هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ 1) از امام کاظم ع از پدرانشان از امام حسین ع روایت شده است که
مردی از امیرالمومنین ع پرسید مقصود از تعبیر «هَباءً مَنْثُوراً» (فرقان/23) [که خداوند می فرماید «و به هر گونه كارى كه كردهاند مىپردازيم و آن را هباء منثور مىسازيم] چیست؟
فرمود: آن غباری که بر اثر عبور چهارپایان با سمهایشان به هوا بلند میشود.
گفت: بفرمایید مقصود از «هَباءً مُنْبَثًّا» چیست؟
فرمود: [آن غباری که دیده میشود در اثر] شعاع نور خورشید که از دریچهای به درون اتاق میتابد.
📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص178؛ النوادر( للراوندي)، ص55
أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَشْعَثِ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّه جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع أَنَّ رَجُلًا سَأَلَهُ، فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «هَباءً مَنْثُوراً»؟
فَقَالَ ع مَا حَمَلَتِ الدَّوَابُّ بِحَوَافِرِهَا مِنَ الْغُبَارِ.
قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «هَباءً مُنْبَثًّا»؟
قَالَ ع شُعَاعُ الشَّمْسِ يَخْرُجُ مِنْ كَوَّةِ الْبَيْتِ.
✅همین مضمون در کتب اهل سنت نیز با سندهای دیگر از امیرالمومنین ع روایت شده است؛ مثلا در:
📚 الدر المنثور، ج6، ص154 ؛
📚 الكشف و البيان (ثعلبی)، ج9، ص201؛
📚 الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)، ج18، ص197
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثّاً»
با وقوع قیامت، کوهها چنان درهم کوبیده و خرد و خمیر شوند که از آنها صرفا غباری پراکنده بماند؛
آن هم نه غباری که در حالت عادی با چشم دیده میشود بلکه «هباء منبث» ذراتی چنان ریز است که تنها اگر نور خورشید از دریچهای به درون اتاقا بتاید آن ذرات به چشم میآیند.
یعنی
از آن استواری و عظمت کوهها در قیامت هیچ نمیماند، اگر هم کوه به گرد و غباری تبدیل میشود، چنان غبار ریزی است آن اندازه نیست که مستقیما و در حالت عادی دیده شود❗️
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثّاً»
چنانکه قبلا هم اشاره شد، این آیات معانی عمیقتری هم دارند.
یکی از آن معانی شاید این باشد که ما تعبیر «کانت» را به همان معنای اصلی خود بگیریم.
در واقع، اغلب مفسران و مترجمان، با توجه به اینکه حرف «فـ»، فاء تفریع است (یعنی این جمله را مبتنی بر جمله قبل میکند)، «کانت» را به معنای «صارت: شد» بلکه به معنای «تصیر: میشود» ترجمه کردهاند؛ یعنی گویی آیه میخواهد بفرماید که وقتی کوهها خرد و خمیر شدند، پس همچون غباری پراکنده میشوند.
در حالی که «کانت» یعنی «بود»؛ یعنی آیه میفرماید وقتی کوهها خرد و خمیر شدند، پس همچون غباری پراکنده بودند.
یک معنایش – که تناسب دارد با معنایی از آیه قبل که در تدبر3 در جلسه قبل بدان اشاره شد - شاید این باشد که میخواهد ما را به حقیقت و باطن کوهها توجه دهد؛ یعنی قیامت انسان وارد عالمی عمیقتر میشود که در آنجا اشیاء را نه به ظاهرشان، بلکه با باطن و حقیقتشان مییابد و میشناسد.
پس وقتی واقعه قیامت برای کسی حاصل میشود، کوههای باصلابت در نظرش کاملا خرد و خمیر میشود؛ و میفهمد که این کوهها نه تنها ثبات و تجمع و استواری و صلابتی از خود ندارند، بلکه به خودوی خود، صرفا همچون غباری پراکنده بیثبات و متفرق و بیبنیاد و سست بودند.
@yekaye
☀️ 1) جابر جعفى روايت كرده است كه امام صادق عليهالسلام فرمودند:
اى جابر، همانا خداوند تبارك و تعالى خلق را سه قسم آفريد و اين است معنى سخن خداوند که فرمود: «وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً، فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ، وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ، وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ: و زوجهایی سهگانه بودهاید: پس اصحاب میمنت، و اصحاب میمنت چیست؟ و اصحاب شومی، و اصحاب شومی چیست؟ و سبقتگیرندگان سبقتگیرندگان؛ آناناند که مقرباند» (واقعه/7-11)
پس سبقتگیرندگان همان رسولان خدا [یا:رسول الله ص] و افراد خاص از آفریدگان خداوندند، خدا پنج روح را در ايشان قرار داده است: آنان را به روحالقدس [روح مقدس] تقویت فرمود؛ كه به واسطه آن، چيزها را شناختند [یا: با امداد او پیامبران مبعوث شدند]، و آنان را به روحالإیمان [= روح ایمان] تقویت فرمود؛ كه به واسطه آن، ترس از خداوند عزّوجلّ در دل داشتند، و آنان را به روحالقوّة [=روح قوت و توانایی] تقویت فرمود؛ كه به واسطه آن، بر طاعت خداوند توانايى یافتند، و آنان را به روحالشهوة [روح شهوت و تمایل] تقویت فرمود؛ كه به واسطه آن، میل به طاعت و خداوند عزّوجلّ پیدا کردند، و نافرمانىاش را ناخوش داشتند، و در آنان روحالمدرج [روح حركت كردن و در نورديدن] را قرار داد كه به واسطه آن است که مردمان رفت و آمد می کنند.
📚الكافي، ج1، ص271-272؛
📚بصائر الدرجات، ج1، ص446؛
📚تفسير فرات الكوفي، ص465
✅تبصره
معلوم است که مقصود از «پنج» روح، نه پنج روح مجزا، بلکه مراتب روح انسان است، که طبق این روایات و روایات دیگری که ذیل آیات بعدی هم خواهد آمد، سهتای آخر تقریبا در همه انسانها وجود دارد، پیامبران به همه این پنج مرتبه دست یافتهاندن و بقیه مردم متناسب با میزان ایمانشان به مراتبی از اینها دست مییابند.
@yekaye
☀️2) اصبغ بن نباته میگوید:شخصی خدمت امیرالمومنین ع آمد و گفت:
مردم میپندارند که بنده زنا نمی کند در حالی که مومن باشد؛ و دزدی نمی کند در حالی که مومن باشد؛ و شرابخواری نمی کند در حالی که مومن باشد؛ و ربا نمیخورد در حالی که مومن باشد؛ و خون کسی را به حرام بر زمین نمیریزد در حالی که مومن باشد. این بر من سنگین آمده است و سینهام از آن به تنگ آمده چرا که گمان می کنم یک چنین بندهای که مانند من نماز میخواند و مثل من دعا میکند و میتوانیم با هم رابطه سببی [پیوندهای خانوادگی] داشته باشیم و او از من ارث ببرد و من از او ارث ببرم، به خاطر یک گناهی که انجام داده کاملا از ایمان خارج شده باشد!
امیرالمومنین ع فرمودند: درست است؛ و من از رسول الله ص شنیدم که می فرمود: دلیل بر این مطلب، کتاب الله است که [خداوند در آن توضیح داده] که خداوند عز و جل مردم را در سه دسته آفریده یعنی آنان را در سه جایگاه قرار داده است؛ و این همان سخن خداوند عز و جل است که فرمود »اصحاب میمنت» و «اصحاب شومی» و «سبقتگیرندگان».
✳️تبصره
در ادامه این حدیث، حضرت ضمن اشاره به وجود مراتب روح در هرکس - که در حدیث قبل نیز اشاره شد - میخواهند با توجه دادن به این سه گروه، نحوه تطبیق متفاوت مطلب مذکور بر افراد جامعه را بیان کنند؛ که این ادامه به تناسب، در بحثهای حدیثی آیات بعد خواهد آمد.
📚الكافي، ج2، ص282
@yekaye