eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
8.1هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🥀🍂در این قرن های فراق، در این سال های دلتنگی چه اشک ها که چکیده به پای آمدنتان... چه جان های عاشقی که سوخته در هجرانتان... چه دل های بیقراری که پر و بال زده در اندوهِ غربتتان... چه چشم های منتظری که مانده در مسیرِ آمدنتان... 🕊چه خدمتگزاران دل نگرانی که تمام عمر برای گسترش نام عزیزتان عاشقانه تلاش کردند و منتظر و مغموم و اشکبار، پر کشیدند... 💫خدا شما را به ما بازرساند و این فراق جانسوز را به روشنای دلنشین و زیبای ظهورتان پیوند زند... آاااامین صبحتون مهدوی اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سلام...🌹🍃 🍃🌹بنام آفریدگار مهربانی 🌹🍃 امروز : دوشنبه ۱۳۹۹/۰۹/۲۴ 🌹🍃 یاد بگیریم آدم‌های به موقعی باشیم! آدم‌هایی که سر وقت در برابر احساس‌ها و رفتارها عکس العمل نشان می‌دهند وبه موقع محبت می‌کنند و به موقع گله و شکایت… اینها آدم های به موقعی هستند و میتوان باآنهادوستی ومعاشرت داشته باشیم یاد بگیریم که در برابر ترس ، ناکامی ، نگرانی ، خشم و دلخوری… سکوت نکنیم پنهان کردن احساسات را دور بریزیم… اگر انسان را به زمین تشبیه کنیم یک زلزله قوی می‌تواند همه چیز را نابود کند اما پس لرزه‌های خفیف خیلی هم برای آن مفیدند!! پس از واکنش‌ها نترسیم… اگر حال خوبی داریم شادیمان راواگراز چیزی دلخوریم ناراحتی‌مان را نشان دهیم… همین احساس‌های سرکوب شده همین حرف‌هايی که به موقع گفته نشده در انسان‌ها تبدیل به عقده می‌شوند! آدمی که در طول زندگی‌اش عقده‌های زیادی را با خودش حمل می‌كند هرگز نمی‌تواند زیبا زندگی کند…!! : آدم های به موقع هیچگاه تسلیم مشکلات نمی شوند وبه موقع برای همه چیز مقاوم وصبورهستند 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
4_6028526309821384661.mp3
10.33M
...🌹🍃 | یار دلم ... اول صبح باهم.گوش بدیم😊 از اون خوبا....🌺 🎤: کربلایی محمد حسین پویانفر.. 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🕊🌷#معرفی_شهید_ابوالضل_شیروانیان🌷🕊 نام پدر: مجتبی تاریخ تولد: ۱۳۶۲
🕊🌷بسم رب الشهداو الصدیقین🕊🌷 🌷🕊🌷🕊 نام و نام خانوادگی: حاج حسین همدانی محل تولد: آبادان تاریخ تولد : ۱۳۲۹/۹/۲۴ تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۷/۱۶ محل شهادت: حلب، سوریه محل دفن: همدان وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزندان: ۴ 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهداو الصدیقین🕊🌷 🌷🕊#معرفی_سردار_شهید_حاج_حسین_همدانی🌷🕊 نام و نام خانوادگی: حاج حسین همد
🕊🌷🕊🌷 سردار سرلشگر شهید حسین همدانی (ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان دیده به جهاد گشود و در سن ۶۱ سالگی پس از چهل سال مجاهدت و نبرد در راه اسلام در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۴ در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نایل آمد. سردار حاج حسین همدانی در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمد و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه به رژیم شاهنشاهی پرداخت. وی در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره) در جبهه مبارزه با اشرار و گروهک داخلی جان بر کف تن به مجاهدت داد و در سال ۵۹ به همراه خانم مرضیه دباغ از پایه گزاران سپاه استان همدان و بعدها کردستان بود. سردار حسین همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می شناخت. با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک های ضدانقلاب را می شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. حسین همدانی فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله نقش بسزایی داشت. عملیات فتح المبین و بیت المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر ۳۲ انصارالحسین استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد. موفقیت های رزمندگان اسلام در سایه فرماندهی این سردار رشید، سبب شد تا فرماندهان روز به روز بیشتر به او اعتماد کرده و مسئولیت های سنگین تری را یکی پس از دیگر به او بسپارند. قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج، سردار حسین همدانی به فرماندهی لشگر ۱۶ قدس گیلان انتخاب شد تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کند. از دیگر سوابق مبرز این سردار شهید، می توان به معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، اشاره کرد. همچنین حضور پررنگ وی در عملیات غرور آفرین مرصاد و مجاهدت های وی در مبارزه به منافقین کوردل از دیگر خدمات ارزنده این شهید به ایران اسلامی بود. پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیات ارزنده اش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامه ای موفق از خود به جای گذاشت. معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیت های ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرمانده ای کهنه کار با کوله باری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساس ترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگی های خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود. مسئولیت های سردار حسین همدانی در هشت سال دفاع مقدس: ۱ ـ فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان ۲ ـ فرمانده لشکر ۱۶ قدس استان گیلان ۳ ـ معاونت عملیات قرارگاه قدس مسئولیت های پس از دفاع مقدس سردار حسین همدانی: ۱ ـ فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر ۴ بعثت ۲ ـ رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران ۳ ـ جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره) ۴ ـ مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۵ ـ جانشین سازمان بسیج مستضعفان ۶-عضو هیات امنای هیات رزمندگان ۷-فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران سردار شهید سرلشگر حسین همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است. 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷#زندگینامه_سردار_شهید_حسین_همدانی🕊🌷 سردار سرلشگر شهید حسین همدانی (ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستا
سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود، که در همین راه شهد شهادت را نوشید و در سن ۶۱ سالگی پس از سالها مجاهدت و نبرد در جبهه اسلام، ندای حق را لبیک گفت و در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۹۴ به فیض شهادت نایل گردید. پیکر شهید سردار حسین همدانی در تاریخ ۱۹ مهرماه در تهران تشییع و برای خاکسپاری به زادگاهش همدان انتقال یافت تا همرزمان این شهید در گلزار شهدای همدان آخرین وداع را با وی انجام دهند. 👇👇
🌴 #یازینب...
سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست
🌷🕊🕊🌷 سپاس خدای را که نعمت‌ها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم. دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملت‌های مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملت‌ها، عصر زوال طاغوت‌ها، عصر فروپاشی قدرت‌های استکباری و عصر برگشتن به خویشتن. خدا را هزاران شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها که سرآمد همه آن‌ها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گران‌قدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و ۱۰ سال در اردوگاه‌های حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد. خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت‌فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمین‎ها عبور می‎دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم. بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می‎کنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقع‎ها