_هنوز روسری سرته.
فشار پنجه هایم که در هم قلاب شده بود بیشتر شد. دستانم یه گوله یخ بود.
_گفتم سختته.
آهسته دستانم بالا آمد و گیره ی روسری سفیدم را کشیدم. روسری ام سُر خورد و روی شانه هایم افتاد. اما هنوز سرم پایین بود که صدایش را شنیدم : چقدر موهات بلنده!... چه رنگ قشنگی داره!... رنگ طبیعی خودشونه؟
_بله.
_حالا دیگه نمیخوای سرتو بلند کنی و منو ببینی؟
ناچار آهسته سر بلند کردم و نگاهم باز اسیر تیله های مشکی نگاهش شد.
_سلام خانومم.
آب شدم از خجالت و با لبخندی که داشت روی گونه ام چال کوچکی می انداخت آهسته زمزمه کردم : حامد!
_جان حامد....
https://eitaa.com/joinchat/4242997634C3e5158d9b7
حامد و مستانه تازه به عقد هم در آمدند و و با هم تنها شدند و عاشقانه های خاصی دارند در تنهایی خودشان که ..
عالیه این رمان
انعکاس ، رمان خاص عاشقانه😍 ❤️
مژده به دوستانی که عاشق قلم خانم یگانه و رمان پازل هستن اثر جذابی دیگه از خانم یگانه به نام انعکاس
این رمان زیبا و هیجانی و از دست ندید
پارت اول به وقت لیلی C꯭᭄ꨄ︎
https://eitaa.com/3261002/65771
پارت اول پازل C꯭᭄ꨄ︎:
https://eitaa.com/3261002/75879
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨
❄️✨❄️
❄️✨
❄️
⚜ پـــٰازِݪ ⚜
فصل ۴
#پارت_914
چند ثانیه ای فقط با همان جدیت نگاهش نگاهم کرد و بعد رفت سمت اتاق .
این سکوتش با آن اخم های محکمش یک معنا بیشتر نداشت.
هنوز هم وقت آشتی نرسیده!
نفس پری کشیدم و باز من سراغش رفتم.در اتاق را گشودم. داشت دکمه های پیراهنش را باز می کرد و با آنکه متوجه حضور من در چهارچوب در شد اما باز هم با همان ابروان گره خورده گفت:
_من و تو حرف همو نمی فهمیم انگار.
عمدا جلو رفتم و دکمه ی آخر پیراهنش را من باز کردم و آرام و خونسرد جوابش را دادم:
_ما حرف همو می فهمیم خوبم می فهمیم....تو نگران من و حلمایی....تو یه پدر نمونه ای....دلسوز و مهربان....
_فقط پدری مهربانم؟!
خندیدم.
_خب نه ....همسر خوبی هم هستی ولی دیگه من از حساسیت های زیاد زندگیمون خسته شدم....دلم تفریح می خواد ....گردش ....مسافرت.... اصلا یه دوست که کمکم باشه.
نگاهم بالا آمد و صاف در چشمانش نشست. پیراهنش را آویز جالباسی کرد و گفت:
_گفتم خرم می کنی آخرش.
بلند خندیدم.
_کیااان !
_باشه.... با اون همسایه ی دیوونه دوست شو .... ولی من نمی خوام پاشو خونمون بذاره.... تو هم اگه می خوای بری خونشون زیاد نمون....ولی بهت اجازه میدم برای تفریح باهاش بیرون بری اما وای به روزی سوگل اگه تیپ افتضاحش روی تو اثر بذاره....
با چشمکی پرسیدم:
_ممنون ....حالا اول ناهار بخوریم یا....
لبخند کجی زد و سرش را پایین گرفت تا نگاهش به ساعت مچی دور دستش باشد.در حالی که قفل ساعت مچی اش را باز می کرد گفت:
_همون یا ....
بلند خندیدم و گفتم:
_فقط یادت باشه شب بری دنبال حلما تا مادرت رو کچل نکرده....
و به شوخی با خنده ای بی صدا جوابم را داد:
_مامانم از خودش موهای سرش ریخته....نگران نباش.... بذار یه روزم برای خودمون باشیم....شام بریم بیرون ؟
با شوق دو کف دستم را به هم چسباندم و مقابل صورتم گرفتم.
_عالیه....
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
✨@yeganestory✨✨✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️ کُپی حَرام اَست و نویسنده راضی نیست و پیگرد الهی و قانونی دارد ❄️
❄️
❄️✨
❄️✨❄️
❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 حمله تند حسین فرحبخش به مشاور فرهنگی پزشکیان: ممنوعالکاری را شما وارد سینما کردید؛اگر پزشکیان بخواهد با مفسدین فیالارض کار کند، سینماگران مقابلش خواهند ایستاد.
