eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
این چینی ها ورداشتن همینطوری خفاش رو پختن دادن دست مردم، تعجب هم می‌کنن که چرا ویروس به مردم انتقال پیدا کرده. خفاش رو باید ۲۴ ساعت بذاری تو ماست و کیوی که قشنگ کروناهاش کشته بشه و بافت گوشتش شل بشه.😂😂😂 جهت خنده بود ببخشید😄 ان شاءالله ديگه تکرار نمی کنند😐 آغاز دهه مبارک فجر گرامی باد🌹🍃
‌ فَاذْكُرُونِی ... بگو خدایاشڪرٺ ... یهو دیدے خدا هم پاے آرزوٺو امضاڪرد ... وَكَانَ اللَّـهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ... ڪار ڪھ نشد ندارھ ...🌸🍃
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🏴 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 #
🏴 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 :بانو بهناز ضرابی.. فصل سیزدهم ..( قسمت ۶)🏴 🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴 تلو تلو خوران سمیه را برداشتم و بدو بدو دویدم طبقه اول سمیه ترسیده بود. گریه می کرد و آرام نمی شد. بچه ها هنوز داشتند توی همان اتاق بازی می کردند آن قدر سر گرم بودند که متوجه صدای بمب نشده بودند. خانم های دیگر هم سراسمیه پایین آمدند. بچه ها رو صدا کردیم که دوباره صدای انفجار دیگری ساختمان را لرزاند. این بار بچه ها متوجه شدند و از ترس به ما چسبیدند یکی از خانم ها اتاق به اتاق رفت و همه را صداکرد وسط سالن طبقه اول. ده پانزده نفری آدم بزرگ بودیم و هفت هشت تایی هم بچه. بوی تند باروت و خاک سالن را پر کرده بود. بچه ها گریه می کردند ما نگران مردها بودیم یکی از خانم ها گفت: تا خط خیلی فاصله نداریم. اگر پادگان سقوط کند ما اسیر می شویم. با شنیدن این حرف دلهره عجیبی گرفتم. فکر اسارت خودم و بچه ها بدجوری مرا ترسانده بود. وقتی اوضاع کمی آرام شد دوباره به طبقه بالا رفتیم پشت پنجره ایستادیم و رد دودها را گرفتیم تا حدس بزنیم کجای پادگان بمباران شده که بک دفعه یکی از خانم ها فریاد زد: نگاه کنید آنجا را یا امام هشتم. چند هواپیما در ارتفاع پایین در حال پرواز بودند ما حتی رها شدن بمب هایشان را هم دیدیم. تنها کاری که در آن لحظه از دستمان بر می آمد این بود که دراز بکشیم روی زمین. دست ها را روی سرمان گذاشته و دهانمام را باز کرده بودیم فریاد می زدیم بچه ها دست ها را روی سرتان بگذارید. دهانتان را نبندید. خدیجه و معصومه و مهدی ازبه من چسبیده بودند و جیک نمی زدند اما سمیه گریه می کرد. درهمان لحظات اول صدای گرومپ گرومپ انفجار های پشت سر هم زمین را لرزاند با خودم فکر می کردم دیگر همه چیز تمام شد. الان همه می میریم یک ربعی به همان حالت دراز کشیدیم.بعد یکی یکی سرها را از روی زمین بلند کردیم. دود اتاق را برداشته بود. شیشه ها خرد شده بود اما چسب هایی که روی شیشه ها بود. نگذاشته بود شیشه ها روی زمین یا روی ما بریزد همان توی پنجره و لا به لای چسب ها خرد شده و مانده بود خدا را شکر کردیم کسی طوری نشده صداهای مبهم و جور واجوری از بیرون می آمد یکی از خانم ها گفت: بیایید برویم بیرون اینجا امن نیست. ...🏴 🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴 ...‌ ...🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌴 #یازینب...
