فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باورهای خوب باورهایی است که به شما احساس آرامش و اطمینان قلبی می ده،
وقتی دنبال احساس خوب باشی اتفاق های خوب می افتند
وقتی هنوز نگران نرسیدن به یه سری خواسته هات هستی، یعنی داری ازشون دور می شی
پس بیا تنها باورهایی رو قبول کن که بهت احساس بهتری می ده و کمک کننده هستند تا بتونی به زیبایی خواسته هات و خلق کنی..
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
سکوت انتهای محبت به کسی است که
از او خشمی داریم اما
توان از دست دادنش را نداریم...🖤
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
زندگی باید کرد
گاه با یک دلِ تنگ...🍃💔
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
چون بیش از حد صبوری گمان کردند که هیچ چیز احساس نمی کنی ♥️👀
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
•بیپناهی یعنی
زیر آوار کسی بمانی که
قرار بود تکیه گاهت باشد...
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
بہ عِــــشـــْــق
شَـــــڪ ڪردم...
اَز زَمانے ڪِہ..
عاشِـقانہ عِشق وَرزیدم وظالمانہ ظٌلم دیدم ...
بہ عِــــشـــْــق
شَـــــڪ ڪردم...
وقتے ڪہ ...
بہ وٌسعَـت صِداقَـتم دٌروغ شِنیدَم...
بہ عِــــشـــْــق
شَـــــڪ ڪردم...
وقتے ڪہ ...
خاڪے شُدم امّا آنـــها ڪہ خـاڪِ پایم بودند برایـــــَم مَــغرور شُـــــدند...
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
یگانه
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢 💢🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢 🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢 💢🌱💢🌱💢🌱💢 🌱💢🌱💢🌱💢 💢🌱💢🌱💢 🌱💢🌱💢 💢🌱💢 🌱💢 💢 #پاد❤️🔥 #مرضیه_یگانه #پارت_90 #
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢
💢🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢
🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢
💢🌱💢🌱💢🌱💢
🌱💢🌱💢🌱💢
💢🌱💢🌱💢
🌱💢🌱💢
💢🌱💢
🌱💢
💢
#پاد❤️🔥
#مرضیه_یگانه
#پارت_91
جوابی به او ندادم .
همانطور که روی ویلچر نشسته بودم، نگاهم به او بود که چطور در آشپزخانه داشت میز صبحانه را جمع میکرد.
پنیر را در یخچال گذاشت و کره آب شده را همانطور با ظرفش دوباره به یخچال برگرداند.
میز را جمع کرد.
غذایی که مادرش چند وقتی بود هر روز برای ما درست میکرد ، روی گاز گذاشت تا گرم شود .
و بعد همانطور که داشت دوباره میز شام رو میچید ، نگاهش به من افتاد.
_ اصلاً از این به بعد خودم بلند میشم بیدارت میکنم با هم صبحونه میخوریم.... فکر کنم این بهترین راهه.
نگاهش کردم .
چشمانم روی تک تک حرکاتش خشک شده بود .
باورم نمیشد که این همان مسیحای چند ماه قبل باشد .
نمیتوانستم هم باور کنم که تمام این رفتارش ، تنها یک حس انسان دوستانه است!
نمیدانم چرا تک تک حرکاتش رنگ و بوی ترحم داشت و من از این احساس بیزار بودم.
احساسی که مسیحای چند ماه قبل را که سرد و خشک و جدی و بیاحساس بود ، اینگونه تغییر داده بود.
نمیدانستم تا کی میخواهم روی آن ویلچر بنشینم اما واقعاً تحمل نداشتم که ببینم به خاطر این پاهای لعنتی بیحس شده، مسیحا اینگونه با من رفتار کند .
دلم میخواستم خودم باشم .
دلم میخواست او هم خودش باشد .
میز شام را چید و بعد سمت ویلچر من آمد تا مرا به سمت آشپزخانه ببرد که با عصبانیت دستش را پس زدم و گفتم:
_ خودم میتونم.
احساس کردم کمی جا خورد.
اما خیلی زود لبخندی زد و گفت:
_ چه بهتر... خب برو ببینم میتونی یا نه.
با حرص چرخهای ویلچر را به سمت جلو هل دادم و وارد آشپزخانه شدم .
خدا را شکر آشپزخانه اپن بود و تنها جایی بود که ورود ویلچر به آن راحت صورت میگرفت .
با همان یلچر پشت میز قرار گرفتم .
مسیحا ، یکی از صندلیهای میز ناهارخوری را برداشته بود و کنج اتاق پذیرایی گذاشته بود تا جای برای ویلچر من ، پشت میز ناهارخوری باشد .
مسیحا برایم کمی از لوبیا پلوی سودابه خانم کشید و گفت:
_ مامان داره هر روز غذا درست میکنه ...خیلی از این کارش معذبم ...کاش میشد خودمون غذا درست کنیم ....
نمیدانم این حرفش کنایه بود یا نه...
اما من حتی نخواستم به معنای حرفش فکر کنم و فوری گفتم:
_ از فردا خودم غذا درست میکنم... بهش بگو دیگه برامون غذا درست نکنه .
