمثیل را شاعری به نظم آورده است و در قالب مثنوی ساده ای گنجانده است که نقل آن را در اینجا خالی از فایده نمی دانم؛ با این توضیح که ما نتوانستیم نام سراینده را پیدا کنیم و گرنه ذکر نام وی در اینجا ضروری بود.
🔅خردمند هر کار بر جا کند
🔅خر است آنکه هر کار هر جا کند
🔅شبی گوژپشتی به حمام شد
🔅عروسیّ جن دید و گلفام شد
🔅به شادی به نام نکو خواندشان
🔅برقصید و خندید و خنداندشان
🔅ز پشت وی آن گوژ برداشتند
🔅ورا جنـّیان دوست پنداشتند
🔅شبی سوی حمام جنـّی دوید
🔅دگر گوژپشتی چو این را شنید
🔅که هریک زاهلش دل افسرده بود
🔅در آن شب عزیزی زجن مرده بود
🔅نهاد آن نگونبخت شادان قدم
🔅در آن بزم ماتم که بد جای غم
🔅نهادند قوزیش بالای قوز
🔅ندانسته رقصید دارای قوز
📱
گل نرگس:
محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
#داستان_کوتاه
#طنز
گل نرگس:
صبحی که شروعش با توست...خورشید دیگر اضافیست... !🌞السلام علیک یا فاطمه الزهرا
السلام علیک یا صاحب الزمان...
✿ اَلَّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِڪــَ الفَرَج ✿
🌹🌹🌹🌹🌹
به رسم هر روز صبح سلام
بر ارباب بی کفن روز مون رو شروع کنیم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْك
َ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ الله
ُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْن
ِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🌹🌹🌹🌹🌹
یارَبَّ الحُسَینِ، بِحَقِّ الحُسَینِ،اشفِ صَدرَ الحُسَینِ، بظُهورِالحُجَّة
🌹🍃اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَکَ،فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَکَ،لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَکَ،لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَکَ، ضَلَلْتُ عَنْ ديني🌹🍃
یـــــامهــــــــــدی..
🌺 اَلَّلـــــهُمَّ عَجِّـــــل لِوَلیـــــِڪَ الفـــــَرَج
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَع
َ الرَّجاءُ ؛وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ ؛واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْك
َ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْت
َنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ؛فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَو
ْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان
ِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْث
َ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَة
َ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد
وَآلِه الطّاهِرينَ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في
هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلا
ً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّک الْفَــــــــرَج بِحَقِ اَلْزِینَبْ سَلٰامُ اَللّهْ عَلَیْها
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دعای برکت روز:
امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آل
َ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل
ِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة
ِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ.بحار الأنوارج87/ص356
🌷طرح دوستی با امام زمان عج🌷
🌼هر چه زمان مي گذرد، مردمان زمين افسرده تر مي شوند!!!
اين خاصيت دلبستگي به زمـــــان است…
خوشا بحـــال آنان که؛ به جاي زمـــان، به صاحــــب الزمــــان دل بسته اند ...🌼
🌸اَللّٰهُمَ عَجِّلْ لِوَليِّکَ الْفَرَج🌸
"دعای غریق"
«یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ»
ای خدای بخشنده! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل ها! دلِ ما را بر دینت پایدار ساز.
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠
🔷🔸 داسـتـــ📚ـــان انبیـــــــاء🔸🔷
علیــــہ الســـــــــلام
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
◀️ #حضرت_ابراهیم ▶️
نام مبارک حضرت ابراهیم علیه السلام در بیست و پنج سوره قرآن، حداقل شصت و نه بار تکرار شده است.
فهرست سوره هائی که نام ابراهیم در آن ذکر شده است:
📖 سوره بقره، آل عمران،
نساء، انعام، توبه، هود،
یوسف، ابراهیم، حجر، نحل،
مریم، انبیاء، حج ،شعراء،
عنکبوت، احزاب، صافات،
ص، شوری، زخرف، ذارایات،
نجم، حدید، ممتحنه، اعلی
راجع به این پیامبر و حالات گوناگون او از کودکی تا شیخوخیّت قریب 195 آیه آمده و نیز سوره ای مستقل به نام او در قرآن وجود دارد.
