eitaa logo
درد دل... و داستان های اهل بیت علیهم السلام
9 دنبال‌کننده
7 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
____~••°°🕊💢🕊°°••~_____ .. نوزده سال ﻏﻢ ﻓﺮﺍﻕ... ..🌹🕊 🕊🌷بسم رب الشهداء والصديقين 🌷🕊 ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ‏« ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ !« ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﭼﺮﺍ؟ ﺁﺧﺮ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ‏« ﺧﻮﺍﻫﺶ ‏» ، ‏«ﺣﺴﺮﺕ ‏» ، ‏« ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ‏» ﻭ ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺴﯿﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ . ﻧﺴﯿﻢ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺭﻧﮕﺶ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﺪ ﮐﺒﻮﺗﺮ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﺎﻧﻢ ... ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ، ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﺎﻧﺶ ﻫﻤﻪ ﺍﺑﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺑﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﻤﺖ ﺩﻧﯿﺎ. ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻮﯼ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﺩﯾﺪ ! ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﺑﺮ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ، ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪ ﮐﺰ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ. ﻧﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﯿﺪ ﺗﻮﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ، ﻭ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺎﺭﺍ ﻫﻢ ﺿﻤﯿﻤﻪ ﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. ﺍﻭ ﺣﺘﻤﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﮔﺮﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺳﺖ! ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﯼ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺁ ﺳﻤﺎﻥ ﺩﻭﺧﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺴﯿﻢ ﺩﯾﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻡ. ﻧﺴﯿﻢ ﻧﮕﺎﺷﺖ ﻫﺮ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺳﺮﻭﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺩﻝ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﺍﻡ... ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﺩﺭ ﻫﻢ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﺎﻩ ﻧﺴﯿﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﺿﺠﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻻﯼ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻗﺼﺎﻧﺪﻧﺸﺎﻥ ﺗﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ. ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ... ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﻇﺎﻫﺮﺵ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺑﻘﭽﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ! ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺩﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﻬﻨﻪ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ... ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺳﺖ؛ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ! ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ... ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﺟﻮﺷﺶ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺍﺯ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﯿﺎﻥ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﮔﺸﺘﻦ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺑﻬﺎﺭ. ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺍﻫﺸﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻫﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ! ﺍﻧﮕﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻋﻄﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﺪ! ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﭼﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ! ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﻧﮑﻨﻨﺪ. ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﻣﻐﻠﻄﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺴﺎﺏ ﺣﺬﻑ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ! ﻭ ﭼﻪ ﻏﺎﻓﻠﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﻩ ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ! ﻭ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺸﻖ ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ‏« ﻟﯿﺲ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻻ ﺍﻟﻤﺤﺒﺔ ‏» ﺩﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﯿﺴﺖ...🌹🍃 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 شهید یعنی رهایی تا خدایی شهید یعنی دلیــر آریایی . شهید یعنی ستم را پاک کردن شهید یعنی منم را خاک کردن . شهید یعنی خدا را یاد کردی دلِ پاک نیاکان شاد کردی . شهید یعنی که انسان در قفس نیست نشان زنـده بودن در نفس نیست . شهید یعنی تو فرزنـد کوروشی علیه زشت مردان می خروشی . شهید یعنی تو لیلای خدایی از آن بهتر حسین کربلایی . شهید یعنی تهِ نــام آورانی چه از کیشی چه از مازندرانی . شهید یعنی تو خویت رام گشته دلت پیش خـــدا آرام گشته . شهید یعنی کمــانداری چو آرش به کف گیری بدن را سمت آتش . شهید یعنی که شیر پاک خورده کسی که سربلنــد بی باک مرده . شهید یعنی تو عشق را درک کردی به سمت نور زمین را ترک کردی . شهید یعنی خـدا، ناموس،میهن هزارن بار خداحافظ ازاین تن‌... ...😭 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
... ... ...😔 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 دلم گرفته بچه ها،بریم کنار شهدا... از یادمون رفت جبهه و،جاموندیم از قافله ها یه تیکه استخون فقط سهم یه مادر شده و همون جوونش که میگفت،میرم نخوری غصمو کرببلا نرفتم و،قسمت من شلمچه شد اروند و کارون و فکه،دو کوهه و حلبچه شد آی شهدا التماس دعا ،راه و درست نرفتیم جای راه شما فقط،بی غیرتی گزاشتیم وصیت شما این بود،اطاعت از ولایت تو رو خدا یه ذره هم،به ما کنید عنایت تا پای جون هستیم پیش رهبرمون سید علی دعا کنید شهید بشیم،آخه داره یه عالمی آی ...😭 یاد امام و شهدا دل و میبره کرببلا دعا کنید قسمت بشه ما هم بریم کرببلا نمیدونم چه سریه،وقتی میرم طلاعیه جاتون خالی نمیدونید،عجب حال و هواییه همون جایی که چمران و باکری ها پرپر شدند همون جایی که خیلی ها،مثل همت بی سر شدند همون جایی که خیلی ها هنوز زیر خاک خوابیدند یه عالمه مادری که چند سالیه چشم امیدند اون مادری که نداره حتی نشونی یه پلاک مادری که نمیدونه این بچشه که زیر خاک آی مادرای شهدا،از شما هم التماس دعا 😔 چند سالیه که ماها از این قافله جا مونده ایم😔 ۱۳۹۴/۰۹/۲۹ 🌿🌹 ✨🌿🌹 ❤️✨🌿🌹 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
.... 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود برایت می نویسم ، آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها ، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است ای شهیدم، می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟!… با این زبانم که پر از گناه است؟نه نمی توانم! چگونه می شود مهمان آسمان باشم و با زبان زمینی خود صحبت کنم نمی دانم ، چه کنم ؟ پس با زبان کودکی ام برایت می نویسم چرا که به آسمان نزدیک تر است وقتی کوچکتر بودم، مادرم همیشه از تو می گفت ، از خوبی هایت، از نماز شب هایت، از وفاداری هایت و بالاخره از گذشت و ایثارت … من از تو فقط همین ها را به یادگار دارم هر صبح تصویر تو را می نگرم تا شاید تو هم به من نظری کنی مادرم می گفت تو هر پنجشنبه وقتی که به مدرسه ی طلبه قم می رفتی به خانه ما هم سری می زدی . نمی دانم، آیا الان هم می آیی؟ حتما ، تو می آیی . باور کن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس می کنم اما چرا نمی بینمت ؟ چرا صورت پر نورت را برایم نما یان نمی کنی ؟ می دانم ، این تقصیر چشم های من است. آن قدر گناه کرده ام که این گناهان چون پرده ای روی چشم ها یم شده اند و من تو را نمی بینم ای کاش دستم را می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نمی کردم . ای شهیدم ، تو اتینک در آسمان ها ماه مجلس شده ای عین ستاره ها چه زیبا می درخشی خوش به حال آن شبی که تو به آن نور می دهی تو به آن آرامش می دهی ای کاش من هم شب ها به جای خفتن در زمین در آسمان ها بودم. 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~--- 🌷🕊 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