⛔️کپی حتی با نام نویسنده حرام است و پیگرد قانونی دارد.⚖نویسنده راضی نیست❌
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢💢
🌱_______ 🌱_______🌱_______
@yeganestory
____🌱_________🌱_________
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢💢
کفش های لنگه به لنگه، حکایت آدم های لنگه به لنگه است که جفت می شوند اما چفت نمی شوند...چه آدمها، چه رفقا و دوستی ها، چه زوج ها و چه ارتباط ها و چه زندگی هایی که شیک است اما شل است، جفت است اما جور نیست، موازات است نه مساوات، کنار هم بودن است نه یار هم بودن، جفت شیش نیست، جفت کیش است.....کفش های لنگه به لنگه، کمدی می سازند اما آدم های لنگه به لنگه، تراژدی...کفش های لنگه به لنگه راه می برد اما آدم های لنگه به لنگه، همیشه لنگ می زنند....جهان پر است از لنگه به لنگه هایی که تظاهر به یگانگی می کنند!
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
•هر چیزی که لیاقت قلبت را دارد به زودی به سراغت خواهد آمد...
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
بی تجربه
متولدمیشویم
با جرات زندگی میکنیم
و باحیرت میمیریم!
تنهاچیزی که فروغش
به خاموشی نمی گراید
"محبت"
و دوستیهای پاک است
♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥♡❥
❥ @yeganestory ♡
╚═════💝══════╝
یگانه
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢 💢🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢 🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢 💢🌱💢🌱💢🌱💢 🌱💢🌱💢🌱💢 💢🌱💢🌱💢 🌱💢🌱💢 💢🌱💢 🌱💢 💢 #پاد❤️🔥 #مرضیه_یگانه #پارت_91 ج
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢
💢🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢
🌱💢🌱💢🌱💢🌱💢
💢🌱💢🌱💢🌱💢
🌱💢🌱💢🌱💢
💢🌱💢🌱💢
🌱💢🌱💢
💢🌱💢
🌱💢
💢
#پاد❤️🔥
#مرضیه_یگانه
#پارت_92
نگاه مسیحا طوری روی صورتم ماند که احساس کردم دارد با تعجب به من نگاه میکند .
چون میدانست که از توانایی من خارج است که بتوانم غذا درست کنم و شاید همین امر باعث شد که مصممتر و شاید هم با کمی عصبانیت به او بگویم:
_ فکر میکنی نمیتونم؟!
لبانش که از تعجب کمی از هم فاصله گرفته بود را دوباره روی هم فشرد .
مکثی کرد و گفت :
_نه .... نه مشکلی نیست ...میتونی... چرا نتونی ...ولی خب... سختت نیست با این شرایط ؟!
همان جمله آخر « با این شرایط » ، احساس کردم مثل آب یخی بود که روی سرم ریخته شد.
نگاهم در چشمان مسیحا ... در آن چشمان روشنش .... در آن تیلههای رنگی که عاشقش بودم ، خیره ماند .
و کمی بعد ، پلک زدم.
نگاهم را از تسخیر چشمان زیبایش خارج کردم و گفتم :
_نه سخت نیست... میتونم .
اما واقعاً سخت بود !
فردای اون روز تمام سعی ام رو کردم که دوباره به زندگی برگردم .
نمیدانم حتی با اینکه شک داشتم بتوانم غذا درست کنم اما نور امیدی در دلم میجوشید که احساس میکردم میتوانم از پس پختن یک غذای ساده بر بیایم.
سادهترین غذا را انتخاب کردم.
ماکارونی که همیشه مسیحا عاشقش بود.
خدا را شکر آشپزخانه انقدر وسعت داشت که با ویلچرم بتوانم در آن بچرخم .
یک پیاز پوست کندم و بعد آن را در حالی که از روی سنگ اپن ، به عنوان میز استفاده میکردم ، درون یک بشقاب خرد کردم.
ماهیتابه را درآوردم و روی گاز گذاشتم.
تا اینجای کار سخت نبود .
حتی برداشتن یک قسمت گوشت چرخ کرده از یخچال و سرخ کردن آن با پیاز و زدن ادویه ...
تا اینجا اصلاً سخت نبود اما قسمت سخت کار ، قابلمهای بود که باید میجوشید و بعد آبکش میشد.
قابلمه را روی گاز گذاشتم و با پارچه آب ، آن را آب کردم .
وقتی ماکارونی را درون آب جوش ریختم ، سبد آبکش را درون سینک ظرفشویی گذاشتم و منتظر شدم تا بتوانم قابلمه را آبکش کنم.
ولی با این حال استرس داشتم که آیا میتوانم آن قابلمه آبجوش را از روی گاز به سمت سینک ببرم یا نه ؟!
⛔️کپی حتی با نام نویسنده حرام است و پیگرد قانونی دارد.⚖نویسنده راضی نیست❌
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢💢
🌱_______ 🌱_______🌱_______
@yeganestory
____🌱_________🌱_________
💢💢🌱💢💢🌱💢💢🌱💢💢