ابراهیم علیه السلام نامی است سُریانی به معنی«اَبٌ رَحیم» بوده یعنی پدر مهربان،
سپس«حاء» آن به «هاء» تبدیل گردیده، و بعضی میگویند معنی ابراهیم از
« بَرِیٌ مِنَ الاَ صنامِ»
و « هامَ اِلی رَبِّهِ» میباشد،
یعنی از بت ها دوری میجسته و به خداوند خویش گرویده است.
آن حضرت 3323 سال بعد از هبوط حضرت آدم علیه السلام به دنیا آمد.
اهل تاریخ نام پدر ابراهیم علیه السلام را تارِح (باحاءوخاء) نوشته اند.
و نام مادرش «اوفا» دختر آذر
و برخی نام وی را «نونا» فرزند کربتا بن کرثی، و گروه سوم «رقیه» دختر لاحج میدانند.
به روایتی آن حضرت ۱۳ فرزند داشت
ابراهیم علیه السلام دومین پیامبر اولوالعزم است، که دارای شریعت و کتاب مستقل بوده، و دعوت جهانی داشته است.
او حدود هزار سال بعد از حضرت نوح ظهور کرد و سلسله نسبت او تا نوح را چنین نوشته اند:
«ابراهیم بن تارِح بن ناحور بن سروح بن رعو بن فالج بن عابر بن شالح بن ارفکشاذ بن نوح»
ابراهیم علیه السلام هنوز متولد نشده بود که پدرش از دنیا رفت و آزار عموی ابراهیم سرپرستی او را به عهده گرفت.
از این رو ابراهیم علیه السلام او را به عنوان پدر میخواند.
این پیامبر بزرگ در شهر «اورا» از شهرهای بابِل نزدیک رودخانه فرات به دنیا آمد.
آن حضرت در زمان سلطنت نی نیاس (نمرود ثانی) پسر سمیرا میس ملکهی افسانه ای متولد شد و در همانجا رشد نمود.
چون آن حضرت بت ها را نکوهش میکرد و آنها را در هم میشکست، در طول تاریخ به ابراهیم بت شکن مشهور شده است.
حضرت ابراهیم نیز مانند دیگر پیامبران مردم را از بت پرستی منع و به پرستش خدای یگانه دعوت مینمود،
به همین جهت نمرود فرمان داد او را به آتش اندازند، ولی آتش بر وی سرد شد و آن حضرت سالم ماند.
تجدید بنای خانه کعبه بدست آن حضرت و فرزندش، اسماعیل که به ذبیح الله معروف میباشد، صورت گرفته است.
سرانجام حضرت ابراهیم علیه السلام در سن 175 سالگی فوت کرد.
او را در باغ عفرون بن صرصر، در کنار قبر ساره دفن کردند و اکنون مدفن او شهر الخلیل در کشور فلسطین نام دارد.
#ادامہ_دارد
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
گل نرگس:
محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓سئوال: برخی هستند که سحر می کنند و مثلاً بین زن و شوهر جدایی می ندازن یا خبر از آینده میدن تکلیف اینا تو قیامت چطوره؟!
✅ پاسخ:
⚜ پیامبر اعظم (ص) فرمود:
🔅«ساحر مسلمان حکمش قتل است».
📚 الفقیه، ج ٣، ص ۵۶۷.
⚜ پیامبر گرامی فرمود:
🔅«سه گروهند که وارد بهشت نمی شوند. دائم الخمر، ساحر، و قاطع رحم».
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۴۸.
⚜ حضرت علی(ع) فرمود:
🔅«هر کس چیزی از سحر را فرا گیرد چه کم باشد و چه زیاد به خداوند کافر شده است و حدش قتل است مگر توبه کند».
📘قرب الاسناد، ص ۷۱.
👌در مورد کهانت نیز گفتنی است:
❌ اسلام عزیز نه تنها پیشگویی و اخبار از آینده را نامشروع می داند بلکه رفتن به سوی این گونه افراد برای کهانت را نیز ممنوع می دارد.
⚜پیامبر اعظم (ص) فرمود:
🔅«کسی که کهانت و پیش گویی کند و یا نزد پیش گو برود از آیین اسلام برائت و بیزاری جسته است».
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۴۹.