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃 #قسمت_بیست_و_هفتم🌹🍃 عمو میخواست مرا از اتاق بابا بیرون ببرد... اما من مقاوم
🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃🌷🍃🌹 به خانه آمد... رفتم کنارش ،نگاهش کردم... ...راستشو بگو مرگ ریحانه...بابا رفت؟ مامان مرا در آغوش گرفت و بلند بلند گریه کرد... خیلی بی تابی میکرد... از صحبت هایش ،از گریه هایش،به وضوح میشد فهمید که چه رنجی را متحمل میشود... مهدی با گریه های ما از خواب بیدار شد... مامان وقتی او را دید،خودش را جمع و جور کرد، لبخند تلخی زد و او را در آغوش کشید... با نگاهش به همه ما فهماند جلوی مهدی چیزی بروز ندهیم. نمیدانم شب را چگونه تاب آوردم... اما پلک روی هم نگذاشتم. شب سختی بود برایم... خیلی سخت. تکیه گاهم ، پدرم ،امید زندگی ام را از دست دادم. باورم نمیشد... فکرش را نمیتوانستم بکنم. ،کار های مراسم صبح را انجام دادند... صبح که شد،دم دمای طلوع آفتاب خانه مان داشت پر میشد از غریبه و آشنا و همسایه... پدرم کوچک ترین آزاری به کسی نرسانده بود... همه ناراحت بودند... من یا در حال گریه و فریاد بودم، یا در سکوت و بهت،خیره به گوشه ای... بابا را آورد، نوار مشکی گوشه عکس نبود او را به رخ میکشید. جگرم آتش گرفته بود... حال خوبی نداشتم. عمو آمد کنارم نشست،فشارم را گرفت... برای اولین بار ،فشار خونم به شدت بالا رفته بود. نگران بود... سرم را روی پایش گذاشت و موهایم را نوازش کرد. قربون اشکات بشم ریحانه...میدونم سخته عمو، ولی خودتو داغون نکن...ما تحمل نداریم ببینیم جیگر گوشه داداش علی اینطوری باشه. صدایم گرفته بود... خیلی آرام و بی رمق صحبت میکردم... ...من بابامو میخوام ،دلم براش تنگ شده.توروخدا بگو بزارن برای آخرین بار ببینمش... باشه دورت بگردم،چشم...هر چی تو بخوای.فقط الان آروم باش فشارت خیلی بالاست. نمیتوانستم آرام باشم. غم نبود بابا سنگین تر از چیزی بود که فکرش را میکردم... من آن شب طعم تلخ و گس یتیمی را چشیدم... تحمل این اتفاق ناگوار برای من غیر ممکن بود. ...🌹🍃 🌹🍃 🌺🍃 .... ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
: بچه‌ها...! از آقا معرفت بگیرید؛ معرفت به مأموریت. مأموریتی که یه روز (علیه‌السلام ) گفت جوانان بنی هاشم بیایید، نعش علی‌اکبر به خیمه رسانید... یه روز (ره) گفت دزدی آمده است و سنگی انداخته، جوانها! بریم ... و امروز میگه جوانها بلند شید آماده شید میخوایم پرچم رو بزنیم به بالاترین قلل دولت عظمای حضرت مهدی(عج)... 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۱۳_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان فریمان) (۱۲۹۸ ه.ش) شهید محمدرضا باصر🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۳۸ ه.ش) شهید رضا بختیاری🌷 (استان تهران، شهرستان شمیران) (۱۳۳۹ ه.ش) شهید مجید عزیزی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۱ ه.ش) شهید مرتضی رحیمی زارچی🌷 (استان یزد، شهرستان یزد، شهر زارچ) (۱۳۴۹ ه.ش) شهید سیدمحمدرضا صالحی🌷 (استان خوزستان، شهرستان آبادان) (۱۳۵۶ ه.ش) شهید محمود ایزدی ارغا🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید علی مقسمی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید حسین شکوری🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید منصور اسدی فرد🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی اصغر زارع دیو کلایی 🌷 (استان مازندران، شهرستان جویبار) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید سیدامیرحسین چترنور🌷 (استان گیلان، شهرستان آستانه اشرفیه) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید احمد ناطق🌷 (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید امین رضایی🌷 (استان کرمانشاه، شهرستان هرسین) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید ماشاءالله احمدپور گهرتی🌷 (استان کرمان، شهر بابک) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید بهنام خرم‌بخت🌷 (استان تهران، شهرستان شهریار) (۱۳۶۵ه.ش) شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۷ ه.ش) شهید حبیب‌الله چترایی🌷 (استان اصفهان، شهرستان نجف آباد) (۱۳۷۲ ه.ش) شهید یعقوب استانستی🌷 (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۷۲ ه.ش) خلبان شهید حسین عابدی🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) خلبان شهید امین علی‌زاده🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) خلبان شهید سیدجواد سیدصالحی🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) شهید مرتضی رستگار🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) شهید کیومرث محمودی🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) شهید احمد صلبی🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) شهید اکبر قریشی🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) شهید رضا رحمانی🌷 (۱۳۷۸ ه.