eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
414 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
گل نرگس: ❁﷽❁الهی به امیدتو هر صبح که با نام تو آغاز شود هر سینه نزول رحمت احراز شود یا رب تو گواهی که به یک بسم الله .....صد ره به تو باز شود ☘☘☘☘☘☘☘☘ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن ☘☘☘ سـلام صبحگاهے تقدیم ✨السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان اللہم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجہم ☘☘☘☘☘دعای برکت روز: امام صادق(علیه السلام):وقتی صبح دمید بگو: (الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع خَلقِک................... بحار الأنوارج87/ص356 ☘☘☘دعابراےطلب_خيرودفع_شر اميرمؤمنان علي(ع)فرمود: هرڪہ به هنگام شب سه مرتبه بگويد: سُبْحَانَ اللهِ حِيْنَ تُمْسُنَ وَحِيْنَ تُصْبِحُونَ،وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الَّسمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَعَشِيَّاً وَحِيْنَ تُظْهِرُونَ. هيچ خيرے را درآن شب از دست نمي دهدو همه شرها از او دور مي گردند.وهرڪه همانند اين دعا را به هنگام صبح بخواند،هيچ خيرے را درآن روز از دست نمي دهد وهمه شرها از اودور مي گردند. 📚روضة الواعظين .: دعای ☘☘☘☘زیاد_شدن_رزق_و_روزی حضرت محمد «ص»: مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمی‌خواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامی که صبح را شب کردی بگو⬇️: لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً ☘☘☘☘امام صادق علیه السلام:هر روز سی مرتبه با خلوص بگویدلَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِكُ الْحَقُ الْمُبِينُ 🔵 رو به غنا و ثروت خواهد آورد و فقر را پشت سر خواهد گذاشت ☘☘☘☘☘برای رزق و ثروت هر روز هفت مرتبه دعای زیر را بخوانید. بِسمُ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم،اللَّهُمَّ إِنّی ضَعیفٌ فَقَوِّنی،اللَّهُمَّ إِنّی ذَلیلٌ فَأَعِزَّنی،اللَّهُمَّ إِنّی فَقیرٌ فَاَغنِنی، بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمینَ 📖منبع : تحفة رضوی ☘☘این دعا را حفظ وهمیشه تکرارکن *اللهم إني أسألك الهدى والتقى والعفاف والغنى* بارالها من از تو:هدایت، تقوا، عفت و پاکدامنی، و بی‌نیازی رامی‌طلبم.
🌸پروردگارا 🎊در این صبح زیبا و دلپذیر 🌸آرامش را همچون دانه‌های برف 🎊آرام و بیصدا 🌸به سرزمین قلب کسانی 🎊که برایم عزیزند بباران 🌸همه شما عزیزید 🎊دوستان صبحتون بخیر 🌸وسرشار از آرامش وشادی
ابراهيم عليهالسلام در عين آن كه عابد، پارسا و شيفته حق بود، مرد كار و تلاش بود، هرگز براى خود روا نمی دانست كه بى كار باشد، بخشى از زندگى او به كشاورزى و دامدارى گذشت، و در اين راستا پيشرفت وسيعى كرد، و صاحب چند گله گوسفند شد. بعضى از فرشتگان به خدا عرض كردند: دوستى ابراهيم با تو به خاطر آن همه نعمتهاى فراوانى است كه به او عطا كرده اى؟ خداوند خواست به آنها نشان دهد كه چنين نيست، بلكه ابراهيم خدا را به حق شناخته است، به جبرئيل فرمود: در كنار ابراهيم برو و مرا ياد كن جبرئيل كنار ابراهيم آمد ديد او در كنار گوسفندان خود است، روى تلى ايستاد و با صداى بلند گفت: سبُّوح قُدُّوس ربُّ الملائِكةِ و الرُّوحِ؛ پاك و منزه است خداى فرشتگان و روح! ابراهيم تا نام خدا را شنيد، آن چنان شور و حالى پيدا كرد و هيجان زده شد كه زبان حالش اين بود: اين مطرب از كجاست كه بر گفت نام دوست تا جان و جامه نثار دهم در هواى دوست دل زنده مىشود به اميد وفاى يار جان رقص می کند به سماع كلام دوست ابراهيم به اطراف نگريست و شخصى را روى تلى ديد نزدش آمد و گفت: آيا تو بودى كه نام دوستم را به زبان آوردى؟ او گفت: آرى. ابراهيم گفت: بار ديگر از نام دوستم ياد كن، يك سوم گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد. او گفت: سبُّوح قُدُّوس ربُّ الملائِكةِ و الرُّوحِ ابراهيم عليهالسلام با شنيدن اين واژه ها كه يادآور خداى يكتا و بى همتا بود، چنان لذت مى برد كه قابل توصيف نيست، نزد آن شخص رفت و گفت: يك بار ديگر نام دوستم را ياد كن، نصف گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد. آن شخص براى بار سوم، واژه هاى فوق را تكرار كرد، ابراهيم نزد او رفت و گفت: يك بار ديگر از نام دوستم ياد كن، همه گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد. آن شخص، آن واژه ها را تكرار كرد. ابراهيم گفت: ديگر چيزى ندارم، خودم را به عنوان برده بگير، و يك بار ديگر نام دوستم را به زبان آور! آن شخص نام خدا را به زبان آورد، ابراهيم نزد او رفت و گفت: اينك من و گوسفندانم را ضبط كن كه از آن تو هستم. در اين هنگام جبرئيل خود را معرفى كرد و گفت: من جبرئيلم، نيازى به دوستى تو ندارم، به راستى كه مراحل دوستى خدا را به آخر رسانده اى، سزاوار است كه خداوند تو را به عنوان خليل (دوست خالص) خود برگزيند. 💝کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید💝گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
💕 داستان کوتاه ... در حال خرید بودم که صدای "پیرمرد دوره گردی" به گوشم رسید؛ _آقا این بسته نون چند؟ "فروشنده" با بی حوصله‌گی گفت: هزار و پونصد تومن! پیرمرد با نگاهی پر از "حسرت" رو به فروشنده گفت: ""نمیشه کمتر حساب کنی؟!"" توی اون لحظات "توقع شنیدن" هر جوابی رو از فروشنده داشتم جز این که شنیدم!؛ _نه، نمیشه!! دوره گرد پیر، "مظلومانه" با غروری که صدای شکستنش گوشمو کر کرده بود بسته ی نون رو سر جاش گذاشت و از مغازه "خارج" شد! درونم چیزی فروریخت... "هاج و واج" از برخورد فروشنده به دوستم چشم دوخته بودم. از "نگاه غمگینش" فهمیدم اونم به چیزی فکر میکنه که من فکر میکنم! یه لحظه به خودم اومدم، باید کاری میکردم. این مبلغ "بینهایت ناچیز" بود اما برای اون پیرمرد انگار تمام دنیا بود! به دوستم گفتم تا دور نشده "این بسته نون رو بهش برسون!" "پولش رو حساب کردم و از مغازه خارج شدم." پیرمرد بینوا به قدری از دیدن یه بسته نون خوشحال شده بود که "انگار همه ی دنیا توی دستاشه!" * چه حس قشنگی بود...* اون روز گذشت... شب پشت چراغ قرمز یه "دختر بچه ی هفت، هشت ساله،" با یه لبخند دلنشین به سمتم اومد؛ ازم فال میخری؟ "با لبخند"" لپشو" گرفتمو گفتم چند؟ _فالی دو هزار تومن! داخل کیفمو نگاه کردم اما دریغ از حتی یه هزار تومنی! با ناراحتی نگاش کردمو گفتم؛ عزیزم اصلا پول خرد ندارم! و با جوابی که ازش شنیدم "درون خودم غرق شدم..." _اشکال نداره، یه فال "مهمون من" باشید!! بی اختیار این جمله چند بار توی ذهنم تکرار شد؛ _یه فال مهمون من باش!! از اینهمه "تفاوت بین آدمها" به ستوه اومدم! صبح رو به خاطر آوردم، یه فروشنده ی بالغ و به ظاهر عاقل که صاحب یه "مغازه ی لوکس" توو بهترین نقطه ی شهر تهران بود، از هزار و پونصد تومن "ناقابل" نگذشت ... اما؛ یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله ی فال فروش دوست داشت یه فال مهمونش باشم و از دو هزار تومنش گذشت... . "همین تلنگرای کوچیک" باعث میشه ما آدما بهمون ثابت بشه که "مرام و معرفت" نه به سنه، نه به داراییه، نه به سطح سواد آدما!!👌 ""معرفت یه گوهر نابه که نصیب هر کسی نمیشه ..."" ◇الهی كه صاحب قلبهای بزرگ دستاشون هیچوقت خالی نباشه تا بتونن با قلب پاک و بخشندشون دنیارو گلستون کنن...◇🙏 📚❦┅┅ گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ .
💐ندبه های انتظار💐 🔴اشاره امام زمان (عج) به نزدیک بودن زمان ظهور ♻️مرحوم حجت الاسلام سید محمد گلپایگانی فرزند آیت الله سید جمال گلپایگانی فرمود:  🔆پس از فوت مرحوم پدرم شبی در خواب دیدم حضورشان مشرف و ایشان در اطاق با زیلو و فاقد اثاث و لوازم نشسته اند.  ⁉️گفتم: پدر! اگر آنجا هم خبری نیست ما بدنبال کارمان برویم؛ وضع طلبگی در گذشته و حال، همین است که به چشم می خورد! 🌼فرمود: پسر حرف نزن؛ هم اکنون ولی عصر ـ عجل الله فرجه الشریف ـ تشریف می آورند.  ✨آنگاه پدرم از جا برخاست. متوجه شدم که محبوب کل عالم، تشریف آوردند؛ 🌺پس از عرض سلام و جواب، حضرت، قبل از اینکه من حرفی بزنم فرمودند:  « سید محمد، مقام پدرت این حجره محقر نیست؛ بلکه مقامش آنجاست. » 🌹بر اثر اشاره دست حضرت نگاه کردم قصری با شکوه، ساختمانی با عظمت که لایدرک و لایوصف است، دیدم و خوشحال گردیدم. 🍀عرض کردم:  یابن رسول الله آیا وقت ظهور موفورالسرور رسیده است تا دیدگان همه به جمال و حضور و ظهورتان روشن شود؟ 🌹حضرت فرمودند:  « لم تبق من العلامات الا المحتومات و ربّما ( او فربما علی تردید منی ) اوقعت فی مدة قلیلة فعلیکم بدعاء الفرج:  🌟از علائم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و شاید آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع به پیوندند و برای فرج دعا کنید. » گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 🌟🔮🌟🔮🌺🌼🌺🔮🌟 📗کرامات آیت الله گلپایگانی ره
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓سئوال: خواستم در مورد از نظر اسلام هم توضیح بدید؟ ✅ پاسخ: 📚 اجمالى از آداب و مقدّمات سفر را در اینجا ذکر می کنیم كه اسناد و تفصيل آن در ، جلد ٩٧؛ _المزار، صفحه ١٠١ به بعد و در ، جلد ١١ ابواب آداب سفر از كتاب ، صفحه ٣۴٣ به بعد وارد شده است: 1⃣ در بعضى از روايات آمده است كه انتخاب بعضى از روزهاى هفته براى مسافرت بهتر است ولى چنانچه انسان سفر خود را با صدقه و دعا شروع كند انشاء الله گرفتار مشكلى نخواهد شد. 2⃣ با اميدوارى حركت كند و از فال بد زدن بپرهيزد چرا كه از روايات به دست مى آيد آنگونه كه تو تفأل برخود كنى همان برايت پيش مى آيد؛ اگر آسان بگيرى آسان و اگر سخت بگيرى سخت مى شود و اگر آن را چيزى به حساب نياورى مشكلى پيش نمى آيد. 3⃣ قبل از سفر صدقه بدهد كه در روايتى از امام باقر (عليه السلام) آمده: 🔅«هر زمان امام سجّاد (عليه السلام) پاى در ركاب مى گذاشت با صدقه دادن در حدّ توان خود، سلامتى را از خداوند عزّوجل طلب مى كرد و هنگام بازگشت از سفر نيز به شكرانه سلامتى سفر به اندازه توان خويش صدقه مى داد و حمد و شكر خدا بجاى مى آورد». 4⃣ قبل از سفر دو ركعت نماز بخواند و همه چيز خود را به خدا بسپارد و بگويد: 🔅«اللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَوْدِعُكَ نَفْسي، وَ أَهْلي، وَ مالي، وَ ذُرِّيَّتي، وَ دُنْياي وَآخِرَتي، وَ أَمانَتي، وَ خاتِمَةَ عَمَلي». 5⃣ پس از خروج از خانه، بر در منزل و رو به آن سمتى كه به سوى آن، سفرش را آغاز مى كند، مى ايستد و هر كدام از حمد و آيةالكرسى و فلق و ناس و اخلاص را از پيش رو و جانب راست و چپ مى خواند. 