⚜ و فرمود:
🔅«کسی که به سراغ جادوگر یا پیشگو یا آدم های دروغگویی که از آینده خبر می دهند برود و گفتار آنها را تصدیق کند نسبت به قرآن کفر ورزیده است».
📚 همان مدرک، ص ۱۵۰.
⚠ طبق این روایات کسانی که برای یافتن گمشده خود به سراغ افرادی می روند که سر کتاب باز می کنند مرتکب گناهی بزرگ می شوند چرا که این عمل موجب مفاسد فراوانی از جمله سوء ظن به افراد، تهمت، دروغ و... می باشد.
📚 منابع جهت مطالعه بیشتر:
1⃣ بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۲۰۵، باب ۹۶.
2⃣ سوگندهای قرآن، آیت الله مکارم، ص ۳۵۰.
📱گل نرگس:
محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🤔پرسش
⁉️اگر نماز ستون دین است و اعمال با قبولی آن قبول میشوند، پس چرا در قرآن چیزی از نماز به صورتی که میخوانیم نیامده؟ در حالی که حتی از وضو و چگونگی آن صحبت شده ❗️برخی میگویند منظور از نماز، تنها یاد خداوند بودن است و این در هر حالی ممکن است...
💠پاسخ💠
👌مساله لزوم و وجوب اقامه نماز در آیات متعددی از قرآن مورد تاکید قرار گرفته است و می فرماید ؛
« إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً » ( نساء 103) « نماز وظيفه ثابت و معينى براى مؤمنان است »
🔸« در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد. » ( بقره 238)
👌تعبیر « اقیموا الصلاه » و تعابیر مشابه آن مبنی برلزوم و وجوب نماز در بسیاری از آیات قرآن مورد تاکید قرار گرفته است ؛
🔰نساء 77_ انعام 72_ طه 14_ حج 78_ روم 31_لقمان17 و ...
👌هشام بن حكم می گوید از امام صادق عليه السلام پرسيدم ؛
❔با اين كه نماز، مردم را از كار و زندگى باز مى دارد و تنهايشان را خسته مى كند، چرا
واجب شده است⁉️
🔸فرمود: «در آن، علّتهايى نهفته است و آن، به خاطر اين است كه اگر مردم، بدون هيچ آگاهى و يادى از پيامبر رها مى شدند، و به همان خبر نخستين رسالت و حضور قرآن در ميانشان بسنده مى شد، مانند امّتهاى پيشين مى گرديد كه به دينى گرويدند و كتابهايى هم نوشتند و مردم را به دين خود فرا خواندند و حتّى با مردم براى آن جنگيدند؛ امّا با رفتنشان، دينشان هم رفت و اثرى از آنان باقى نماند، حال آن كه خداوند- تبارك و تعالى- نخواست كه رسالت محمّد را از ياد آنها ببرد. از اين رو، نماز را بر آنان واجب كرد تا او را هر روز، پنج بار ياد كنند و نامش را بر زبان آورند و به نماز و ياد خدا فرمان داده شدند تا غافل نگردند و او را فراموش نكنند.
مبادا يادش از خاطرها برود».
📚علل الشرایع یک جلدی ص 317_ بحار الانوار ج 82 ص 261
❔اما این که آیا نماز با کیفیتی که هم اکنون خوانده می شود در قرآن آمده است یا خیر باید توجه داشت که در قرآن کلیاتی در مورد وجوب نماز و اوقات نماز ؛
👌و کلیاتی در مورد برخی از ارکان نماز چون تکبیره الاحرام و رکوع و سجده و صلوات و قرائت و قصد قربت و قیام و نیت و ... وجود دارد ؛
🔸اسراء 111_بقره 43_ حجرات 98 _ احزاب 56_ اسراء 110_ انعام 162_ آل عمران 191_ بقره 238 و ...