این نفس سرکش سراغ من می‎آمد و مرا گول می‎زد، وسوسه می‎شدم، نق می‎زدم، در درونم اعتراض ایجاد می‌شد اما خدا مرا کمک می‌کرد، متوجه می‌شدم، پشیمان می‌شدم، توبه می‌کردم و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردم و مرا می‌پذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود. خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم. از همه دوستان و آشنایان حلالیت می‎طلبم، از امام و مولایم حضرت آیت‌الله‎العظمی سید علی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان‌شاءالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند. از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمی‌توانستم خدمتگزار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند. تشکر دارم از همسر عزیزم که هم‌سنگر و همراه خوبی بودند، خداوند ان‌شاءالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش می‌کنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کم مهری‌ها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت‌فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد. فرزندانم را سفارش می‌کنم و تأکید بر حفظ ارزش‌های اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزش‌هایش می‌توانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزش‌هاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم. برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آن‌ها و زندگی با آن‌ها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم. از همه آشنایان و دوستان می‌خواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر ان‌شاءالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم! هیچ‌گونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت. بنده گنهکار حسین همدانی هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
☘ مثل تمام شهدا، عاشق و گوش به فرمان حضرت آقا بود، سخنرانی و صحبتهای ایشان را به دقت گوش می داد. 🍃 یکبار بهش گفتم دقت کردی به وصیت نامه شهدای دفاع مقدس، اکثرا و یا شاید همشون توصیه ای درباره امام خمینی (ره) کردند، که امام رو تنها نگذارید، گوش به فرمان رهبر باشید و… بعد هم گفتم الان هم وصیت نامه شهدای مدافع حرم همینطوره. نقطه مشترک همه وصیت نامه های شهدای مدافع، توصیه شون به مطیع رهبر بودن، گوش به فرمان آقا بودنه. ☘ مکثی کرد و گفت: " باید بیشتر از اینها درباره ولایت و حضرت آقا بگویند. هرچه بگیم باز هم کمه. باید کتابها نوشته بشه و حرفها زده بشه انقدر که مهمه" ✍ به نقل از همسر شهید هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🌹🍃 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃
🌹🍃 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃 :بانو بهناز ضرابی.. فصل چهاردهم ..( قسمت نهم )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 سمیه را زمین گذاشت و گفت: اول آبگوشتمان را بیاور که گرسنه ام. اسمت را نوشته ام باید بروی برای روحیه ات خوب است خدیجه و معصومه را من نگه می دارم. تو هم مهدی و سمیه را ببر. اسم شینا را هم نوشتم. گفتم: شینا که نمی تواند بیاید خودت که میدانی از وقتی سکته کرده مسافرت برایش سخت شده به زور تا همدان می آید آن وقت این همه راه نه شینا نه. گفت: پس می گویم مادرم باهات بیاید. این طوری دست تنها هم نیستی. گفتم: ولی چه خوب می شد خودت می آمدی . گفت: زیارت سعادت و لیاقت می خواهد که من ندارم. خوش به حالت. برو سفارش ما را هم به امام رضا بکن. بگو امام رضا شوهرم را آدم کن. گفتم: شانس ما را می بینی. حالا هم که تو همدانی من باید بروم. یک دفعه از خنده ریسه رفت گفت: راست می گویی ها!