محمدرضا:
📖احادیث راجع به نماز جماعت
1. برتری نماز جماعت
🌺پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
فضیلت نماز جماعت #بیست و پنج برابر نماز فرادا می باشد.
«وسائل الشیعة/ج 5/ص 374»
2. حکمت نماز جماعت
💠امام رضا علیه السلام فرمود:
علت تشریع نماز جماعت آن است که #اسلام و توحید و بندگی و اخلاص به خداوند متعال در معرض دید #عموم و ظاهر و مشهور در میان مردم باشد.
«وسائل الشیعه/ج 5/ص 372»
3. دو برگ رهایی
🌺پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر کس #چهل روز نمازهای خود را با جماعت بخواند بطوریکه یک #تکبیرة الاحرام از او فوت نشود، دو برائت آزادی برای او نوشته می شود، یکی نجات از #نفاق و دیگری رهائی از #آتش.
«محجة البیضاء/ج 1/ص 344»
4. صف جهاد و صف جماعت
💠امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:
نماز در صف اول جماعت همانند #جهاد در راه خداوند متعال است.
«وسائل الشیعه/ج 5/ص 387»
5. صفوف نخستین جماعت
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خدا و فرشتگانش بر کسانی که صفهای اول- نماز جماعت- را بهم پیوند می دهند#درود می فرستند.
«کنز العمال/ج 7/ص 633/حدیث 20629»
6. حضور در جمع و جماعت
🌺پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
شیطان گرگ انسان است، همانند گرگ گوسفندان که همیشه میش های دور افتاده و کناره گیر را می گیرد. پس، از دسته بندیها(گروه گرائی و خط بازی) بپرهیزید و بر شما باد به حضور در #جماعت و مجالس عمومی و #مسجد.
«کنز العمال/ج 7/ص 581/حدیث 20355»
7. قطع رابطه با تک روان
🌺پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
کسی که- بدون هیچ عذری-نماز خود را همراه دیگر مسلمانان در #مسجد نمی خواند نمازش مقبول نیست و #غیبت احدی جایز نیست مگر کسی که نمازش را در #خانه می خواند- و در #جماعت حاضر نمی شود - و به حضور در اجتماع مسلمین #بی رغبت است و هر آنکس که چنین باشد از #عدالت ساقط و دوری از او واجب می باشد.
«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 394»
8. بی اعتنائی به نماز جماعت
💠امام باقر علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می فرماید که حضرتش فرمود:
هر که صدای #اذان جماعت را بشنود و بدون هیچ #عذری اجابت نکند نماز ندارد (نمازش مقبول نیست).
«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 375»
9. کیفر ترک نماز جماعت
🌺پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آنانکه در نماز جماعت حاضر نمی شوند لازم است از اینکار #خودداری کنند و گرنه دستور خواهم داد مؤذن اذان و اقامه بگوید.آنگاه- پس از اقامه جماعت- یکی از اهل بیت خود را (که علی علیه السلام باشد) فرمان می دهم تا خانه های کسانی را که در جماعت حاضر نشده اند، با بسته های هیزم به آتش کشد.
«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 376»
10. نماز جماعت، میزان شناسایی
💠پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اگر درباره کسی که به نماز جماعت حاضر نمی شود از تو سؤالی نمودند، بگو من او را نمی شناسم.
«محجة البیضآء/ج 1/ص 342»
( •محمد:
یــا ضــامــن آهــو
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
꧁༼﷽༽꧂
❤️شــبــے یــه #نــڪــتــه❤️
🔴 #بیست جمله #کوتاه و #ناب 👌
1. خوشبختی خانه در #خدا_پرستی است.
2. عزت خانه در #دوستی است.
3. ثروت خانه در #شادی است.
4. زیبایی خانه در #پاکیزگی است.
5. پاکی خانه در #تقوا است.
6. نیاز خانه در #معنویات است.
7. استحکام خانه در #تربیت است.
8. گرمی خانه در #محبت است.