👌اما از آنجایی که قرآن در تمام موضوعات تنها به ذکر کلیات بسنده کرده و جزئیات را به سنت واگذار کرده است چنان که می فرماید ؛
«ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو ( پیامبر ) آیات آن را برای مردم تبیین کنی » ( نحل 44)
👌وظیفه تبیین کلیات قرآن بر عهده پیامبر گرامی است و پیامبر گرامی فرمود ؛
« همان گونه كه من نماز مى خوانم و شما آگاهی یافته اید ، نماز بخوانيد »
📚الکافی ج 5 ص 37
👌خداوند نیز سنت پیامبر گرامی را امضا کرده و می فرماید ؛
«آنچه پیامبر برای شما آورده و به شما فرمان دهد بگیرید وعمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده خودداری کنید » ( حشر 7)
❕لذا بر اساس مستندات قطعی ما نماز را همان گونه می خوانیم که پیامبر گرامی می خوانده است ؛
📚وسائل الشیعه ج4 ص10 باب 2 و ص 125 باب 4 و ص156 باب 10 و ص172 باب 16 و ص183 باب 17 و ص207 باب 26 و ...
🔸 مثلا در نقلی در مورد برخی حالات نماز پیامبر گرامی آمده است ؛
« پيامبر خدا هنگامى كه به نماز مى ايستاد دستانش را تا برابر شانه هايش بالا مى آورد سپس تكبير مى گفت تا اينكه هر استخوان در جاى خودش راست مى شد و پس از آن به قرائت مى پرداخت. سپس تكبير مى گفت و دستانش را تا برابر شانه هايش بالا مى آورد. سپس ركوع مى كرد و كف دستانش را بر زانوانش مى نهاد. سپس خود را كشيده و صاف مى كرد بى آنكه سرش را پايين اندازد و يا كج كند و هنگامى كه سر از ركوع برمى داشت مى گفت: خداوند به كسى كه او را مى ستايد، گوش مى دهد. سپس دستانش را تا برابر شانه هايش كشيده و راست بالا مى آورد و تكبير مى گفت. سپس به زمين مى افتاد و دستانش را از پهلوهايش دور مى نمود. سپس سر بر مى داشت و پاى چپش را خم كرده بر آن مىنشست. در سجده، انگشتان پايش را باز مىنمود و پس از سجده تكبير مىگفت و برمى خاست و پاى چپش را خم كرده رويش مىنشست، تا هر استخوانى به جاى خود باز گردد. سپس در سجده ديگر نيز چنين مىكرد. هنگام برخاستن از هر دو ركعت تكبير مىگفت و دستانش را تا برابر شانه هايش بالا مى آورد همان گونه كه در آغاز نماز مىكرد. در بقيه نماز هم اينها را انجام مى داد تا اينكه در سجده اى كه پس از آن سلام نماز بود، پاى چپش را عقب مى كشيد و بر سرين و طرف چپ بدنش مى نشست »
📚سنن ابی داود ج 1 ص 194 _ السنن الکبری ج 2 ص 10
گل نرگس:
محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 ترحم كردن ناصر الدين به يك حيوان
«وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ: انواع نعمتها كه از خداوند تعالى درخواست كرديد به شما عطا فرمود اگر نعمتهاى بى انتهاى خداوند تعالى را بخواهيد بشماريد يا به شماره آوريد هرگز حساب آن نتوانيد كرد.»(ابراهیم/34)
يكى از نعمتهاى خداوند آگاه بودن و بفكر آخرت و صالح و خالص كردن اعمال خود انسان است يك وقت می بينيد يك عمل كوچك را براى خداوند انجام داده ايد براى آخرت كافى است. يك وقت هم می بينى يك عمر نافله شب، قرآن و دعا و اعمال ديگر انجام داده ايد ولى به درد شما نخورد.
در تاريخ نوشته اند: روزى ناصرالدين شاه به اطاق آب انبار می رسد و صداى ناله سگهايى را می شنود پس از تحقيق می بيند سگى زائيده و بچه هايش به او چسبيده و در اثر گرسنگى پستانهايش شير ندارد و بچه هايش ناله و فرياد می كنند ناصر الدين شاه سخت متأثر می شود از دكان نانوايى كه نزديك بود نان می خرد و جلوى آن حيوان می اندازد و همانجا می ايستد تا سگ می خورد و بچه ها هم شير مادر را می خورند آرام می شوند.
ناصر الدين خوراك يك ماه آن سگ را از آن نانوايى می خرد و پولش را می دهد و سفارش می كند كه هر روز يك مقدار نان به اين سگ بدهيد.
ناصرالدين شاه با فقرا دوره اى داشتند كه هر روز عصر گردش می رفتند و براى شام در منزل يكى با هم صرف شام می نمودند تا شبى كه نوبت به ناصرالدين شد زنى داشت در وسط شهر تهران خانه اش بود و زنى هم تازه گرفته بود نزديك دروازه شهر منزل او بود.