اصلا تو باید این خانه باشی یا من. همان شب ساکم را بستم و فردا صبح زود رفتیم سپاه قرار بود اتوبوس ها از آنجا حرکت کنند. توی سالن بزرگی نشسته بودیم سمیه بغلم بود و مهدی را مادر شوهرم گرفته بود. خدیجه و معصومه هم پیشمان بودند. برایمان فیلم سینمایی گذاشته بودند تا ماشین ها آماده شوند خانمی توی سالن آمد و با صدای بلند گفت: خانم محمدی را جلوی در می خواهند. سمیه را دادم به مادر شوهرم و دویدم جلوی در. صمد روی پله ها ایستاده بود با نگرانی پرسیدم:چی شده؟! گفت: اول مژدگانی بده. خندیدم و گفتم: باشد برایت سوغات می آوردم. آمد جلوتر و آهسته گفت: این بچه که توی راه است قدمش طلاست. مواظبش باش. و همان طور که به شکمم نگاه می کرد می گفت: اصلا چطور است اگر دختر بود اسمش را بگذاریم قدم خیر. می دانست که از اسمم خوشم نمی آید به همین خاطر بعضی وقت ها سر به سرم می گذاشت. گفتم: اذیت نکن جان من زود باش بگو چی شده؟! گفت: اسممان برای ماشین در آمده. خوشحال شدم. گفتم: مبارک باشد. ان شالله دفعه دیگر با ماشین خودمان می رویم مشهد. دستش را رو به آسمان گرفت و گفت: الهی آمین. خدا خودش می داند چقدر دلم زیارت می خواهد وقتی دوباره برگشتم توی سالن با خودم گفتم: چه خوب صمد راست می گوید این بچه قدر خوش قدم است اول که زیارت مشهد برایمان درست شد حالا هم که ماشین خدا کند سومی اش هم خیر باشد. هنوز داشتیم فیلم سینمایی نگاه می کردیم که دوباره همان خانم صدایم کرد: خانم محمدی را جلوی در کار دارند. صمد ایستاده بود جلوی در گفتم: ها چی شده؟!سومی اش هم به خیر شد؟! خندید و گفت: نه دلم برایت تنگ شده بیا تا اتوبوس ها آماده می شوند برویم با هم توی خیابان قدم بزنیم. خندیدم و گفتم: مرد خجالت بکش مگر تو کار نداری؟ گفت: مرخصی ساعتی می گیرم گفتم: بچه ها چی؟! مامانت را اذیت می کنند. بنده خدا حوصله ندارد. گفت: می رویم تا همین نزدیکی آرامگاه بابا طاهر و بر می گردیم. گفتم: باشد تو برو مرخصی ات را بگیر و بیا تا من هم به مادرت بگویم. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
همه لطف کنید با سه هشتگ نشر بدین... یه نفرم پروفایلشو عوض کنه و بقیه ببینن و بخونن کار خودشو کرده... حتی اگه خودش نخونه
میگن وقتایی که بنده میخواد یه گناه بزرگ انجام بده خدا به فرشتگان یا همون کرام الکاتبین میگه فرشته ها شما ها برید... من و بندمو تنها بزارید .. ما باهم یه کار خصوصی داریم.. که نکنه مورد لعن ملائکه واقع شیم..که آبرومون نره... انقدر عشق و این همه بی وفایی؟! 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
12-Haftegi_990620_6.mp3
15.9M
....😭 خیلی وقته نوکرت قافیه را باخته آقا...😭 🎤: کربلایی سیدرضانریمانی 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
همه گوش کنند.mp3
12.36M
... پشت پرده 🌷🕊 و اغتشاشات سالهای ۹۶ تا ۹۸ گرانی بنزین و حواشی بعد از آن تا اخراج آذری جهرمی وزیر ارتباطات از جلسه شورای عالی امنیت ملی توسط آقای رئیسی و سردار سلامی ... 🎤: با سخنرانی دکتر کامران غضنفری استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتاب نیمه پنهان هاشمی و کتاب راز قطعنامه این فایل صوتی مهم را کنید و در نشر آن همت کنید ... 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهداو الصدیقین🕊🌷 🌷🕊#معرفی_سردار_شهید_حاج_حسین_همدانی🌷🕊 نام و نام خانوادگی: حاج حسین همد
🕊🌷🌷🕊 شهيد سيد سجاد حسيني در خانواده اي مذهبي و متدين در شهر منجيل ديده به جهان گشود. وي علاقه شديدي به اشتغال در نيروي انتظامي داشت. در اواخر سال ۱۳۸۹ وارد نيروي انتظامي مي شود و پس از طي نمودن دوره آموزشي به مدت چهار سال در شهرستان انزلي مشغول به خدمت مي شود. وي پس از طي اين دوران به محل سكونت خود منجيل منتقل مي گردد و پس از ۶ ماه خدمت در اين منطقه توسط فرد شرور و سابقه دار زنداني در اثر اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نائل مي گردد. شهيد تنها فرزند ذكور خانواده بوده است. علت شهادت : درگیری با اشرارمسلح عامل شهادت : اصابت گلوله شرح علت شهادت : توسط فرد شرور و سابقه دار زنداني در اثر اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نائل مي گردد هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🌹🍃 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃
🌹🍃 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌷🕊 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌹🍃 :بانو بهناز ضرابی.. فصل چهاردهم ..( قسمت دهم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 دوباره برگشتم و توی سالن نشستم. فیلم انگار تمام شدنی نبود. کمی بعد همان خانم آمد و گفت: خانم ها اتوبوس آماده است. بفرمایید سوار شوید. سمیه را بغل کردم مهدی هم دستش را داد به مادر شوهرم. خدیجه و معصومه هم بال چادرم را گرفته بودند طفلی ها نمی دانستند قرار نیست با ما مشهد بیایند شادی می کردند و می خواستند زودتر سوار اتوبوس شوند. توی محوطه که رسیدیم، دیدم صمد ایستاده است. توی محوطه که رسیدیم دیدم صمد ایستاده آمد جلو و دست خدیجه و معصومه را گرفت و گفت: قدم مرخصی ام را گرفتم اما حیف نشد. دلم برایش سوخت گفتم: عیب ندارد برگشتنی یک شب غذا می پزم می آییم بابا طاهر. صمد سرش را آورد نزدیک و گفت: قدم کاش می شد من را بگذاری توی ساکت با خودت ببری. گفتم: حالا مرا درک می کنی؟!ببین چقدر سخت است. خانم ها آرام آرام سوار اتوبوس شوند ما هم نشستیم کنار شیشه. صمد دست خدیجه و معصومه را گرفته بود و بچه ها گریه می کردند. می خواستند با ما بیایند اولین باری بود که آن ها را تنها می گذاشتم. بغض گلویم را گرفته بود هر کاری می کردم گریه نکنم نمی شد. سرم را بر گرداندم تا بچه ها گریه ام را نبینند کمی بعد دیدم صمد و بچه ها آن طرف تر روز پله ها ایستاده اند و برایم دست تکان می دهند. تند تند اشک هایم را پاک کردم و به رویشان خندیدم. اتوبوس که حرکت کرد صمد را دیدم که دست بچه ها را گرفته و به دنبال اتوبوس می دود. همان طور که صمد می گفت شد زیارت حالم را از این رو به آن رو کرد. از صبح می رفتیم می نشستیم توی حرم . نماز قضا می خواندیم و به دعا و زیارت مشغول می شدیم گاهی که از حرم بیرون می آمدیم تو برویم هتل. نیمه های راه پشیمان می شدیم. نمی توانستیم دل بکنیم. دوباره برمی گشتیم حرم. یک روز همان طور که نشسته بودم و چشم دوخته بودم ضریح یک دفعه متوجه جمعیتی شدم که لا اله الا الله گویان وارد حرم شدند. چند تا تابوت آرام آرام روی دست های جمعیت جلو می آمد مردم گل و گلاب به طرف تابوت پرت می کردند وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم این ها شهدای مشهدی هستند که قرار است امروز تشییع شوند. نمی دانم چطور شد یاد صمد افتادم و اشک توی چشم هایم جمع شد. بچه ها را به مادر شوهرم سپردم و دویدم پشت سر تابوت ها. همه اش قیافه صمد جلوی چشمم می آمد اما هر کاری می کردم نمی توانستم برایش دعا کنم حرفش یادم افتاد که گفته بود: خدایا آدمم کن. دلم نیامد بگویم خدایا آدمش کن. از نظر من صمد هیچ اشکالی نداشت. آمدم و کناری ایستادم و به تابوت ها که روی دست مردم حرکت می کرد نگاه کردم و غم عجیبی که ان صحنه داشت دگرگونم کرد همان جا ایستادم تا شهدا طوافشان تمام شد و رفتند یک دفعه دیدم دور و بر ضریح خلوت شد من که تا آن روز دستم به ضریح نرسیده بود حالا خودم را در یک قدمی اش می دیدم دست هایم را به ضریح قفل کردم و همان طور که اشک می ریختم گفتم: یا امام رضا خودت می دانی در دلم چه می گذرد. زندگی ام را به تو می سپارم. خودت هر چه صلاح می دانی جلوی پایم بگذار. هر کاری کردم توی دهانم نچرخید برای صمد دعا کنم. یک دفعه احساس کردم آرام شدم، انگار هیچ غصه ای نداشتم. جمعیت دور و برم زیاد شده بود و خانم ها بد جوری فشار می آوردند به هر سختی بود خودم را در دست جمعیت خلاص کردم و بیرون آمدم بوی عود و گلاب حرم را پر کرده بود. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا