هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
شاید امروز کسانی باشند که در وقوع قیامت تردید میکنند؛ اما این چنان واقعیتی است که چون واقع گردد، دیگر هیچکس را یارای تردید و تکذیب در آن نخواهد بود.
🌐نکته #جهانشناسی
اگر از خدا صرف نظر کنیم، قیامت واقعیترین واقعیات است؛ و وقوعش چنان است که جای هیچ تردید و تکذیبی نمیگذارد.
اگر توجه کنیم که قیامت یک حادثه زمانیای نیست که قرار باشد در آینده رخ دهد، بلکه واقعهای فرازمانی است که اصلا بساط زمین و زمان درهمپیچیده میشود (وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ، احقاف/4؛ يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ، ابراهیم/48) میتوان دریافت که قیامت همین الان هم وقوع دارد و حتی بهشت و جهنم آن همین الان مومنان و کافران را در بر گرفته است؛
چنانکه خداوند فرمود: نیکان در بهشت هستند (نه اینکه وارد خواهند شد) «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفي نَعيمٍ» (انفطار/13؛ مطففین/22) و
بدان هم در جهنماند «وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفي جَحيمٍ» (انفطار/14) و جهنم [هماکنون هم] بر کافران احاطه دارد: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ» (توبه/49 و عنکبوت/54)
🤔پس اگر الان وقوع دارد، و آیه میفرماید که در وقوعش کذبی نیست؛ شاید بتوان نتیجه گرفت که انسان باید به افق معرفت قیامت وارد شود؛ که اگر کسی وارد آن افق معرفتی شود، واضح و غیرقابل انکار بودن قیامت را بالعیان درمییابد.
در واقع،
اگر واقعیت قیامت فراتر از زمان و مکان است و تمام زمانها و مکانها در قیامت حاضر است؛
پس با مرگ و مواقف پس از مرگ همه را به زور به آن افق معرفتی وارد میکنند؛
و اگر کسی در همین دنیا توانست وارد آن افق معرفتی شود، این واقعیترین واقعیت را بوضوح مییابد.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
تا فرصت هست، قيامت را باور كنيم كه پس از وقوع، نتيجهاى جز شرمسارى ندارد.
📚(تفسير نور، ج9، ص418)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5️⃣ «لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
در نکات ادبی اشاره شد که حرف «لـ» در اینجا میتواند لام تعلیل (لأجل) یا لام تعدیه (علامت مفعول) و یا لام در معنای «فی» (شبیه: قَدَّمْتُ لِحَياتِي؛ فجر/24) ویا «لام توقیت» (به معنای «عند») باشد؛
و این متناسب است با اینکه ما «کاذبة» را چگونه تحلیل کنیم.
با توجه به توضیحاتی که در تدبر قبل درباره «کاذبة» بیان شد، تحلیلهای مختلف از «لـ» و معانیای که بر اساس هر تحلیل از آیه قابل استنباط است بیان میشود:
🍃الف. اگر «کاذبة» را صفت برای یک محذوف (اعم از اینکه آن محذوف شخص باشد یا فعل) بگیریم و یا آن را صیغه مبالغه قلمداد کنیم، آنگاه حرف لام در هر چهار معنای فوق قابل به کار بستن خواهد بود، که چون معانی در این سه حالت به هم نزدیک است، فقط از باب نمونه، حالتی را که «کاذبة» صفت برای فاعل محذوف باشد (نفسٌ کاذبة) توضیح میدهیم:
🌱الف.1. میتواند لام تعلیل باشد؛ که این حالت دست کم دو معنا میتواند داشته باشد:
▫️الف.1.1. برای وقوع آن دروغگویی در کار نیست؛ زیرا کسی که از آن خبر داده، راستگوست
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13 )
▫️الف.1.2. به خاطر شدت وقوع و ظهورش کسی نیست که آن را تکذیب کند و حتی افرادی هم که هر چیزی را تکذیب میکنند آن را تکذیب نمیتوانند بکنند.
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص385 )
🌱الف.2. لام تعدیه باشد شبیه «لیس لزید ضارب»؛ یعنی با وقوع واقعه قیامت، دیگر کسی نیست که این وقوع را تکذیب کند.
(مفاتيح الغيب، ج29، ص385 )
🌱الف.3. لام در معنای «فی» باشد؛ یعنی هنگامی که واقعه قیامت واقع شود در مورد وقوعش دروغگویی در کار نخواهد بود که آن را تکذیب کند.
(اعراب القرآن و بيانه، ج9، ص425 )
🌱الف.4. لام توقیت باشد (که در این حالت، به لام اختصاص برگردد)؛ یعنی وقتی قیامت واقع شود، در هنگام وقوعش، دیگر شخص دروغگویی در کار نخواهد بود که بخواهد این واقعه را انکار کند.