به زن قديمى خود پول می دهد و می گويد امشب فلان عدد مهمان دارم و براى شام می آييم زن قبول می كند و طرف عصر با ررفقايش بيرون شهر رفته تصادفاً تفريح آن روز طول می شود و مقدارى از شب می گذرد هنگام مراجعت رفقايش می گويند دير شده و خسته شديم همين دروازه كه منزل ديگر تو است می آييم ناصر الدين می گويد اينجا چيزى نيست و در خانه وسط شهرى كاملاً تدارك ديده بايد آنجا برويم رفقا راضى نمی شوند و می گويند ما امشب در اينجا می مانيم و به مختصرى غذا قناعت می كنيم و آنچه تدارك ديده اى براى فردا.
ناصر الدين كه مشهور به مير غضب باشى بود ناچار قبول می كند و مقداری نان كباب می خرد و آنها می خورند و همان جا می خوابند هنگام سحر از صداى ناله ى بى اختيارى مير غضب باشى همه بيدار می شوند و از او سبب گريه اش را می پرسند.
او می گويد: در خواب امام چهارم حضرت زين العابدين را ديدم به من فرمود: احسانى كه به آن سگ كردى مورد قبول خداوند عالم شد و خداوند در مقابل آن احسان امشب جان تو و رفقايت را از مرگ حفظ فرمود، زيرا زن قديمى تو سمى تدراك كرده و در فلان محل از آشپزخانه گذاشته بود تا داخل خوراك شما كند فردا می روى آن سم را بر می دارى مبادا زن را اذيت كنى و اگر بخواهيد او را به خوش رها كن يعنى طلاق دهيد و ديگر اينكه خداوند تو را توفيق توبه خواهد داد چهل روز ديگر به كربلا سر قبر پدرم حسين عليه السلام مشرف می شوى.
پس صبح به رفقا می گويد: براى تحقيق صدق خوابم بياييد به خانه وسط شهرى برويم با هم می آيند چون وارد می شوند زن تعرض می كند كه چرا ديشب نيامدى به او اعتنايى نمی كند و با رفقايش به آشپزخانه می روند و به همان نشانه كه امام چهارم عليه السلام فرموده بود سم را بر می دارد و به زن می گويد ديشب چه خيالى درباره ما داشتى و اگر امر امام عليه السلام نبود از تو تلافى می كردم لكن به امر مولايم با تو احسان خواهم كرد اگر مايلى در همين خانه باش و من با تو مثل اينكه چنين كارى نكرده بودى رفتار خواهم كرد و اگر ميل فراق دارى تو را طلاق می دهم و هر چه می خواهى به تو می دهم.
زن می بيند رسوا شده و ديگر نمى تواند با او زندگى كند طلب طلاق می كند او هم با كمال خوشى طلاقش می دهد و پس از گذشت چهل روز به كربلا مشرف می شود و همان جا به رحمت حق واصل می گردد.
📗 #داستانهای_تبلیغی
✍ شیخ علی گلستانی همدانی
گل نرگس:
محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
*طلبهای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین (ع) اعتراض داشت":
یکى از طلبههاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیرقابل تحملى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه مىدارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیلهاى بىبدیل را به چه سبب در حرم خود گذاردهاید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟!
شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب مىبیند که آن حضرت به او مىفرماید: اگر مىخواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مىخواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحبخانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مىشود و عرضه مىدارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مىدهید؟! بار دیگر حضرت را خواب مىبیند که مىفرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مىتوانى استقامتورزى اقامت کن، اگر نمىتوانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتابها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مىرساند و اهل خیر هم با او مساعدت مىکنند تا خود را به هندوستان مىرساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مىگیرد. مردم از اینکه طلبهاىفقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مىکنند.
وقتى به در خانه آن راجه مىرسد در مىزند، چون در را باز مىکنند، مىبیند شخصى از پلههاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مىشود، مىگوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند. فوراً راجه پیشخدمتهایش را صدا مىزند و مىگوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگىاش وى را به حمام ببرید و او را با لباسهاى فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مىگیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مىشود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف، چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند. از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد. همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست.
او نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروتخود را که بالغ بر فلان مبلغ مىشود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مىدانید که اولاد من منحصر به دو دختر است؛ یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مىبندم و شما اى عالمان دین، هماکنون صیغه عقد را جارى کنید.
چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم. مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود. به شعراى ایران مراجعه کردم. مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمىزد. پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است؛ لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایىام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید. دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذره، گر نظر لطف، بوتراب کند، طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجدهشکر کرد و خواند: به ذره گر نظر لطف بوتراب کند/ به آسمان رود و کار آفتاب کند.
وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندى را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حق عبد، چه خواهد کرد؟
نقل از حاج آقا انصاریان....
گل نرگس:
محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
#شبهات_ماه_محرم
💢چرا امام حسین(ع) پس از اطلاع از شهادت مسلم بن عقیل #کماکان به سمت #کوفه حرکت کردند؟
وقتی کوفیان عهدشکنی کردند چرا امام مسیر را تغییر ندادند؟
✅اگر از کوفه هم نامه هايي نمي رسيد امام سکوت نمي کردند بلکه در برابر فجايع و #منکرات حکومت ساکت نبود چنانکه مي فرمايند: من از روي خود پسندي و گردنکشي (براي تشکيل حکومت) و فساد و بيدادگري، قيام نکرده ام، بلکه براي اصلاح امت جدم حرکت کردم و براي امر به معروف و نهي از #منکر قيام نمودم و به سيره و روش جدم و پدرم علي ـ ع ـ عمل مي کنم.
✅حضرت اين آيه را #تلاوت مي نمايند: من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا؛ از مومنان مرداني هستند که به آن چه با خدا بستند #صادقانه وفا کردند، پس برخي از آنها پيمان خود را به انجام رساندند و برخي شان در انتظار و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند.
✅امام نمي گويند، پس چون کوفه را گرفتند، مسلم و هاني #کشته شدند، ما کارمان تمام شد و شکست خورديم، از همين جا بر گرديم، جمله اي که حضرت بيان داشتند فهماند که مطلب چيز ديگري است. يعني مسلم به وظيفه خود عمل کرد حالا نوبت ماست.
✅از طرف ديگر حتي اگر امام حسين ـ ع ـ از مسير #کوفه باز مي گشت يزيد از بیعتی که از امام حسين ـ ع ـ مي خواست، دست بردار نبود.
چنانچه امام در بين راه مکه به عراق به منزلي مي رسند که با فردي سخن از رفتن به سوي #کوفه به ميان مي آيد، آن فرد ديدگاه خود را از رفتن به کوفه بيان مي کند و امام را از اين کار منع مي نمايد.
✅حضرت مي فرمايند: اي بنده خدا کار صحيح بر من #مخفي نيست و امر الهي تغيير نمي کند. به خدا سوگند: اينان تا خون دل مرا نریزند از من دست نخواهند کشيد.
✅شبيه همين #جواب را به برادرش محمد حنفيه فرمود: که اگر به هر #مخفی گاهی برويم آنها از ما دست برنخواهند داشت.
✅لذا اگر امام از مسير #کوفه هم بر مي گشتند در جاي ديگر مي بايست با حکومت به مبارزه بر مي خواست. از اين رو بهترين مکان را که از قبل براي قيام عليه #حکومت غاصب و متظاهر به فساد يزيد انتخاب کرده بود در پيش گرفتند و در بين راه که خبر شهادت مسلم رسيد آن دسته از مردمي که به هواي حکومت و رسيدن به مقام و يا رسيدن به مال و غنيمتي امام را همراهي مي کردند و از درک ماهيت قيام امام حسين ـ ع ـ عاجز بودند، آن حضرت را ترک کردند و تنها کساني باقي ماندند که از شهادت و مبارزه عليه ظلم ، هراسي در دل نداشتند.
✅چنانچه همگي گفتند: بعد از شهادت مسلم باز نمي گرديم تا #انتقام خون او را بگيريم يا آنچه او چشيد ما هم بچشيم، حضرت نيز فرمودند: «بعد از شهادت مسلم و عقيل در دنيا خيري نيست».
📚نفس المهموم ص113.
📚الارشارد ج2، ص76.
📚مجمع الزوائد،ج9، ص406.
#مباهله_قرن_21
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
@zamen_aho_raza