9. صفای خانه در #محبت است.
10. پیشرفت خانه در#قناعت است.
11. لذت خانه در #سازگاری است.
12. سعادت خانه در #امنیت است.
13. روشنایی خانه در #آرامش است.
14. رفاه خانه در #حرمت و تفاهم است.
15. ارزش خانه در #اعتماد و اطمینان است.
16. سلامتیخانه در#نظافتوپاکیزگی است.
17.صفتخانهدر #انصاف و #گذشت است.
18. شرافت خانه در #لقمه_حلال است.
19. زینت خانه در #ساده بودن است.
20. #آسایش خانه در انجام وظیفه است.
💞 یـــاس کـــبود💞:
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
﷽
━━━━💠🇮🇷🌸🇮🇷💠━━━━
🌟رمان جذاب و دلنشین #رفیق جلد اول
قسمت #بیست
امید تازهای دوید میان رگهایش و خواب از سرش پرید:
- چشم آقا. الساعه میآم.
و بدون حرف اضافهای قطع کرد.
دستی به صورتش کشید و کمی از آب بطری را به سر و صورتش زد تا سرحال شود.
با حسین تماس گرفت و خبر تماس حانان را داد.
حسین گفت:
- معلومه بهت اعتماد کرده. خوبه. تو هم یکم تاخیر کن که شک نکنه.
- چشم.
تازه یادش افتاد چقدر گرسنه است. قدمزنان راه افتاد سمت سوپرمارکتی که چند کوچه پایینتر بود و یک کیک خرید. همزمان، حواسش به ساعت بود که خیلی دیر نکند. داخل ماشین نشست و خواست کیکش را گاز بزند که همراه شخصیاش زنگ خورد. مادر بود. یادش آمد چندروز است که با خانه تماس نگرفته.
سریع تماس را وصل کرد:
- جانم مامان گلم؟
- جانم و کوفت. تو کجایی چند روزه؟
عباس بلند خندید:
- فداتون بشم که انقدر مهربونین. اولا سلام، دوما کجا باشم خوبه؟ دنبال یه لقمه نون حلال!
مادر هم خندهاش گرفت:
- خب تو نمیگی نگرانت میشم؟ حالا خونه نمیآی طوری نیست، ولی هربار یه زنگ بزن.
- چشم مامان. ببخشید، واقعا دستم بند بوده که نشده زنگ بزنم. شرمنده، حلالم کنین.
- حالا الان کجایی؟
- گفتم که! دنبال یه لقمه نون حلال!
مادر آه کشید:
- تو که به ما نمیگی... ولی مواظب خودت باش.
- چشم. شمام سلام برسونین به بابا. از طرف من ببوسیدش، به اونم بگید از طرف من شما رو ببوسه!
و با شیطنت لبخند زد. مادر حرص خورد:
- بیتربیت!
عباس نگاهی به ساعت کرد. داشت دیر میشد. گفت:
- مامان جان من باید برم. امری ندارین؟
- نه عزیزم. خدا به همراهت.
- یا علی.
و گوشی را قطع کرد.
استارت زد و راه افتاد به سمت خانه حانان. جلوی در ایستاد و یک بوق کوتاه زد. حانان بلافاصله بیرون آمد و سوار شد:
- برو به این آدرسی که بهت میدم.
و یک کاغذ به عباس داد. عباس آدرس را به خاطر سپرد و راه افتاد:
- چشم. البته خیابونا بخاطر انتخابات یکم شلوغه، ولی من از یه مسیری میبرمتون که زود برسیم.
عباس راست میگفت.
خیابانها شلوغ بود. هواداران نامزدها داشتند آخرین تلاشهایشان را برای جذب میکردند.
از جلوی ستاد هرکس رد میشدی،
صدای یک آهنگ میآمد. هرکسی سازی میزد برای خودش!
🇮🇷ادامه دارد....
✍نویسنده: بانو فاطمه شکیبا
🌟کپی بدون نام نویسنده پیگرد الهی دارد
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