ش) شهید مدافع حرم سیداحسان حاجی‌حاتم‌لو 🌷 (استان گلستان، شهرستان گرگان) (۱۳۹۳ ه.ش) شهید مدافع حرم حبیب رحیمی‌منش 🌷 (استان خوزستان، شهرستان اندیمشک) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم علی اکبر عربی🌷 (استان مرکزی، شهرستان خمین، روستای سرکوبه) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم عباس کردونی🌷 (استان خوزستان، شهرستان کارون) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم احمد مجدی🌷 (استان خوزستان، شهرستان دزفول) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم محمدحسین سراجی 🌷 (استان بوشهر، شهرستان گناوه) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم علی محمد حسینی کاهکش🌷 (استان خوزستان، شهرستان مسجدسلیمان) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم حجت باقری🌷 (استان فارس، شهرستان فراشبند) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم علیرضا حاجیوند قیاسی🌷 (استان خوزستان، شهرستان دزفول) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم سیدسجاد روشنایی🌷 (استان مرکزی، شهرستان کمیجان، روستای روشنایی) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم محمدعلی قلی‌زاده 🌷 (استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان بروجن) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم محمدابراهیم توفیقیان🌷 (استان خراسان شمالی، شهرستان اسفراین) (۱۳۹۴ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
ایران بیش از ۳۰ هزار واحد مسکونی در سوریه می‌سازد محمودزاده معاون وزیر راه: تفاهم اولیه انجام شده بین ایران و سوریه، ساخت حدود ۳۰ هزار واحد مسکونی است تا سازندگان بخش خصوصی ما بتوانند در شهرهای مختلف این کشور سرمایه گذاری کرده و ساخت و سازهای خود را آغاز کنند. .... ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🏴 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 #
🏴 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 :بانو بهناز ضرابی.. فصل سیزدهم ..( قسمت ۷)🏴 🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴 بلند شدیم و از ساختمان بیرون آمدیم دود و گرد غبار به قدری بود که به زور چند قدمی مان را می دیدیم مانده بودیم حالا کجا برویم یکی از خانم ها گفت: چند روز پیش که نزدیک پادگان بمباران شد حاج آقای ما خانه بودگفت اگر یک موقع اوضاع خراب شد توی خانه نمانید بروید توی دره های اطراف. بعد از خانه های سازمانی سیم خاردادهای پادگان بود اما در جایی قسمتی از آن کنده بود و هر بار که با صمد یا خانم ها می رفتیم پیاده روی از آنجا عبور می کردیم اما حالا با این همه بچه و این اضطراب و عجله گذشتن از لای سیم خار دار و چاله چوله ها سخت بود بچه ها را نمی امدند نق می زدند و بهانه می گرفتند نیم ساعتی از آخرین بمباران گذشته بود ما کاملا از پادگان دور شده بودیم و‌به رودخانه خشکی رسیده بودیم که رویش پلی قدیمی بود کمی روی پل ایستادیم و از آنجا به پادگان و خانه های سازمانی نگاه کردیم که ناگهان چند هواپیما را وسط آسمان دیدیم هواپیماها آن قدر پایین آمده بودند که ما به راحتی می توانستیم خلبان هایشان را ببینیم حتی داشتیم خلبان ها هم را می دیدند. از ترس ندانستیم چطوری از روی پل دویدیم و خودمان را رساندیم زید پل کمی بعد دوباره صدای چند انفجار را شنیدیم یکی از خانم ها ترسیده بود می گفت اگر خلبان ها ما را ببینند. همین جا فرود می آیند و ما را اسیر می کنند. هر چه برایش توضیح می دادیم که روی این زمین ها هواپیما نمی تواند فرود بیاید قبول نمی کرد و باز حرف خودش را می زد و بقیه را می ترساند ما بیشتر نگران خانمی بودیم که حامله بود سعی می کردیم از خاطرات مان بگوییم یا تعریف هایی بکنیم تا او کمتر بترسد اما هواپیماها ول کن نبودند تقریبا هر نیم ساعت هفت هشت تایی می امدند و پادگان را بمباران می کردند دیگر ظهر شده بود . نه آبی همراه خودم آورده بودیم نه چیزی برای خوردن داشتیم. بچه ها گرسنه بود بهانه می گرفتنداز طرفی نگران مردها بودیم اینکه اگر بروند سراغمان نمی دانند کجاییم. ...🏴 🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴 ...‌ ...🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ بگو: که شما را از آن‌ (تاریکی‌ها) و از هر اندوهی نجات می‌دهد ... ۶۴