...با و ....🌷🕊 سلام ، دعا کنید واسمون 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 سلام رفیقم …. سلام لاله خونینم…. سلام همراه من در سخت ترین شرایط زندگی…. سلام یاور امام زمانم …. سلام … قراره باهات روی کاغذ حرف بزنم . خیلی حرف داشتم اما ذهنم یه دفعه خالی شد . انگار هیچی ندارم برات بگم . الان اینجام کنار شما ٬ کنار تربت پاک شما ٬ شما شهدای گمنام …. گمنامید اما از همه مشهورتر … این روزا دل همه خونه ٬ دل آقام ٬ دل رهبر ٬ دل شما ٬ دل مردم و دل من … تو دلم خیلی چیزاست که به کسی نمی تونم بگم جز به شما . آی شهدا …. تا کی این همه نامردمی ها … پس کی آقامون میاد . اون آقایی که این روزا از همه مظلومتره . حتی از جد بزرگوارشون مولا علی (علیه‌السلام). شما دعا کنید …. دعا کنید برا ظهور آقام … دعا کنید برا دل آقام برا دل من برا دل …. برام دعا کنید… می گن به هرکی بگی التماس دعا یه دینی میشه به گردنش و باید برات دعا کنه . پس شما هم برام دعا کنید. برا همه دعا کنید . دعا کنید که شرمنده نشم … شرمنده خدا ٬شرمنده آقام ٬ شرمنده رهبر ٬ شرمنده شما و شرمنده دلم … آی شهدا التماس دعا...‌😭 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 🌷🕊 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
درد دل یا حرف حق...😭 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 دو جوان رعنای ایرانی به دست صهیونیست‌ها شهید شدند، مقامات سیاسی به اندازه‌ای که برای مرگ پدر و زن و پدرزن و فک و فامیل همدیگر عریضه می‌نویسند و به خبرگزاری‌ها می‌دهند تا منتشر کنند، یکی‌شان یک پیام تسلیت بابت شهادت این دو جوان عزیز ما منتشر نکرد، بیانیه‌ای فقط در حد روابط عمومی کل سپاه... همین و بس. سایت‌ها و خبرگزاری‌ها هم هیچ... یادم می‌آید وقتی دو تا خبرنگار در حادثه اتوبوس فوت شدند، تا ۴۰ روز و بعدش هم تا چند ماه کشور را درگیر کرده و پای همه را وسط کشیدند اما امروز برای این دو جوان هیچ... مانند هزاران نفری که رفتند و شهید شدند تا این‌ها بهتر و راحت‌تر پیام‌های تسلیت‌شان را برای هم بفرستند... بچه کدام مسوول در سوریه است یا در ماموریت امنیتی در خارج از کشور به سر می‌برد؟ شاید برای تجارت و سیاحت و درس خواندن و نهایت هم زندگی با پول بابایی به این کشور و آن کشور بروند، اما مانند دوران جنگ که پول‌دارها بچه‌هایشان را در بشکه‌های ۲۰۰ لیتری از راه دریا و یا سوار یابو از کوه‌ها از کشور فراری می‌دادند حالا هم داستان به همان منوال است. خیلی خودم را گرفتم تا این چهار خط را ننویسم، اما مگر شد... یک جو غیرت داشته باشیم باید بمیریم، نوشتن چیست... در این سال‌ها فقط و فقط مسوولان نگاه بود و نگاه. بنیاد شهید هم نهایتش از کار و کاسبی و هلدینگ بازی نجات پیدا کند شاید چندقاز مواجب ببرد تا.... بچه‌ها... بی تفاوت رد نشوید به خون تک تک این شهدا مدیون هستیم😔 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 🌷🕊 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
____~••°°🕊💢🕊°°••~_____ .. نوزده سال ﻏﻢ ﻓﺮﺍﻕ... ..🌹🕊 🕊🌷بسم رب الشهداء والصديقين 🌷🕊 ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ‏« ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ !« ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﭼﺮﺍ؟ ﺁﺧﺮ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ‏« ﺧﻮﺍﻫﺶ ‏» ، ‏«ﺣﺴﺮﺕ ‏» ، ‏« ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ‏» ﻭ ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺴﯿﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ . ﻧﺴﯿﻢ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺭﻧﮕﺶ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﺪ ﮐﺒﻮﺗﺮ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﺎﻧﻢ ... ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ، ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﺎﻧﺶ ﻫﻤﻪ ﺍﺑﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺑﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﻤﺖ ﺩﻧﯿﺎ. ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻮﯼ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﺩﯾﺪ ! ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﺑﺮ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ، ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪ ﮐﺰ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ. ﻧﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﯿﺪ ﺗﻮﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ، ﻭ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺎﺭﺍ ﻫﻢ ﺿﻤﯿﻤﻪ ﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﻡ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. ﺍﻭ ﺣﺘﻤﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﮔﺮﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺳﺖ! ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﯼ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺁ ﺳﻤﺎﻥ ﺩﻭﺧﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺴﯿﻢ ﺩﯾﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻡ. ﻧﺴﯿﻢ ﻧﮕﺎﺷﺖ ﻫﺮ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺳﺮﻭﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺩﻝ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﺍﻡ... ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﺩﺭ ﻫﻢ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﺎﻩ ﻧﺴﯿﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﺿﺠﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻻﯼ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻗﺼﺎﻧﺪﻧﺸﺎﻥ ﺗﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ. ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ... ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﻇﺎﻫﺮﺵ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺑﻘﭽﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ! ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺩﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﻬﻨﻪ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ... ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺳﺖ؛ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ! ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ... ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﺟﻮﺷﺶ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺍﺯ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﯿﺎﻥ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﮔﺸﺘﻦ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺑﻬﺎﺭ. ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺍﻫﺸﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻫﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ! ﺍﻧﮕﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻋﻄﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﺪ! ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﭼﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ! ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﻧﮑﻨﻨﺪ. ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﻣﻐﻠﻄﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺴﺎﺏ ﺣﺬﻑ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ! ﻭ ﭼﻪ ﻏﺎﻓﻠﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﻩ ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ! ﻭ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺸﻖ ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ‏« ﻟﯿﺲ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻻ ﺍﻟﻤﺤﺒﺔ ‏» ﺩﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﯿﺴﺖ...🌹🏴 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 🏴 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
دلنوشته..🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 سلام بر شما ای شهیدان راه حق سلام بر شما ای مجاهدان برای خون حسین (علیه‌السلام) دوباره کوچه کوچه دلم پر شده از عطر وجود شما کاش میشد در کنارتان بود.کاش میشد فرار کرد از همه نیرنگ ها و ناپاکی ها و بدی های روزگار ما... کاش میشد دوباره حضورتان غبار از دل های آلوده یمان بزداید... کاش باز هم میزها سنگر شوند و لباس های مجلل...همان لباس های خاکی و زیبا دلم گرفته از این همه رنگ و ریا اصلا بهتر است ننویسم.دلم لک زده برای سادگی... برای نور خدا... برای  شهدا... و فقط میگویم این منم  در راه مانده ای بی پناه و پرو بال شکسته ای که بی حضورتان توان پرواز ندارد....... شهدا التماس دعا...🌷🕊 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 🌷🕊 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
یادداشتی بر هفته ی دفاع مقدس یاد باد آن روزگاران یاد باد🌹🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 هوا کم کم روشن می‌شد... نه روشنِ روشن بلکه از ظلمت بیرون می‌آمد... صحنه‌ی تکان دهنده‌ای بود... قبلاً در تصاویر استاد فرشچیان مربوط به عصر عاشورا چیزهائی دیده بودم... ولی دیگر تصویر نبود ... یکی بی سر پیکری در جائی و سر در جای دیگر... دستی جدا از پیکر در جائی... سینه‌ای بشکافته در جائی... خدای من چه صحنه‌ی عجیبی... گلها پرپر شده و روی زمین خدا پراکنده... اینجا فکه است، مقتل عاشقانِ بی سر، پیکرهای قطعه قطعه شده آن سر علی است پسر این داوود است مهدی را نگاه کن ابراهیم دست‌ش از پیکرش جدا شده... دشت فکه بود و عاشقان پرپر شده... در جای جای این دشت، عزیزان چه خوش آرمیده بودند ... امّا عده‌ای هنوز جان داشتند و زخمی... و منتظر بروز صحنه‌های... اجازه بدهید صحنه‌ های بوجود آمده را نگویم... شاید مادری، خواهری این قصه را، نه نه ببخشید این غصه را بخواند و... امّا اجازه دهید با ایما و اشاره مطلبی را بگویم... رسیدن شمر بر پیکر... و خواهر نظاره گر ... ایوب زخمی بود و قادر به حرکت نبود مثل تعدادی از دوستان... و ما هم که قرار بود برگردیم بعثی‌ها هم کم کم داشتند می‌رسیدند... مرا صدا کرد... آهسته آهسته نزدیک پیکر زخمی ایوب شدم... نای حرف زدن نداشت خون زیادی رفته بود و رنگ ایوب زرد شده بود... رنگ عاشق زعفرانی خوشتر است اولین جمله‌اش این بود... داداش گِئدیرسیز ( داداش دارین میرین ) دلم آتیش گرفت خودم هم قادر نبودم کسی را حمل کنم و در رمل ببرم عقب... دید که ناراحت شدم برگشت فرمود: فقط یه پنج دقیقه‌ای کنارم باش و قوت قلبم تا نماز صبح‌م را بخوانم اینها که بیآن نمیذارن نماز آخرم رو بخونم... کنارش نشستم با دلی پر از خون و چشمی پر از اشک... تیممی بر خاک کربلا تکبیری که به عرش حق رسید شروع به نماز عشق... چند دقیقه‌ای بیش طول نکشید... سلام آخر را که گفت، برگشت به من گفت: داداش برو بعثی‌های بی حیا دارن میرسن... توی دلم می‌گفتم ای کاش شهید میشدی ایوب ... فاصله چندانی نمانده بود که بعثی‌ها برسند، بچه‌های زخمی قابل حرکت، کم کم از صحنه دور می‌شدند چون فرمان عقب نشینی صادر شده بود... دل کندن از ایوب سخت بود... فرمود: سنی آند وئریررم حضرت زینبه دور گِئد... ( تو را قسم به جان حضرت زینب پاشو برو ) بلند شدم گریه امانم را بریده بود... دوستان کمکم کردند تا خود را به عقب بکشم... تنها این را می‌گویم که من از ایوب دور می‌شدم و بعثی‌ها به ایوب نزدیک می‌شدند... چی شد الله اعلم... امان از دل زینب.... آگاه باشیم که وارث این شهدائیم... ✍ بازمانده 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 _••🍃🌹 ...🌹🍃••_ .... ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 روبیکا🌷👇🌹 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
... 😔 ...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 این همه جاهستند... آیا میدانید که:از نظر صنفی و دسته بندی ، از نظر تعداد در رتبه اول هستند؟! 🌷🕊 ۲۶ نفر از نماینده مجلس شورای اسلامی بودند؟!🌷🕊 ۲۰ نفر از در قوه قضاییه مسئولیت داشتند؟!🌷🕊 ۱۱۵ نفر از از ائمه جماعت و ائمه جمعه بودند؟!🌷🕊 ۲۳ نفر از در سوانح هوایی شهید شدند؟! ۷۲ نفر از غواص بودند؟! ۱۰۴۷ نفر از ، از نیروهای تبلیغی جبهه بودند؟!🌷🕊 ۲۵۵۰ نفر از آرپی‌جی زن، تک تیرانداز، بیسیم‌چی و امدادگر بودند؟!🌷🕊 ۵۰ نفر از از فرماندهان و مسئولان دفاع مقدس بودند؟! ۱۵ نفر از ، از خواهران طلبه بودند؟!🌷🕊 ۴۳ ، از شهدای مدافع حرم بودند؟! 🌷🕊 ۹۳ هنوز مفقودالاثرند...🌷🕊 تا همینجا فکر کنم بسته....😔 انقد راحت به کسی توهین نکنید. . اون دنیا هم باید جواب پس بدید ، هرچی دزدی و میشه و...... فوری میایم به آخوند ها فحش میدیم 😔 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4https://rubika.ir/Yazinb_69 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
دلنوشته... ❤️ 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 قصه، قصه ی مظلومیت است. وقتی ابرقدرتی مردم مظلومی را از خانه ی خود بیرون می راند و خود، غاصب سرزمین آنان می شود. فقط کافی است ساعتی خود را به جای آنان قرار دهیم که چگونه از خانه و کاشانه ی خود با زورگویی بیرون رانده می شوند و زیر چکمه ی زور نامردان له می شوند. عمق فاجعه را از آنجایی می توان بهتر درک کرد که هفتاد و چهار خاندان در غزه بر اثر بمباران پرپر شده و به طور کامل از بین رفته اند. تصورش هم وحشتناک است چه برسد در واقعیت. مادرانی که با چه امید و ذوقی فرزندان خود را بزرگ کرده اند و اکنون باید جسم کوچک آنها را در پارچه ای سفید بغل کنند و پس از آن در کمال ناباوری به خاک بسپارند. فلسطینیان حق خود را میخواهند و نه چیز بیشتر. بیت المقدس قبله ی اول مسلمین است و از آن مسلمانان نه صهیون جعلی. اما حالا این مسجد مقدس بین دو مثلث اسیر شده است. ای کاش سکوت ملت ها در برابر این فاجعه می شکست. این مسئله لاینحل است مگر اینکه همه ی ما دست به دست هم دهیم و بدور از هرگونه تعصب، فقط و فقط به فکر نجات انسانیت باشیم. زنده باد فلسطین قهرمان..... 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 _••🍃🌹 ...🌹🍃••_ .... ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 👇🌹👇 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ . ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ .... ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ‌ ﭘﺪﺭﻡ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ . ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ . ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ. وآن کسی نیست جز : 🌷🕊 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 _••🍃🌹 ...🌹🍃••_ .... ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 👇🌹👇 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---