(التحرير و التنوير، ج27، ص261 )
🍃ب. اگر «کاذبة» در معنای مصدری باشد، نیز به نظر میرسد حرف لام دست کم در سه معنای معنای فوق قابل به کار بستن باشد:
🌱ب.1. به معنای «فی» باشد، یعنی درباره وقوع این واقعه، دروغی در کار نیست؛ و حتما این واقعه واقع میشود.
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13)
🌱ب.2. میتواند لام تعلیل باشد؛ یعنی به خاطر شدت وقوع و ظهورش، معلوم میشود که هیچ دروغی در کار نبوده است.
🍃ب.3. لام توقیت و به معنای «عند» باشد؛ یعنی در هنگام وقوع قیامت، دیگر دروغی در کار نخواهد بود (یعنی در این صورت، مطلق دروغ و دروغگویی میتواند مد نظر باشد، نه صرفا تکذیب آخرت)
@yekaye
☀️زهری میگوید از امام زين العابدين عليه السّلام شنیدم که فرمودند:
هر كس به وعدههاى خدا تسلى پيدا نكند جانش در حسرتهاى بر دنيا پاره پاره مىشود؛ به خدا سوگند، دنيا و آخرت مانند دو كفه ترازو است كه هر كدام پایین رود ديگرى را بالا برد؛ سپس اين آيات را قرائت فرمودند «آن واقعه چون واقع شد؛ در وقوعش دروغی [در کار] نیست؛ فروآورنده است» به خدا سوگند اعداء الله را به جانب آتش فرو آورد کند «[و] رفعتبخش» به خدا سوگند اولیاء الله را به جانب بهشت رفعت دهد.
سپس حضرت روى به يكى از اهل مجلس كرد و فرمود:
تقوای الهی پیشه کن و در طلب [دنیا] میانهروی کن و آنچه را كه آفريده نشده طلب مکن؛ كه هر كس آنچه را که آفريده نشده بطلبد دلش از حسرت پاره پاره مىشود و بآنچه ميجوید دست نیابد. سپس فرمود: و چگونه میتوان به چيزى كه آفريده نشده دست يافت!
آن مرد گفت: چيزى كه آفريده نشده است چگونه مورد طلب واقع مىشود؟
فرمود: كسى كه ثروت و اموال و گشایش را در دنيا ميطلبد، برای رسیدن به راحتی است که اینها را میطلبد؛ در حالی که راحتی و آسایش نه برای دنیا آفریده شده است و نه برای اهل دنیا. به هیچ كسى از دنیا پیمانهای ندادند مگر اینکه دو برابرش حرص به او دادند؛ و هر كه از دنيا بيشتر بهرهای به او رسد، فقر و نيازمندىاش در دنیا فزونتر خواهد بود؛ زيرا در نگهدارى اموالش نیازمند مردم میشود و به هر وسيلهاى از وسايل دنيوى نیاز پيدا ميكند. پس در ثروت دنيا راحتی و آسايش نباشد؛ لیکن شيطان در فرزند آدم وسوسه ميكند كه «جمع كردن مال مایه راحتی و آسايش است» در حالی که با این وسوسهاش او را به زحمت در دنیا و حسابرسی در آخرت میافکند.
سپس فرمودند: اما اولیاء الله هرگز در دنیا به خاطر دنيا به زحمت نیفتادند؛ بلكه در دنيا براى آخرت زحمت كشيدند
سپس فرمود: بدانید! كسى كه غم روزى خورد بر او گناهی نوشته مىشود؛ این چنین گفت حضرت عيسى مسيح به حواريين؛ همانا دنيا پلى بيش نيست از آن بگذريد و به آبادياش مشغول نشوید.
📚الخصال، ج1، ص64-65
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) حدیث قدسیای در بسیاری از کتب تفسیری عرفا نقل شده است و مرحوم مجلسی هم آن را درشرح من لایحضره الفقیه آورده است، که خداوند متعال فرموده است:
اولیای من تحت قبه من [در برخی نقلها: تحت قبای من] هستند؛ و غیر من کسی آنان را نمیشناسد.
📚تفسير المحيط الأعظم (سید حیدر آملی)، ج4، ص181 ؛
روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج9، ص285؛
كشف الأسرار، ج4، ص406، ج10، ص345؛
تفسير ابن عربي، ج1، ص402؛
تفسير غرائب القرآن (نظام الدین نیشابوری)، ج2، ص58، ج5، ص97 و 564، ج6، ص252
فی حدیث القدسی، قال الله تعالی:
أوليائي تحت قبابی [قبائي] لا يعرفهم غيري.
@yekaye