eitaa logo
کانال اطلاع رسانی ثبت احوال استان یزد
397 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
507 ویدیو
46 فایل
با درود و احترام این کانال با هدف اطلاع رسانی و انتشار اخبار و تصاویر فعالیتها و برنامه های این اداره کل ایجاد شده است .
مشاهده در ایتا
دانلود
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت صعب روزی ، بوالعجب کاری ، پریشان عالمی در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست رهروی باید ، جهان سوزی ، نه خامی بی‌غمی آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آئینه نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخند گاهگاهت صبح ستاره باران بازآ که در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران ای جویبار جاری!زین سایه برگ مگریز کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران گفتی به روزگاران مهری نشسته ، گفتم بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من وتوبسیاربودند ونقش بستند دیوار زندگی را زین گونه یادگاران وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقیست آواز باد و باران سلام ✋🌹 صبح آدینه به کام و به عشق ❤️❤️ ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار نکته روح فزا از دهن دوست بگو نامه خوش خبر از عالم اسرار به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز بی غباری که پدید آید از اغیار بیار گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب بهر آسایش این دیده خون بار بیار شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن به اسیران قفس مژده دلدار بیار روزگاریست که دل چهره مقصود ندید ساقیا آن قدح آینه کردار بیار دلق حافظ به چه ارزد به می اش رنگین کن وانگهش مست و خراب از سر بازار بیار ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست مِنَّت خاکِ درت بر بصری نیست که نیست ناظرِ روی تو صاحب نظرانند آری سِرِّ گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست اشکِ غَمّازِ من ار سرخ برآمد چه عجب؟ خجل از کردهٔ خود پرده دری نیست که نیست تا به دامن ننشیند ز نسیمش گَردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست تا دم از شامِ سرِ زلفِ تو هر جا نزنند با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست من از این طالع سرگشته بِه رَنجَم ور نی بهره مند از سَرِ کویت دگری نیست که نیست از حیایِ لبِ شیرینِ تو ای چشمهٔ نوش غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز ور نه در مجلسِ رندان خبری نیست که نیست شیر در بادیهٔ عشق تو روباه شود آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست آب چشمم که بر او مِنَّت خاکِ درِ توست زیرِ صد مِنَّتِ او خاکِ دری نیست که نیست از وجودم قَدَری نام و نشان هست که هست ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است در سراپای وجودت هنری نیست که نیست ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━━━╯
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج می‌فرستی و گر تیغ می‌زنی شهری به تیغ غمزه خونخوار و لعل لب مجروح می‌کنی و نمک می‌پراکنی ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم باری نگه کن ای که خداوند خرمنی گیرم که برکَنی دل سنگین ز مهر من مهر از دلم چگونه توانی که برکنی؟ حکم آن توست اگر بکشی بی‌گنه ولیک عهد وفای دوست نشاید که بشکنی این عشق را زوال نباشد به حکم آنک ما پاک دیده‌ایم و تو پاکیزه دامنی از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست ور متفق شوند جهانی به دشمنی خواهی که دل به کس ندهی دیده‌ها بدوز پیکان چرخ را سپری باشد آهنی با مدعی بگوی که ما خود شکسته‌ایم محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی سعدی چو سروری نتوان کرد لازم است با سخت بازوان به ضرورت فروتنی ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━━━╯
شب چو در بستم و مست از مِیِ نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم دیدی آن تُرکِ خَتا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم منزلِ مردمِ بیگانه چو شد خانهٔ چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم شرحِ داغِ دلِ پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم غرقِ خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد خواندم افسانهٔ شیرین و به خوابش کردم دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشهٔ درد بر سر آتشِ جورِ تو کبابش کردم زندگی کردن من مردن تدریجی بود آنچه جان کَنْد تنم، عمر حسابش کردم ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
HAYADEHAFSANE SHIRIN mahor.mp3
زمان: حجم: 11.61M
🔸گلهای تازه شماره ۲۵ 🎙خواننده : استاد شجریان 🎵ویولن وآهنگساز:همایون خرم 🎶 تار: فریدون حافظی 🎼 سنتور: مجید نجاحی 📚 شاعر: فرخی یزدی ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آئینه نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران بازآ که در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران ای جویبار جاری!زین سایه برگ مگریز کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران گفتی به روزگاران مهری نشسته ، گفتم بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من وتوبسیاربودند ونقش بستند دیوار زندگی را زین گونه یادگاران وین نغمه محبت بعد از من و تو مانَد تا در زمانه باقیست آواز باد و باران روز آدینه به کام و به عشق ❤️❤️ ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود ور آشتی طلبم با سر عتاب رود چو ماه نو ره نَظّارگان بیچاره زند به گوشه ابرو و در نقاب رود شب شراب خرابم کند به بیداری وگر به روز شکایت کنم به خواب رود طریق عشق، پرآشوب و فتنه است ای دل بیفتد آن که در این راه با شتاب رود گدایی در جانان به سلطنت مفروش کسی ز سایه این در به آفتاب رود دلا چو پیر شدی ، حُسن و نازکی مفروش که این معامله در عالم شباب رود حباب را چو فتد باد نَخوت اندر سر کلاه داریَش اندر سر شراب رود حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز خوشا کسی که در این راه بی‌حجاب رود ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم؟ گر چنان است که روزی من مسکین گدا را به در غیر ببینی ز در خویش برانم من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم دُرَّم از دیده چکان است به یاد لب لعلت نگهی باز به من کن که بسی دُر بچکانم سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔️ @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━━━╯
دوش دور از رویت ای جان، جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت نز تفکر عقل مسکین پایگاه صبر دید نز پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت دیده‌ام می‌جست ، گفتندم نبینی روی دوست عاقبت معلوم گشتم کاندر او سیماب داشت روزگارم عشق خوبان شهد فائق می نمود باز دانستم که شهدآلوده زهر ناب داشت سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق کاول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯
همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد شبی که ماه مراد از افق طلوع کند بُوَد که پرتو نوری به بام ما افتد ؟ ملوک را چو ره خاکبوس این در نیست کی التفات مجال سلام ما افتد ؟ چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز کز این شکار فراوان به دام ما افتد به ناامیدی از این در مرو بزن فالی بُود که قرعه دولت به نام ما افتد ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ نسیم گلشن جان در مشام ما افتد ╭━═━⊰✹❀✹⊱━═━╮ 🆔 @yazdsabteahval ╰━═━⊰❀✹❀⊱━═━╯