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨
❄️✨❄️
❄️✨
❄️
⚜ پـــٰازِݪ ⚜
فصل ۴
#پارت_916
#کیان
اداره بودم و حواسم روی پرونده ی جدید که سر نخ هایی از آن پیدا کرده بودم....
یک باند متفکر مواد مخدر که توانسته بود با سازماندهی متفکرانه اش مدت ها رد خودش را گم کند اما بالاخره بخاطر یک قتل ،سر نخ هایی از آن بدستمان آمد تا بتوانیم ردش را بزنیم.
یک مامور مخفی ما به نام جعلی سهیل توانست وارد آن باند شود تا به ما کمک کند .
آن روز در جلسه همان پرونده با فروغی و زانیار سر تمهیدات دیگر این پرونده بحث داشتیم .
_من فکر می کنم تا مامور ما تونست اعتماد جذب کنه باید دو نیروی دیگه هم وارد این عملیات بشند..... ما مدت ها دنبال این باند بودیم و حالا باید زیر شاخه هاشو کشف کنیم ... مخصوصا که چند نفر هم در جریان این پرونده کشته شدند.
زانیار این پیشنهاد را داد و فروغی در حالیکه تکیه می زد به صندلی اش گفت:
_نیروی ماهر کم دارم....تو و کیان رو هم نمی خوام وارد این ماجرا کنم....طبق آخرین خبرهای نیروی مخفی ما ، چند نفری که پرونده ی قتلشون در جریان همین پرونده ثبت شده ، تنها کسانی بودند که سرنخ هایی از این پرونده کشف کرده بودند....تا همین الانشم می ترسم تو یا کیان بخاطر سابقه ی کاری تون در عملیات های قبلی براشون رو شده باشید....اینکه مدام تاکید کردم که مراقب باشید که ردی از این پرونده وارد زندگی و خانواده تون نشه واسه همینه.
سکوت من و زانیار باعث شد تا خود فروغی ادامه دهد.
_ چند روز پیش یکی از بچه های اداره که مامور پشتیبانی از مامور مخفی ما بود لو رفت....نمی دونم چطور....شاید یه جاسوس تو اداره داشته باشیم که این یعنی یه خطر بزرگ.
_بالاخره می خوایم چکار کنیم ؟ ....تا کی مامور مخفی ما می تونی دووم بیاره....یه نیرو برای این پرونده کمه....
فروغی متفکرانه سکوت کرد که گوشی زانیار زنگ خورد و نگاهش سمت آن رفت.
هنوز من و فروغی در فکر راه حل مناسب بودیم که صدای زانیار رشته افکارمان را از هم گسست.
_واقعا؟!.... خونسرد باش....نگران نشو....من خودمو می رسونم....نفس عمیق بکش....چیزی نیست....شاید اصلا چیز مهمی نباشه.
و تا تماس را قطع کرد نگاه نگرانش سمت من و فروغی چرخید.
_من باید برم.
فروغی هم مثل من نگران فقط یک احتمال بود.
_طوری شده؟!.... نکنه منزلت رو شناسایی کردن؟
زانیار برخاست.
_نه ...دارم بابا میشم.
با شنیدن این حرف پوزخندی روی لب من آمد و فروغی اخمی کرد.
_برو که ما از نگرانی کشتی پسر....
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
✨@yeganestory✨✨✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️ کُپی حَرام اَست و نویسنده راضی نیست و پیگرد الهی و قانونی دارد ❄️
❄️
❄️✨
❄️✨❄️
❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️
واغربتا زِ غربتِ فردای کربلا
واویلتا زِ محشرِ کبرای کربلا
گویا قیامت آید و در قلبِ عالمین
غوغا شود زِ آتشِ غوغای کربلا
زهرا به روی نیلی خود لطمه می زند
از ماجرای ماتمِ عُظمای کربلا
از بارشِ مصیبت و سیلابِ حادثه
دریای خون شود همه صحرای کربلا
آوای جانگداز و جگر سوز اَلعَطَش
پر می کشد به اوج ثریای کربلا
😔یا بقیةالله!
ما فقط شنیدیم و سوختیم...
امان از داغی که در غیبت و تنهایی، تازهتر میشود...