🔸اصرارهای عجیب امریکا برای مشارکت در روند بررسی و مهار ویروس در چین 🔹ترامپ: مقامات آمریکایی برای مبارزه با این ویروس پیشنهاد کمک های زیادی را به دولت چین ارائه کرده‌اند، اما چین پیشنهاد کمک های امریکا را نپذیرفت. 🔹دستایر ارشد ترامپ: برای می‌خواهیم ببینیم چه اتفاقی افتاده است اما آن را متوقف کردیم. 🔹رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید: چین در مقایسه با موارد مشابه قبلی بسیار بازتر رفتار می کرد. 🔸پیش از این وزیر بازرگانی امریکا در برنامه ای با موضوع راه های تضعیف اقتصادی چین، گفته بود: کرونا سود اقتصادی فراوانی برای امریکا دارد و حتی باعث اشتغالزایی می شود، چون یکی از آثار آن این است که تولیدکنندگان آمریکایی را مجاب می کند چین را ترک کرده و در آمریکا و با به‌کارگیری نیروی کار آمریکایی، کارشان را ادامه دهند. ✔️در فضای غیررسمی شایعاتی مبنی بر دست داشتن رقیبان اقتصادی و سیاسی چین در شیوع کرونا مطرح است و گفته می شود: بررسی آثار و تبعات و دریافت اطلاعات از جزئیات فعالیت و مقاومت ویروس، آخرین مرحله چنین پروژه هایی است. 🏴 🏴 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹           🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۱۴_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان خوی) (۱۳۳۳ ه.ش) شهید فرامرز بیابانی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۱ ه.ش) شهید مدافع حرم عباسعلی علیزاده 🌷 (استان مازندران، شهرستان جویبار) (۱۳۴۴ ه.ش) شهید صادق دمیرچلی🌷 (استان قزوین، شهرستان بوئین زهرا) (۱۳۴۵ ه.ش) شهید علی‌اکبر توانگر رنجبر🌷 (استان البرز، شهرستان کرج) (۱۳۴۶ ه.ش) شهید عباس خداجو گراکویی🌷 (استان گیلان، شهرستان فومن، روستای گراکو) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید ناصر اسدی🌷 (استان مازندران، شهرستان فریدونکنار) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید عباسعلی چوپانی 🌷 (استان سمنان، شهرستان دامغان) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید عباس جعفری🌷 (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید حسین رسول‌زاده🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید حسین رمضانی مقدم🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان گناباد) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید ولی جورنبیان 🌷 (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید سیدالله زکی‌پور ده برآفتاب🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان بویراحمد، روستای ده برآفتاب) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی 🌷 (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید امان‌الله درخشان🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، روستای چاه روغنی) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید رحیم رست🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان گچساران، روستای شامبراکان) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید کریم خوشرو برالیکه🌷 (استان لرستان، شهرستان الشتر) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید محمدحسین باغ شیرین🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان کهگیلویه، روستای پلکی) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید ابوالفتح دلنسب🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان کهگیلویه، روستای نرماب) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید نظر جمشیدی🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، روستای باغچه جلیل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید غلامرضا بهلول‌بندی🌷 (استان مرکزی، شهرستان محلات) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید مهرداد وعظی🌷 (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علی نقی نوروز محمدی🌷 (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید علی مهجوری کفشگری🌷 (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید نصرت‌الله شریفی صحی🌷 (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای صح) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید محمد صبوری🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۷۸ ه.ش) شهید محمدجواد نبی‌پور🌷 (۱۳۹۳ ه.ش) شهید مدافع حرم احمد رضایی🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان کاشمر، روستای اوندر) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم محسن قاجاریان 🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان نیشابور) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید مدافع حرم مرتضی ترابی کمالی🌷 (استان همدان، شهرستان بهار) (۱۳۹۴ ه.ش) شهید علی حسن بخردان🌷 (استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان یاسوج، دهستان دشتروم) (۱۳۹۵ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
.‌. 🌹🍃 این همه در اینترنت و کتابها میگردی دنبال اینکه چی گفته چی گفته، این همه این در و آن در میزنی، چی شد آخر؟ تو هنوز جواب رو تلخ میدی!! میخوای بشی بنده خدا؟! .... ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2