6⃣ مقدارى از تربت امام حسين (عليه السلام) را با خود بر دارد. 7⃣ در مواقع احساس خطر، آيه ٨٠ سوره اسراء و آیه الکرسی را تلاوت كند. 8⃣ اگر به منزلى رسيد كه قصد استراحت در آن را دارد قبل از خواب، تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام را بگويد، سپس آيةالكرسى تلاوت كند كه تا صبح از هر خطرى محفوظ بماند. 9⃣ به دوستان و همراهان كمك كند و در رفع نيازهاى آنان مضايقه ننمايد و حقيقتاً نسبت به آنان متواضع و دوست و مهربان باشد. 🔟 به ما دستور داده شده با كسانى كه از جهت خرج كردن و تمكّن مالى در رديف شما نيستند، مسافرت نكنيد، مبادا آنها احساس حقارت كنند. 1⃣1⃣ دقيقاً مراقب انجام نمازهاى واجب باشد كه بسيار مهم است. 2⃣1⃣ بعد از نمازهاى قصر اگر وقت دارد سى مرتبه تسبيحات اربعه را فراموش نكند كه روى آن تأكيد شده است. 3⃣1⃣ ناگفته پيداست آنچه درباره دعا و صدقات براى حفظ جان و مال و خانواده، از خطرات در بالا گفته شد به اين معنا نيست كه انسان احتياط را از دست دهد و مراقبت هاى لازم را براى حفظ خويش و اموالش انجام ندهد؛ بلكه مقصود اين است هر چه براى حفظ خود و اموال خويش در توان دارد انجام دهد و بقيّه را به خدا بسپارد چرا كه در روايت آمده است دعاى افراد سهل انگار مستجاب نمى شود. 🚗 بنابراين، بايد در جادّه هاى خطرناك قدم نگذارد؛ خصوصاً در رانندگى امورى را كه براى ايمنى توصيه شده است فراموش نكند، از سرعت غير مجاز بپرهيزد، با احتياط حركت كند و وسايل لازم را كه در سفرهاى زمستانى يا تابستانى مورد نياز است با خود بردارد. 📕 برگرفته از مفاتیح نوین، مکارم شیرازی، ص ٢١١. گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ 💚 تشرف خدمت (عج) در غیبت کبری ✋ تشرف نجات بخش ⚜ مرحوم فرمود: 🎙مردی به نام از اهالی دیار بختیاری را می شناسم که علیرغم نداشتن سواد نسبت به علوم متداول، سیری عجیب در عالم معنویات دارد، در ابتدا او محیط ها را با تمام علائق اش، ترک و به رفت و در کفشداری حرم مشغول خدمت به زائران حضرت علی (علیه السلام) شد. 👣 هر سال نیز پیاده از نجف و جهت زیارت (علیه السلام) به مشهد آمده و پس از چند روزی زیارت به کربلا باز می گشت. 🚌 پس از حکومت بعثی ها، وی به ایران هجرت و اینک در قم در منزل آقای ، اتاقی را به اجاره گرفته و زندگی می کند. 🏜 او خود می گفت: به هنگام پیاده روی به سوی یکی از عتبات مقدسه، ناگهان خود را در بیابان کویری یافتم، هوا بسیار گرم بود، چیزی نگذشت که تشنگی و گرسنگی مزید بر علت شد. 👣 در عین حال چاره ای جز عبور از آن کویر نداشتم، پس به زحمت هر چه تمام تر به راه ادامه دادم. 👁 چیزی نگذشت که از دور شبهی استوانه ای یافتم، ابتدا تصورم بر این بود که درختی در وسط کویر روییده است، ابتدا با خود گفتم در کویر درخت نمی روید. 👤 نزدیک‌تر رفته، به ناگاه متوجه مردی شدم که لباس پشمینه اش! را بر روی زمین نهاده و به انتظار ایستاده است، پس از سلام و تعارفات اولیه، بدون معطلی گفت: ❓شما تشنه ای؟ 👳🏻 گفتم: بلی! 🏺او بلافاصله از زیر آن لباس پشمینه کوزه ای خنک و پر از آب شیرین بیرون آورده و به دستم داد، تا از آن سیراب شوم! ❓پرسید: شما گرسنه ای؟ 👳🏻 گفتم: آری. 🍪 پس دوباره از زیر همان لباس پشمینه، نانی گرم و تازه از تنور در آمده به دستم داد! سپس از مشک خشکی که در زیر همان لباس بود، کره ای بسیار عالی در آورده و در مقابلم نهاد، تا با نان و کره رفع گرسنگی کنم. ⏳لحظاتی پس از سیر شدن، به من گفت: ❓خربزه می خواهی؟ ✋با خوشحالی گفتم: بله می خواهم! 🍈 او بلافاصله از زیر همان لباس پشمی، خربزه ای را در آورد که به نظر می رسید تازه از بوته چیده شده است، پس از آن نیز میل کردم. ❓دقایقی بعد دوباره پرسید: چای می خواهی؟ 👳🏻 گفتم: نمی خواهم! 👣👣 آن گاه از یکدیگر خداحافظی کرده و جدا شدیم، بعدا پشیمان شدم که چرا برای نوشیدن چای به وی جواب مثبت ندادم، تا ببینم چای را که محتاج به قوری، کتری و سماور است، از کجای آن لباس پشمینه در می آورد؟! 🖥 پژوهشکده تزکیه اخلاق امام علی (ع) ⛅ ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
♦ برای خداوند فرقی ندارد. 🔹حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود مردی میان سال در زمین کشاورزی خودش مشغول کار بود .حاکم تا او را دید ،بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . 🔹 روستایی بی نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ایستاد .به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند . 🔹حاکم گفت بهترین قاطر به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید بعد حاکم از تخت پایین آمد و آرام آرام قدم میزد ، گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت . 🔹همه حیران از آن عطا و بی اطلاع از حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند .حاکم پرسید : مرا می شناسی؟ مرد بیچاره گفت : شما حاکم نیشابور و تاج سر رعایا و مردم هستید. 🔹حاکم گفت : آیا قبل از این همه مرا میشناختی؟ مرد با درماندگی و سکوت به معنای جواب نه سرش را پایین انداخت . 🔹حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل با هم دوست بودیم ، و در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود ، دوستت گفت: ❣خدایا به حق این باران رحمتت ، مرا حاکم نیشابور کن ؛و تو محکم بر گردن او زدی که ای ساده دل ! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده ... آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟ 🔹یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد . 🔹حاکم گفت : این هم قاطر و پالانی که می خواستی . این کشیده هم ، تلافی همان کشیده ای که به من زدی . 🔹فقط می خواستم بدانی که برای خداوند ، دادن حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد .. فقط ایمان و اعتقاد من و تو به خداست که فرق دارد... ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
شفاى سرطانى پير مرد مى گويد: بيمارى من از يك سرماخوردگى ساده شروع شد; كمتر از 25 روز به قدرى حالم بد شد كه در بيمارستان شهيد مصطفى خمينى بسترى شدم. نمى توانستم غذا بخورم و پزشكان مرا به وسيله سِرم و دارو زنده نگه داشته بودند. روزى يكى از فاميل ها به عيادتم آمد. او وقتى رفت، ديدم كه سيدى بزرگوار وارد اتاق ما شد. اتاق سه تخته بود. آقا روبروى تخت من ايستاد و فرمود: چرا خوابيده ايد؟ گفتم: بيمار هستم. قبلا مريض نبوده ام. چند روزى است كه اين طور شده ام. آقا فرمود: فردا بيا جمكران! صبح، وقتى دكتر براى معاينه آمد، گفتم: نمى خواهم معاينه ام كنيد! گفت: مسئوليت دارد. گفتم: خودم به عهده مى گيرم. اگر بميرم، خودم مسئول خواهم بود، ولى من خوب شده ام. امام زمان(عليه السلام) مرا شفا داد. دكتر خنديد و به شوخى گفت: امام زمان كه در چاه است. پرستار خواست سِرم مرا وصل كند كه نگذاشتم. وقتى خانواده ام به ديدنم آمدند، گفتم: مرا حمام ببريد تا آماده رفتن به مسجد جمكران شوم! قربانى اى تهيه كردم و به مسجد مشرف شدم. در بين راه مرتب توى سَرم مى زدم و آقا امام زمان(عليه السلام) را صدا مى كردم و از عنايت آن حضرت سپاسگزارى مى نمودم. با اين كه مدتى بود كه گويى يك تكه سنگ در شكم داشتم و ميل به غذا نداشتم، امّا اشتهايم خوب شده و انگار سنگ از بين رفته بود. البته هنوز كمى در غذا خوردن مشكل دارم كه اميدوارم امام زمان(عليه السلام)شفايم دهد» گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
💥 بنده واقعی ! 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 نقل کرده اند که جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد. جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت . روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد . همین که پادشاه از آن مکان دور شد ، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گ گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ )) جوان گفت: (( اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانهء خویش نبینم؟ )) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🌸 :گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 🎋داستان های زیبا 🎋
💥 دو قورت و نیمش باقیه ! 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 چون حضرت سلیمان بعد از مرگ پدرش داود به رسالت و پادشاهی رسید از خداوند خواست که همه جهان و موجودات آن و همه زمین و زمان و عناصر چهارگانه و جن و پری را بدو بخشد. چون حکومت جهان بر سلیمان مسلم شد روزی از پیشگاه قادر مطلق خواست که اجازه دهد تمام جانداران را به صرف یک وعده غذا دعوت کند. حق تعالی او را از این کار بازداشت و فرمود: «رزق و روزی تمام جانداران عالم با اوست و سلیمان از عهده این کار بر نخواهد آمد. بهتر است زحمت خود زیاد نکند.» ولی سلیمان بر اصرار خود افزود و استدعای وی مورد قبول واقع شد و خداوند به همه موجودات زمین فرمان داد تا فلان روز به ضیافت بنده محبوبش بروند. سلیمان هم بیدرنگ به افراد خود دستور داد تا آماده تدارک طعام برای روز موعود شوند. وی در کنار دریا جایگاه وسیعی ساخت و دیوان هم انواع غذاهای گوناگون را در هفتصد هزار دیگ پختند. چون غذاها آماده شد سلیمان بر تخت زرینی نشست و علمای اسرائیل نیز دور تا دور او نشسته بودند از جمله آصف ابن برخیا وزیر کاردان وی آنگاه سلیمان فرمان داد تا جمله موجودات جهان برای صرف غذا حاضر شوند. ساعتی نگذشت که ماهی عظیم‌الجثه از دریا سر بر آورد و گفت: «خدای تعالی امروز روزی مرا به تو حواله کرده است بفرمای تا سهم مرا بدهند.» سلیمان گفت: «این غذاها آماده است مانعی وجود ندارد و هر چه می‌خواهی بخور.» ماهی با یک حمله تمام غذاها و خوراکی‌های آماده شده را بلعید و گفت: یا سلیمان، سیر نشدم غذا می‌خواهم. سلیمان چشمانش سیاهی رفت و گفت: «مگر رزق روزانه تو چقدر است؟ این طعامی بود که برای تمام جانداران عالم مهیا کرده بودم؟» ماهی عظیم‌الجثه در حالی که از گرسنگی نای دم زدن نداشت به سلیمان گفت: «خداوند عالم روزی مرا روزی سه بار و هر دفعه سه قورت تعیین کرده است. الان من نیم قورت خورده‌ام و دو قورت و نیم دیگر باقی مانده که سفره تو برچیده شد.» سلیمان از این سخن مبهوت شده و به باری تعالی گفت: «پروردگارا، توبه کردم. به درستی که روزی دهنده خلق فقط توئی. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🌸 گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
گل نرگس: ❁﷽❁الهی به امیدتو هر صبح که با نام تو آغاز شود هر سینه نزول رحمت احراز شود یا رب تو گواهی که به یک بسم الله .....صد ره به تو باز شود ☘☘☘☘☘☘☘☘ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن ☘☘☘ سـلام صبحگاهے تقدیم ✨السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان اللہم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجہم ☘☘☘☘☘دعای برکت روز: امام صادق(علیه السلام):وقتی صبح دمید بگو: (الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع خَلقِک................... بحار الأنوارج87/ص356 ☘☘☘دعابراےطلب_خيرودفع_شر اميرمؤمنان علي(ع)فرمود: هرڪہ به هنگام شب سه مرتبه بگويد: سُبْحَانَ اللهِ حِيْنَ تُمْسُنَ وَحِيْنَ تُصْبِحُونَ،وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الَّسمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَعَشِيَّاً وَحِيْنَ تُظْهِرُونَ. هيچ خيرے را درآن شب از دست نمي دهدو همه شرها از او دور مي گردند.وهرڪه همانند اين دعا را به هنگام صبح بخواند،هيچ خيرے را درآن روز از دست نمي دهد وهمه شرها از اودور مي گردند. 📚روضة الواعظين .: دعای ☘☘☘☘زیاد_شدن_رزق_و_روزی حضرت محمد «ص»: مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمی‌خواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامی که صبح را شب کردی بگو⬇️: لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً ☘☘☘☘امام صادق علیه السلام:هر روز سی مرتبه با خلوص بگویدلَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِكُ الْحَقُ الْمُبِينُ 🔵 رو به غنا و ثروت خواهد آورد و فقر را پشت سر خواهد گذاشت ☘☘☘☘☘برای رزق و ثروت هر روز هفت مرتبه دعای زیر را بخوانید. بِسمُ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم،اللَّهُمَّ إِنّی ضَعیفٌ فَقَوِّنی،اللَّهُمَّ إِنّی ذَلیلٌ فَأَعِزَّنی،اللَّهُمَّ إِنّی فَقیرٌ فَاَغنِنی، بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمینَ 📖منبع : تحفة رضوی ☘☘این دعا را حفظ وهمیشه تکرارکن *اللهم إني أسألك الهدى والتقى والعفاف والغنى* بارالها من از تو:هدایت، تقوا، عفت و پاکدامنی، و بی‌نیازی رامی‌طلبم.