🏴 #آجرکاللهیاصاحبالزمان
┄┅┅┄┅✶❤️✶┅┄┅┅
🕊@tavlod_shad98🕊
┄┅┅┄┅✶🎉✶┅┄┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #ویدیو_استوری | دهم محرم (عاشورا)
◾️ #یااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
┄┅┅┄┅✶❤️✶┅┄┅┅
🕊@tavlod_shad98🕊
┄┅┅┄┅✶🎉✶┅┄┅┅┄
CQACAgQAAxkBAAEifgVmlW2yk-d5uK9pNvOZhRklc2uAAwACEhIAArs8qFBWwzynvw0pFTUE.mp3
8.51M
▪️مادر اومده
▪️#تنظیم_استودیویی
♥️ #احساسی #نواهنگ
🏴 #آجرکاللهیاصاحبالزمان
┄┅┅┄┅✶❤️✶┅┄┅┅
🕊@tavlod_shad98🕊
┄┅┅┄┅✶🎉✶┅┄┅┅┄
#تسلیت_آقای_من 💔🏴
اشکِ ماتم گشته از دیده روان
شد سرِ سالار زینب بر سنان
در عزای جدِّ مظلومت حسین
تسلیت یا مهدی صاحب زمان
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#محرم #امام_حسین #یا_اباعبدالله #عاشورایحسینی_تسلیت
أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام
🏴شهادت آقا اباعبدالله علیه السلام و یاران باوفای آن حضرت را ، محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجـه و شما تسلیت عرض می نماییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت #عاشورا
علی فانی
🌴💎🌹💎🌴
اللهم عجل لولیک الفرج به نیت سلامتی و تعجیل در امر فرج
🔴 چله زیارت عاشورا، از عاشورا تا اربعین
آیتالله سید علی آقای قاضی یک چله زیارت عاشورا میگرفتند و آغاز آن را از روز عاشورا تا اربعین قرار میدادند
بسیاری از علماء و بزرگان و اهل معرفت بر گرفتن این #چله_زیارت_عاشورا تاکید دارند. بخصوص برای حوائج ویژه. شروع از روز عاشورا به مدت چهل روز ...
🔻 نکاتی که بزرگان توصیه میکنند:
۱. بهترین زمان، هنگام طلوع یا غروب آفتاب است. اما در سایر اوقات نیز منعی ندارد. البته اساتید بر یک زمان ثابت تاکید دارند.
۲. قرائت زیارت هنگام حرکت نباشد.
۳. مراقبت شود به جز اهل خانه کسی از چلهگیری مطلع نشود.
۴. از ابتدا حوائج خاص را در نظر داشته باشید.
۵. حتماً نماز زیارت پس از زیارت عاشورا اقامه شود.
۶. به خانوادهها نیز توصیه شود شروع کنند.
۷. اصل بر صد سلام است که البته با استناد به روایت منقول از امام هادی(ع) میتوان مختصرتر کرد. (درادامه این روش توضیح داده خواهد شد)
۸. مانعی هم ندارد که به طور معمول قرائت شود.
👈 سستی و وسوسه و کسالت و ... ممنوع!!!
🔻 روش کوتاه منسوب به امام هادی(ع) در خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام
👈 زیارت عاشورا را بخوانید، به صدلعن و صد سلام رسیدید اینگونه عمل کنید:
يك بار لعن را -اللهم العن اول ظالم...- ميخوانيد و فقط جملهي پاياني آن؛ "اللهم العنهم جميعا" را صد مرتبه تكرار مي كنيد.
و سلام را كه يك بار عرض مي كنيد، فقط "السلام علَي الْحسين و عليٰ عليِّ بنِ الحسين و علی اولاد الحسین و عليٰ اصحاب الحسين" را صد مرتبه تكرار كنيد
سند روایت: شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا
برای همه بفرستید تا هرکی میخواد از روز عاشورا شروع کنه. بسم الله
فرات، اشک خجالت میریزد و خارها از روییدن پشیمانند.
آفتاب شرم دارد از طلوع دوباره.
و از همه محزونتر ناقهایست که تا چندی قبل، بانویی باجلال و جبروت، با سلام و صلوات بر آن سوار میشد.
اما حالا آن بانو، تنها و بیمحرم است،
نه اکبری هست که دستش را بگیرد و نه علمداری که رکاب بگیرد و بانو سوار شود...
اما بانو هنوز همان بانوست؛
با همان صلابت حیدری و نجابت فاطمی.
محکم و امیدوار به آینده…
میداند منتقمی هست تا بیاید و انتقام این خونها را بگیرد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#محرم
#امام_حسین